eitaa logo
مشکات بیان
2.7هزار دنبال‌کننده
469 عکس
596 ویدیو
9 فایل
✅ادمین کانال: @Meshkat_Bayan1 ✅اکانت ویراستی: https://virasty.com/Meshkat_Bayan
مشاهده در ایتا
دانلود
🔅 ✍️ عالمی دیگر بباید ساخت وز نو آدمی 🔹مردی به‌سرعت و چهارنعل با اسبش می‌تاخت. اين طور به نظر می‌رسيد که جای بسيار مهمی می‌رود. 🔸مردی که کنار جاده ايستاده بود، فرياد زد: کجا می‌روی؟ 🔹مرد اسب‌سوار جواب داد: نمی‌دانم، از اسب بپرس! 🔸و اين داستان زندگی خيلی از ماست. سوار بر اسب عادت‌هايمان می‌تازیم، بدون اينکه بدانیم کجا می‌رویم. 🔹وقت آن رسيده که کنترل افسار را به دست بگيريم و زندگی‌مان را در مسير رسيدن به جایی قرار دهيم که واقعاً می‌خواهيم به آنجا برسيم. 🆔 @Meshkat_Bayan
🔅 ✍️ قدر نعمت‌هامون رو بدونیم 🔹مردی که ﻋﻘﺐ تاکسی ﻛﻨﺎﺭ ﻣﻦ ﻧﺸﺴﺘﻪ ﺑﻮﺩ ﻭ ﺩﺍﺷﺖ ﺗﻮی ﺳﺮﺭﺳﻴﺪﺵ ﭼﻴﺰی ﻳﺎﺩﺩﺍﺷﺖ می‌ﻛﺮﺩ، ﺳﺮﺭﺳﻴﺪﺵ ﺭﺍ ﺑﺴﺖ ﻭ ﮔﻔﺖ: ‏ ﻫﺮچی می‌دوییم، ﺑﺎﺯﻡ ﻋﻘﺒﻴﻢ. 🔸کسی جوابی ﻧﺪﺍﺩ. 🔹ﻣﺮﺩ ﺩﻭﺑﺎﺭﻩ ﺧﻮﺩﺵ ﮔﻔﺖ: ‏ همه‌اش ﺩﺍﺭﻳﻢ می‌دوییم، ﺑﺎﺯﻡ هیچی.‏ 🔸زنی ﻛﻪ ﺟﻠﻮی ﺗﺎکسی ﻧﺸﺴﺘﻪ ﺑﻮﺩ، ﮔﻔﺖ: ﺧﻮﺵ ﺑﻪ ﺣﺎﻟﺘﻮﻥ.‏ 🔹ﻣﺮﺩ ﭘﺮﺳﻴﺪ: ﭼﺮﺍ؟‏ 🔸ﺯﻥ ﮔﻔﺖ: ﭘﺴﺮ ﻣﻦ همه‌اش ۶ﺳﺎﻟﺸﻪ ﻭلی نمی‌تونه ﺑﺪﻭئه. ﻫﺮ ﻛﺎﺭی می‌کنیم نمی‌تونه.‏ 🔹ﺩﻳﮕﺮ ﻫﻴﭻ‌ﻛﺪﺍﻡ ﺣﺮﻑ ﻧﺰﺩﻳﻢ. 🔸خیلی مواقع نعمت‌هایی که ما داریم، حسرت دیگرانه. پس قدرشون رو بدونیم و بابتشون سپاسگزار باشیم. ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ 🆔 @Meshkat_Bayan
🔅 ✍️ خدا را شکر که می‌گذرد... 🔹از عارفی پرسيدند: «سخت می‌گذرد»، چه بايد کرد؟ 🔸عارف گفت: خودت که می‌گویی؛ 🔹سخت «می‌گذرد»، سخت که «نمی‌ماند»، 🔸پس خداروشکر که «می‌گذرد» و «نمی‌ماند». 🆔 @Meshkat_Bayan
🔅 ✍️ هیچ‌کس کامل نیست 🔹روان‌شناسی نشون داده اگه کسی ظاهرا سرد و بی‌احساسه؛ وجودش سراسر قلبه. 🔸اگه کسی روت حساسه و زود از کارات عصبی می‌شه؛ یعنی براش مهمی و دوستت داره. 🔹اگه کسی زودرنجه یعنی به محبت نیاز داره. 🔸اگه کسی خسته‌ست یعنی زیاد منتظر بوده. 🔹اگه کسی چیزی رو زیاد بروز نمی‌ده، بی‌احساس نیست فقط زیادی اعتماد کرده و ضربه خورده. 🔸یعنی هر ایرادی توی هرکسی دیدی سعی کن درکش کنی چون هیچ‌کدوممون کامل نیستیم. 🆔 @Meshkat_Bayan
