eitaa logo
مصباح‌الهدی۲🚩🏴
201 دنبال‌کننده
6.6هزار عکس
7.5هزار ویدیو
66 فایل
لینک کانال @MesbaholHuda2 ارتباط با ادمین @yabnazahra313
مشاهده در ایتا
دانلود
26_Nahj_al_Balaghe_Khotbe_123.mp3
11.17M
🔉 بسیار زیبا و 🌐 ۱۲۳نهج البلاغه
🟤نكوهش كوفيان •┈••✾◆✦✧✦◆✾••┈• 💎مَا لِي أَرَاكُمْ أَشْبَاحاً بِلَا أَرْوَاحٍ وَ أَرْوَاحاً بِلَا أَشْبَاحٍ وَ نُسَّاكاً بِلَا صَلَاحٍ وَ تُجَّاراً بِلَا أَرْبَاحٍ وَ أَيْقَاظاً نُوَّماً وَ شُهُوداً غُيَّباً وَ نَاظِرَةً عَمْيَاءَ وَ سَامِعَةً صَمَّاءَ وَ نَاطِقَةً بَكْمَاءَ. رَايَةُ ضَلَالٍ قَدْ قَامَتْ عَلَى قُطْبِهَا وَ تَفَرَّقَتْ بِشُعَبِهَا، تَكِيلُكُمْ بِصَاعِهَا وَ تَخْبِطُكُمْ بِبَاعِهَا، قَائِدُهَا خَارِجٌ مِنَ الْمِلَّةِ قَائِمٌ عَلَى [الضَّلَّةِ] الضِّلَّةِ. 🌗مردم كوفه چرا شما را پيكرهاى بى روح، و روح هاى بدون جسد مى نگرم چرا شما را عبادت كنندگانى بدون صلاحيّت، و بازرگانانى بدون سود و تجارت، و بيدارانى خفته، و حاضرانى غايب از صحنه، بينندگانى نابينا، شنوندگانى كر، و سخن گويانى لال، مشاهده مى كنم. پرچم گمراهى بر پايه هاى خود بر افراشته شده و طرفداران آن فراوان گشته شما را با پيمانه خود مى سنجند و سركوب مى كنند، پرچمدارشان (معاويه)، از ملّت اسلام خارج و بر راه گمراهى ايستاده است.
شاخه هاى درخت پربار نبوّت 🔮نَحْنُ شَجَرَةُ النُّبُوَّةِ، وَ مَحَطُّ الرِّسَالَة، وَ مُخْتَلَفُ الْمَلاَئِکَةِ، وَ مَعَادِنُ الْعِلْمِ، وَ يَنَابِيعُ الْحُکْمِ 🌖ما درخت پر بار نبوّت و جايگاه رسالت و محلّ رفت و آمد فرشتگان و معادن علم و چشمه سارهاى حکمتيم». 🖊تعبير به «شجره»، اشاره به اين است که نبوّت همچون درخت پربارى است که داراى شاخه ها و فروع مختلفى است. ريشه و ساقه آن، پيغمبر اکرم و فرزندان او، شاخ و برگ هاى آن و هدايت مردم به سوى خدا، ميوه اين درخت است. در تعبير دوم، خاندان نبوّت را به بارانداز و فرودگاهى تشبيه مى کند که رسالت، در آن از سوى خدا نزول پيدا کرده است و در تعبير سوم، خانه پيامبر را مرکز رفت و آمد فرشتگان الهى مى شمرد و على(عليه السلام) و فرزندانش کسانى هستند که در اين خانه و خانواده، پرورش يافته اند و طبعاً آثار و برکات وحى در آنها پرتو افکن مى باشد. 📘
🌐نهايت مظلوميت امام عليه السلام •┈••✾◆✦✧✦◆✾••┈• 🪐اين سخن را هنگامى امام عليه السلام ايراد فرمود که گروهى از خوارج که خود پيشنهاد «حکميت» را در «صفّين» کرده بودند، از آن بازگشتند، و شعار «لا حُکْمَ الاّ للهِِ» را سر دادند، و به طور بي شرمانه اى به امام (عليه السلام) پيشنهاد کردند که او هم اعتراف به کفر کند و سپس توبه نمايد امام عليه السلام در پاسخ آنها فرمود: 🟡أَصَابَکُمْ حَاصِبٌ، وَ لاَ بَقِيَ مِنْکُمْ آثِرٌ، أَبَعْدَ إِيمَانِي بِاللهِ وَ جِهَادِي مَعَ رَسُولِ اللهِ صلى الله عليه وآله وسلم أَشْهَدُ عَلَى نَفْسِي بِالْکُفْرِ! لَقَدْ ضَلَلْتُ إِذاً وَ مَا أَنَا مِنَ الْمُهْتَدينَ 🔹طوفانى (از بلاها) بر شما مسلّط شود و همه شما نابود شويد! اين چه پيشنهادى است که به من مى کنيد؟! آيا بعد از ايمانم به خدا و جهادم با رسول الله (صلى الله عليه وآله وسلم) به کفر خويش گواهى دهم؟! اگر چنين کنم گمراه شده ام و از هدايت