eitaa logo
مشکات
2هزار دنبال‌کننده
1.2هزار عکس
612 ویدیو
214 فایل
لینک کانال: https://eitaa.com/meshcat_313 ارتباط با مدیر کانال: @Khosravian313 مدیر: مهدی خسرویان استادسطح عالی حوزه کارشناس معارف واحکام ومشاوره خانواده سوالات شما:۰۹۱۳۲۹۴۲۴۵۷
مشاهده در ایتا
دانلود
بزرگواران همراه سلام✋ لحظاتتون پر از آرامش و یاد خدا🍃 بابت تاخیر و اینکه صبح به جای تفسیر سوره حمد تفسیر آل یاسین فرستادم عذرخواهی میکنم🙏 انشاءالله جلسه پنجم تفسیر سوره حمد خدمتتون ارائه میشه 👌
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔻تفسیر سوره ی مبارکه ی حمد ایراد شده توسط دکتر ویس کرمی 🔹دانشگاه اصفهان - اواسط دهه 80 ⬅️جلسه 💞 https://eitaa.com/beheshtekhanevadeh
مشکات
#چگونه_یک_نماز_خوب_بخوانیم 92 استاد پناهیان 💠 خدمت آموزش و پرورشیان عزیز بودم گفتند ما چه جوری ت
93 استاد پناهیان 💠 رگ خواب شما رضایت اهل بیته ، بخدا قسم به هر کدوم شما بگن کاراتون مورد رضایت امام زمان (عج) نیست دق میکنید . اگه قبوله من یه روایت خوشگل برات بخونم صفا کنی؟ قبوله اقا ؟ بله...... ✅ 🔴 فرمود تو از دوستان خاص ما نیستی ، اگر مردم شهرت هزار نفر یا بیشتر باشند اونوقت همه به تو لبخند زدند و گفتند تو آدم خوبی هستی ، خوشحال بشی ، مردم شهرت برگردند بیخود به تو بگن تو آدم بدی هستی و تو ناراحت بشی . تو چیکار به حرف مردم داری ؟ کسی از دوستان خاص ماست که مستقل باشه ، ✅ خودش محکم وایساده دیگه ، چیکار داره کسی تحویلش بگیره یا نگیره . ✅ مستقل بودن و کجا تجربه کنیم ؟ اونجایی که همه مهمونا نشستن تو خونه ، موذن میگه ، الله اکبر .... میگی من کار دارم الان میخوام نماز بخونم ... آخه ، الان مهمون هست ، آخه ناجوره ، آخه ضایعه ... اینا چیه میگی ؟ حتی نمیخواد دیگرانم دعوت بکنید ، به مهمون میگی ، شما این میوه رو میل بفرمایید ، 🍊🍋 اینم یه مجله ، اینم یه روزنامه ، 📖📰 من دو دقیقه کار دارم برم و برگردم ، میگه کجا ؟ میگی نمازم و اول وقت بخونم ، من بنده هستم ، من عبدم . اربابم فرمان داده من باید برم ، من مثل شما آزاد نیستم عزیز دلم فدات بشم . ✅🔰 مثلا ها ... اگه رفیق جون جونیت بود راحت باش باهاش ، بگو دو دقیقه اینجا باش تا من نمازم و بخونم و برگردم . آقا چرا من نماز بخونم اون نخونه ؟ شاید خدا از اون نمیخواد ، شاید اون بنده ضعیف خداست ، تو چیکار داری سر نماز دعاشم بکن برگرد بهش لبخندم بزن . 😊 چیکار داری ؟ کار تو اثرش و روی اون میگذاره . میگه عجب آدم مستقلی ، چقدر قرصه . ✅ چرا ما به هم دیگه نگاه میکنیم برای نماز خوندن ؟ مستقل باشیم رو پای خودمون بایستیم . 💞 https://eitaa.com/beheshtekhanevadeh
#ویـژه‌_اربعین✨ تـوصیه‌های استاد پناهیان🎤 ۱۰_ #نماز🌸 اربعینی‌ها یادتان باشد... تصویرباز شود.. #التماس_دعا_اربعینی‌ها💔 #تنها_مسیری_ام #کانال_بهشت_خانواده💞 https://eitaa.com/beheshtekhanevadeh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📹 پاسخ به یک نیاز حیاتی 🔻زندگی از اینجا به بعد، آغاز خواهد شد ... ۹۸ الّلهُـمَّ عَجِّــلْ لِوَلِیِّکَـــ الْفَـــرَج 💞 https://eitaa.com/beheshtekhanevadeh
مشکات
#داستان_عارفانه قسمت۳ آن سالهادرایام تابستان,به همراه بچهابه دماوندرفتیم وسه ماه روستامیماندیم.بچه
✨📿✨📿✨📿✨📿✨ قسمت۴ توی محل ازبچگی باهم بودیم.منزل احمدعلی توی کوچه چهل تن ضلع شمالی مسجد🕌امین الدوله بود.کوچه ای که الان به نام شهیدنیری نام گذاری شده.دردوران دبستان حال وهوای احمدباهمه فرق داشت.رفتارش خیلی معنوی وخوب بود.احمدیکی ازبهترین دوستان 💞من بود.همیشه نون وپنیرخوشمزه ای😋 باخودش به مدرسه می آورد.هیچ وقت هم تنهانمی خورد!به ماتعارف می کرد.من وبقیه ی دوستان کمکش می کردیم!رفتاروبرخورداحمدبرای همه ی ماالگوبود.احمدبهترین دوست دوران نوجوانی من بود.باهم بازی⚽️ می کردیم.مدرسه می رفتیم.باهم برمی گشتیم و...ازدوره دبستان تادبیرستان بااحمدعلی هم کلاس بودم.بهترین خاطرات من برمی گشت به همان ایام.می گفت:بیاتوی راه مدرسه سوره های کوچک قرآن رابخوانیم.درزنگ های تفریح هم می دیدم که یک برگه ای📃 دردست گرفته ومشغول مطالعه است. یک بارازاوپرسیدم :این کاغدچیه❓گفت:این برگه ی اسماءالله است.نام های خدای متعال روی این کاغذنوشته شده.کم کم بزرگترمی شدیم فاصله معنوی من بااورفته رفته بیشترمی شد.