🔅 ✍️ مراقب باشید به کدام گرگ غذا می‌دهید 🔹سرخ‌پوستی پیر به نوه خود گفت: فرزندم، درون ما بین دو گرگ، کارزاری برپاست. 🔸یکی از گرگ‌ها شیطان به تمام معناست، عصبانی، دروغگو، حسود، حریص و پست. 🔹و گرگ دیگر آرام، خوشحال، امیدوار، فروتن و راستگو. 🔸پسر کمی فکر کرد و پرسید: پدربزرگ کدامیک پیروز است؟ 🔹پدربزرگ بی‌‌درنگ گفت: همانی که تو به آن غذا می‌‌دهی. 🔸مراقب باشيد كه كدام گرگ درونتان را غذا می‌دهيد. 🆔 @Meshkat_Bayan
🔅 ✍️ تا عمر داریم باید انتخاب کنیم 🔹همسر فرعون تصميم گرفت که عوض شود و شُد یکی از زنان والای بهشتی. 🔸پسر نوح تصميمی برای عوض‌شدن نداشت. غرق شد و شُد درس عبرتی برای آیندگان. 🔹اولی همسر يک طغيانگر بود و دومی پسر يک پيامبر. 🔸برای عوض‌شدن هيچ بهانه‌ای قابل‌قبول نيست! 🔹اين خودت هستی که تصميم می‌گيری تا عوض شوی. 🔸تا عمر داریم باید انتخاب کنیم... 🆔 @Meshkat_Bayan
🔅 ✍️ به آنچه خودت به‌دست آورده‌ای، افتخار کن 🔹بی‌ارزش‌ترین نوع افتخار، افتخار به داشتن ویژگی‌هایی است که خود انسان در داشتنشان هیچ نقشی ندارد، مثل چهره، قد، رنگ چشم، ملیت، ثروت خانوادگی و... 🔸از چیزهایی که خودتان به دست آورده‌اید حرف بزنید، مثل انسانیت، مهربانی، گذشت، صداقت و.... ◽آدمی را آدميت لازم است ◽عود را گر بو نباشد هيزم است 🆔 @Meshkat_Bayan
🔅 ✍️ ذهنت را از افکار غلط رها کن 🔹ﺑﻮﻣﯿﺎﻥ آﻓﺮﯾﻘﺎ، ﺭﻭﯼ ﺗﻨﻪ ﺩﺭﺧﺖ ﺣﻔﺮﻩ‌ﻫﺎﯾﯽ ﺍﯾﺠﺎﺩ ﻣﯽ‌ﮐﻨﻨﺪ ﻭ ﺩﺭ ﺍﯾﻦ ﺣﻔﺮﻩ‌ﻫﺎ ﮔﺮﺩﻭ ﻣﯽ‌ﮔﺬﺍﺭﻧﺪ! 🔸ﻣﯿﻤﻮﻥ‌ﻫﺎ ﺑﻪ ﻫﻮﺍﯼ ﺧﻮﺭﺩﻥ ﮔﺮﺩﻭ، ﺩﺳﺖ ﺭﺍ ﺩﺍﺧﻞ ﺍﯾﻦ ﺣﻔﺮﻩ‌ﻫﺎ ﻣﯽ‌ﮐﻨﻨﺪ ﻭ ﻭﻗﺘﯽ ﮔﺮﺩﻭ ﺭﺍ ﺩﺭ ﻣﺸﺖ ﻣﯽ‌ﮔﯿﺮﻧﺪ، ﺩﯾﮕﺮ ﻧﻤﯽ‌ﺗﻮﺍﻧﻨﺪ ﺩﺳﺖ ﺧﻮﺩ ﺭﺍ ﺑﯿﺮﻭﻥ ﺑﯿﺎﻭﺭﻧﺪ. 🔹ﻣﯿﻤﻮﻥ ﻫﻤﭽﻨﺎﻥ ﺟﯿﻎ ﻣﯽ‌ﺯﻧﺪ ﻭ ﺑﺎﻻﻭﭘﺎﯾﯿﻦ ﻣﯽ‌ﭘﺮﺩ، ﺍﻣﺎ ﺑﻪ ﻓﮑﺮﺵ ﻧﻤﯽ‌ﺭﺳﺪ ﮐﻪ ﺑﺮﺍﯼ ﺭﻫﺎﯾﯽ ﺩﺳﺘﺶ ﺭﺍ ﺑﺎﺯ ﮐﻨﺪ ﻭ ﺍﺯ ﺩﺍﻡ ﺁﺯﺍﺩ ﺷﻮﺩ ﻭ ﻧﻬﺎﯾﺘﺎً ﺷﮑﺎﺭ ﺷﮑﺎﺭﭼﯿﺎﻥ ﻣﯽ‌ﺷﻮﺩ! 🔸ﺍﻓﮑﺎﺭ و باورهای غلطی که بدون فکر قبولش کرده‌ایم، ﮔﺮﺩﻭﻫﺎﯼ ﻣﺎ ﻫﺴﺘﻨﺪ. ﺍﮔﺮ ﺁن‌ها ﺭﺍ ﺭﻫﺎ ﮐﻨﯿﻢ، ﺁﺯﺍﺩ ﻣﯽ‌ﺷﻮیم. ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ 🆔 @Meshkat_Bayan
