گاهی با دویدن برای
رسیدن به کسی،
نفسی برای ماندن در
کنار او نخواهی داشت؛
پس با کسی بمان که نصف
راه را به سمتت دویده باشد...
🅰️ t.me/mesbah_family103
🅱️ eitaa.com/mesbah_family103
رمان (سرگذشت واقعی) #حس_سرد
پارت [ 6 ] Part
پدر دستش را فشرد و گفت:
- خوبم عزیزم ، ثبت نام کردی؟
- اره ، امروز هم انتخاب واحد داشتم
- خوب خدا رو شکر، امسال دیگه درست تموم میشه وبه همه آرزوهات میرسی .
- بابا ! ... میدونم که شما رشته ام رو دوست نداشتید و فقط چون اصرار کردم راضی شدید توی این رشته درس
بخونم ، اما همونطور که قول دادم توی همین رشته هم سربلندتون می کنم .
- میدونم عزیزم . تو همیشه برای من بهترین بودی مهم اینه که خودت این رشته رو دوست داری، علاقه من و
مامانت که مهم نیست
- ساغر میگفت با من کار داشتید ؟
لبخند ضعیفی زد و گفت :
- اره دخترم !صدات زدم بگم امشب مهمون داریم ،یکی از دوستهای قدیمی منه که قراره بیان تو رو برای
پسرشون ببینن .
رنگ از روی افرا پرید و با تته پته گفت:
- من...... من رو چرا ........ ؟
حاج علی دوباره لبخندی زد وگفت:
- این شتریه که درخونه هردختری میخوابه توهم کم کم باید آماده بشی وخودت و بسپری دست سرنوشت
- ولی بابا من آمادگی ازدواج وندارم ،خصوصا اینکه شما همیشه میگفتید اول باید درسم تموم بشه بعد ازدواج
کنم
- ازدواج که آمادگی نمیخواد عزیزم، فقط کافیه دو نفر همدیگرو بپسندند ، اونوقت همه چی خود به خود حل
میشه ... درست هم که دیگه کم کم داره تموم میشه . دیگه بهانه ای نداری !
- بهانه رو شما داشتید بابا ، نه من..........
- منظورت اون خواستگارهایی که من رد می کردم ؟! عزیزم من که در مورد همشون با خودت حرف می زدم وبا
صلاح تو ردشون کردم!
- منم که چیزی نگفتم بابا ، ولی .........
#رمان حس سرد | ادامه دارد ....
[ رفتن به پارت اول رمان حس سرد ]
﷽
#دعای_سلامتی_امام_زمان_عج 🍃🌺
۞اَللّهُمَّ۞
۞کُنْ لِوَلِیِّکَ۞
۞الْحُجَّةِ بْنِ الْحَسَنِ۞
۞صَلَواتُکَ عَلَیْهِ وَعَلی آبائِهِ۞
۞فی هذِهِ السّاعَه وَفی کُلِّ ساعة۞
۞وَلِیّاً وَحافِظاً وَقائِداً وَناصِراً وَدَلیلاً۞
۞وَعَیْناً حَتّی تُسْکِنَهُ أَرْضَکَ۞
۞طَوْعاً وَتُمَتِّعَهُ فیها۞
۞طَویلا۞
#امام _زمان
#أللَّھُـمَ _؏َـجِّـلْ _لِوَلیِڪْ ألْـفَـرَج
🅰️ t.me/mesbah_family103
🅱️ eitaa.com/mesbah_family103
رمان (سرگذشت واقعی) #حس_سرد
پارت [ 7 ] Part
- ولی و اما نداره عزیزم ! حالا بذار بیان ، شاید اصلا تو رو نپسندیدن و رو دستم موندی ، با بی حالی لبخندی زد
وادامه داد :
- حالا پاشو برو کمک ساغر ، بعداً بیشتر با هم حرف میزنیم .
