فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
امام و
دعوت به خیروصلاح
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🏴 حرم امام حسین(عليهالسلام) با فرش قرمز پوشانده شد
•┈••
رمان آنلاین
زن، زندگی، آزادی
#قسمت_نود_هفتم:
شش ماه از زمانی که به ایران برگشتم می گذرد، شش ماهی که سخت گذشت اما آخرالزمان است روزها و هفته ها به سرعت برق و باد میگذرد، هیچ وقت از خاطرم پاک نمی شود اون لحظه ورودم به ایران را ، پدرم تا چشمش به من افتاد و نزدیکش شدم، دستش را بالا برد تا سیلی محکمی به صورتم بزند، چشمانم را بستم تا سیلی را با تمام وجود حس کنم و در ذهنم بماند، من خودم را مستحق آن میدانستم، هر چه صبر کردم درد و سوزشی حس نکردم و وقتی چشمهایم را باز کردم ، مشت گره کردهٔ پدرم را دیدم که به پای خودش می کوبید، جرأت کردم و مشت پدر را در دستم گرفتم و بعد بوسه ای به پشت دست پدرم زدم.
و من گریهٔ پدرم را که حتی در مرگ سعید ندیده بودم، توی اون لحظه دیدم.پدرم دستش را عقب کشید و زیر لب گفت: به حرمت چادری که سر کردی بخشیدمت و من خوشحال از این بخشش قدم به خانه گذاشتم.
به اصرار من ، زینب هم همراهم آمد تا لحظه ورودم به خانه نقش وکیل مدافع مرا بازی کند و چه خوب هم از من دفاع کرد و کار اشتباهم را توجیه کرد و با اشاره به مرگ سعید که انگار نوعی شهادت بود و ربط دادن اون خاطرهٔ وحشتناک به اغفال من، فرارم را نوعی ربوده شدن از طرف همان گروه جلوه داد و دید خانواده را نسبت به من،ملایم کرد، پدر و مادرم با گذشت زمان همان پدر و مادر قبل و حتی مهربان تر از قبل شدند، چرا که رفتار پخته دخترشان، حجاب زیبای سحرشان و نمازهای من، آنها را سر ذوق می آورد، اما اقوام پشت سرم هزاران حرف زدند و عمه جان که قبلا مرا برای آقا پسر تحصیل کرده اش می خواست، الان نه تنها من را تحویل نمی گرفت بلکه پشت سرم حرف های راست و دروغ زیادی میزد که وجههٔ مرا خراب کند زیرا مرا بانی خراب شدن رؤیاهایی که برای پسرش در سر داشت، می دانست.
آن روزها خیلی سخت گذشت و میگذرد، من هم خودم را سرگرم درس خواندن کردم تا با قبولی در کنکور، زندگی که مد نظر خودم هست را برای خودم بسازم. قطره اشک گوشهٔ چشمم را گرفتم و با صدای مادر به خود آمدم: مامان بیا دیگه الان مهمونا از راه میرسن...
سریع داخل سرویس ها شدم و آبی به صورتم زدم و بیرون آمدم، چادر سفیدم که گلهای ریز قرمز داشت را روی دستم انداختم و به طرف آشپزخانه رفتم.
مامان تا چشمش به چادرم افتاد گفت: مامان مگه مهمونات مرد هستن که چادر برداشتی؟!
لبخندی زدم و گفتم: من اصلا نمیدونم مهمونا کی هستن، مگه این زینب میگه قراره کی بیاد، فقط گفت امشب مهمون داری و میدونم خودش و نامزدش هم هستن..
مامان سری تکون داد و گفت: زینب که دختر خیلی خوبی هست، خوب شد برای عقدش رفتیم، نامزدش هم که مثل خودش ماه هست..
چادر را روی صندلی آشپزخانه گذاشتم و به سمت میوه های شسته رفتم تا با پارچه آبشون را بگیرم و گفتم: آره علی آقا از همکاراش هست ، توی اون ماموریت لندن هم انگار با هم بودن اصلا همونجا اینا به دل هم میشینن..