🔅 ✍️ زباله‌های درون 🔹بوی رایحه خوش از کسی که زباله حمل می‌کند، برنخواهد خواست. 🔸تا زباله‌ها را دور نریزی و خود را نشویی این بو، هم خودت و هم دیگران را آزار می‌دهد. 🔹زباله‌های درون نیز چنین است، باید آن‌ها را از وجود خود بزدایی. 🔸زباله‌هایی همچون منت، حسادت، حرص، تعصب، خشم، رقابت، مقایسه، تنفر و... 🔹مراقبه و آگاهی، شما را به پاکسازی درونی سوق می‌دهد. 🆔 @Meshkat_Bayan
🔅 ✍ باید بدانیم که از خدا چه می‌خواهیم 🔹از حکیم مرشدی پرسیدند: چگونه بدانیم به مرتبه نهایت کمال و معرفت خدا رسیده‌ایم؟! 🔸حکیم گفت: هرگاه که دانستی چه چیز از خدا بخواهی و چگونه آن چیز از خدا بخواهی. 🆔 @Meshkat_Bayan
🔅 ✍️ بخشیدن دل بزرگ می‌خواد 🔸دو تا کارگر گرفته بودم واسه اثاث‌کشی. گفتن ۲۰۰ تومن، من هم چونه زدم شد ۱۵۰ تومن. 🔹بعد از پایان کار، توی اون هوای گرم سه تا ۵۰تومنی دادم بهشون. 🔸یکی از کارگرا ۵۰ تومن برداشت و ۱۰۰ تومن داد به اون یکی. 🔹گفتم: مگه شریک نیستید؟ 🔸گفت: چرا، ولی اون عیال‌واره، احتیاجش از من بیشتره. 🔹من هم برای این طبع بلندش دوباره ۵۰ تومن بهش دادم. 🔸تشکر کرد و دوباره ۲۵ تومن داد به اون یکی و رفتن. 🔹داشتم فکر می‌کردم هیچ‌وقت نتونستم این‌قدر بزرگوار و بخشنده باشم. اونجا بود که یاد جمله زیبایی که روی پل عابر خونده بودم، افتادم: 💢بخشیدن دل بزرگ می‌خواد نه توان مالی. 🆔 @Meshkat_Bayan
✍️ امضای خدا پای تمام آرزوهاتون 🔹بعضی چک‌ﻫﺎ ﺩﻭ ﺍﻣﻀﺎ ﺩﺍﺭﻧﺪ؛ ﺗﺎ ﺍﻣﻀﺎی ﺩﻭﻡ ﻧﺒﺎﺷﺪ نقد نمیﺷﻮﻧﺪ، ﺣﺘﯽ ﺍﮔﺮ ﺑﻪ‌ﺟﺎی ﺍﻣﻀﺎﯼ ﺩﻭﻡ، ﺗﻤﺎﻡ ﺍﻫﻞ ﺑﺎﺯﺍﺭ ﻫﻢ ﺍﻣﻀﺎ ﻛﻨﻨﺪ، ﻫﻴﭻ ﻓﺎﻳﺪﻩﺍﯼ ﻧﺪﺍﺭﺩ! ﺑﺎنک ﻓﻘﻂ ﺻﺎﺣﺐ ﺍﻣﻀﺎ ﺭﺍ می‌ﺷﻨﺎﺳﺪ. 🔸ﺣﺎﻝ، ﺍﺗﻔﺎﻗﺎﺗﯽ ﻛﻪ ﺑﺮﺍی ﻣﻦ‌ﻭﺗﻮ ﺩﺭ ﺯﻧﺪﮔﯽ ﻗﺮﺍﺭ ﺍﺳﺖ ﺑﻴﻔﺘﺪ، ﻣﺜﻞ چک دﻭ ﺍﻣﻀﺎ ﻣﯽﻣﺎﻧﺪ! یک ﺍﻣﻀﺎﯼ ﺁﻥ ﺧﻮﺍﺳﺖ ﻣﺎﺳﺖ ﻭ یک ﺍﻣﻀﺎﯼ ﺩﻳﮕﺮﺵ ﺧﻮﺍﺳﺖ خدﺍﺳﺖ. 🔹ﺗﺎ ﺍﻭ ﻧﺨﻮﺍﻫﺪ ﻫﻴﭻ ﺍﻣﻜﺎﻥ ﻧﺪﺍﺭﺩ، ﻫﺮﭼﻨﺪ ﻫﻤﻪ ﺑﺨﻮﺍﻫﻨﺪ. 🔸ﭘﺲ ﺍﮔﺮ کسی ﺗﻮ ﺭﺍ ﺗﻬﺪﻳﺪ ﻛﺮﺩ و خواست تو را زمین بزند؛ ﻫﻴﭻ ﻧﺘﺮﺱ! ﭼﻮﻥ ﺍﻳﻦ چک ﺩﻭ ﺍﻣﻀﺎ ﺩﺍﺭﺩ ﻭ ﺍﻣﻀﺎی ﺩﻭﻡ ﻣﺎﻝ ﺧﺪﺍﺳﺖ. 🔹ﻳﻌﻨﯽ ﺍﻭ ﻫﻢ ﺑﺎﻳﺪ ﺑﺨﻮﺍﻫﺪ ﺗﺎ ﺁﺑﺮﻭﯼ ﺗﻮ ﺭﻳﺨﺘﻪ ﺷﻮﺩ، ﻭ ﺍﻭ ﻳﺎ نمیﺧﻮﺍﻫﺪ ﻳﺎ ﺍﮔﺮ ﻫﻢ ﺑﺨﻮﺍﻫﺪ، ﻫﺮﭼﻪ ﺑﺎﺷﺪ ﺑﻪ‌ﺳﻮﺩ ﺗﻮﺳﺖ. ◽‏اگر تیغ عالم بجنبد زجای ◽نبرّد رگی تا نخواهد خدای 🆔 @Meshkat_Bayan
