-
خانوادهای که پدر آنها کاشف فسیل است مجبور میشوند به دلایلی به جزیره ای نقل مکان کنند. فیث دختر خانواده حس می کند والدین و دایی اش به او حقیقت را نمی گویند!🌬
-
-
اما یک شب در عمارتی که زندگی می کنند اتفاقی عجیب میوفتد؛ پدرِ فیث خودکشی میکند. اما فیث می داند او به قتل رسیده است!!
-
-
فیث برای پیدا کردن حقیقت مرگ پدرش هر کاری میکند. او به طور اتفاقی بین وسایل پدرش آزمایشاتی را پیدا می کند که پرده از رازی برمیدارد. پدرش ثابت کرده که افسانه ی درخت دروغ حقیقت دارد!🌲
-
-
درختی که اگر دروغی را برایش پخش کنی، به تو میوه ی حقیقت هدیه می دهد!! آیا فیث حاضر است برای پرده برداشتن از راز قتل پدرش با این درخت معامله کند؟! درختی خطرناک که تو را معتاد خودش می کند؟! آیا حقایق تمامی دارند؟!
-
-
دروغ های بزرگ خطرناک اند. و اگر قرار باشد در ازای هر دروغ بزرگ با یک حقیقت بزرگ آشنا شویم خطرناک تر هم می شوند!!
-
-مِشکآلیس-
-
-خردم کن و ویرانم کن رو تموم کردم.
خب بنظرم کتاب بدی نبود. بنظرم این حجم از معروفیت حقش نیست. فضاسازی کتاب خوب بود ولی شخصیت پردازیش بنظرم یکم ضعیف بود؛ یعنی اگه این همه ویدیو از شخصیتا که همه جا هست رو ندیده بودم احتمالا نمیتونستم تصور کنم شخصیتارو. هیجان خوبی داشت ولی پلات توییست نداشت آنچنان. بنظرم یکمی کش داده بود کتاب رو (جلد اول)، یعنی میتونست جلد یک رو زودتر تموم کنه. شخصیت مورد علاقم توی کتاب اون پسر کوچیکه جیمز بود. از پنج ستاره بنظرم دو و نیم ستاره برای جلد یک و یک و نیمش مناسبه؛ جلدای دیگش رو نخوندم پس فعلا نمیتونم نظری درمورد کل مجموعه بدم چون جلد اولش شروعی برای یه مجموعه ی طولانیه. جمله ی مورد علاقم توی کتاب: "سعی می کنم بخندم، اما انگار فراموش کرده ام چطوری" چیزی که از کتاب یاد گرفتم این بود که آدمای بد همیشه اون چیزی که تظاهر میکنن نیستن و حتما یه پیشینه ای دارن که نفرت توی دلشون جوانه زده و اینجوری شدن؛ البته این دلیل نمیشه بد باشن. درکل کتاب جالبی بود و دوستش دارم.🫂
#ادمینمآلیس - #نظرات