اوپله پله بالامی رفت ومن...بیشترین چیزی که احمدبه آن اهمیت می دادنمازبود👌هیچ وقت نمازاول وقت راترک نکرد.حتی زمانی که دراوج کاروگرفتاری بود. معلم گفته بودامتحان دارید.ناظم آمدسرصف وگفت:برخلاف همیشه خارج ازساعت آموزشی امتحان برگذارمیشه.فردازنگ🔔 سوم که تمام شدآماده امتحان باشید.آمدیم داخل حیاط گفتند: چن دقیقه ی دیگه امتحان شروع می شه‌.صدای 📢اذان مسجدمحل بلندشد.احمدآهسته حرکت کردورفت به سمت نمازخانه,دنبالش رفتم وگفتم: احمدبرگرد.این آقامعلم خیلی به نظم حساسه,اگه دیربیای ازت امتحان نمیگیره 🚫و...می دانستم نمازاحمدطولانی است.احمدمقیدبودکه اگرذکر📿تسبیحات راهم بادقت اداکند.هرچه گفتم بی فایده بود😕احمدبه نمازخانه رفت ومشغول نمازشد. همان موقع همه مارابه صف کردند.واردکلاس شدیم.ناظم گفت:ساکت باشیدتامعلم سوالهاروبیاره.مرتب ازداخل کلاس سرک می کشیدم وداخل حیاط ونمازخانه رانگاه 👀می کردم.خیلی ناراحت احمدبودم.حیف بودپسربه این خوبی ازامتحان محروم بشه😞 بیست دقیقه همین طورتوی کلاس نشسته بودیم.نه ازمعلم خبری بودنه ازناظم ونه ازاحمد🙁همه داشتندتوی کلاس پچ پچ می کردندکه یکدفعه درب کلاس بازشدمعلم بابرگه های امتحان واردشد.همه بلندشدند .معلم باعصبانیت😡 گفت:ازدست این دستگاه تکثیر!کلی وقت ماروتلف کردتااین برگه هاآماده باشه!بعدیکی ازبچهاراصدازدوگفت:پاشوبرگه هاروپخش کن.هنوزحرف معلم تمام نشده بودکه درب🚪 کلاس به صدادرآمد,دربازشدواحمددرچهارچوب درنمایان شد.معلم مااخلاقی داشت که کسی رابعدازخودش به کلاس راه نمی داد✅من هم باناراحتی منتظرعکس العمل معلم بودم.آقامعلم درحالی که حواسش به کلاس بودگفت:نیری بروبشین سرجات😑احمدسرجاش نشست ومشغول پاسخ به سوالات امتحان شد.من هم باتعجب 😳به اونگاه می کردم.احمدمثل مامشغول پاسخ شد‌.فرق من بااودراین بودکه احمدنمازاول وقت راخوانده بودومن...خیلی روی این کاراوفکرکردم.این اتفاق چیزی نبودجزنتیجه همان عمل خالصانه ی احمد💯 رفتاروعملکرداحمدبابقیه فرق چندانی نداشت.یک زندگی ساده وعادی مثل همه داشت.درداخل جمع همیشه مثل بقیه افرادبود.باآنها می خندید☺️,حرف می زدو..احمدهیچ گاه خودش رابرترازبقیه نمی دانست.درحالی که همه می دانستیم که اوازبقیه به مراتب بالاتراست.ازهمان دوران راهنمایی که درگیرمسائل انقلاب شدیم احساس کردم که ازاحمدخیلی فاصله گرفته ام!احساس می کردم که احمدخداوندمتعال رابه گونه دیگرمی شناسدوبه گونه ای دیگربندگی می کند.مانمازمی خواندیم تارفع تکلیف کرده باشیم😶,امادقیقاًمی دیدم که احمدازنمازخواندن ومناجات باخدای متعال لذت می برد😍شایدلذت بردن ازنمازبرای یک انسان عالم وعارف,طبیعی باشد.امابرای یک پسربچه ی👦 دوازده ساله عجیب بود.من سعی می کردم که بیشتربااوباشم تاببینم چه می کند.امااورفتارش خیلی عادی بود.مثل بقیه بافرادمی گفت ومی خندید. 👈 ادامه دارد... 🔜👉 ✨📿✨📿✨📿✨📿✨ 💞 https://eitaa.com/beheshtekhanevadeh
مشکات
#چگونه_یک_نماز_خوب_بخوانیم 93 استاد پناهیان 💠 رگ خواب شما رضایت اهل بیته ، بخدا قسم به هر کدوم ش
94 استاد پناهیان 💠 بگذارید یه خلاصه ای از بحث شبهای قبل بگم . شبهای قبل گفتیم ، نماز خوب خوندن یعنی نماز مودبانه خوندن نه نماز عاشقانه خوندن ، که به ما نیامده است ❌ ما از خدا به این سهولت روزی پنج مرتبه نمیترسیم ، تو عمرمون یه بار از خدا نمیترسیم ، ♨️⭕️♨️ 💠 "واما من خاف مقام ربه "، چشیدنش برای اولیای خداست . نه اینکه تازه بخاطر گناهامون از خدا بترسیم ، نه ما نماز خائفانه میتونیم بخونیم ، نه ما نماز عاشقانه میتونیم بخونیم . والا به خدا ما دلمون برا خدا تنگ نمیشه ، که بگیم " ارحنا یا بلال " بلال اذان بگو ، بگو من راحت بشم . که رسول خدا میفرمود، ✅🔰✅ گو موذن برکشد فریاد را تیشه ای ده تیشه ای فرهاد را این دل قاصی چو کوهی سنگ شد در فراقت در هزاران رنگ شد این اذانست یا صدای پای یار این نسیمست یا نوای جویبار پر کنید از گوشه هایش گوشتان تا کند با نغمه ای مدهوشتان گر نوایش بر لب داود بود از سماءش عالمی نابود بود 🌺🍃🌺 اذان که برای ما ناله عاشقانه نیست . ما نمیتونیم در مرحله اول نماز عاشقانه بخونیم ، خیلیام دست رو دست گذاشتند ... ان شاءالله یه روزی عاشق بشیم ، 💞💖💞 آدم بشیم ، یه نماز خون خوبی بشیم ، 🙏 من نمیدونم این آدمها این سبک دینداری رو از کجا آوردند ؟ آقا شما مخالفی ؟ اگه عاشق خدا بودی ، اگه دلت لک زده بود برای گفت و گوی باخدا ،یک نماز عاشقانه بخونی؟ نه حاج آقا ، ما کدوممون مخالفیم ؟ ما قطعا اونموقع میمیریم برای خدا ، اون که دیگه معلومه که .... پس الان چیکار کنیم؟ هیچی ، منتظریم تا عاشق بشیم 😊 تو قاشقم نمیشی چه برسه به اینکه عاشق بشی . اینجوری آدم عاشق میشه؟ سرزنشها گر کند خار مغیلان غم مخور چه کتکی خوردی در این راه ؟ 💞 https://eitaa.com/beheshtekhanevadeh
