مِــعـراجٌ الشُّــهَـدا
•┈┈••✾❀♡°• ❤️•°♡ ❀✾••┈┈• #داستان_عاشقانه_مذهبی💘 #دومدافع #قسمت7⃣2⃣ _إ اسم
•┈┈••✾❀♡°• ❤️•°♡ ❀✾••┈┈•
#داستان_عاشقانه_مذهبی💘
#دومدافع
#قسمت8⃣2⃣
_بہ اینطور صدا کردنش حساسیت داشتم دلم یجورے میشد....
لبخندے زدم،لپام قرمز شده بود سرمو انداختم پاییـن
_راستش خانم محمدے فکر میکردم وقتے متوجہ بشید او نامہ رو خوندم از دستم ناراحت و عصبانے بشید
راست میگفت
طبیعتا باید ناراحت میشدم.
اما نہ تنها ناراحت نشدم تازه یجورایے خیالمم راحت شد انگار یہ بار سنگینے ک از رو،دوشم برداشتـݧ
_سجادے بہ لیواݧ اشاره کرد و گفت چرا میل نمیکنید❓نکنہ دوست ندارید❓چیز دیگہ اے میل دارید براتوݧ بگیرم❓
همیـݧ خوبہ الاݧ میخورم شما بفرمایید میل کنید
باشہ ،چشم
_سجادے مشغول خوردݧ آب هویج بود
مات و مبهوت بهش نگاه میکردم
کے فکرش و میکرد یہ روز منو سجادے روبروے هم بشینیم و باهم آب هویج بخوریم❓درباره ے ازدواج حرف بزنیم❓
سجادیہ اخمو و خشـݧ و ترسناک،جلوے مـݧ انقدر آروم و مهربوݧ بود.
_بهش خیره شده بودم غرق تو افکار خودم بودم
کہ متوجہ شدم داره دستشو جلوے صورتم تکوݧ میده صدام میکنہ
خانم محمدی❓
بہ خودم اومدم
هاااا❓چییییی❓بلہ❓
یہ لحضہ نگاهموݧ بهم گره خورد
انگار همو تازه دیده بودیم
چند دیقہ خیره با تعجب بہ هم نگاه میکردیم
_چہ چشمایے داشت...
_چشماے مشکے با مژه هاے بلند،با تہ ریشی کہ چهرشو جذاب تر کرده بود
چرا تا حالا ندیده بودم خوب معلومہ چوݧ تو چشام نگاه نمیکرد
سجادے بہ چے خیره شده بود❓
فقط خودش میدونست
_احساس کردم دوسش دارم،بہ ایـݧ زودی.
با صداے آقایے یہ خودموݧ اومدیم
آقا❓چیز دیگہ اے میل ندارید❓
از خجالت سرمونو انداختم پاییـ.
لپام قرمز شده بود دلم میخواست زمیـݧ دهـݧ باز کنہ مـݧ برم توش
_سجادے هم دست کمے از مـݧ نداشت
مرد خندید و رو بہ سجادے گفت نامزد هستید❓
سجادے اخمے کردو گفت نخیر آقا بفرمایید.
هموݧ طور کہ سرموݧ پاییـݧ بود مشغول خوردݧ آب هویج شدیم
گوشیم زنگ خورد
مریم بود ینے چیکار داشت❓
جواب دادم:
_الو سلام
-سلااااااام عروس خانم بے معرفت چہ خبر❓
اقا داماد خوبـ❓
کجاے بحثید❓
تاریخ عقد و اینام کہ مشخص شده دیگہ❓
واے حالا مـݧ چے بپوشم خدا بگم چیکارت نکنہ اسماء همہ ے کارات هول هولکیہ....ماشااالا نفس کم نمیورد.
جلوے سجادے نمیتونستم چیزے بگم
یہ لبخند نمایشے زدم و گفتم:
مریم جاݧ بعدا خودم باهات تماس میگیرم فعلا...
إ اسماء وایسا قطع نکن اس...
گوشے و قطع کردم
انقد بلند حرف میزد کہ سجادے صداشو شنیده بود و داشت میخندید
از خندش خندم گرفت
_سوار ماشیـݧ شدیم مونده بودیم کجا باید بریم
سجادے دستش و گذاشت روفرموݧ و پووووووفے کرد و گفت:
خوب ایندفہ شما بگید کجا بریم❓
بہ نظرم یہ پارکے جایے حرفامونو بزنیم
باشہ چشم ....
♻️#ادامہ_دارد...
