هدایت شده از فرشید راعی
#عصر_جمهوری_اسلامی
آخرین مرحله از مراحل تطور اندیشههای مربوط به #ولایت_فقیه با پیروزی انقلاب اسلامی ایران و تشکیل دولت توسط یک #فقیه از اواخر قرن چهاردهم آغاز شد.
در این مرحله افزون بر نظریه #امام_خمینی (ولایت انتصابی مطلقه فقیه) چند نظر دیگر در ایران، عراق و لبنان از سوی فقهایی مانند شهید صدر، (خلافت مردم با نظارت مرجعیت) محمدجواد مغنیه و شیخ مهدی شمس الدین، (دولت انتخابی اسلام) #حسینعلی_منتظری و نعمت الله صالحی نجف آبادی (ولایت انتخابی مقیده فقیه) و مهدی حائری یزدی (وکالت مالکان شخصی مشاع) درباره #ولایت_فقها ارائه شد که آن را باعث شکوفایی #فقه_سیاسی_شیعه میدانند.
هدایت شده از فرشید راعی
#امام_خمینی_ره برای نخستین بار در کتاب #ولایت_فقیه خویش، از #انقلاب_سیاسی نام می برد و خواستار سرنگونی سلطنت می گردد:
« شرع و عقل حکم می کند که نگذاریم وضع حکومت ها به همین صورت ضد اسلامی یا غیر اسلامی ادامه پیدا کند. دلایل این کار واضح است، چون برقرای نظام سیاسی غیر اسلامی به معنی بی اجرا ماندن نظام سیاسی اسلام است. هم چنین به این دلیل که هر نظام سیاسی غیر اسلامی، نظام شرک آلوده است چون حاکم اش طاغوت است و ما موظفیم آثار شرک را از جامعه ی مسلمانان و از حیات آنان دور کنیم و از بین ببریم و باز به این دلیل موظفیم شرایط اجتماعی مساعدی برای تربیت افراد مؤمن و با فضیلت فراهم سازیم واین شرایط درست ضد شرایط طاغوت و قدرت های نارواست... ما چاره نداریم جز این که دستگاه های حکومتی فاسد و فاسد کننده را از بین ببریم و هیأت های حاکمه خائن و فاسد و ظالم و جائر را سرنگون کنیم. این وظیفه ای است که همه مسلمانان در یکایک کشورهای اسلامی می باید انجام بدهند و #انقلاب_سیاسی را به پیروزی برسانند.»
هدایت شده از فرشید راعی
جسارت #امام_خمینی_ره در نقد جدی و صریح دولت، شجاعتی بود که بسیاری از طرفداران #مشروطه از انجام آن ناتوان بودند.
بدون شک ایستادگی حضرت امام در قبال حوادثی چون لایحه انجمن های ایالتی و ولایتی و کاپیتولاسیون نقش مهمی ایفا کرد. به ویژه آن که حضرت امام با کشاندن مبارزه به کانون اصلی آن یعنی #حوزه_علمیه_قم، عملا علما و مراجع وقت را به یک رویارویی ناخواسته کشاند. و بخش وسیعی از روحانیون و مراجع را به نیروی اپوزیسیون مبدل ساخت.
بنابراین وضعیتی پدید آمد که #امام_خمینی_ره رسما اعلان می کند «موافقت با نظام شاهنشاهی چه به صراحت و چه به وسیله طرحی که لازمه اش بقای آن است، خیانت به اسلام و قرآن کریم و مسلمین و ایران است و هر کس با هر اسم، با آن موافقت نشان دهد، مطرود و اجتناب از آن لازم است.»
هدایت شده از فرشید راعی
#انقلاب_اسلامی_ایران با رهبری دانشمند و کاریزمای حضرت #امام_خمینی (ره) به پیروزی رسید. هدایت و مدیریت انقلاب، مهمترین مولفه پیروزی انقلاب اسلامی بود که شخصیتی بیهمتا مانند امام خمینی (ره) حتی در دوران تبعید به درستی آن را اجرایی کردند. با ورود امام خمینی (ره) به ایران در 12 بهمن/ سال 1357 عملا بساط #رژیم_پهلوی پرچیده شد و در نهایت در تاریخ 22 بهمن همین سال (1979) پایههای رژیم ستمشاهی فرو ریخت و #انقلاب_اسلامی_ایران با رهبری فرزانه امام خمینی به پیروزی رسید.
