🌻🌻 در دهه ی ولایت و امامت و در آستانه عید غدیر خم به همت جوانان و بسیجیان شهرک هوانیروز کرمان،ماشین نویسی ، و شعار نویسی مذهبی با اذکار و اسامی منصوب به امیر المومنین علی «ع» بر روی ماشین ها ساکنین محترم مرقوم و منقوش گردید
🍁 🍁🍁
#ماشین_نویسی
#عید_ولایت
#مصباح_۳_۲_۴
#فعالیت_فرهنگی_تبلیغی_تیرماه_۱۴۰۳
#عقیدتی_سیاسی_پایگاه_سوم_رزمی_هوانیروز_کرمان
🔴#به_مصباح_خانواده_۹۰۷_بپیوندید
https://eitaa.com/mesbah_family907
مثل رئیسی
ساده زیست ، مردم دار ، ولایت پذیر ، خستگی ناپذیر ، اهل عبادت ، مهربان ،صادق ، مجاهد و همدرد مردم باشد .
#انتخابات۱۴۰۳
#مثل_ابراهیم
#شهید_جمهور
#منتخب_جمهور
#آرای_محوری
#خدمت_انتخابات_شهادت
#خدمتگزار_ملت
این ولایت ، این امامت از ازل حق علی ست ...
#عید_ولایت
#ارتش_علوی
#عید_غدیر
#عید_امامت
#فقط_به_عشق_علی
#غدیر_خم
💢 داستان علمای اهل سنت و معنای ولایت
👈به بهانه عید بزرگ غدیر خم
🔸شریف زاهدی روحانی برجسته اهل سنت بلوچستان که پس از تحقیق و بررسی به مذهب اهل بیت علیهم السلام گروید؛ در بیان خاطرات خود چنین می آورد:
«خیلی فکر کردم که با کدام روایت یا کتاب برای اهل تسنن ثابت کنم که «مولی» در حدیث غدیر، به معنای دوست نیست، بلکه به معنای پیشوا و رهبر است. تا این که روزی مشغول مطالعه یکی از کتابهای «مولوی محمد عمر سربازی» بودم. مطالعهام که تمام شد و کتاب را که بستم، دیدم روی جلد آن نوشته شده: «نویسنده مولانا محمد عمر سربازی» فوراً به ذهنم آمد که از مولوی ها، معنای کلمه ی مولانا را بپرسم و سؤال کنم که چرا به محمد عمر سربازی، مولانا میگویند؟ از چند مولوی سؤال کردم. پاسخی که به من دادند، این بود که: «مولانا» یعنی واجه؛ یعنی رهبر ما، پیشوا ی ما. به آنها گفتم: من تعجب میکنم «مولا» درباره ی بزرگانتان معنای واجه و رهبر میدهد ولی در سخن پیامبر ص به معنای دوست آمده است!
🔸تا اینکه روزی یکی از دوستان اهل تسنن به دیدنم آمده بود. گفت وگوی مفصلی درباره حقانیت اهل بیت داشتیم از جمله به خطبه ی حضرت رسول اکرم ص در غدیر خم استناد کردم. ایشان میگفت: «مولا» در این حدیث به معنای دوست آمده است. نهایتاً هر چه دلیل آوردم قبول نکرد. خداحافظی کرد و به سمت بلوچستان حرکت کرد. یک ساعت از رفتنش گذشته بود که به او زنگ زدم و گفتم: کار خیلی مهمی با شما دارم باید برگردی. گفت: من باید بروم، وقت ندارم برگردم. خانوادهام منتظرم هستند، چه کاری با من داری؟ تلفنی بگو. گفتم: کار مهمی دارم، نمی توانم تلفنی بگویم، باید خودت اینجا باشی.
🔸خیلی اصرار کردم تا این که برگشت. وقتی به من رسید گفت: چه کار مهمی داری که من را از این همه راه برگرداندی؟ گفتم: میخواستم بهت بگم: دوستت دارم. گفت: همین! گفتم: بله. همین را خواستم به شما بگویم. دوستم ناراحت شد و گفت: خانوادهام منتظرم بودند و باید میرفتم، این همه راه من را برگرداندی که بگویی دوستت دارم، اذیت میکنی؟ گفتم: سؤال من همین جاست. چطور وقتی شما با عجله به سمت خانواده ات که منتظرت هستند میروی و شما را از راهتان بر میگردانم تا به شما بگویم «دوستت_دارم»؛ ناراحت میشوی و در عقل من شک میکنی، ولی وقتی پیامبر اسلام| دهها هزار نفر را که با عجله به سمت خانواده ی خود میرفتند، سه روز در زیر آفتاب سوزان معطل کردند که فقط بگویند: «هر کس من را دوست دارد، علی را دوست بدارد» این کار پیامبر را عاقلانه میدانی؟ آیا این اقدام پیامبر ناراحتی مسلمانان را در پی نمی داشت؟ آیا آنان در عقل چنین پیامبری شک نمی کردند؟ با این کاری که کردم، دوستم با تمام وجود احساس کرد که چه حرف خنده داری زده است و اقرار کرد که پیامبر - در جریان غدیر خم - میخواست نکته ی مهم تری را بیان کند وگرنه برای بیان دوستی اش با علی ع نیازی نبود مسلمانان را از راهشان برگرداند.»
📘باید شیعه می شدم ، خاطرات شریف زاهدی ،ص 138
به نقل از: پايگاه نقد و تبیین
✳️الحمدلله الذی جعلنا من المتمسکین بولایة أميرالمؤمنين و اولاده المعصومين عليهم السلام.
🔴#به_مصباح_خانواده_۹۰۷_بپیوندید
https://eitaa.com/mesbah_family907