1_9444722.mp3
1.95M
27 🔶 حاج آقا میخوام یه عروسی بدون بزن و برقص داشته باشیم چیکار کنیم؟😢 🔵حاج آقا حسینی 💞 https://eitaa.com/beheshtekhanevadeh
چشم گریان سویت از شام خراب آورده ام خیز، ای لب تشنه از بهر تو آب آورده ام گر بپرسی داغ تو با سینه ی خواهر چه کرد قامت خم گشته ای بهر جواب آورده ام 🏴فرا رسیدن اربعین حسینی تسلیت باد. 🏴🏴🏴🏴🏴 #تنها_مسیری_ام #کانال_بهشت_خانواده💞 https://eitaa.com/beheshtekhanevadeh
مشکات
✨📿✨📿✨📿✨📿✨ #داستان_عارفانه قسمت۴ #امتحان توی محل ازبچگی باهم بودیم.منزل احمدعلی توی کوچه چهل تن ضل
✨📿✨📿✨📿✨📿✨ قسمت ۵ من فقط می دیدم👀,وقتی کسی راه رااشتباه می رفت خیلی آهسته ومخفیانه به اوتذکرمی داد.اوامربه معروف ونهی ازمنکرراترک نمی کرد. فقط زمانی برافروخته شد😖که می دیدکسی درجمع غیبت می کندوپشت سردیگران حرف می زند.دراین شرایط دیگرملاحظه ی بزرگی وکوچکی رانمی کرد❌باقاطعیت ازشخص غیبت کننده می خواست که ادامه ندهد.من درآن دوران نزدیکترین دوست احمدبودم.مارازدارهم 💞بودیم.یک روزبه اوگفتم:احمدمن وتوازبچگی همیشه باهم بودیم.امایه سوالی ازت دارم!من نمیدانم چرا توی این چن سال اخیر,شمادرمعنویات رشدکردی امامن.... لبخندی زد😊ومی خواست بحث راعوض کند.امامن دوباره سوالم راتکرارکردم وگفتم حتماًیه علتی داره,بایدبرام بگی?بعدازکلی اسرارسرش رابالاآوردوگفت:طاقتش روداری⁉️باتعجب گفتم :طاقت چی رو?! گفت:بشین تابهت بگم. نَفس عمیقی کشید😤وگفت:یه روزبارفقای محل وبچهای مسجدرفته بودیم دماوند.شماتوی اون سفرنبودی.همه رفقامشغول بازی⚽️ وسرگرمی بودند.یکی ازبزرگ ترهاگفت: احمدآقابرواین کتری روپرآب کن وبیارتاچای درست کنیم.بعدجایی رونشان دادوگفت:اونجارودخانه است بروازاونجاآب بیار.من هم راه افتادم.راه زیادبود.کم کم صدای آب به گوش رسید.نسیم خنکی ازسمت آب به سمت من آمد.ازلابه لای درخت ها🌴وبوته هابه رودخانه نزدیک شدم. تاچشمم به رودخانه افتاد👀یکدفعه سرم راانداختم پایین وهمان جانشستم!بعدشروع کردم به لرزیدن😨,نمی دانستم چکارکنم!همان جاپشت درخت مخفی شدم.کسی آن طرف من رانمی دید❌درخت هاوبوته هامانع خوبی برای من بود.من باچشمانی گردشده ازتعجب😳 منتظرادامه ماجرای احمدبودم.چرااینقدرترسیده بود?!احمدادامه دادمن می توانستم به راحتی گناه بزرگی انجام دهم.درپشت آن درخت ودرکناررودخانه چندین دخترجوان👱‍♀ مشغول شناکردن بودند.من همان جاخداراصدازدم وگفتم:خدایاکمکم کن.خدایاالان شیطان به شدت من راوسوسه می کندکه من گناه کنم.هیچ کس هم متوجه نمی شود. اماخدایامن بخاطرتوازاین گناه می گذرم.کتری خالی رابرداشتم وسریع🏃 ازآنجا دورشدم.بعدهم ازجایی دیگرآب تهیه کردم ورفتم پیش بچه هاهنوزدوستان مسجدی مشغول بازی بودند.برای همین من مشغول درست کردن آتش شدم‌‌.چوبهاراجمع کردم وبه سختی آتش راآماده کردم.خیلی دودتوی چشمام رفت.اشک 😭همین طورازچشمانم جاری بود.یادم افتادکه حاج آقاگفته بود:هرکس برای خدای متعال گریه کند,خدای متعال اوراخیلی دوست خواهدداشت💞همین طورکه داشتم اشک می ریختم گفتم:ازاین به بعدبرای خدای متعال گریه می کنم.حالم خیلی منقلب بود.ازآن امتحان سختی که درکناررودخانه برایم پیش آمده بودهنوزدگرگون بودم‌. همین طورکه اشک می ریختم وباخدای متعال مناجات می کردم خیلی باتوجه گفتم:یاالله یاالله..به محض تکراراین عبارت یک باره صدایی 🗣شنیدم که ازهمه طرف شنیده می شد.ناخودآگاه ازجابلندشدم وباحیرت به اطراف نگاه کردم.صداازهمه سنگریزه های بیابان شنیده می شد‌.ازهمه ی درختهاوکوه⛰ وجنگل هاصدامی آمد?! همه می گفتند: [سُبوح قُدوس رَبَّناورب الملائکه والرّوح](پاک ومطهراست پروردگارماوپرودگارملائکه وروح✅)وقتی این صداراشنیدم ناباورانه به اطراف خیره شدم.ازادامه بازی بچهافهمیدم که آن هاچیزی نشنیده اند!احمدبعدازآن کمی سکوت کرد.بعدباصدای آرام ادامه داد:ازآن موقع کم کم درهایی ازعالم بالابه روی من بازشد!احمداین راگفت وازجابلندشدتابرودبعدبرگشت وگفت:محسن این هارابرای تعریف ازخودم نگفتم.گفتم تابدانی انسانی که گناهی راترک کند,چه مقامی پیش خدای متعال دارد💯بعدگفت تامن زنده ام برای کسی ازاین ماجراحرفی نزن❌ 👈 ادامه دارد... 🔜👉 ✨📿✨📿✨📿✨📿✨ 💞 https://eitaa.com/beheshtekhanevadeh