✍️ فرزندم، هرگز دزدی نکن! 🔹مرد آهسته در گوش فرزند تازه به بلوغ رسیده‌اش گفت: پسرم، در دنیا فقط یک گناه هست و آن دزدی‌ست، در زندگی هرگز دزدی نکن. 🔸پسر متعجب و مبهوت به پدر نگاه کرد بدین معنا که او هرگز دست کج نداشته. 🔹پدر به نگاه متعجب فرزند، لبخندی زد و ادامه داد: در زندگی دروغ نگو، چراکه اگر گفتی، صداقت را دزدیده‌ای. 🔸خیانت نکن، که اگر کردی، عشق را دزدیده‌ای. 🔹خشونت نکن، که اگر کردی، محبت را دزدیده‌ای. 🔸ناحق نگو، که اگر گفتی، حق را دزدیده‌ای. 🔹بی‌حیایی نکن، که اگر کردی، شرافت را دزدیده‌ای. 💢 پس در زندگی فقط دزدی نکن. 🆔 @Meshkat_Bayan
🔅 بی محاسبه عشق بورز مردی نزد عارفی رفت و گفت ۳۰ سال روزه گرفته و مشغول عبادت بوده اما هیچ نشانی از نزدیکی به خداوند در خود نمی‌بیند. عارف در پاسخ گفت: اگر صد سال دیگر هم به این کار ادامه دهی، اتفاقی برای تو رخ نخواهد داد چون کارت خالصانه نبود و مردی محاسبه‌گر هستی، در غیر این‌صورت چگونه می‌توانستی لحظات عشق و عبادت را بشمری؟! وقتی معامله در کار باشد، عشق و عبادت ارزشی ندارد و تو را به جایی نمی‌رساند. بی‌دلیل و محاسبه عشق بورز و بی‌ریا عبادت کن تا همه چیز را به دست بیاوری. 🆔 @Meshkat_Bayan
🔅 ✍️ آنچه خود به‌دست آورده‌ای باارزش است 🔹مؤمن متکبری در مجلسی برای تخریب دوست مؤمن خود بین دو نماز گفت: پدرومادر تو نماز نمی‌خوانند ولی پدرومادر من هم نماز می‌خوانند هم قرآن ختم می‌کنند. 🔸مؤمن گفت: برای من بسی لطف خداست که از پدرومادری بی‌نماز، نمازخوان شده‌ام. 🔹ولی برای تو لطفی از خدا در حقت نمی‌بینم که مثل پدرومادرت نماز و قرآن می‌خوانی. 🆔@Meshkat_Bayan
🔅 ✍️ آنچه خود به‌دست آورده‌ای باارزش است 🔹مؤمن متکبری در مجلسی برای تخریب دوست مؤمن خود بین دو نماز گفت: پدرومادر تو نماز نمی‌خوانند ولی پدرومادر من هم نماز می‌خوانند هم قرآن ختم می‌کنند. 🔸مؤمن گفت: برای من بسی لطف خداست که از پدرومادری بی‌نماز، نمازخوان شده‌ام. 🔹ولی برای تو لطفی از خدا در حقت نمی‌بینم که مثل پدرومادرت نماز و قرآن می‌خوانی. 🆔@Meshkat_Bayan
