eitaa logo
:) Menhaj110 | مِنھٰاج (:
1.5هزار دنبال‌کننده
689 عکس
448 ویدیو
28 فایل
﷽ لِكُلٍّ جَعَلنا مِنكُم شِرعَةً و مِنْهاجا🌿 مِنھاج یعنی یه راھ روشن🙂 ❤️ کپے هر ۸ پست = بوسیدن دست پدر یا مادر ❤ ربات حرف ناشناس: http://u.subz.ir/0JD ❤️ جوابیه ربات: @menhaj110j ❤️ تبادلات: نداریم🌱 ❤️ خادم شما: @Mh_shahidi
مشاهده در ایتا
دانلود
بسم‌ﷲ... يَا أَسْمَعَ السَّامِعِينَ🌿ای شنواترین شنوایان يَا أَبْصَرَ النَّاظِرِينَ🌿ای بیناترین بینایان يَا أَسْرَعَ الْحاسِبِينَ🌿ای چابک‌ترین حسابرسان
ما باید علم را با همه‌ی معنای کامل آن به عـنوان یک جهاد دنبال کـنیم. ۱۳۸۵/۰۱/۰۱ 🌿@Menhaj110🌿
7.05M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
! زیبایی ماندگار نیست 👈 زیبایی مـوقته! میـاد و از دسـت میره؛ 👈 وقتی زمستان انسانی می آید و عشق خاموش می شود! 🌿@Menhaj110🌿
⁉️چقدر برای این سفر آماده‌ایم؟ 🎤حجت‌الاسلام والمسلمین فرحزاد 🔹بــعضی از دوستــان می‌گویند کـه ما بهشت و جهنــم را ندیدیــم، اگـر ببینیـم باور می‌کنیــم. بنــده عــرض می‌کنــم بـا دیــدن مشــکل حـل نــمی‌شود.ما بهـشت و جهنـم را ندیدیــم امــا چاله قـبـر را که دیدیــم. فــکر نکنــم کسی باشــد که پای او بــه قــبرستــان نرسیــده باشــد.چالــه خــاکی را دیدیــم، آیــا این را که دیدیــم باور کردیــم؟ باور نکردیـم. اگر باور کنیم دیگــر حــرص و طمــع و به هم ور کردن، دنبــال ما دنیــا و تجمــلات و تـشریفــات (نمی رویم). مهم بــاور است. 🔸یــعنی مرگ برای وابستگی از تعلقات و دلبستگی دنیــا برای انســان شــدن ما، کامل شدن ما کافی است. «كَفَى بِالْمَوْتِ وَاعِظا» لــذا در مورد مرگ اگــر صحبت می‌کنیــم مولی علی‌(ع) می‌فرمودنــد که «ذکــر الموت جلاء فی القــلوب» هــمان طــور کــه بدن‌هـا و لبــاس‌های مــا غبــار می‌گی رد، آلــوده می‌شــود و بایـد برویم شستشو کنیــم، قلــب مـا را هــم زنــگــار می‌گیــرد. غفــلت دنیــا مــا را مـی‌گیــرد. مــهر دنیــا مــا را مــی‌گیــرد. ذکــر مــرگ جلا مــی‌دهد. آن غــبارهـا را مـی شــورد، مــا را تمیــز و مــرتب مــی‌کنــد. به فــکر سفــر آخرت خــود باشیــم. 🌿@Menhaj110🌿
💬 حـرفی که بــه کسی یا فرزنـــدت مــی‎زنی، دانه است و فکــر او زمیــن. ببین در این زمین چقــدر بذر می‎توان پاشید؟ 👌اگر در یک‎متر زمین یک کیلو گندم پاشیدی، همه دانه‎ها سبز نــمی‎شــوند، تازه اگر هم دربیایند، همدیگر را خفــه می‎کنند. ⚠️موعظه زیاد،باعث می‎شود که‌حرفها همدیگر را لِه کنند.هــمدیگر را بپوشانند. 🌿@Menhaj110🌿
قبل از گزاشتن اخرین پست عرض کنم کــه فـردا روز امیرالمومنین هستـش😊 یه خبر خوووب داریم خدمتتون🌹❤️
1_724848269.mp3
22.84M
◉━━━━━━─────── ↻ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ⇆ کجایی زائر بی نشان زهرا💔 گوش دادن به این صوتها فقط برای جــمعـه ها نیـسـت؛؛؛حــضـرت رو در بقیه ایام هفته هم راه بدیم🖤💔 🌿@Menhaj110🌿
بسمﷲ... يَا صَرِيخَ الْمَكْرُوبِينَ يَا مُجِيبَ دَعْوَةِ الْمُضْطَرِّينَ ای فریادرس غم‌زدگان💔 ای اجابت کننده دعای درماندگان
دانشگاه بایــد بتواند یک جنبش‌نرم‌ افزاریِ همه‌جانبه وعمیق در اختیــار ایــن کشــور و این مــلت بگـذارد تـا کسانی که اهـل کار وتلاش هسـتندبا پیشنهادهـاو باقالب‌ها ونــوآوری‌هـای علـمیِ خـودی بتــوانند بنـای‌حــقیقی یک جامعه آباد و عــادلانه‌ مبتنی‌ بــر تفکّرات و ارزش‌هـای اسلامـی را بـالا ببرند. ۱۳۷۹/۱۲/۰۹ 🌿@Menhaj110🌿