نقش حضرت امام خمینی (ره) بهعنوان معمار بزرگ در پیروزی انقلاب اسلامی برکسی پوشیده نیست و در محافل علمی دنیا حتی در کشورهای بزرگ مانند آمریکا در بررسی این موضوع و اذعان به نقش کاریزمای رهبری انقلاب اسلامی کارهای فراوان شده است.
امام خمینی (ره) که به اوضاع سیاسی، فرهنگی و اجتماعی جامعه ایران در سـال اوجگـیـری نـهـضـت و قـبـل از آن آگاه بـودند، مـهـمتـریـن عـامل پیروزی و رمز موفقیت را همانا «تحولی الهی» میدانستند که در روح مردم ایجاد شده بـود.
درچنین شرایطی؛ مـردم بـا سـخـنـان حـضـرت امـام خمینی (ره) مـتـحـول شـدنـد و همزمان بـا عنایت بـه خـداونـد متعال، تـرسی از رژیـم ستمشاهی نداشتند و با شجاعت در برابر این رژیم ایستادند...
هدایت شده از فرشید راعی
اهمیت رهبری انقلاب اسلامی فقط به دوران هدایت خیزش مردمی برای رسیدن به هدف معنا نمیشود و امروز رهبری انقلاب اسلامی چهبسا از اهمیت بیشتری نسبت به دوران پیروزی برخوردار است. حدود 40 سال از انقلاب اسلامی ایران میگذرد و بدون شک، رهبری آن یکی از مولفههای مهم تداوم انقلاب اسلامی و هدایت آن در مسیر درست است. پایداری انقلاباسلامی که در اصل اساسی و نظریه «ولایتفقیه» امام خمینی (ره) معنا میشود، مانع از انحراف انقلاب اسلامی شده است و دراین مسیر، حضرت آیت الله خامنهای، رهبر معظم انقلاب اسلامی نقشی برجسته درهدایت انقلاب اسلامی دارند. «انقلاب اسلامی، #جمهوری_اسلامی و #ولایت_فقیه»، که یادآور و یادگار امام خمینی (ره) است، امروز با صلابت در سایه رهبری حضرت آیت الله خامنهای ادامه دارد و ایران اسلامی را در برابر توطئههای دشمنان مصون نگه داشتند. رهبر معظم انقلاب اسلامی همان شیوه و مدیریت #امام_خمینی (ره) را در جهتدهی و هدایت #انقلاب_اسلامی، حفظ #آرمان_ها، #اصول، ارزشهای اسلامی و نفی نظامسلطه پیگیری میکنند و درسایه این رهبری کاریزما و فقیه، #انقلاب_اسلامی در چهل سالگی خود همچنان بالنده و رو به پیشرفت است.
هدایت شده از فرشید راعی
ماجرای خواندنی پاسخ تند #امام به #هاشمی_رفسنجانی درباره نامه #عزل_مرحوم_منتظری از قول آیت الله امینی ...
*{ درباره نحوه اطلاع یافتن از تصمیم امام برای عزل آقای #منتظری}:در روزهای اول سال 68، مرحوم آقای مشکینی به من تلفن کردند و گفتند که امام از طریق حاج احمد آقا برای هیئت رئیسه خبرگان پیام مهمی فرستادهاند. منظور امام کاملاً برای ما روشن بود و از عواقب آن بهشدت نگران شدیم. سرانجام و پس از مشورت زیاد به این نتیجه رسیدیم که با آقای #هاشمی_رفسنجانی تماس بگیریم و مشورت کنیم. همین کار را هم کردیم و به ایشان تلفن زدیم و جریان را گفتیم. ایشان گفت که من در این مورد حرف دارم، به تهران بیایید تا موضوع را در هیئت رئیسه مطرح و در باره آن مشورت کنیم و تصمیم بگیریم.
