4_5983400200838841877.pdf
886K
پرواز تا بی نهایت
یادنامه شهید سرلشکر خلبان عباس بابایی
┄═•❁ @book_pd ❁•═┄
📚 توی ایام خانه نشینی کرونایی چند تا #کتاب_جدید خوندی؟🤓⁉️
دنبال #رمان_ایرانی و #رمان_خارجی خوب و جدید می گردی؟؟؟❤️
اینجا هم معرفی و هم #لینک_دسترسی به این کتابا رو پیدا می کنی😎📗 📒📚
👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/1107951658C521fb20e65
4_5846197582237270718.pdf
292K
📙 #کتاب #وابستگی_جهان_به_امام_زمان (عج)💞
✍🏼نویسنده:حضرت آيت الله صافی گلپايگانی
🔎 موضوع:دراین کتاب پنج تفسيرعلمى درموردوابستگی جهان به امام زمان(عج)بیان شده است.
┄═•❁ @book_pd ❁•═┄
📎 #_یک_تکه_کتاب
اهل کاشانم روزگارم بد نیست تکه نانی دارم، خرده هوشی، سرسوزن ذوقی مادری دارم، بهتر از برگ درخت دوستانی، بهتر از آب روان و خدایی که در این نزدیکی است لای این شببوها. پای آن کاج بلند روی آگاهی آب ، روی قانون گیاه من مسلمانم قبلهام یک گل سرخ جا نمازم چشمه، مهرم نور دشت سجاده من من وضو با تپش پنجرهها میگیرم در نمازم جریان دارد ماه، جریان دارد
📕 هشت کتاب
✍️🏻 #سهراب_سپهری
┄═•❁ @book_pd ❁•═┄
مرگ و پرگار(2).pdf
327K
📚 "مرگ و پرگار"، داستان یک سری قتلهای زنجیرهایست که کارآگاهی خبره و حرفهای سعی دارد از راز این قتلهای مشکوک پرده بر دارد.
#کتاب
#دانلود_کتاب
┄═•❁ @book_pd ❁•═┄
4_6044127658265018994.pdf
21.38M
📚متن کامل روانشناسی تربیتی
📝سیف
┄═•❁ @book_pd ❁•═┄
چند خط از کتاب 🍃دهکده خاک بر سر🍃:
💚...بیمه ای به نفع والدین بچه های دست و پا چلفتی: یک نوع بیمه جدید اجباری هم امروز گریبانمان را گرفت که برای ما خنده دار است. به سختی ترجمه اش کرده ام: «بیمه مسئولیت اجتماعی والدین». باید پولی به بیمه بدهیم که اگر خدای ناکرده علیرضا توی فروشگاه و یا مکان های عمومی خسارتی به جایی زد، مثلا چیزی را انداخت و یا شیشه ای را شکست، بیمه خسارتش را پرداخت کند!
💚برخلاف تیم هسته ای، خیلی زود به نتیجه مشترک رسیدیم. ما توی ایران هم اهل تلویزیون دیدن نبودیم، چه رسد به اینجا که نه زبانشان را می فهمیم و نه از تماشای فرهنگشان لذت می بریم. اما این جا همه چیز پولی است حتی تصمیم برای نداشتن تلویزیون هم هزینه دارد...
💚...آن طوری که نوشته بود، این منطقه از زمان های دور تا اواسط قرن هجدهم دهکده کوچکی با کلبه های چوبی بوده که در گودی یک دره قرار داشته و رود کوچکی به همین نام هم از میان آن جریان داشته است. از آن جایی که شغل اکثر ساکنینش دباغی و چرم دوزی بوده و این حرفه بوی بدی داشته با سوسول شدن تدریج مردم ساکنین جدیدتر ترجیح داده اندکه به دهکده قدیمی لوزان که بالای همان دره بوده نقل مکان کنند و این منطقه به تدریج خالی از سکنه می شود. کم کم حتی دباغ ها هم دهکده را ترک می کنند...من بیشتر از تماشای این پوسته رنگارنگ و مدرن، دلم می خواهد برم کنار رود فلون و دستم را به خیسی و سردی آن بزنم و بو بکشم . شاید هنوز هم آن جا بوی دباغی بیاید. بوی دهکده ای که نتوانسته اهالی اش را نگه دارد و خاک بر سرش شده است.
┄═•❁ @book_pd ❁•═┄