🔅 ✍️ برای انجام کارهایت «ان شاءالله» بگو 🔹‍‌روزی زنی از همسرش پرسيد: فردا چه می‌كنی؟ 🔸مرد گفت: اگر هوا آفتابی باشد به مزرعه می‌روم و اگر بارانی باشد به کوهستان می‌روم و علوفه می‌چينم. 🔹همسرش گفت: بگو ان شاءالله. 🔸مرد گفت: ان شاءالله ندارد. فردا يا هوا آفتابی‌ست يا بارانی! 🔹از قضا فردا در ميان راه به راهزنان رسيد. مرد را گرفتند و كتک زدند و هرچه داشت با خود بردند. 🔸مرد نه به مزرعه رسيد و نه به كوهستان رفت. به خانه برگشت و در زد. 🔹همسرش گفت: كيست؟ 🔸مرد گفت: ان شاءالله كه منم! 💢 همیشه ان شاءالله بگویید، حتی درمورد قطعی‌ترین کارها. 🔰خداوند در قران می‌فرماید: 💠وَلَا تَقُولَنَّ لِشَيْءٍ إِنِّي فَاعِلٌ ذَٰلِكَ غَدًا إِلَّا أَنْ يَشَاءَ اللَّه؛ و هرگز درباره چیزی مگو که من فردا آن را انجام می‌دهم، مگر اینکه [بگویی: اگر] خدا بخواهد. (کهف: ۲۳ و ۲۴) ‍‌‌‎‌‌‍‌‌‎‌‌‍ 🆔 @Meshkat_Bayan
🔅 ✍️ چرخ‌وفلک روزگار 🔹به روزگار گفتند‌: چرا روی چرخ‌وفلک تو بعضیا بالان و بعضیا پایین؟ 🔸لبخند زد و گفت: نگران نباش می‌چرخد! چه برای آنکه می‌خندد، چه برای آنکه می‌گرید. 🆔 @Meshkat_Bayan
🔅 ✍️ رسم رفاقت 🔹پادشاهی در سفر تصمیم گرفت دو بزرگ را امتحان کند! 🔸به یکی که اسبش جلو می‌رفت، گفت: این فلانی چقدر بی‌عرضه است. اسبش دائم عقب می‌ماند. 🔹 شخص دانا گفت: کوهی از علم و دانش بر آن اسب سوار است. حیوان کشش این‌همه عظمت را ندارد. 🔸ساعتی بعد عقب ماند. 🔹به دومی گفت: این فلانی رعایت نمی‌کند. دائم جلو می‌تازد. 🔸خردمند گفت: اسب او از اینکه آدم بزرگی چون او بر پشتش سوار است، سر از پا نمی‌شناسد و می‌خواهد از شوق بال درآورد. 🔹این است رسم رفاقت؛ در غیاب یکدیگر حافظ آبروی هم باشیم. ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ 🆔 @Meshkat_Bayan
🔅 ✍️ اجازه نده دنیا عمرت را بدزدد 🔹حکیم سخنوری همیشه می‌گفت: لحظات عمرتان را به‌نفع دنیایی که به‌ضرر شما، عمرتان را از شما می‌دزدد تمام نکنید، بلکه همیشه با انجام کارهای نیک به دنیا نارو بزنید. 🆔 @Meshkat_Bayan
🔅 ✍️ کودکان مهربان‌ترند 🔹معلم از دانش‌آموزان می‌خواهد که هر کدام در رابطه با وضعیت خود یک انشا بنویسند و قول می‌دهد که به بهترین انشا جایزه بدهد. 🔸همه بچه‌ها، انشای خود را می‌نویسند و معلم بعد از خواندن آن‌ها، از آنجا که همه انشاها را زیبا می‌یابد نمی‌تواند یکی را انتخاب کند، پس تصمیم می‌گیرد به قید قرعه، برنده‌ جایزه (کفش‌) را مشخص کند! 