وقتی را برای تشکیل جلسه تعیین کردیم و به #آیت_الله_خامنهای که در مشهد بودند، اطلاع دادیم تا ایشان هم خود را به تهران برسانند. جلسه در دفتر آقای هاشمی تشکیل و پیام امام در مورد دعوت خبرگان برای تشکیل اجلاسیه خبرگان مطرح شد. آقای هاشمی گفت: امام مدتهاست درباره عزل آقای منتظری تصمیم خود را گرفته و یکی دو بار هم به من فرمودهاند که مسئله آقای #منتظری را تمام کنید؛ اما من چون از عواقب این کار بیمناک هستم، با خواهش و التماس از ایشان خواستهام تأمل بفرمایند بلکه راه حل بهتری پیدا شود، اما امام دوباره تاکید فرمودند من تصمیم خود را گرفتهام و هر چه زودتر قضیه را تمام کنید.
هدایت شده از فرشید راعی
در روز 6 فروردین سال 68 خبردار شدیم که امام شخصاً وارد عمل شده و نامه #عزل_آقای_منتظری را برای آقای #هاشمی فرستادهاند تا ایشان به اتفاق #آقای_خامنه_ای آن را برای آقای #منتظری ببرند. یک نسخه را هم به صدا و سیما فرستادند که خوانده شود؛
* نهایتاً تصمیم گرفتیم خدمت امام برسیم و نظراتمان را بگوییم و کسب تکلیف کنیم. جمع بندی نظرات هم این بود اول از امام بخواهیم ولو موقتاً هم شده از عزل ایشان صرفنظر کنند. دیگر اینکه مفاد این نامه از صدا و سیما پخش نشود. از تشکیل اجلاس خبرگان صرف نظر شود یا دستکم به تعویق بیفتد. لحن نامه هم ملایمتر شود که دستکم وجهه حوزوی آقای منتظری محفوظ بماند. با دفتر امام تماس گرفتیم و تقاضای وقت ملاقات کردیم. حاج احمد آقا گفت که دیروقت است و امام این وقت شب به کسی وقت ملاقات نمیدهند. گفتیم که کار فوری و لازمی داریم و میآییم. حاج احمد آقا برگشت و گفت که امام برای ملاقات تشریف میآورند.
* امام در حالی که آثار اندوه در چهرهشان آشکار بود، فرمودند: «من درباره عواقب و جوانب این امر ( #خلع_منتظری) کاملاً فکر کرده و تصمیم خود را گرفتهام و چون و چرا هم ندارد. من گفته بودم که متن نامه مرا در اخبار بخوانند، اما کوتاهی شد. من از ابتدا با انتخاب ایشان مخالف بودم، اما نخواستم در کار خبرگان دخالت کنم. گفتهام که در تمام ادارات عکس ایشان را جمع کنند. تشکیل اجلاس خبرگان هم ضرورت ندارد و خودم رأساً ایشان را خلع میکنم.»
هدایت شده از فرشید راعی
اولین مجلس خبرگان در آستانه انتخابی بزرگ
7 صبح روز 14 خرداد سال 68، رادیو با اعلام خبر رحلت امام خمینی، مردم را در بهت از دست دادن رهبرشان فرو برد؛ بهتی که در میان تمامی اعضای خبرگان که از سراسر کشور خود را برای شرکت در جلسه اضطراری به تهران رسانده بودند، موج میزد.
آیتالله سیدجعفر کریمی از اعضای دوره اول مجلس خبرگان رهبری در تشریح این لحظات میگوید: «پس از تلاوت قرآن و قرائت حمد و سوره برای روح ملکوتی امام، دو پاکت سر به مهر که هر یک حاوی نسخهای از وصیتنامه الهی - سیاسی امام بودند و یکی به آستان قدس رضوی و دیگری در مجلس شورای اسلامی به امانت سپرده شده بودند، باز شدند. قرار بود وصیتنامه را مرحوم آسیداحمد آقا بخوانند که از شدت تأثر نتوانستند و قرائت وصیتنامه به عهده آیتالله خامنهای گذاشته شد.»