مشکات
#چگونه_یک_نماز_خوب_بخوانیم 94 استاد پناهیان 💠 بگذارید یه خلاصه ای از بحث شبهای قبل بگم . شبهای
95 استاد پناهیان 💠 نماز ، اول نماز مودبانه است . خدایا ، من ادب رعایت میکنم تا ابهت تو در دلم بنشینه ، ادب رعایت میکنم تا انانیت من از بین برود ، ♨️⭕️♨️ نماز را خدا به گونه ای قرار داده است که اکثرا هنگام اذان دلمون نمیخواد همون لحظه بلند شیم نماز بخونیم ، ❌⭕️❌ اگه پا رو دلت گذاشتی بخاطر خدا ، کم کم سنگ دلت باز میشه ، یه مدتی شروع کن نماز مودبانه بخون ، دقت در نماز داشته باش ، ⭕️ نمیخواد بری تو معانی نماز ، بگو خدایا ، ببین چه خوشگل نماز میخونم ، 🌺✅ ببین دستم و تکون نمیدم ، حالا امام جماعت داره الحمدالله ، بسم الله و....هر چی میفرماید ، بفرماید ، خودت هم هر چه عرضه میداری عرضه بدار درخانه خدا . 🙏🙏 فقط خوشگلی نمازت و دقت کن ، فدات بشم ، 💖💖 بگو خدایا ، من بخاطر تو قرائت نمازم و درست کردم و الا حرف فارسیمم درست درمون نمیزنم ، خیلیا نمیفهمن چی میگم ، میخوام مثل سرباز که تو پادگان نظم نظامی رو رعایت میکنه تا ابهت فرمانده بشینه تو دلش ، میخوام عظمت تو ، تو دلم بنشینه ، 🔰✅ صورت که گذاشتی به خاک به این سادگی برندار ، بگو ، خواستی صورت به خاکم بنگری بهر مویت در هلاکم بنگری هان ببین افتاده ام از پا برت زمین خوردم 😭😭 بیا ، سجده کردم دو بار سجده میکنم در یک رکعت ، 🙏🙏 من نه بی قدرم که عالم در سجود از برای من به خاک افتاده بود 😢 من الان صورت در خونه تو گذاشتم ،الان خیلی مهمم ها... ابلیس برای اینکه به من سجده نکرد بیچاره شد ، 🔥🔥🔥 من قیمت دارم پیشت ولی زمین خورده تم دیگه ، ببین صورتم و گذاشتم رو خاک ، ✅☝️ نماز مودبانه آثاری داره که ذکر کردیم این یه اشاره ای بود به شبهای قبل . سعی کن اول نماز مودبانه بخونی ♻️🔰♻️🔰♻️ 27 🔶 حاج آقا میخوام یه عروسی بدون بزن و برقص داشته باشیم چیکار کنیم؟😢 🔵حاج آقا حسینی 🍒 @IslamLifeStyles
💢 بسم الله سلام عصر شما بخیر . احوال شما چطوره همراهان خوب و تنهامسیری خودم ❓ خب خدای تعالی توفیقی داد که چند روز گذشته مشرف بشیم کربلای معلی و دیشب موقع نماز مغرب برگشتیم . الحمدلله شکرا لله استغفرالله . 🔺🔻🔸 به یاد تک تک تون بودم بدون تعارف ؛ یعنی فکر کنین خودتون اومده بودید . بار دومم بود کربلا می رفتم اما اربعین بار اول . هیچ وقت فکر نمیکردم زیارت در اربعین اینقدر متفاوت باشه با زمان های دیگه سال . شاید بشه گفت به قول دوستی : هر که کربلا رفته اما در اربعین نرفته کربلا نرفته گرفتید یا دوباره بگم🙂
مشکات
💢 بسم الله سلام عصر شما بخیر . احوال شما چطوره همراهان خوب و تنهامسیری خودم ❓ خب خدای تعالی تو
ادامه 💢 ما 4 نفر بودیم البته تنها مسیری شون فقط این حقیر بود . خب بعضی دوستان که اولین بار بود زیارتشون میکردیم .نمی دونستن که در سفر ، از میان یه جمع یه نفر باید بشه مسئول . ما از تک روی ها خیلی رنج کشیدیم تا حد بریدن ، اما مدام یه در خواست رو از خدای متعال میکردم : خدایا خودت این امتحانا رو مدیریت کن مثلا یکی از صحبتاشون این بود ما چون اولین بارمون هست میاییم کربلا باید بریم کاظمین ، حداقلش ولو شده از شما جدا شیم. خلاصه تو این مایه .البته پیش من نگفته بودن . خلاصه به جایی رسید که ما به نجف که رسیدم یه تشر زدم به این دوست تک رو . دوستان خیلی خوبی بودن ها اما روحیه ی دسته جمعی کار کردن رو نداشتن . 🔺🔻🔸 یکی از رفقای همدل و همراه بنده ، می گفت اول خیلی ناراحت شدم که دلشون رو شکستی ولی بعد دیدم در نهایت همه چیز آروم شد و یه نظمی گرفت جمع مون . فهمیدم کارتون درست بوده .(ضمن این که قبلش با زبون خوش تذکر دادم دوسه بار بطور جدی تاثیری نداشت)
💢 فراموش کردم ابتدا عرض کنم خدمتون : که قبل از راهی شدن این سفر ، از خدای تعالی خواستم که خدایا قدری از سختی های خانوم زینب کبری سر و جونم به فداش، رو به من بچشون با عافیت با معرفت . طول راه برای همه ی ما از ابتدا تا برگشت همه اش سختی بود از همه بدتر خودم بودم که کوله ی سنگینی با خود برده بودم .