مشغول حرف زدن بودیم که درهال باز شد و بابا با دستی پر وارد خانه شد.
نگاهی بهش انداختم و همونطور که جلو میرفتم تا دستش را سبک کنم گفتم: بابا چرا زحمت کشیدی، زینب اصلا نگفت برا شام میان، بعدم یه چی درست می کردیم چرا از بیرون کباب گرفتی؟!
بابا لبخندی زد و گفت: در مقابل کاری که این خانم برای دختر من کرد، هر کار کنیم کمه...شام که قابلی نداره، حالا هم زبون نریز ، بیا نگاه کن چیزی کم و کسر نباشه، راستی نگفتن چند نفرن؟ من برای هشت نفر غذا گرفتم.
سرم را پایین انداختم و گفتم: وای ببخشید یادم رفت بگم، گفتن چهار نفرن ، یه غذا اضافه گرفتی...
مامان زد زیر خنده وگفت: اشکال نداره بابات مثل همیشه فکر خودش بوده و جا دونفر غذا میخوره...
همه زدیم زیر خنده که صدای زنگ در بلند شد.
با دستپاچگی وسایل را روی میز نهارخوری داخل آشپزخونه گذاشتم، بابا رفت به طرف درهال رفت و می خواست خودش برود و در را باز کند و منم هول هولکی چادرم را روی سرم انداختم و توی آینه ای که روی اوپن گذاشته بودم، نگاهی به شال سفید روی سرم کردم و بالای چادرم را مرتب کردم و سریع خودم را پشت پنجره هال رسوندم، پرده را کمی کنار زدم و زیر نور لامپ حیاط خیره به در شدم.
بابا در را باز کرد، اولین نفر نامزد زینب داخل شد، بعدم یه آقا با دسته گلی به دستش..دقت کردم وای باورم نمیشد...این....
ادامه دارد..
📝به قلم:ط_حسینی
🌺🌿🌺🌿🌺🌿🌺
🔺یکی از سرکرده های اشرار، شخصی به اسم «عید محمد بامری» - معروف به «عیدوک» - بود. حاج قاسم گفت با ترفندی عیدوک را دستگیر کردیم. رفتم خدمت آقا تا این خبر مهم را به ایشان بدهم آقا خوشحال شدند. بعد فرمودند «چطور او را گرفتید؟» گفتم «با او قرار گذاشتیم و سر قرار دستگیرش کردیم». آقا فرمودند «یعنی به او امان دادید؛ بعد دستگیرش کردید؟ همین الآن بروید او را آزاد کنید.»! عرض کردم «آقا آزادش کنیم؟» فرمودند «بله. شما به او تأمین داده اید، آمده اسلام اجازه چنین کاری نمیدهد». از همان جا مستقیم رفتم زندان به عیدوک گفتم «مقام معظم رهبری، حکم به آزادی ات دادند. برو. آزادی!». باور نمیکرد گفت «من از زندان بیرون نمیروم». وقتی فهمید خبر درست است از مریدان آقا شد و همکاری مؤثری با ما کرد
📚خاطرات علی شیرازی از رفاقت 40 ساله با حاج قاسم
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
پیام سردار منتظرالمهدی، سخنگوی فراجا درباره گشت هنجار اجتماعی را دیدم...👏👏
بلافاصله با شماره 197 تماس گرفتم.
🔸 اولا تشکر و تقدیر و حمایت کردم.
🔸 ثانیا گفتم شهید مطهری مواردی را برای آمران به معروف و ناهیان از منکر بیان می کنند که بنده دو مورد را به شما می گویم که تلاش بکنید مأمورانتان این دو ویژگی را داشته باشند.
👈 اول: مهربان باشند. بلافاصله گفتم البته مهربانی با قاطعیت تنافی ندارد. اگر فرزند شما بخواهد سم بخورد شما قاطعانه نمی گذارید و البته این قاطعیت شما به دلیل مهربانی شما است.