يافتگان نخواهم بود» 🖊چه دردناک است انسانى همچون على عليه السلام که اولين مرد مؤمن به پيغمبراکرم صلى الله عليه وآله وسلم است و در تمام غزوات ـ جز در مواقع استثنايى آن هم به فرمان پيامبر صلى الله عليه وآله وسلم شرکت داشته و بالاترين ايثار و فداکارى را در راه اسلام نموده، و درخت برومند اسلام و شجره توحيد با زبان و شمشير او آبيارى شده است، در چنگال گروهى احمق و نادان گرفتار شود که به او پيشنهاد اعتراف به کفر کنند، سپس کفاره نادانيها و حماقتهاى خود را از او بطلبند؟! شايد در طول تاريخ اسلام چنين صحنه دردناکى وجود نداشته است، و هرگز انسانى با اين فضيلت و شرافت در چنگال قومى نادان با اين فضيحت و رذيلت گرفتار نشده. اينجاست که بايد اعتراف کرد که على عليه السلام از همه مظلومتر بوده و هست! 📘
▪️اين سخن را هنگامى ايراد فرمود كه امام را تهديد به قتل و ترور كردند. 🌐وَ إِنَّ عَلَىَّ مِنَ اللّهِ جُنَّةً حَصِينَةً، فَإِذَا جَاءَ يَوْمِي انْفَرَجَتْ عَنّي وَ أَسْلَمَتْنِي; فَحِينَئِذ لاَيَطِيشُ السَّهْمُ وَ لاَيَبْرَأُ الْکَلْمُ 🟤من از سوى خدا سپر محکمى دارم که مرا از حوادث حفظ مى کند، و هنگامى که اجلم فرا رسد اين سپر الهى از من دور مى شود، و مرا تسليم حوادث مى کند، در آن هنگام نه تير خطا مى رود و نه زخم بهبودى مى يابد 🖊اين تعبير، اشاره به يک واقعيت است و آن اينکه تا اجلِ نهايى انسان فرا نرسد از دنيا نمى رود; بنابراين تعيين اجل از سوى خداوند، به اين مفهوم است که اراده او بر اين قرار گرفته که فلان کس، تا فلان زمان باقى بماند و بى شک هيچ چيز در برابر اراده حقّ مقاومت نخواهد کرد. لذا مسأله اجل الهى را مى توان يک سپر محکم در برابر حوادث دانست. 📘
16.49M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
❄️زیباترین وصف قرآن از لسان امیر مومنان علیه‌السلام 🟠قرآن را بر او نازل كرد، نورى كه چراغهايش خاموش نشود. چراغى كه فروزندگيش كاستى نيابد، دريايى كه ژرفايش دانسته نگردد و راهى كه رونده اش را گمراه نكند و پرتوى كه روشناييش تاريكى نگيرد و فرقانى كه برهانش خاموشى نپذيرد و بنيانى كه اركانش ويران نگردد و شفايى كه در آن بيم بيمارى نباشد و پيروزيى كه يارانش منهزم نگردند و حقى كه ياورانش مغلوب و خوار نشوند. 📘 🎤استاد محمدعلی انصاری ⏱زمان: ۴:۱۶ 💎کانال نهج‌البلاغه 💎
‼️ زمان كنار گذاشتن فطریه 🔷 س ۶۵۹۴: زمان کنار گذاشتن فطریه و پرداخت آن، چه موقع است؟ ✅ ج: از غروب شب عید فطر می تواند فطریه را بپردازد یا کنار بگذارد و بنابر احتیاط واجب، مکلف باید فطریه را پیش از نماز عید بپردازد، ولی اگر نماز عید نمی خواند، می تواند دادن فطریه را تا ظهر به تأخیر بیندازد و در صورتی که آن را از مال خود جدا کرده و کنار گذاشته، تأخیر در پرداخت چنانچه برای غرض عقلایی باشد و سهل انگاری محسوب نشود، اشکال ندارد و اگر کنار نگذاشته باشد نیز بنا بر احتیاط واجب ساقط نمی شود و باید با قصد قربت و بدون نیت ادا و قضا، فطریه را بپردازد.
9.1M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎬 «بی‌شرف‌ترین انسان‌ها» 🎙 استاد 🔺 صهیونیست‌ها خودشان را قوم برگزیده می‌دانند و بقیه حیوانی هستند که به شکل آدم آفریده شده‌اند... 🔅 فلسطین کلید رمزآلود ظهوره...