💢 دوستان میگفتن تو آشپزخانه ای با خودت آوردی اعم از آبلیمو آبغوره اویشن پودر زنجبیل و دارچین مقداری انجیر خشک و از این قبیل برای خودم تنها نبرده بودم حاج آقا حسینی فرموده بودن سعی کنید برا کمک به زوار خوراکی های خشک و حتی کیسه های زباله برا کمک به پاکیزگی مسیرها با خودتون داشته باشید . ادامه داره .
🌷🕊 ▫️توصیه های کلی: 1- مصرف مواد غذایی با طبع گرم 2- پرهیز از مصرف مواد غذایی متنوع و ... 3- گرم نگه داشتن بدن مخصوصا پهلوها با شالبند 4-خوردن 21 دانه مویز در ناشتا 🔺🔻🔸 ❇️پیشگیری از دل درد، دل پیچه، معده: 1- مصرف داروی هاضوم (ترکیبی از سیاهدانه بدون اینکه آسیاب شود و زنیان و آویشن آسیاب شده هر سه به میزان مساوی) قبل از غذا با مقداری نمک و بعد از غذا بدون نمک به اندازه یک قاشق چایخوری 2- مصرف داروی جامع امام رضا با آب زیره یا زیره به تنهایی 3-مرکب 2 4-مغزگردوی کباب شده 🔺🔻🔸 ▫️درمان مسمومیت غذایی: 1- استفراغ عمدی 2- اگر مدت زیادی در حدود سه ساعت از مسمومیت میگذرد بهتر است که فرد داروی مسهل مانند چهار قاشق روغن زیتون با یک استکان گلاب گرم بخورد تا زهر با روغن مخلوط شده و خارج شود 3- مصرف عسل (با آویشن) هر 6 ساعت. 4- مصرف شیر با مخلوطی از گلاب و عسل جهت پاکسازی و بازیافت قوت از دست رفته بدن. 🔺🔻🔸 ▫️پیشگیری از اسهال (و وبا) - مصرف پیاز هر منطقه. 🔺🔻🔸 ▫️درمان وبا و اسهال 1- مصرف سیب مخصوصا سیب سبز و کال 2- عسل (و سیاهدانه) 3- داروی جامع امام رضا (ع) بهمراه آب مورد بمدت سه روز 4- کته ی برنج پخته شده با روغن شحم گاوی 5- سویق برنج 6- نان برنجی 🔺🔻🔸 ▫️پیشگیری و درمان آنفولانزا و سرماخوردگی و ویروس - مصرف نوع زمستانه داروی امام کاظم علیه السلام 🔺🔻🔸 ▫️آبریزش بینی و حساسیت: 1- مصرف 3، 5 یا 7 عدد خرما بدون اینکه بعد از آن آب مصرف شود (مخصوصا قبل از خواب). 2- ریختن روغن بنفشه پایه کنجد در بینی. 3- مقداری مرزنجوش را با آب جوشانده و بعد از اینکه آب به یک چهارم مقدار اولیه رسید با داروی جامع امام رضا علیه السلام ترکیب کنید و دو الی سه قطره در بینی بریزید. 4-داروی تصفیه خون 🔺🔻🔸 ▫️مشکلات ریه و سرفه - کاشم یا انجدان رومی ▫️سردرد، شقیقه و میگرن 1- ریختن دو الی سه قطره روغن بنفشه پایه کنجد در بینی. 2- چرب کردن پیشانی و ابرو با ترکیب کاسنی و روغن بنفشه پایه زیتون. 3- مصرف عسل و سیاهدانه. 4- بستن پیشانی با پیشانی بند. 🔺🔻🔸 1- مصرف نمک دریا مخصوصا قبل و بعد از غذا 2- خوردن شیر گرم بصورت جرعه جرعه و شستن دهان بعد از مصرف. 3- مصرف نوع زمستانه داروی امام کاظم علیه السلام 🔺🔻🔸 : 1- قرار دادن دست و پاها در آب سرد و قرار دادن پارچه خیس روی پیشانی. 2- نوشیدن مخلوط عسل و آب گرم. 3- مالیدن روغن بنفشه پایه زیتون و کاسنی بر پیشانی و ابروها. 4- مصرف سیب و پیاز 5- مصرف عسل و 7 عدد سیاهدانه. 6- مصرف سویق شسته. 1- مصرف سویق مخصوصا سویق جو. 2- مصرف حلیم. 3- مصرف شیر با مخلوطی از گلاب و عسل جهت بازیافت قوت از دست رفته بدن. 1- پودر سنجد 2- مصرف پیاز 3- مصرف مویز 🔺🔻🔸 1- دوش با آب گرم 2- مصرف سویق گندم و جو 3- داروی ترکیبی تقویت اعصاب 🔺🔻🔸 1- خوابیدن روی زمین سخت. 2- ماساژ و روغن مالی کمر با روغن گرم 3- نشستن پشت به آفتاب 4-داروی ترکیبی ابن مسعود 5- دوش آب گرم بمدت20 دقیقه 6- مصرف نخود و سویق نخود 7-حلیم 🔺🔻🔸 # گرفتگی_و_سرما_خوردگی_عضلات 1- ماساژ با روغن های گرم مانند روغن زیتون و کنجد و سیاهدانه 2- مصرف گرمیجات مانند زنجبیل و ... 3- مصرف داروی ترکیبی صاف کننده خون (شامل عناب، کاسنی، برگ چغندر، کاهو، آلو، انار خشک یا مصرف مواد فوق به تنهایی) عرق سوزشدن 🔸پیشگیری: حنای سلطانی 🔸درمان: قرار دادن ترکیب داروی جامع امام رضا و ده برابر عسل روی آن. ▫️ عرق سوز شدن 🔸پیشگیری: حنا گذاشتن 🔸درمان 1- استفاده از ترکیب سرکه، گلاب و آسیاب شده دال عدس 2- داروی پوستی مالیدنی، ترکیبی از نوره و زرنیخ و ... ▫️پیشگیری از تعریق زیاد 1- مصرف 3، 5 یا 7 عدد خرما بدون مصرف آب بعد از آن 2-صفرابر 3-طریفل ▫️میخچه 🔸گوشتی: مالیدن عسل 🔸استخوانی: پرهیز از مصرف لبنیات و استخوان سازها. ▫️بواسیر 1- شستن مقعد با آب سرد و مواد شوینده. 2- مصرف روان کننده ها مانند انجیر و روغن زیتون و ... 3- آب نخوردن بین غذا ▫️عقب انداختن زمان قاعدگی - قرص خون ▫️قطع خونریزی قاعدگی -سویق عدس صبح ناشتا و روزی دو قاشق غذا خوری - یک کف تخم گشنیز و یک کف سماق رومی را آسیاب کنید و با هم مخلوط کرده و آنها را شب در زیر آسمان بگذارید و صبح آن را جوشانده و بخورید (این سبب قطع شدن خون می شود و فقط در زمان قاعدگی خون میاید) 🔺🔻🔸 : -آلو بخارا (استاد تبریزیان) https://t.me/joinchat/AAAAAESD7aJU7BBm2VLx9g
