فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
کمکی که من امروز کردم نادر بود توتاریخ😂
۲۷ اسفند
مغازه مورد علاقه :»»»»»😅
۲۷ اسفند
۲۸ اسفند
۲۸ اسفند
۲۸ اسفند
۲۸ اسفند
•|مشـْکات|•
یه چندتا پیام از این قبیل داشتم من روسری هامو از جای خاصی نمیخرم😅 حقیقتش هرجا که حس کنم ازروسری خو
همون لحظه که از بیرون رسیدین بلافاصله بشورین با صابون لباس وآب گرم یا مایع شوینده لک نمیمونه
ولی خب حق دارین یکی از بدی هایِ کرپ همینه
پیشنهاد من به شما ساتنه هم ایستایی خوبی داره هم مجلسی طوره 😁❤️
۲۸ اسفند
روزی که ایلاف وهادی رو دیدم حس کردم یه آشنای قدیمی رو دیدم خیلی خونگرم سلام علیک کردیم کمی که گپ زدیم سریع ازش پرسیدم ایلاف قصه عشق شما خیلی پخش شده ولی دوست دارم از زبون خودت بشنوم .
گفت مادوسال بود که قصد داشتیم ازدواج کنیم وهمدیگه رو خیلی دوست داشتیم تاماجرای پیجر ها پیش اومد .
گفتم خب حالا چرا هادی ودوست داری ؟
گفت چون حنونه!
یعنی یه جوری مهربونه که دلت براش پرمیزنه دلتنگش میشی.
میگفت هادی خیلی به پای من مونده خیلی مشکلات بوده که با بودن هادی حل شدبرام ویه عالمه مدال های مختلف برام زد .
گفت جایی که کم آوردم تنهام نزاشته،میگفت باوجود اینکه من از هادی بزرگترم ولی هادی تکیه گاه منه
میدونی میخام چی بگم؟
هادی یه جوری کنار ایلاف بوده که ایلاف دیگه نمیتونسته از پیش هادی بره
روایت هادی وایلاف روهمه اینطور میگیم که ایلاف به پای هادی مونده ولی بنظرم هادی موقعی که باید محکم می ایستاد کنار ایلاف بود و برای همین ایلاف جایی برای رفتن نداشت چون عشق هادی تمام قلب ایلاف رو گرفته بود .
عشق یعنی همین،
یعنی بمونی ،بسازی،حتی گاهی بسوزی ولی بمونی !
وگرنه شونه های یه نفر تحمل این همه دردرونداره!
#ایلافهادی
۲۸ اسفند
۲۸ اسفند
۲۹ اسفند