🔹معلم از دانش‌آموزان می‌خواهد اسامی خود را داخل چکمه بگذارند، تا او یک اسم را بیرون بکشد. 🔸همین که می‌خواست اسم را بخواند همه بچه‌ها دست زدند! و معلم با صدای بلند اسم یکی از بچه‌ها را خواند. 🔹معلم وقتی این جریان را برای همسرش توضیح می‌داد، اشک می‌ریخت و می‌گفت: وقتی بقیه اسم‌ها را نگاه کردم، متوجه شدم تمام بچه‌ها فقط اسم همین دختر را که فقیرترین بچه کلاس است، نوشته بودند. 🆔 @Meshkat_Bayan
🔅 ✍️ برکت از مهمونی‌هامون رفته 🔹اون موقع‌ها که ما بچه بودیم، حتی سینک‌ ظرف‌شویی دوتایی نبود. تو مهمونی‌های فامیلی‌مون که ظرف و ظروف زیاد بود، از اون لگن قرمز گنده‌ها میاوردن، توش آب‌وکف درست می‌کردن، یکی می‌نشست زمین کف می‌زد و می‌داد بالا آب‌کشی می‌کردن. 🔸تا یه هفته بعد همیشه انگشتری، ساعتی چیزی جا می‌موند. جدیدترین اخبار مخابره می‌شد. 🔹همون موقع یکی از آقایون داوطلب می‌شد سفره رو پاک کنه. 🔸بچه‌ها هم مشغول ترکوندن یه اتاق بودن و اصلا نمی‌فهمیدن کی این چند ساعت گذشته و دارن کاپشن‌وکلاه تنشون می‌کنن. 🔹الان نهایت ظرفی که برای یه مهمونی کثیف بشه ۵،۶ تا دونه‌ بشقاب و ۲،۳ تا دیسه. هیچ صدای حرف‌زدن و شلوغ‌کردن بچه‌ای نمیاد. یکی چرت می‌زنه. یکی سرش تو گوشیه. 🔸پسرها می‌پیچونن به گردش خودشون برسن. خبر خاصی هم نداریم. یعنی اگه داشته باشیم هم نه کسی حال گفتن داره، نه کسی حال شنیدن. 💢خلاصه که برکت از مهمونی‌هامون رفته... 🆔 @Meshkat_Bayan
🔅 ✍️ صلح به‌خاطر مروت و مهمان‌داری 🔹پادشاهی بود در کرمان که در غایت کرم و مروت بود و عادتش آن بود که هرکس از غربا به شهر او می‌رسیدند، سه روز مهمان او بودند. 🔸وقتی عضدالدوله دیلمی وارد بر کرمان شد او طاقت مقاومت ایشان نداشت. 🔹هر صبح که خورشید طلوع می‌کرد، جنگ می‌کرد و خلقی را می‌کشت و چون شب می‌شد مقداری طعام نزد دشمنان و لشگریان عضدالدوله می‌فرستاد. 🔸عضدالدوله کسی را نزدش فرستاد و گفت: این چه کاری است که می‌کنی، روز ایشان را می‌کشی و شب طعام می‌دهی؟ 🔹پادشاه گفت: جنگ‌کردن اظهار مردی است و نان‌دادن اظهار جوانمردی. ایشان (لشگر عضدالدوله) اگرچه خصم من‌ هستند اما در این ولایت غریبند و چون غریب باشند در ولایت ما مهمان باشند، و جوانمردی نباشد که مهمان را بدون غذا نگه دارند. 🔸عضدالدوله گفت: کسی را که چنین مروت و مهمان‌داری بود ما را با او جنگ‌کردن خطاست. 🔹و با او صلح نمود.   🆔 @Meshkat_Bayan