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔻تفسیر سوره ی مبارکه ی حمد ایراد شده توسط دکتر ویس کرمی 🔹دانشگاه اصفهان - اواسط دهه 80 ⬅️جلسه 💞 https://eitaa.com/beheshtekhanevadeh
مشکات
✨📿✨📿✨📿✨📿✨ #داستان_عارفانه قسمت ۵ من فقط می دیدم👀,وقتی کسی راه رااشتباه می رفت خیلی آهسته ومخفیانه
✨📿✨📿✨📿✨📿✨📿 قسمت ۶ روش زندگی🌹 احمدآقادرسنین نوجوانی الگوی کاملی ازاخلاق ورفتاراسلامی شد.هرکاری که می کردیقیناًدردستورات دینی به آن تاکیدشده بود✅یکی ازویژگی های خاص ایشان احترام فوق العاده به پدرومادرش بود.به طوری که هربارمادرش وارداتاق می شدایشان حتماًبه احترام مادرازجابلندمی شد.این احترام تاجایی ادامه داشت که یک باردیدم احمدآقابه مسجد🕌آمده وناراحت است!باتعجب ازعلت ناراحتی اوسوال کردم گفت:هربارکه مادرم وارداتاق می شدجلوی پایش بلندمی شدم.تااینکه امروزمادرم به من اعتراض کردکه چرااین کاررامی کنی?من ازاین همه احترام گذاشتن تواذیت می شوم و... احمدبه صله رحم بسیاراهمیت می داد.وقتی دفترخاطرات اوراورق می زنیم بازندگی یک انسان عادی مواجه می شویم.مثلاً درجایی آورده:《امروزبه خانه ی عمه رفتم ومشغول صحبت شدم بعدبه خانه آمدم ورفتم نان خریدم وبعدکمی استراحت کردم مسجدرفتم وآمدم مشغول مطالعه شدم و....》 درمسجدکه بودهمین روند ادامه داشت.ظاهرزندگی اوبسیارعادی بود. احمدآقاادب راازاستادخود,آیت الله حق شناس فراگرفته بود‌👌همیشه درسلام کردن پیش قدم بود.حتی درمقابل بچه های کوچک هیچ گاه ندیدم که احمددرکوچه وخیابان چیزی بخورد❌می ترسید,کسی که نداردومشکل مالی داردببینه وناراحت شود.احمدآقاهرچه پول💶 توجیبی ازپدرش گرفت باهرچه که کارکرده بود راخرج دیگران می کرد.بخصوص کسانی که می دانست مشکل مالی دارند.بارهاشده بودکه احمدآقادرمسجدبرای ماصحبت می کردوبچه هایکی یکی به جمع ماواردمی شدند.ایشان باتواضع جلوی پای همه این بچه ها بلندمی شدوبه آن هااحترام می کرد.خدای متعال می داندکه احترام وادبی که ایشان برای بچه هاقائل بودچقدردرروحیه آن هاتاثیرداشت💯بچه های که تشنه محبت بودند,بایک مربی ارتباط داشتندکه اینگونه برای آن هااحترام قائل بود. فراموش نمی کنم احمدآقاهیچ گاه ازکارهاواعمال عرفانی خودش حرفی نمی زد🚫,بلکه باادب ورفتارخوددیگران راعامل به دستورات دین می کرد.خانواده ی آن هانسبتاَ ثروتمندبود.پدرش ازخارج کشوربرای اویک کتانی👟 بسیارزیباآورده بود.آن موقع این چیزهااصلاًنبود.احمدهمان شب کتانی رابه مسجدآورده بودبه من نشان داد.می دانست که خانواده ی مابضاعت مالی چندانی ندارد.برای همین اسرارداشت که من آن کتانی رابردارم.می گفت:من یک کتانی دیگردارم. به تمام مستحباتی که می شنیدعمل می کرد✅;مثلاًبه یاددارم چهل روزجلوی درب خانه راآب وجارومی کرد. درخانه وقتی می خواست بخوابد😴,به انداختن تشک وباداشتن تخت و...مقیدنبود.بااینکه درخانه هرچه که می خواست برایش فراهم بود.امّایک پتوبرمی داشت وبه سادگی هرچه تمام ترمی خوابید.مدتی درچای فروشی یکی ازبستگان کارکرد.احتیاجی به پول نداشت.امامی دانست که اهل بیت(علیهم السلام),بیکاری رابزرگترین خطربرای جوانان معرفی کرده اند👌 کاراحمدآقابسته بندی چای بود.آن موقع چای رامخلوط می کردند.وبسته های زردوقرمزمی فروختند.آخرهفته حقوق می گرفت.همان موقع خمس حقوق راحساب می کردوسهم سادات آن رابه یکی ازسادات مستحق می رساند.سهم امام راهم غیرمستقیم به حاج آقاحق شناس می داد.البته کاراحمدآقادرچای فروشی زیادطولانی نشد.احمدآقابسیاراهل مطالعه 📚بود.برخی کتاب های ایشان اصلاًدرحدواندازه های یک جوان ویانوجوان نبود.امّاباکمک اساتیدحوزه ازآن هااستفاده کرد.