ساغر مشغول تمیز کردن بوفه بود . با دیدن او با شیطنت خاصی گفت :
- آهای عروس خانم ! فقط به خاطر تو کوزت )دختر زحمت کش کتاب بینوایان ویکتور هگو(شدم و دارم تمیزکاری میکنما ، یادت نره باید تلافی کنی ، فهمیدی؟!
به سمتش رفت و با خنده گفت:
- ما که چند ساله شرمنده آبجی کوچیکه ی
نازنینمونیم ، حالا امشب و هم بذار به حساب همون چند سال
سپس باچشمانی تنگ شده پرسید :
- ساغر ! جریان چیه ؟ چرا اینهمه بدون برنامه ؟
- بدون برنامه هم نیست . خانم خنگول تشریف دارن ، حواسشون نیست دور وبرشون چه خبره .... چند وقته توی خونه خبرائیه !
- جدی ؟! ... پس چرا من متوجه نشدم ؟
- چون خوابی آبجی جونم ، یا پیش نازی جونتی یا دانشگاه ،وقتی هم که خونه ای توی اتاق، خواب تشریف داری !
- حالا تو که شش دانگ حواست جمعه بهم بگو قضیه چیه ؟
ساغر شانه ای بالا انداخت و گفت:
- چه میدونم ! ... اون آقا با کلاسه بود چند وقت پیش اومده بود عیادت بابا ،
- همون که یه ماشین اخرین مدل و راننده خصوصی داشت؟!
- آره همون ! ... چند بار دیگه هم که تو نبودی اومده بود ولی چند روز پیش با خانمش اومد اینجا ، خدایی خانمه خیلی مهربون و دوست داشتنی بود.
با اینکه خیلی با کلاس بود ولی مامان رو یکساعت بغل گرفته بود و گریه
میکرد. موقع رفتن هم خانمه به من نگاه کرد و گفت:
- این ساغره ، ماشاالله چقدر بزرگ شده ،با این حرفش معلومه بود که ما رو خوب میشناسه .
- خوب از کجا میدونی که خواستگارن ؟
#رمان حس سرد | ادامه دارد ....
رمان (سرگذشت واقعی) #حس_سرد
پارت [ 8 ] Part
- از اونجا که وقتی سراغ تو رو میگرفتند خانمه گفت پس عروس گلم کجاست ؟! که مامان هم گفت رفته دانشگاه
، افرا طرف از اون مایه داراست فکر کنم تو هم رفتی جز خرپولای مملکت
- خوب اگه پول این همه برات مهمه می خوای تو بهشون جواب بده و برو جزء خرپولا
- آخه خنگول ! اونا که از راه نرسیده ، تو رو
عروس خودشون میدونن ،من و میخوان چکار؟
- به هر حال برا من که فرقی نمیکنه، چون جوابم منفیه .نمیتونم کسی رو که نه دیدم و نه میشناسم یک شبه
قبول کنم ! برا امشب هم اصلا حوصله ندارم ،
اینا رو بهت گفتم که به مامان بگی !
•وارد اتاقش شد و ناراحت روی لبه تخت نشست .نمی دانست چرا دلشوره دارد ، نمیتوانست به خودش دروغ بگوید .
خوب میدانست تنها دلیلی که کلاسش را با دکتر محتشم گرفته چیزی است غیراز آنچه که به نازنین و
دیگران گفته ، چیزی که حتی خودش هم جرات باورش را ندارد .
•خوب میفهمید چرا وقتی دکتر محتشم را از دور میبیند ناخوداگاه لرزشی محسوس به جانش می افتد و تپش قلبش بالا می رود ،
در زندگیش هیچ وقت جذب هیچ مردی نشده بود ، چیزی که برایش جالب می نمود قیافه و
زیبایی استاد نبود بلکه غرور و نگاه بی تفاوتش به اطرافش بود که او را جذب خود کرده بود به خودش فهمانده بود که این احساس زودگذر است و با فارغ التحصیلی تنها به دفترچه خاطرات ذهنش می پیوندد .ولی اینک که قرار بود به یک مرد بیاندیشد نمی فهمید چرا ناخوداگاه ذهنش طرف دکتر محتشم می رود ...