:) Menhaj110 | مِنھٰاج (:
قبل از گزاشتن اخرین پست عرض کنم کــه فـردا روز امیرالمومنین هستـش😊 یه خبر خوووب داریم خدمتتون🌹❤️ #یا
بـه مـدد آقا امیر المومنین‌ علیه‌السّلام ان‌شـالله از امـروز ،روزانـه یک حکمت از های نهج البلاغـه‌ی شریـف در کـانـال قـرار داده خواهد شد.🌹 با داستان فــوق الـعــاده زیبـای زیـر بـه پیشوار اولیــن حـکـمت میــریــم 💛
طلبه ای که به لوســترهای حـرم امیرالمؤمنین(ع) اعتراض داشت یکى از طلبه‌هاى حوزه باعظمت نجف از نظر معیشت در تنگنا و دشوارى غیرقابل تحملّى بود.. روزى از روى‌شکایت و فشار روحــى‌ کــنار‌ ضــریـح‌ مطــهّر‌ حــضــرت‌ امیرالمؤمنین(ع) عرضه مى‌دارد:شما این لوسترهــاى قیمتـى و قندیل‌هاى بى‌بدیل را به چه سبب در حرم خــود گـذارده‌اید، در حالى که من براى اداره امور معیـشتم در تنگناى شدیدى هستم؟! شب امیرالمؤمنین(ع)را در خواب مى‌بیند که آن حضرت به او مى‌فرماید: اگــر مى‌خواهى در نجف مجاورمن باشى اینجــا همــین نــان و ماســت و فــیجـیل (نوعی سـبزی) و فـرش طلـبگى اسـت، و اگـر زندگى مادّى قابل توجّهى مى‌خواهى باید به هندوستان در شهر حیــدرآباد دکن به خانه فلان کس‌مراجعه کنى،چون حلقه به در زدى و صاحـب‌خـانه در را بــاز کــرد به او بگو‌:به آسمان رود و کار آفتاب کند. پس از این خــواب، دوباره به حـرم مطهّر مشرف مى‌شــود و عرضه مى‌دارد: زندگى من اینجا پریـشان و نابـسامان اسـت شما مرا به هنــدوستان حـوالـه مى‌دهـید!! بار دیگــر حــضـرت را خــواب مــى‌بـیند کــه مى‌فرماید: سخــن هــمان اسـت که گفتم، اگر در جـوار ما با این اوضـاع مى‌تــوانى استقامت‌ورزى اقامت کن، اگـر نمى‌توانى باید به هندوستان به همان شهـر بروى و خانه فلان راجه را سراغ بگــیرى و به او بگویى:(به آسمان رود و کار آفتاب کند) پس از بیــدار شــدن و شــب را به صـبح رساندن، کــتاب‌ها و لــوازم مختصرى که داشته به فــروش مى‌رسـاند و اهـل خیر هــم با او مساعـدت مى‌کنند تا خود را به هندوستان مى‌رساند و در شهـرحیــدرآباد سراغ خانه آن راجه را مــى‌گــیرد، مــردم از این کــه طــلبه‌اى فقیر با چــنان مـردى ثروتمـند و متمــکن قــصد مـلاقــات دارد، تعجب مى‌کنند. وقتــى به در خــانه آن راجه مى‌رسـد در مــى‌زند، چون در را باز مى‌کــنند مى‌بیند شخصى از پله‌هاى عــمارت به زیـر آمــد، طلبه‌ وقتى‌ با او روبرو مى‌شود مى‌گوید: (به آسمان رود و کـار آفتاب کند) فــوراً راجه پیش خــدمت‌هایش را صدا‌ مى‌زند و مى‌گوید: این طلبه را به داخــل‌ عمارت راهــنمایى کنید و پس از پذیــرایـى از او تا رفع خستگى‌اش وى را به حمــام ببرید و او را با لباس‌هاى فاخر و گـران قیــمت بپوشانید. مراسم به صـورتى نیکو انجام مى‌گیرد و طلبه در آن عمــارت عــالى تـا فردا عصر پذیرایى مى‌شود. فــردا دید محــترمین شــهر از طبــقــات مخــتلف چون اعیان و تجار و علما وارد شدند و هر کدام در آن سـالن پرزینت در جــاى مخــصوص به خود قرار گرفــتند، از شخــصى که کنار دستش بود، پرسید: چه خبر است؟ گفت: مجلس جشن عقـد دختر صاحب‌خانه است.پیش خود گفت: وقتــى به ایــن خــانواده وارد شــدم که وسایل عیش براى آنان آماده است. هنگامى که مجلس آراسته شد، راجه به سالن درآمد، همه به احتــرامش از جـاى برخــاستند و او نیــز پس از احتـرام به مهـمـانان در جــاى ویـژه خود نشـسـت.