خبرگان در گیر و دار تصمیم برای شورای رهبری یا رهبری فرد؟
پس از آن که وصیت نامه امام از طرف رئیسجمهوری وقت، آیتالله خامنهای قرائت شد، بعد از وقفهای کوتاه برای نماز، نوبت به همان انتخاب مهم رسید: «شورای رهبری یا رهبری فردی؟»
برخی دلایلی همچون نیاز به تصمیمگیری جمعی برای امور مملکت را به عنوان لزوم تأیید شورای رهبری نام میبردند و برخی هم از بیم اختلاف در شورای رهبری سخن میگفتند.
هاشمیرفسنجانی که در آن برهه نائب رئیس اول آیتالله مشکینی در مجلس خبرگان بود، در کتاب خاطراتش مینویسد: «صحبتهای زیادی شد. بعضیها طرفدار رهبری شورایی و بعضی خواهان رهبری فردی بودند. بعضی آیتالله خامنهای و بعضیها آیتالله سیدمحمدرضا گلپایگانی را مطرح کردند و برای شورا هم اسمهایی برده شد.»
چه کسانی در لیستهای #شورای_رهبری بودند؟
پیش از تغییر اصل و صد هفتم قانون اساسی که به انتخاب رهبری میپرداخت، این موضوع مطرح بود که اگر در میان افراد واجد شرایط رهبری به شرح مذکور در قانون اساسی، فردی واجد همه شرایط بود، همان شخص برای رهبری انتخاب شود، وگرنه از میان واجدین نسبی شرایط عمومی، سه نفر که نسبت به دیگران امتیازات بیشتر دارند به عنوان #شورای_رهبری انتخاب شوند.
این نکته موجب شد تا در ابتدای بررسی جانشین رهبری و پیش از تعیین گزینه #شورای_رهبری یا #رهبری_فردی، برخی به بیان لیستهایی برای شورای رهبری به شرح زیر بپردازند.
#ترکیب_اول_رهبری_شورایی: آیتالله خامنهای، آیتالله مشکینی و آیتالله موسوی اردبیلی
#ترکیب_دوم_رهبری_شورایی: آیتالله خامنهای، آیتالله مشکینی، آیتالله موسوی اردبیلی، هاشمی رفسنجانی و سیداحمد خمینی
#ترکیب_سوم_رهبری_شورایی: آیتالله خامنهای، آیتالله مشکینی، آیتالله موسوی اردبیلی، آیتالله فاضل لنکرانی، آیتالله عبدالله جوادی آملی
سرانجام به دلیل مخالفت اکثریت خبرگان با #شورای_رهبری، هیچ یک از لیستهای ذکر شده، رنگ واقعیت نگرفتند. ..
موافقان و مخالفان #شورایی_شدن_رهبری
در جلسه عصر و به منظور انتخاب جانشین رهبری، اولویت با تعیین یکی از دو مدل رهبری بود؛ شورای رهبری یا رهبری فرد.
در این میان بنابر گفته حائری شیرازی، آیتالله خامنهای جز دسته موافقان شورای رهبری بودند ، نکتهای که هاشمی رفسنجانی نیز بر آن مهر تأیید زده است: «اولین بحث ما این بود که شورا باشد یا فرد. ما که جزو هیاترئیسه خبرگان بودیم و باید برنامهها را تنظیم میکردیم. نظر ما این بود که شورایی باشد و شورای سه نفره را در نظر گرفتیم که آیتالله خامنهای، آیتالله مشکینی و آیتالله موسوی اردبیلی بودند. نظر جامعه مدرسین روی آیتالله گلپایگانی بود و فرد را پیشنهاد دادند. یک بحث جدی داشتیم و وقت زیادی از جلسه را گرفته بود که فرد یا شورا باشد. این در اختیار ما بود و باید انتخاب میکردیم. فرد 45 رای و شورا 35 رای آورد. نظر آیتالله خامنهای روی شورا بود و سخنرانی خوبی هم کردند و توضیح دادند که شورا لازم است اما وقتی که رای گرفتیم، اینگونه شد. اگر روزی قرار باشد که دوباره رهبری را انتخاب کنیم، بحث میکنیم که فرد یا شورا باشد. در اینجا مشکلی نداریم. من طرفدار شورا بودم و همان نظرم مانده است. قاعدتا نظر آیتالله خامنهای هم همان است ولی چون خبرگان رای داده، فعلا این است. بعدا باید شرایط را ببینیم.»