👈 دوم: از جنبه فردی خونسرد باشند. به تعبیر شهید مطهری باید پیراهنی از پولاد پوشیده باشند. مثل امیرالمؤمنین(ع) که در عین اینکه در جنبه های عمومی فوق العاده حساس بودند ولی در مورد شخص خودشان خیلی خونسردی نشان می دادند.
🔸 مأمورین شما نباید با فحش شنیدن و هتاکی، از کوره در بروند. به قول شهید مطهری نباید نازک و نارنجی و قهرو باشند.
(کتاب امر به معروف ونهی از منکر در آثار شهید مطهری، بخش پنجم)
پ.ن: راستی شما هم برای حمایت و تشکر با ۱۹۷ تماس بگیرید
یا علی مدد✋🏻
بدوو بغل عمو😍😍
مورد داشتیم بچه_ه از دست ی رئیس جمهور دیگه داشت در میرفت، گرفتنش، دادن بغلش کرد، اینقدر گریه کرد که غش کرد. (بچه رو میگما)
مدارکشم موجوده😂😉
#قشنگ_بود
| يجاهدون في سبيل الله ولا يخافون لومة لائم |
💡شبکه نفوذ | سیدفخرالدین موسوی
🆔@nofoz_shenasi👈عضو شوید
♦️آرشیو پرونده ها (اینجا)
https://eitaa.com/parvandeha
اینم مدرکش😂😂
از همون خبرگزاری آوردم که نگن فرق قائل شدی و اینا...
البته این ایسناشونه، اون یکی ایرناشون بود...
هنوزم میگید بین بروجرد و بروجن فرقی هست؟!
| يجاهدون في سبيل الله ولا يخافون لومة لائم |
💡شبکه نفوذ | سیدفخرالدین موسوی
🆔@nofoz_shenasi👈عضو شوید
♦️آرشیو پرونده ها (اینجا)
https://eitaa.com/parvandeha
1_1700094574.mp3
5.84M
#ی_حس_خوب
حرم
امام رضا قربون کبوترات؛
یه نگاهی هم بکن به زیر پات ...
#امام_رضای_منی 💚
❪اگر نمازتان را محافـظت نکنید
حتی میلـیاردها قطره اشک هم
برایِ اباعبدالله بریزید
در آخرت شما را نجات نمیدهـد..!❫
#آیتاللهبهجت✨
37.23M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 این بار سیاه چادر عشایر، خونه خودتونه!
🔹آیتم گردشگری همراه با هاشم خداپرست و دکتر محمد عبدالعلیپور (کارشناس گردشگری)
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌹
✨الهی...
🌸ای آرامش مطلق
✨ای که دلها
🌸با نام و یاد تو
✨آرام میگیرد
🌸عزت دوستان و عزیزانم را
✨تا عرش کبریایی خود بلند کن
🌸و عطا کن به آنان
✨هر آنچه برایشان خیر است
🌸و دلشان را لبریز کن
✨از شادی و محبت
شبتون پراز آرامش 🌸
🌼 بسم الله الرحمن الرحیم
💥🕊️💥🕊️💥🕊️💥
💥 يا قاضي الحاجات
🕊️ ای رواکننده حاجات
💥 💯 مرتبه
💥🕊️💥🕊️💥🕊️💥
🗓 #تقویم_روز
دوشنبه
۲۶ تیر ١۴۰٢
۲۸ ذی الحجه ١۴۴۴
۱۷ جولای ٢٠٢٣
💥🕊️💥🕊️💥🕊️💥
🤲 پروردگار.
