eitaa logo
♥مشکات♥
182 دنبال‌کننده
12.1هزار عکس
6.5هزار ویدیو
129 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از 🇷
سلام علیکم رفقا😊✋ شهید محمد رضا فخیمی هستم از تبریز☺️ 🌹متولدسال1370/10/5 هستم😍 🌹تاریخ شهادتم:۱۳۹۴/۹/۲۳ #خیلی خوشحالم از حضور درجمع شما دوستان گلم😌🌹
هدایت شده از 🇷
ولادتم همزمان با ولادت پیامبر بود☺️وبه گفته پدرم چون منو از امام رضا(ع)گرفته بود🕊 اسمم رو محمدرضاگذاشت 🌺🌺🌺🌺🌺 خوش اخلاق وتبسم رولب داشت همیشه به طوری که میشد آرامش خاصی رو توچهره اش احساس کرد😊 #برادر_شهید
هدایت شده از 🇷
قبل ورود به سپاه رشته تجربی رو انتخاب کرده بودم ودرکنکور از رشته پزشکی قبول شدم🍀 ولی به دلیل علاقه شدید به نظامی گری ودفاع از حریم جمهوری اسلامی ایران🇮🇷 یکسال صبر کردم🤗وسال بعد برای ورود به سپاه در دانشگاه امام حسین(ع)به صورت کنکوری ثبت نام کردم ودرکنکور رتبه17رواوردم و وارد دانشگاه امام حسین(ع)شد.😍 🌺وحاضربه انجام هرکاری درراه ولایت واهلبیت بود نزدیک ایام محرم که میشدوقتی از سرکاربرمیگشت خونه زود اماده میشد ومیرفت تا کارهای محرم رو برای عزاداری امام حسین(ع)اماده کنن🌺
هدایت شده از 🇷
ب اهلبیت ارادت خاصی داشتم😍 وحاضربه انجام هرکاری درراه ولایت واهلبیت بودم نزدیک ایام محرم که میشدوقتی ازسرکاربرمیگشتم خونه،زوداماده میشدم ومیرفتم تاکارهای محرم رو برای عزاداری امام حسین(ع)انجام دهم
هدایت شده از 🇷
هرسال درمحله برای شهادت حضرت زهرا(س) نمایشگاهی برکزارمیشدومن همیشه از داوطلبین برای کار دراین نمایشگاه بودم وبرادرم را هم دعوت به این کارمیکردم😊استخدامم تقریبا با ایام فاطمیه مصادف شده بود دو روز با برادرم رفتیم نمایشگاه کارکردیم روزسوم هرچه برادرم اسرارکردنرفتم😐بعداز دوستان بهم زنگ زدن گفتن چرا نیومدی گفتم که من برای حضرت زهرا(س)میومد نمایشگاه کارمیکردم🌹ونه برای استخدام😒،،شب برادرم اومد خونه،،گفت چیشده😳 گفتم اقایی که قراره گزینشمون کنه گفته هرچقدربیشترتونمایشگاه کارکنی امتیازاستخدامتون بیشترخواهدشد😳😐 منم برای حضرت زهرا(س)رفتم کارکنم،، اما حال که گفتن برای گزینش باید کارکنی کارنمیکنم😏
هدایت شده از 🇷
قبلا چندین بار به عراق برای مبارزه با داعش کردستان و برای مبارزه با پژاک رفته بودم،، اما یکسال بود که برای رفتن به سوریه تلاش میکردم اما بادرخواستم موافقت نمیشدتااینکه بعدیکسال توانستم از مسؤلان هستنن اجازه رفتن به سوریه ودفاع از حرم بی بی زینب(س)روبگیره واومد خونه با خوشحالی بسیار گفت بلاخره موافقت کردندمنم برم از حرم عمه سادات دفاع کنم بشم مدافع حرم. روزی که اومد گفت من میخوام برم سوریه منوپدرم یک روز پیش از اربعین حسینی رسیده بودیم خونه پدرم گفت اگه امکانش هست چند روزی بمون از کربلا واست تعریف کنیم گفت بابا اگه اجازه میدی برم وقتی برگشتم من از سوریه تعریف کنم توهم ازکربلا الان حرم حضرت زینب(س)دست این ملعون ها افتاده