این کتاب هابعدهاجمع آوری وبه حوزه ی علمیه ی قم اهداشد‌. (علیهم السلام) درحدیث زیبایی که به حدیث سفینه ی نوح معروف شده,(درکتاب📓 مستدرک ,جلد۳,ص ۱۵۱)آمده است;خاندان واهل بیت《علیهم السلام》من مانندکشتی🚢 نوح هستند,هرکس (ازآن هااستفاده کند)واستواربرکلامی شود,نجات می یابدوهرکس ازآن جداشد,غرق می شود💯 درمسجدکناراحمدآقانشسته بودم.درباره ی ارادات وتوسلات به اهل بیت《ع》صحبت می کردیم.احمدآقاگفت;این راکه می گویم بخاطرتعریف ازخودیا.... نیست.می خواهم اهمیت ارتباط💞 وتوسل به اهل بیت《علیهم السلام》رابدانی.بعدادامه داد:یک باردرعالم رویابهشت راباهمه ی زیبایی هایش دیدم.نمی دانی چقدرزیبابود.دیگردوست نداشتم بمانم.برای همین باسرعت به سمت بهشت حرکت کردم.احمدادامه داد;اماهرچه بیشترمی رفتم مسیرعبورمن باریک وباریک ترمی شد❗️ بطوری که مانندموباریک شده بود.من حس کردم الان است که ازاین بالابه پایین پرت شوم😵آنجابودکه حدس زدم این بایدصراط باشد.همان که می گویندازموباریک تروازشمشیر🗡تیزترخواهدشد.مانده بودم چه کنم.هیچ راه پس وپیش نداشتم‌😵یکدفعه یادم افتادکه خدای متعال به ماشیعیان,اهل بیت《علیهم السلام》راعنایت کرده.برای همین باصدای بلند🗣حضرت معصومین راصدازدم.یک باره دیدم که دستم راگرفتندوازآن مهلکه نجاتم دادند.بعدادامه داد:ببین مادرهمه ی مراحل زندگی بعدازتوکل برخدای متعال,به توسل نیازداریم.✅ ┅─═ঊঈ💞💞ঊঈ═─┅ 👈 ادامه دارد... 🔜👉 ✨📿✨📿✨📿✨📿✨ 💞 https://eitaa.com/beheshtekhanevad
مشکات
#چگونه_یک_نماز_خوب_بخوانیم 95 استاد پناهیان 💠 نماز ، اول نماز مودبانه است . خدایا ، من ادب
96 استاد پناهیان 💠 نمازمودبانه اینه که فقط بلند شی نماز بخونی ، درستم نماز بخونیا ، تحت تاثیر کسی قرار نگیری ، ♨️⭕️♨️ بذارین این بحث و ادامه بدیم . برای ساختن انگیزه ی نماز مودبانه یه کم دیگه با هم گفت و گو کنیم ، ✅ بعد از نماز مودبانه،نماز متفکرانه س نوبت اینه که شلاق و برداری بر اندیشه خودت بکوبی ، نگذاری هرزگی کنه سر نماز ، قبلا اشاره کردم ، تافکرت خواست جایی بره ، قبل از نماز تمام افکار و گرفتاریهات و بذاری تو کفشت . ✅🔰 فداش بشم الهی ، بدی به کفشدار در خانه نماز ، کفشدار در خانه نماز ، خود خداست . 🌺🌺 خدا میگه ، کفشت و بده به من . مشکلاتت و به من بسپر ، نترس . مشکلاتت و بیشتر نمیکنم ، نترس . مشکلاتت و نصفشم حل میکنم . نترس من خدام ... 💠 پول داری ؟ خوشحالی ؟ نترس من بخیل نیستم ، خوشحالیت و کم نمیکنم . خوشحالیت و با برکت هم میکنم . عروس و داماد شب عروسی ، خوشحالی رو بذارن کنار ، بگن ، خدایا من الان عبدم . 🙏🙏 الله اکبر .... ✅ به خدا قسم این زندگی ، آبادی پیدا خواهد کرد که همه عالم حسرتش و بخورند . 🌺✅ من الان عبد توام ، من الان چیزی نیستم تو اوج گرفتاری ، الله اکبر... نمازمتفکرانه س ✅ نماز متفکرانه در قسمت اول ، یک نماز سلبی است ، یعنی فکر غیر خدا نکن ، فکر خدا رو بکنیم ، چه جوری فکر خدا رو بکنیم ؟ ❓❓❓ حالا شما یه مدتی ، فکر غیر خدا رو نکن . ♻️🌺♻️🌺♻️ 💞 https://eitaa.com/beheshtekhanevadeh
5b616d50d346ab1a7bf3119e_6908624790431221265.mp3
1.01M
🎵زندگی جدید 🔻از کربلا که برگشتی خودتو تحویل بگیر! 💞 https://eitaa.com/beheshtekhanevadeh
مشکات
✨📿✨📿✨📿✨📿✨📿 #داستان_عارفانه قسمت ۶ روش زندگی🌹 احمدآقادرسنین نوجوانی الگوی کاملی ازاخلاق ورفتاراسلام
✨📿✨📿✨📿✨📿✨ قسمت ۷ اگرعنایت اهل بیت《علیهم السلام》نباشد,پیداکردن صراط واقعی دراین دنیامحال است💯بعدبه حدیث نورانی نقل شده (درکتاب بحارالانوار,ج ۳,ص ۱۷۵)ازامام زمان《عجل الله تعالی فرجه الشریف》اشاره کردکه می فرماید:(ازتمام حوادث وماجراهایی که برشمامی گذرد,کاملاًآگاه هستیم وهیچ چیزی ازاخبارشمابرماپوشیده نیست.ازخطاهاوگناهانی که بندگان صالح خداوندمتعال,ازآن ها دوری می کردندولی اکثرشمامرتکب می شوندباخبریم. اگرعنایات وتوجهات مانبود,مصائب وحوادث زندگی, شمارادربرمی گرفت ودشمنان شماراازبین می بردند.)✅احمدراازهمان روزهای قبل ازانقلاب وجلسات قرآن داخل مسجد🕌می شناختم.ازهمان دوران نوجوانی بابقیه هم سن وسالان خودش بازی می کرد,می گفت,می خندیدو.امابه یادندارم که ازاومکروهی دیده باشم.تاچه رسدبه اینکه گناه کبیره ازاوسرزند✅زندگی اومانندیک انسان عادی ادامه داشت,امااگرمدتی بااورفاقت داشتی,متوجه می شدی که اویکی ازبندگان خالص درگاه خدای متعال است.یک باربرنامه بسیج تاساعت⏰ سه بامدادادامه داشت.