هر صبح پلک هایت
فصل جدیدی از زندگی را ورق می زند
سطر اول همیشه این است:
” خدا همیشه با ماست . “
پس بخوانش با لبخند
💥🕊️💥🕊️💥🕊️💥
💥🕊️💥🕊️💥🕊️💥
♥️أللَّھُـمَ ؏َـجِّـلْ لِوَلیِڪْ ألْـفَـرَج
💥🕊️💥🕊️💥🕊️💥
💥سلام صبح دوشنبه تون بخیر وشادی منور به نگاه پرمهر الهی وحضرت آقا صاحب الزمان عجل الله تعالی فرجه الشریف ارواحنافداه
💥🕊️💥🕊️💥🕊️💥
#مرکزهدایتفضایمجازیبصیر
💥ایتا؛
https://yun.ir/i1drn4
💥سروش؛
https://yun.ir/n6d7g3
┄┄┅┅❅🔺❅┅┅┅
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌸🌱🌸
☀️🌿الهی از کوی تو بیرون نشود پای خیالم
🌸نکند فرق به حالم که برانی که بخوانی
☀️🌿چه به اوجم برسانی چه به خاکم بکشانی
🌸نه من آنم که برنجم نه تو آنی که برانی
☀️🌿نه من آنم که ز فیض نگهت چشم بپوشم
🌸نه تو آنی که گدا را ننوازی به نگاهی
🌸🌱🌸🌱🌸🌱🌸
📢 اگر از تبلیغ غفلت بکنیم دچار استحاله فرهنگی میشویم
✏️ بخشی از بیانات رهبر انقلاب در دیدار مبلغین و طلاب حوزههای علمیه سراسر کشور ۱۴۰۲/۴/۲۱
🖼 #سخن_نگاشت
💻 Farsi.Khamenei.ir
🥀
https://yun.ir/i1drn4؛
https://yun.ir/n6d7g3
059.mp3
3.24M
#انس_با_قرآن_مجید
#ختم_قرآن_مجید
حزب پنجاه و نهم (۹۹ إسراء الی ۳۱ کهف)
👤 با صدای استاد پرهیزگار
#التماس_دعا_برای_ظهور
●➼┅═❧═┅┅───┄
#آیات_نور
#حزب پنجاه و نهم
پیامهای آیه فوق ⇧⇩:
1- ستايش خدا را از خدا بياموزيم.
2- دليل اختصاص ستايشها به خدا، بىنيازى اوست.
3- عظمت و بزرگى خدا را عظمتى ويژه دانسته و او را بىنياز مطلق بدانيم.
#استاد_قرائتی
●➼┅═❧═┅┅───
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
صبور پیروز است
(طنز دوندگی های بی صبرانه ما)
______////🍁
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎬 قدیمیترین و تاریخیترین فیلم نویافته از مدینه الرسول ص
🔹 این فیلم قدیمی ترین فیلم از شهر مدینه منوره میباشد که در حدود خرداد ماه سال 1307 هجری شمسی توسط یک پژوهشگر هلندی به نام جورج کروگرز تهیه شده است.
13.98M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
❁﷽❁
💠 أَنْتَ نَاصِرُنَا
🎤 حجت الاسلام میرزا محمدی
13.98M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
❁﷽❁
💠 أَنْتَ نَاصِرُنَا
🎤 حجت الاسلام میرزا محمدی
گاندی خطاب به همسرش چه زیبا نوشت:
خوبِ من ، هنر در فاصله هاست
زیاد نزدیک به هم می سوزیم
و زیاد دور از هم ، یخ می زنیم
تو نباید آنکسی باشی که من میخواهم
و من نباید آنکسی باشم که تو میخواهی
کسی که تو از من می خواهی بسازی
یا کمبودهایت هستند یا آرزوهایت
من باید بهترین خودم باشم برای تو
و تو باید بهترین خودت باشی برای من
خوبِ من ، هنرِ عشق در پیوند تفاوت هاست
و معجزه اش نادیده گرفتن کمبودها
زندگی ست دیگر...
همیشه که همه رنگهایش جور نیست
همه سازهایش کوک نیست.
حواست باشد به این روزهایی که
دیگر برنمی گردد
به فرصت هایی که مثل باد می آیند
و می روند و همیشگی نیستند.
به این سالها که به سرعت برق گذشتند.
#گاندی ♥️