*
لحظات با اضطراب و بسختی میگذشت . عقربه
های ساعت هشت و بیست دقیقه را نشان میداد . در این بین مادرش)ناهید(دو بار به اتاقش آمده بود و با اخم حاضر نبودنش را به او گوشزد می کرد
کلافه از جا برخاست و نگاهی به کمد لباسش انداخت شومیزبلند زرد آستین سه ربع اش که به تازگی خاله اش از فرانسه برایش فرستاده بود را برداشت وبا شلوار چرم مشکی وکمربندی از چرم مشکی که اندام موزون وکشیده اش را به نمایش می گذاشت ست کرد و پوشید ،نگاهی به شالهای رنگارنگی که داخل کمد ش اویخته بود ؛ انداخت
، اما شالی که با لباسش هماهنگی داشته باشد را ندید. صندلهای مشکی اش را پوشید وبه اتاق ساغر رفت ،
از رفتار ساغر خنده اش گرفته بود ساغردر حالی که خیلی به خودش رسیده بود با هیجان خاصی لحظه ای از مقابل آینه کنار نمی رفت
با خنده گفت:
- ابجی کوچولو !چه خبر !....خوشگل کردی؟......
ساغر باظاهری دلخور گفت :
- فعلا که تو رو پسندیدن ! پس دیگه نگران خوشگلی من نباش
#رمان حس سرد | ادامه دارد ....
هر روز
سه اتفاق خوشایند
حتی کوچک رابنویسید و
سه دقیقه شکرگزاری کنید
21 روز ادامه دهید.
این کار مغز را عادت میدهد
که بر روی مسائل مثبت تمرکز کند
و باعث خوشحالی شما شود
🅰️ t.me/mesbah_family103
🅱️ eitaa.com/mesbah_family103
خدا نگاه میکنه ببینه
تو برای بندههاش
چی میخوای
و چی کار میکنی
تا همونو برا خودت کنه…
خوبی کنیم تا خوبی ببینیم
🅰️ t.me/mesbah_family103
🅱️ eitaa.com/mesbah_family103
🔹رهبر معظم انقلاب: «کسانی که کانون خانواده را تحقیر میکنند، خیانت میکنند؛ هم به ملّت، هم به جامعهی زنان. کسانی که وانمود میکنند عدالت جنسیّتی به این است که در همهی میدانهایی که مردها وارد میشوند، زنها هم باید وارد بشوند، اینها به اعتماد، حرمت، شخصیّت و هویّت زن خیانت میکنند.» ۹۶/۱۲/۱۷
#رهبرانه
🅰️ t.me/mesbah_family103
🅱️ eitaa.com/mesbah_family103
🔴 #گلایه_اطرافیان_از_همسر
💠 گاه اطرافیان و یا خانواده شما از همسرتان #بدگویی کرده و یا گلایهای را مطرح میکنند.
💠 در این مواقع باید با حفظ #ادب و احترام نسبت به فرد گلایه کننده، نیّت خیر همسرتان و یا توجیههایی که باعث کم شدن #بدبینی اطرافیان نسبت به همسرتان میشود ابراز کرده و حافظ #آبرو و اسرار او باشید!
💠 از طرفی تا میتوانید گلایه خانواده خود را به همسرتان نرسانید چرا که زمینهساز #کینه، فتنه، بدبینی و سردی روابط میگردد!
💠 به تدریج باید با رفتار و گفتار خود دلهای دو طرف را به هم #نزدیک کنید.
💠 در مواقعی که گلایهی آنها اساسی و بزرگ است حتما به #مشاور_دینی خانواده مراجعه نمایید!