بعداحمدآهسته به شبستان مسجدرفت ومشغول نمازشب شد.من ازدوراورانگاه👀 می کردم حالت اوتغییرکرده بود.گویی خداوندمتعال درمقابلش ایستاده واومانندیک بنده ی ضعیف مشغول تکلم باپروردگاراست.عبادت عاشقانه ی💞 اوبسیارعجیب بود.آنچه که ماازنمازبزرگان شنیده بودیم دروجوداحمدآقامی دیدیم.قنوت نمازاوطولانی شدآن قدرکه برای من سوال ایجادکردیعنی چه شده😱بعدازنمازبه سراغش رفتم ازاوپرسیدم ;احمدآقا توی قنوت نمازچیزی شده بود⁉️ احمدمث همیشه درجواب هایش فکرمی کرد.برای همین کمی فکرکردوگفت:نه.چیزخاصی نبود.می خواست طبق معمول موضوع راعوض کنداماآن قدراسرارکردم که مجبورشدحرف بزند:(درقنوت نمازم بودم که گویی ازفضای مسجدخارج شده نمی دانی چه خبربود) ❗️یک بار انگارآنچه که از زیبایی های بهشت وعذاب های جهنم گفته شده همه رادیدم!انبیارادیدم که درکنارهم بودندو... سواریک ماشین 🚘شدیم.ماپشت ماشین نشسته بودیم وخودروباسرعت حرکت می کرد.این ماشین هیچ حفاظی دراطراف خودنداشت.درسرهرپیچ یکی دونفرازکسانی که سوارشده بودندبه پایین پرت می شدند😱جاده خراب بود.ماشین هم باسرعت می رفت.یک باره به اطرافم نگاه👀 کردم ودیدم فقط من درپشت ماشین مانده ام!سرپیچ بعدی آن قدرباسرعت رفت که دست من جداشد😵و..نزدیک بودازماشین پرت شوم.امادرآن لحظه ی آخرفریادزدم🗣:یاصاحب الزمان《عجل الله تعالی فرجه الشریف》❗️درهمین حال یک نفردستم راگرفت واجازه ندادبه زمین بیفتم.من به سلامت توانستم آن گردنه هاراردکنم.درهمین لحظه ازخواب پریدم.فهمیدم که بایددرسخت ترین شرایط دست ازدامن امام زمان(عج)برنداریم💯وگرنه تندبادحوادث همه ی مارانابودخواهدکرد😶 این ماجرارااحمدآقادرجمع بچهامسجدتعریف کرد. سال اول دهه ی شصت بود.شرایط کشوربه دلیل جنگ ودشمنان داخلی وخارجی انقلاب بسیارپیچیده بود.من بااحمدآقادرمحل دوست بودم.خانه🏠 ی ما درکوچه ی جنوبی مسجدامین الدوله وخانه احمدآقادرکوچه شمالی مسجدقرارداشت.من چهارسال ازایشان کوچک تربودم.اماشخصیت ایشان بسیاردرمن تاثیرگذاشته بود.احمدآقابسیاربه نمازاول وقت اهمیت می داد👌بصورتی که موقع نمازهمه ی کارهاراترک می کرد.آن روزهارافراموش نمی کنم.احمدآقاهنگام نمازگویی هیچ کس راجزخدای متعال نمی دید.ازهمه دنیافارغ بودوعاشقانه💞 مشغول مناجات باپروردگارمی شد.این اخلاق اودرتمام نوجوان هایی که اطراف اوبودندتاثیرگذاشته بود✅بچه هاهم به نمازاول وقت مقیدبودند.البته این همه ازتاثیرات استادی مانندحاج آقاحق شناس بود.ایشان برای ماداستان هاوروایت های بسیاری درفضیلت نمازاول وقت وباحضورقلب ❤️می گفت. مادرمحله ی چهارراه 🚦مولوی وسیداسماعیل تهران بودیم. شرایط محل بسیارروی بچه هاتاثیرداشت✅روحیه لات بازی و....اماعجیب بودکه همه ی بچه هااحمدآقاروبه عنوان استادقبول داشتند.شب هابعدازنمازداخل مسجد🕌دورهم جمع می شدیم واحمدآقابرای مااحکام می گفت.بعدهم کمی صحبت ونصیحت وبعدهم ازهم جدامی شدیم.احمدآقایک استادکامل ویک راهنمای راه خدای متعال داشت.مادرمسجددیده بودیم که بارهاآیت الله حق شناس راصدامی زدو آهسته وبه طورخصوصی اورانصیحت می کرد.ندیده بودم که احمدآقاکسی رادرجمع نصیحت کند❌به جای این کارکاغذهای کوچکی برمی داشت ومعایب اخلاقی ماراداخل آن می نوشت.بعدآرام به طورمخفیانه به شاگردهایش تحویل می داد.روزبه روزحیات معنوی احمدآقاتغییرمی کرد.هرچه جلومی رفتیم نمازهای احمدآقامعنوی ترمی شد.کاربه جایی رسیدکه موقع نمازسعی می کردازبقیه فاصله بگیرد!درانتهای مسجدامین الدوله یک فرورفتگی در🚪ودیواروجودداشت که ازدیدنمازگزاران دوربود.آنجایک👤 نفرمی توانست نمازبخواند.احمدآقابیشتربه آنجامی رفت وازهمان جابه جماعت متصل می شد. 👈 ادامه دارد... 🔜👉 ✨📿✨📿✨📿✨📿✨ 💞 https://eitaa.com/beheshtekhanevadeh
💢 سلام صبح بخیر 🙂 با اجازه تون یه دقیقه این پیام رو میفرستم اینجا که با لینک کانال ، اینستا ارسالش کنم لطفا صبور باشین ✋ ممنونم بعد حذفش می کنم مدیران کانال و گروهها خواستین شما هم انتقال بدین: راجع به دولت بی دستاورد روحانی بود😑
مشکات
💢 سلام صبح بخیر 🙂 با اجازه تون یه دقیقه این پیام رو میفرستم اینجا که با لینک کانال ، اینستا ارسال
عزیزانی که پیام مربوطه رو میخوایین جهت ارسال به کانال و گروههاتون ، به شخصی پیام بدین که تقدیم کنم .