فردا شب ساعت 22⏰
@ebrahim_navid_delha
@ebrahim_navid_beheshti
♡#انتشاربادرج_لینک_مجازاست♡👆
✦༻﷽༺✦
#احکام_شرعی
✅فراموشى در غسل 👇
اگر پس از غسل بفهمد جايى از بدن را نشسته، تكليف چيست؟
آيات عظام امام، بهجت، صافى، خامنه اى، فاضل
و نورى: اگر از طرف چپ بدن باشد، شستن همان مقدار كافى است و اگر از سمت راست باشد، بايد بعد از شستن آن مقدار، دوباره طرف چپ را بشويد و اگر از سرو گردن باشد، بايد بعد از شستن آن مقدار، دوباره سمت راست و سپس سمت چپ بدن را بشويد.
آيه اللّه تبريزى: اگر از طرف چپ بدن باشد، شستن همان مقدار كافى است و اگر از سمت راست باشد، احتياط مستحب آن است كه بعد از شستن آن مقدار، دوباره طرف چپ را بشويد و اگر سر و گردن باشد، بايد بعد از شستن آن مقدار، دوباره طرف راست و چپ را بشويد.
آيات عظام سيستانى و مكارم: اگر از طرف چپ بدن باشد، شستن همان مقدار كافى است و اگر از سمت راست باشد، احتياط مستحب آن است كه بعد از شستن آن مقدار، دوباره طرف چپ را بشويد و اگر از سرو گردن باشد، بنابر احتياط واجب، بايد بعد از شستن آن مقدار، دوباره بدن را بشويد.
آيه اللّه وحيدخراسانی: اگر از طرف چپ بدن باشد، شستن همان مقدار كافى است و اگر از سمت راست باشد، احتياط (واجب ) آن است كه بايد بعد از شستن آن مقدار، دوباره طرف چپ را بشويد و اگر از سر و گردن باشد، بايد بعد از شستن آن، دوباره طرف راست و چپ را بشويد.
🔸 برای ترویج احکام ؛ حداقل برای یک نفر ارسال بفرمایید .
@ebrahim_navid_delha
@ebrahim_navid_beheshti
♡#انتشاربادرج_لینک_مجازاست♡👆
🔸🔹🔸🔹🔸🔹🔸🔹🔸🔹
🍃🌸✨《دعوت نامہ》✨🌸🍃
دوستان شهـــــــــ❤️ـــدایی توجه توجه❗️❗️❗️❗️📣📣📣
🥀«ابرگروه ختم قرآن وذکرشهیدان»🥀
🕊«ابراهیم هادی و نوید صفری»🕊
💢اگه حاجت داری بیااااا💯
💢اگه میخوای به نیابت از شهـــــــدا ذکر بگین📿 و ختم قران بخونین📖
💢اینجا یه گروه معنوی و شهـــــــدایی هست✨
💢جهت حاجت روایی شما عزیزان ختم قران و ذکر گفته میشه☺️
آمدنت تو این گروه اتفاقی نیست ❣
❣خادمین ما منتظر شما هستن تا برای حاجت روایی اسم شما را ثبت کنن❣
خادمین گروه ذکر ♡ ↴
➣
🆔 @zahrayyy
خادمین گروه ختم قران ♡ ↴
➣
🆔 @hedari44
•┈••✾❀🕊🌹🕊❀✾••┈•
9.05M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
⛔️#تلنگر
⛔️کسانی که فیلم مستهجن میبینن😱😔 و یا خود ارضایی میکنن🙈
📛 فقط یک لحظه فقط یک لحظه این کلیپ رو ببینید.
#پیشنهاد_دانلود💚
@ebrahim_navid_delha
@ebrahim_navid_beheshti
♡#انتشاربادرج_لینک_مجازاست♡👆
🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶
#اخبار🌐
📌رسانه قطری: پیام سفر «قاآنی» به سوریه، اثبات حضور با قدرت بود
روزنامه «العربی الجدید» نوشت:
🔹سفر #فرمانده جدید نیروی قدس سپاه پاسداران ایران به سوریه که شنبه اطلاعرسانی شد، پیامهای متعددی داشت، بخصوص در سایه تداوم تسلط ایران و کنترل بخش بزرگی از تصمیم نظامی در سوریه.
🔹#قاآنی از جبهههایی در غرب استان حلب در نزدیکی دو شهرک «نبل و الزهراء» و همچنین جنوب استان حلب مشخصاً شهرک «خان طومان» بازدید کرد. #قاآنی همچنین از پایگاه «جبل عزان» در جنوب حلب هم بازدید کرده است.