🔅 ✍️ صلح به‌خاطر مروت و مهمان‌داری 🔹پادشاهی بود در کرمان که در غایت کرم و مروت بود و عادتش آن بود که هرکس از غربا به شهر او می‌رسیدند، سه روز مهمان او بودند. 🔸وقتی عضدالدوله دیلمی وارد بر کرمان شد او طاقت مقاومت ایشان نداشت. 🔹هر صبح که خورشید طلوع می‌کرد، جنگ می‌کرد و خلقی را می‌کشت و چون شب می‌شد مقداری طعام نزد دشمنان و لشگریان عضدالدوله می‌فرستاد. 🔸عضدالدوله کسی را نزدش فرستاد و گفت: این چه کاری است که می‌کنی، روز ایشان را می‌کشی و شب طعام می‌دهی؟ 🔹پادشاه گفت: جنگ‌کردن اظهار مردی است و نان‌دادن اظهار جوانمردی. ایشان (لشگر عضدالدوله) اگرچه خصم من‌ هستند اما در این ولایت غریبند و چون غریب باشند در ولایت ما مهمان باشند، و جوانمردی نباشد که مهمان را بدون غذا نگه دارند. 🔸عضدالدوله گفت: کسی را که چنین مروت و مهمان‌داری بود ما را با او جنگ‌کردن خطاست. 🔹و با او صلح نمود.   🆔 @Meshkat_Bayan
🔅 ✍️ صلح به‌خاطر مروت و مهمان‌داری 🔹پادشاهی بود در کرمان که در غایت کرم و مروت بود و عادتش آن بود که هرکس از غربا به شهر او می‌رسیدند، سه روز مهمان او بودند. 🔸وقتی عضدالدوله دیلمی وارد بر کرمان شد او طاقت مقاومت ایشان نداشت. 🔹هر صبح که خورشید طلوع می‌کرد، جنگ می‌کرد و خلقی را می‌کشت و چون شب می‌شد مقداری طعام نزد دشمنان و لشگریان عضدالدوله می‌فرستاد. 🔸عضدالدوله کسی را نزدش فرستاد و گفت: این چه کاری است که می‌کنی، روز ایشان را می‌کشی و شب طعام می‌دهی؟ 🔹پادشاه گفت: جنگ‌کردن اظهار مردی است و نان‌دادن اظهار جوانمردی. ایشان (لشگر عضدالدوله) اگرچه خصم من‌ هستند اما در این ولایت غریبند و چون غریب باشند در ولایت ما مهمان باشند، و جوانمردی نباشد که مهمان را بدون غذا نگه دارند. 🔸عضدالدوله گفت: کسی را که چنین مروت و مهمان‌داری بود ما را با او جنگ‌کردن خطاست. 🔹و با او صلح نمود.   🆔 @Meshkat_Bayan