هدایت شده از 🇷
به خانواده ام گفتم نمیتونم صبرکنم😔 پدرم گفت برودرپناه خدا ومادرم هم گفت تورا به حضرت زینب (س)امانت میسپرم🌹منم خیلی خوشحال شدم☺️ وگفتم منم میرم از حضرت زینب(س)برای شما صبرمیخوام🌹
هدایت شده از 🇷
#فرزندبزرگ و اول خانواده ومجردبود. 🌺موقع راهسپاری با پدرم ومادر ومن روبوسی کرد😘اما موقع روبوسی درگوش من گفت من میرم اما دیگه برنخواهم گشت😔 مواظب بابا ومامان باش😭 ( #برادر_شهید)
هدایت شده از 🇷
❤️مطیع محض ولایت امام خامنه ای(مدظله)باشید❤️👇👇👇 قسمت مهم وصیت نامم درباره ولی فقیه است⬅️ مطیع محض ولایت امام خامنه ای(مدظله)باشید✋نه درحرف😒 بلکه درعمل اینگونه نباشدکه بخاطر حرف این وآن وعده ای منحرف حرف ولی،روی زمین بماند😞یااگرحرف ولی رامخالف بامیل شخصی دیدیم به آن عمل نکنیم🇮🇷
هدایت شده از 🇷
حال که دست بنده از این دنیا کوتاه است وزمان ظهور حضرت ولی عصر راندیدم😔 اگرایشان را دیدید وزمان ظهور را درک کردید سلام بنده را به ایشان برسانید.😭✋ 🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺 🌺روزی از سوریه به من زنگ زد📞گفتم کجا هستی رسیدین؟برای اینکه اطلاعات شنود نشه😶 گفت اره داریم قوطی های حلبی رودرست میکنیم( رسیدیم توحلب هستیم) ( #برادر_شهید)
هدایت شده از 🇷
🌺باتوجه به توضیحات دوست شهید که ایشون هم جانباز شدن ومجروح هستن: اومدن گفتن که راننده تانک شما رودادن محورعملیاتی دیگری ماهم اومدیم گفتیم ما تانک نداریم از اون ور محمدرضافخیمی به پاایستاد وگفت که صبح من میام باهاتون( زمانی که گفت من میام حدودیکساعت بود از محور اومده بود عقب و24ساعت باید استراحت میکرد)😔 های اذان صبح بود بیدارشده بود و عهدمیخوند(توخونه هم همیشه نیم ساعت قبل بیدارمیشد ودعای عهدمیخوند) که گفت نماز رو خوندیم شروع به عملیات کردیم وتا نزدیکی های اذان ظهرآتش روسرالنصره ریختیم ( )
هدایت شده از 🇷
که مهمات تموم شد درخواست مهمات کردیم نیم ساعت مونده به اذان اومدیم عقب تر یکم تا مهمات رو پرکنیم دوباره برگردیم قبل محمدرضا تندتند میرفت اینور وانور میگفت العجل یاصاحب الزمان😭 روخوندیم 20دقیقه بعد نماز مهمات وغذارسید بیایین نهاربخوریم بعدگفت بیایید اول شکم تانک رو سیرکنیم😊 بعداگه وقت بودشکم خودمون هم پرمیکنیم🙂 اگه نبود فرض میکنیم تومحاصره هستیم کردیم به گلوله گذاری تانک نصفش رک که گلوله گذری کرده بودیم عوامل نفوذی جای ما لورفت😔 واونا توسط موشک کورنت هدف گیری کردن موقع اومدن من گفتم اومد وخودموانداختم کنار اما تامتوجه بشه خورد به هدف ومحمدرضا روپرت کرد به بدنه تانک😭😭 اینکه به خوداومدم دیدم منومحمدرضا کنار دیوارهستیم یک پای محمدرضا نیست😭ترکش ها قطع کرده اما محمدرضااصلا صدایی ازش درنمیاد😔انگار اینکه پاش قطع نشده😔آمبولانس اومد وما رو توامبولانس گذاشتن اما به دلیل خون زیادی که ازمحمدرضا رفته بود توامبولانس سه بارگفت یاحسین😭 وبازاخرگفت ای وای ننه یازهرا یاندیم وشهیدشد😭😭😭😭