#خانواده متعالی
#خانواده مستحکم
🅰️ t.me/mesbah_family103
🅱️ eitaa.com/mesbah_family103
﷽
#دعای_سلامتی_امام_زمان_عج 🍃🌺
۞اَللّهُمَّ۞
۞کُنْ لِوَلِیِّکَ۞
۞الْحُجَّةِ بْنِ الْحَسَنِ۞
۞صَلَواتُکَ عَلَیْهِ وَعَلی آبائِهِ۞
۞فی هذِهِ السّاعَه وَفی کُلِّ ساعة۞
۞وَلِیّاً وَحافِظاً وَقائِداً وَناصِراً وَدَلیلاً۞
۞وَعَیْناً حَتّی تُسْکِنَهُ أَرْضَکَ۞
۞طَوْعاً وَتُمَتِّعَهُ فیها۞
۞طَویلا۞
#امام _زمان
#أللَّھُـمَ _؏َـجِّـلْ _لِوَلیِڪْ ألْـفَـرَج
🅰️ t.me/mesbah_family103
🅱️ eitaa.com/mesbah_family103
#تربیت
🟢 ۷ قانون برای نه گفتن به کودک:
👦🏻 حواس کودکتان را پرت کنید.
وقتی درحال انجام کار اشتباهی است٬ به او بگویید: بیا یک کار جدید کنیم، یا بگویید: بیا ببین دارم چه کار میکنم!
👧🏻 فقط وقتی کودکتان در حال صدمه زدن به خود یا دیگری بود به او نه بگویید و از او بخواهید کاری را انجام ندهد.
👦🏻 از افعال مثبت استفاده کنید.
مثلا به جای اینکه بگویید با دستان خیس کتاب را ورق نزن بگویید : دست هایت را خشک کن بعد کتاب را ورق بزن
👧🏻 محدودیتهای کودک را اعلام نکنید؛ در عمل نشان دهید. مثلا وقتی در حال بهم ریختن کشو برای پیدا کردن یک لباس است به جای اینکه بگویید کشو را بهم نریز٬ بگویید: بعد از کارت کشو را مرتب کن.
👦🏻به فرزندتان حق انتخاب دهید. به جای اینکه بگویید : نه امروز پارک نمی رویم ، بگویید: به جای پارک رفتن برویم دوچرخه سواری یا استخر؛ یکی را انتخاب کن
👧🏻 قوانین را برای او از قبل مشخص کنید تا مجبور نباشید مرتب به او نه بگویید.
👦🏻 حرف خود را عوض نکنید؛ فرزندتان باید یاد بگیرد که نه٬ به معنی نه است و هیچ چیز نمیتواند آن را عوض کند.
#خانواده متعالی
#خانواده سالم و کارآمد
🅰️ t.me/mesbah_family103
🅱️ eitaa.com/mesbah_family103
#حدیث
#ازدواج
#وساطت
🌸 امیرالمومنین امامـ علی (عليهالسلامـ)
🔹بهترین وساطتها این است که میان دو نفر در امر ازدواج وساطت شود تا سر و سامان بگیرند.
📚 میزان الحکمه، ج ۵، ص ۸۷
#خانواده متعالی
#خانواده معنوی و انقلابی
🅰️ t.me/mesbah_family103
🅱️ eitaa.com/mesbah_family103
﴾﷽﴿
سـرباز سـرباز است
و کارے به جز دفاع از سرزمینش ندارد.
حالا یکی «تفنگ» بر می دارد
یکی هم مثل تو
«چــــادر»...
#حجاب
🅰️ t.me/mesbah_family103
🅱️ eitaa.com/mesbah_family103
اینم برای اونهایی که میگن پول ما رو میبرن فلسطین
🏠 آدرس ما در پیام رسان ها
🅰 t.me/mesbah_family103
🅱 eitaa.com/mesbah_family103
هدایت شده از مصباح خانواده ۱
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
به بهانه روز دختر😍😍😍
اجرای گروه سرود گل نرگس نیروی زمینی ارتش🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷
👈 به #مصباح_خانواده_۱ بپیوندید:👇
🆔 t.me/mesbahfamily | تلگرام
🆔http://eitaa.com/m_family | ایتا
💠وضو با وجود درد چشم
💬سؤال:
به دلیل عمل چشم، رساندن آب به آن ضرر دارد و برداشتن جبیره (پانسمان روی آن) نیز ممکن نیست، چگونه باید وضو گرفت؟
✅ پاسخ:
بقیه صورت را از بالا به پایین بشوئید و روی جبیرۀ چشم را به نیت وضو، دستِ تر بکشید و احتیاطاً تیمم نیز انجام دهید.