🔹این سفر پیامی روشن بر اصرار ایران و تأکید بر ثبات حضور پرقدرت در سوریه و جبهههای شمالی نبرد است بخصوص بعد از آنکه برخی بعد از ترور #سلیمانی دچار تردید شده بودهاند که این ثبات کاهش مییابد یا خیر.
🔹#قاآنی بعد از آنکه جانشین #سلیمانی شد آمریکا را تهدید کرد و گفت کشورش، مقاومت را ادامه خواهد داد. او گفته بود آمریکا با این ترور درهای جهنم را بر روی خود باز کرده و این کشور زبانی جز زبان زور نمیفهمد❗️
...........☆💓☆...............
@ebrahim_navid_delha
@ebrahim_navid_beheshti
............☆💓☆.................
✨🌺✨🌺✨🌺✨🌺✨🌺✨
#ڪلامشهید🕊💌
#شهید_احمد_کاظمی
اگر مۍخواهید تاثیـــرگذار باشید؛
اگر مۍخواهید
به عمر
و خدمت
و جایگاهتون
ظلم نڪرده باشید؛
ما راهی به جز اینڪه
یڪ #شهیدزنده در این عصر باشیم؛
نداریم!!!
❗مطالب کانال بالینک ارسال شود❗
┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈┈
@ebrahim_navid_delha
@ebrahim_navid_beheshti
29.31M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🌷🍃🌷🍃🌷🍃🌷🍃🌷🍃🌷🍃🌷
#معرفی_شهدا
#شهید_عباس_کریمی✨
متولد سال ۱۳۳۶ در قهرود کاشان
تاریخ شهادت : ۲۴ اسفند سال ۱۳۶۳
محل شهادت : منطقه شرق دجله و شمال القرنه در عملیات#بدر
فرماندهی : مسئول اطلاعات سپاه ۱۱ قدر و تیپ
سوم سلمان از لشگر ۲۷ محمد رسول الله
عملیاتهای مهم : #فتح_المبین #والفجرمقدماتی
#مسلم_بن_عقیل #خیبر
#سالروز_شهادت
...........☆💓☆.............
@ebrahim_navid_delha
@ebrahim_navid_beheshti
...........☆💓☆..................
🌹🍂🌹🍂🌹🍂🌹🍂🌹🍂🌹🍂🌹
#خاطرات_شهدا
از خواب که بیدارشد،چهره ی معصومش گل انداخته بود.روی نقشه ای که برای کارهای تطبیق آتش استفاده میکردیم،نقطه ای از جزیزه#بوارین را نشان داد و گفت :《خواب دیدم اینجا #بهشت است و برای من #جشن گرفته اند☺️》
کمتر از دو روز دیگر در #جشن خون و آتش، از همان نقطه به بهشت رفت.😔
#شهدای_خین
ازکتاب #مشهدخین
...........☆💓☆.............
@ebrahim_navid_delha
@ebrahim_navid_beheshti
...........☆💓☆..................
مِــعـراجٌ الشُّــهَـدا
•┈┈••✾❀♡°• ❤️•°♡ ❀✾••┈┈• #داستان_عاشقانه_مذهبی💘 #دومدافع #قسمت8⃣2⃣ _بہ ای
•┈┈••✾❀♡°• ❤️•°♡ ❀✾••┈┈•
#داستان_عاشقانه_مذهبی💘
#دومدافع
#قسمت9⃣2⃣
_بہ نظرم یہ پارکے جایے حرفامونو بزنیم...
باشہ چشم...
روبروے یہ پارک وایساد...
واے خداے مـݧ اینجا کہ...اینجا هموݧ پارکیہ کہ بارامیـن
_واے خدا چرا اومد اینجا ...دوباره خاطرات لعنتے...دوباره یاد آورے گذشتہ اے کہ اے کہ ازش متنفرم ...
خدایا کمکم کـݧ
از ماشیـݧ پیاد شد
اما مـݧ از جام تکوݧ نخوردم
چند دیقہ منتظر موند.وقتے دید مـݧ پیاده نمیشم سرشو آورد داخل ماشیـݧ و گفت:
پیاده نمیشید❓
نگاهش نمیکردم
دوباره تکرار کرد.
خانم محمدے❓
پیاده نمیشید❓
بازم هیچ عکس العملے نشوݧ ندادم
_اومد،داخل ماشیـݧ نشست وبا نگرانے صدام کرد:
خانم محمدے❓خانم محمدی❓
اسماء خانم❓
سرمو برگردوندم طرفش
بله❓
نگراݧ شدم چرا جواب نمیدید❓
معذرت میخوام متوجہ نشدم
با تعجب نگاهم میکرد.