تشکر از سردار رادان بابت برخورد با کشف حجاب 👇👇👇👇 https://farsnews.ir/my/c/191113 نشر بدین نیاز به روحیه دارن حسابی👍
خدا نگاهت میکنه و میگه: اگه نداشته‌ها ناآرومت میکنن، فراموش نکن که تو من رو داری... خدا از تو میخواد: لحظه‌هایی که دلت میگیره، به یادش بیفتی تا دوباره دلت آروم شه... یه سجادهٔ دلدادگی و یه نمازی که خالصانه با عشق به خدا بخونی آ رامش رو به قلبت برمیگردونه. یه آرامشی که دلت رو نورانی میکنه پر از نور خدا ... و یه آیه قرآن میتونه بهت بگه که: ✨خدا برای تو کافی است✨ پس اگه خدا رو داری بی‌نیاز از هر چیزی هستی ✨ أَلَيْسَ اللَّهُ بِكافٍ عَبْدَه 📚سوره مبارکه زمر ••✾🌻🍂🌻✾ 🌤🌤 @MesbaholHuda ─┅═ೋ❅🌹❅ೋ═┅─
گروهک فرقان_بخش2_فایل اول.mp3
2.44M
از شکلگیری تا سقوط (بررسی کامل جریان انحرافی گروهک فرقان و ردگیری خط این گروهک در حال حاضر) 👈🏻قسمت دوم2️⃣ ♦️فایل اول ⬅️ادامه در فایل صوتی بعد... 🎙 | يجاهدون في سبيل الله ولا يخافون لومة لائم | 🌤🌤 ~ @mahdiaran ─┅═ೋ❅🌹❅ೋ═┅─
رمان آنلاین زن ، زندگی ، آزادی قسمت بیست و نهم: آقای حبیبی در حالیکه چمدان را روی زمین ناهموار و پر از خاک و خل میکشید به طرف نقطه ای نامعلوم در تاریکی شب حرکت می کرد و سحر هم مانند مجسمه ای مسخ شده به دنبالش روان بود. حسی درونش به او نهیب میزد که راهی میروی اشتباه است و انتهایش به قهقرا و هلاکت ختم می شود و حسی قوی تر او را به رفتن تشویق می کرد یک ربعی بود که در پیچ و خم جاده ای ناهموار در حرکت بودند و صدای موج آب و بوی ساحلی نم زده خبر از نزدیک شدن به مقصد میداد. قدم های آقای حبیبی بلندتر از قبل شده بود و بالاخره در تاریکی پیش رو ، نور چراغ قوه ای که انگار جلویشان تاب بازی میکرد ،نوید رسیدن میداد. کمی جلوتر مردی قوی هیکل که در تاریکی شب فقط قد بلند و هیکل پهنش به چشم می آمد ،تک سرفه ای کرد و‌گفت: دیر کردی آقا... و با اشاره به قایق کنارش ادامه داد :این دخترای بیچاره حیرون شدند و با این حرف ، تازه سحر متوجه قایقی شد که داخلش موجودات مبهمی که گویا دخترانی مثل او بودند، دست تکان میدادند. آقای حبیبی بدون گفتن هیچ‌حرفی چمدان دستش را داخل قایق گذاشت و یکی از دخترهای داخل قایق جلو آمد و با دستهای سردش دست گرم سحر را گرفت و‌ کمکش کرد تا داخل قایق شود. سحر که تا حالا سوار اینجور قایقی نشده بود، روی سکوی قایق نشست و همانطور که در تاریکی برای سه دختر پیش رویش سری تکان میداد و سلام زیر بانی میکرد، با دقت اطرافش را نگاه کرد. حالا خیالش راحت شده بود که تنها نیست، انگار این سه دختر نور امیدی بودند که روان پریشان سحر را آرام میکردند. یکی از دخترها که قد و قواره اش خیلی قابل تشخیص نبود با صدای نازک و خودمانی گفت: سلام عزیزم، من سارینا هستم و دختر بعدی هم دستش را دراز کرد و‌گفت : منم نازگل هستم و سومی که همان دختری بود که کمکش کرده بود با صدایی که میخواست مثل لوطی های قدیم باشه گفت: سلام آجی منم المیرام بچه ها بهم میگن الی، تو هم هر جور راحتی صدام کن سحر آب دهانش را به زور قورت داد و با صدای ضعیفی گفت: خوشبختم از آشناییتون منم سحر هستم.. در همین حین مردی که قرار بود سکان دار قایق باشه از آقای حبیبی خدا حافظی کرد و داخل قایق شد و با یک حرکت قایق موتوری را روشن کرد و بلند بلند گفت: دخترا هل نشین ، همدیگه را محکم بچسپین، اگر میترسین ، میتونین کف قایق بشینین خیلی طول نمیکشه، بیست دقیقه تحمل کنید تموم میشه، یه کم جلوتر یه کشتی توی دریا منتظره تا شما را سوار کنه و برین سمت خوشبختی... سحر که واقعا میترسید ،خودش را کف قایق انداخت و قایق توی دریایی که زیر نور ستارگان شب، سیاه تر از آسمان دیده میشد، با سرعت به راه افتاد. ادامه دارد... 📝به قلم :ط_حسینی 🌺🌿🌺🌿🌺🌿