#احکام
📚 #احکام_دین
💠 #احکام | پوشاندن کف و روی پا در نماز
💬 پوشاندن کف و روی پا در نماز واجب نیست؛ به شرطی که نامحرم حضور نداشته باشد؛ لذا اگر نامحرم او را میبینید واجب است کف و روی پا را بپوشاند.
🔸 مچ دست باید از نامحرم پوشانده شود و در نماز نیز پوشاندن آن واجب است، حتی اگر نامحرم در آنجا حضور نداشته باشد.
🔹 نماز خواندن با چادر مشکی اشکالی ندارد و مکروه هم نیست.
📚 پینوشت:
آموزش مصوّر احکام آیتالله خامنهای، ص 220.
#احکام
📚 #احکام_دین
🅰️ t.me/mesbah_family103
🅱️ eitaa.com/mesbah_family103
♨️☝️تصویر یک زن فعال مدنی و زندانی سیاسی؛ به روایت فتوشاپ اینترنشنال!!
📌فقط عجیبه که اغلب این فعالان مدنی و سیاسی که اینترنشنال حامی آنهاست، یا قاتلاند یا مسلح و تروریست؟!
🅰️ t.me/mesbah_family103
🅱️ eitaa.com/mesbah_family103
دعاهای عربی که نمی فهمیم مستجابه؟
◽️شخصی از علامه طباطبایی پرسید :
این دعاهای عربی را که عامه مردم بخوانند، نمیفهمند؛ آیا خواندن همان الفاظ آن دعاها بدون آنکه معانی آن را بداننداثری دارد؟!
علامه فرمودند:
اتفاقاً آن دعاها برای عامه مردم که زبان عربی و معانی آنها را نمیدانند بهتر مستجاب میشود! زیرا نفس خود را به نفس امامان(علیهمالسلام) متصل میکنند
و از خدا میخواهند هر چه امامان با خواندن این دعاها میخواستند، به آنان هم بدهد اما ما به اندازه فهم خودمان از ان دعاها، از خدا میخواهیم!
🎙علامه #طباطبایی
#دعا
🅰️ t.me/mesbah_family103
🅱️ eitaa.com/mesbah_family103
﷽
#دعای_سلامتی_امام_زمان_عج 🍃🌺
۞اَللّهُمَّ۞
۞کُنْ لِوَلِیِّکَ۞
۞الْحُجَّةِ بْنِ الْحَسَنِ۞
۞صَلَواتُکَ عَلَیْهِ وَعَلی آبائِهِ۞
۞فی هذِهِ السّاعَه وَفی کُلِّ ساعة۞
۞وَلِیّاً وَحافِظاً وَقائِداً وَناصِراً وَدَلیلاً۞
۞وَعَیْناً حَتّی تُسْکِنَهُ أَرْضَکَ۞
۞طَوْعاً وَتُمَتِّعَهُ فیها۞
۞طَویلا۞
#امام _زمان
#أللَّھُـمَ _؏َـجِّـلْ _لِوَلیِڪْ ألْـفَـرَج
🅰️ t.me/mesbah_family103
🅱️ eitaa.com/mesbah_family103
شماها یادتون نمیاد ولی ما اگه این مقدار پول رو میبردیم مدرسه، ناظم میدید، دعوامون میشد که چرا این همه پول رو بردیم مدرسه؛ مسئولیت گم شدنش با کیه؟! بگو مادر پدرت بیان مدرسه
#نوستالژی
•┈┈•❀🕊🍃🌺🍃🕊❀•┈┈•
🅰️ t.me/mesbah_family103
🅱️ eitaa.com/mesbah_family103