همچنین هاشمی در کتاب خود نیز به موافقت آیتالله خامنه ای با شورای رهبری اشاره کرده و نوشته است که «خود ایشان پشت تریبون رفتند و گفتند من با رهبری شورایی مطابق قانون اساسی موافقم و با رهبری فردی مخالفم. پس چگونه نامزد بشوم؟»
هدایت شده از فرشید راعی
آیتالله گلپایگانی گزینه #جامعه_مدرسین برای رهبری
هاشمی که هر از گاهی به کنایه از محرمانه ماندن جلسه انتخاب رهبری یاد میکند، در قسمتی از خاطراتش از آیتالله گلپایگانی به عنوان گزینه جامعه مدرسین برای رهبری فردی نام میبرد.
او در کتاب خاطراتش نوشته است: «ابتدا به پیشنهاد اعضای جامعه مدرسین حوزه علمیه قم که عضو مجلس خبرگان بودند، آیتالله گلپایگانی مطرح شد. حدود ۱۴۴ نفر به ایشان رای دادند.» و سرانجام پس از رأی گیری در مورد رهبری آیتالله گلپایگانی به عنوان گزینه جامعه مدرسین، این بار آیتالله خامنه ای به عنوان گزینه رهبری مطرح شد.
این 14 نفر که میتوان از آنها به عنوان یکی از #نقاط_خاکستری آن برهه از تاریخ #خبرگان یاد کرد، در هر دورهای از تاریخ سیاسی کشورمان مورد بحث و جدل گروههای سیاسی قرار گرفتهاند؛ چه آن که روزی هاشمی رفسنجانی در اینستاگرام خود در لفافه به منتقدانش اشاره میکند که «عدهای هنوز دنبال برنامههای قدیمی خود هستند؛ همانها که سال ۶۲ مقابل ریاست آیتالله مشکینی بر خبرگان ایستادند و مقابلش کاندیدا آوردند و بعد از ارتحال امام هم دنبال انتخاب رهبری غیر از "آقا" بودند و قبل از طرح نام ایشان، آیتالله گلپایگانی را برای رهبری کاندید کردند ولی ناکام ماندند!»
#منتقدان_هاشمی اما معتقدند که وی تلاش دارد با روایتهایی که بیان میکند، این گونه جلوه دهد که 14 نفری که به آیتالله گلپایگانی رای دادند مخالف رهبری آیتالله خامنهای بودند.
هدایت شده از فرشید راعی
مخالفت آیتالله خامنهای با رهبر شدنش
آیتالله خامنهای که خود مخالف رهبری فردی و موافق رهبری شورایی بود، پس از آن که به عنوان گزینه رهبری مطرح شد، به عنوان تنها مخالف رهبریش سخن گفت؛ نکتهای که با مخالفت اعضای خبرگان مواجه شد.
آیتالله حائری شیرازی، عضو سابق مجلس خبرگان نیز در نشستی به بیان ناگفتههایی از جلسه انتخاب رهبری پرداخت و در رابطه با مخالفت آیتالله خامنهای با مطرح شدنش به عنوان گزینه رهبری این گونه روایت کرد: «تا گفتند رهبری فردی یکی از این خبرگان اسم رئیسجمهور را آورد و گفت ایشان، چون اینهایی هم که شورایی میگفتند اسم ایشان را هم در قضیه میآوردند، یکدفعه ایشان بدون وقت گرفتن و بیقانون آمدند پشت تریبون، رنگ ایشان سرخ شده بود، گفت میدانید میخواهید چه بر سر من بیاورید؟ التهاب شدید داشت، یکدفعه شورای نگهبانیها گفتند آقا جان چرا جلوی اجرای قانون را میگیرید؟ ایشان چیزی نگفت. رفت سر جایش نشست.»