eitaa logo
مصباح خانواده 512
207 دنبال‌کننده
14.1هزار عکس
4هزار ویدیو
322 فایل
خانه فرهنگ مسجد ولی عصر کوی سازمانی شهدای ارتش تیپ ۱۷۷ ارتباط با ادمین @mesbah_family ما در پیام رسان های داخلی و خارجی دنبال کنید 🆔️https://instagram.com/mesbah_family512 🆔 t.me/mesbah_family5
مشاهده در ایتا
دانلود
💫 صیاد در همه ی نقش های دنیا خوب درخشید. هم فرمانده ی خوبی بود هم دوست و رفیق باوفا. هم همسر خوبی بود هم پدر خوبی. او در خانه یک فرزند معلول داشت. رابطه ی صیاد به عنوان پدر با فرزند معلولش خود حکایتی دارد. برایش یک موجود معصوم و دوست داشتنی بود. که انگار از بهشت برایش فرستاده اند. یک امانت خدا پیش او که باید مواظبش باشد. نه یک مشکل یا دردسر برای او و خانمش. همیشه در انجمن اولیاء موسسه ی اینگونه بچه ها شرکت می کرد. با لباس نظامی می رفت و همه ی دخترهای آنجا به اسم بابای مرجان صدایش می کردند زندگی نامه ی خاطراتی شهید سپهبد علی صیاد شیرازی ره. 📱لطفا رسانه ما باشید.👇👇👇 🆔@mesbah_family512 🆔instagram.com/mesbahfamily512
💫از همه ی آم هایی که دردِ دلشان را می شنید آدرس و شماره تلفن می گرفت. و دستور می داد درباره ی مشکل هرکدامشان تحقیق شود و به او گزارش دهند. گاهی اوقات خودش یک مقدار پول در پاکت می گذاشت و می گفت:♡ این رو ببر بده به فلان کس،♡ حالا آن کس هم خودش رابط بود و باید آن را به دست کسی که نیاز داشت. می رساند. هیچ کس از اطرافیان هم نمی فهمید که آن فرد مستحق کی هست. این کار را می کرد که شناخته نشود و آبرویش نرود. 📱لطفا رسانه ما باشید.👇👇👇 🆔@mesbah_family512 🆔instagram.com/mesbahfamily512
هر لحظه این احساس را داشتم که هر وفت باشد، شهید می شود. همیشه هم بهش می گفتم که « هر وقت باشه، شهید می شی ولی دوست دارم به این زودی ها شهید نشی. هنوز پسرام داماد نشدند. می خوام خودت دامادشون کنی.» خواب دیده بودذ. دیده بود که یکی از دوستهای شهیدش آمده ببردش. نمی رفته. به ما نگاه می کرده و نمی رفته. ما خیلی گریه می کرده ایم. دوستش به زور دستش را کشیده و برده بودش. بعد از این خوابش. بهم گفت: « تو باید راضی باشی تا من برم. خودت رو آماده کن.» 📱لطفا رسانه ما باشید.👇👇👇 🆔@mesbah_family512 🆔instagram.com/mesbahfamily512 http://mesbahfamily.blogfa.com