اینجا رو دوست ندارید❓
میخواید بریم جاے دیگہ❓
سرمو بہ نشونہ ے ݧ تکوݧ دادم و گفتم:
شما تشیف ببرید مـݧ الاݧ میام البتہ اگہ اشکالے نداشتہ باشہ....
متعجب از ماشیـݧ پیاده شد و گفت:
خواهش میکنم سویچ ماشیـݧ هم خدمت شما باشہ اومدید بے زحمت درو قفل کنید.
اینو گفت و ازم دور شد.
تو آیینہ ماشیـݧ نگاه کردم رنگم پریده بود احساس میکردم پاهام شل شده
_اسماء تو باید قوے باشے همہ چے تموم شده رامیـنے دیگہ وجود نداره بہ خودت نگاه کـݧ تو دیگہ اوݧ اسماء سابق و ضعیف نیستے.
_تو اونو خاطراتشو فراموش کردے
تو الاݧ بامردے اومدے اینجا کہ امکاݧ داره همسر آیندت باشہ
نباید خودتو ضعیف نشوݧ بدے
نباید متوجہ ایـݧ حالتت بشہ
از ماشیـݧ پیاده شدم
خدایا خودت کمکم کـݧ
احساس میکردم بدنم یخ کرده
ماشیـݧ قفل کردم و رفتم داخل پارک
پارک اصلا تغییر نکرده بود
از بغل نیمکتے کہ همیشہ میشستیم رد شدم.
_قلبم تند تند میزد...
یہ دختر و پسر جووݧ اونجا نشستہ بودݧ
بہ دختره پوز خندے زدم و تو دلم گفتم:بیچاره خبر نداره چہ بلایے قراره سرش بیاد داره براے خودش خاطره میسازه،ایـݧ جور عاشقیا آخر وعاقبت نداره...
_سجادے چند تا نمیکت اون طرف تر نشستہ بود
_تا منو دید بلند شد و اومد سمتم
خوبید خانم محمدے❓
ممنوݧ
اتفاقے افتاده❓
فقط یکم فشارم افتاده
میخواید ببرمتوݧ دکتر❓
احتیاجے نیست
خوب پس اجازه بدید براتوݧ آبمیوه بگیرم
احتیاجے نیست خوبم
آخہ اینطورے کہ نمیشہ حداقل...
پریدم وسط حرفشو گفتم
آقاے سجادے خوبم بهتره بشینیم حرفامونو بزنیم.
_بسیار خوب بفرمایید
ذهنم متمرکز نمیشد،آرامش نداشتم
ایـݧ آیہ رو زیر لب تکرار میکردم(الا بذکر الله تطمعن والقلوب)
_کمے آروم شدم و گفتم:خوب آقاے سجادے اگہ سوالے چیزے دارید بفرمایید
_والا چی بگم خانم محمدے مـݧ انتخابمو کردم الاݧ مسئلہ فقط شمایید پس شما هر سوالے دارید بپرسید
ببینید آقاے سجادے :براے مـݧ اول از همہ ایماݧ و اخلاق و صداقت همسرم ملاکہ چوݧ با بقیه وچیز ها در گرو همیـݧ سہ مورده.
با توجہ بہ شناخت کمے کہ ازتوݧ دارم از نظر ایماݧ کہ قبولتوݧ دارم
درمورد اخلاقم باید بگم کہ فکر میکردم آدم خشـݧ و خشکے باشید یجورایے ازتوݧ میترسیدم...
_ولے مثل اینکہ اشتباه میکردم
سجادے خندید و گفت:
چرا ایـݧ فکرو میکردید❓
♻️#ادامہ_دارد...
فردا شب ساعت 22⏰
________
⇱ ڪلیــڪ ڪنید ⇩⇩⇩
@ebrahim_navid_delha
@ebrahim_navid_beheshti
♡#انتشاربادرج_لینک_مجازاست♡👆
🎊#چالش_عکس_شهید🕊
#شرکت_کننده_شماره7⃣6⃣
ای صاحب هستی جهان مهدی جان وی مالک ظاهر به نهان مهدی جان ما را نبود گره گشائی جز تو بنما نظری به شیعیان مهدی جان
🔻با منتشرڪردن پیامها↯با لینک↯ برنده چالش ما باشین🔺
↯ 🇯🇴🇮🇳 ↯
💯پیشنهاد عضويت
❤️❤️👇👇👇
╔═. ♡♡♡.════♡══╗
@ebrahim_navid_delha
@ebrahim_navid_beheshti
╚═══♡═══. ♡♡♡.═╝
♡#انتشاربادرج_لینک_مجازاست♡👆