• میـڪـده •
- با این شعر حضرت حافظ چشمم بارانی شد، شما هم بخونید: دست از طلب ندارم تا کام من برآید یا تن رسد به
گفتید معنی بیت اول رو بگم :
من دست از جستجو بر نمی دارم تا به مقصد و آرزویم برسم.در این راه یا به معشوق خواهم رسید یا اینکه می میرم و جان از تن بیرون خواهد رفت.دست از آرزوی درک اسرار عالم معنا بر نمی دارم تا عشق در پی این خواسته و آرزو در دل من عاشق شعله کشد و به کام دلم که همان گشوده شدن روزنه ی معرفت است، برسم.در این راه باید از تن و خواسته های این جهانی چشمپوشی کنم و جان، آزاد از قید و بند با جانان در آمیزد.
به طور کلی میخواهد بیان کند که من تمامی عمرم را صرف رسیدن به معشوق و مقصود خویش میکنم و در این راه میمیرم...
هدایت شده از چشماتُ ببند :)
Helali-DeltangHaram-navadiha.ir_.mp3
4.6M
-
سلام. چشم
به حشر هم که برانی مرا ز خویش
هنوزم، از اینکه نام تو بردم به تو بدهکارم...
#دفترچه
-
ماهیِ قرمزم و دلخوشی ام این شده که
عکسِ ماهِ تو بیفتد به تنِ کاشی ها... (:
#دفترچه
-
چه مبارک است این غم که تو در دلم نهادی
به غمت، که هرگز این غم ندهم به هیچ شادی
ز تو دارم این غمِ خوش ، به جهان از این چه خوشتر
تو چه دادیَم که گویم که از آن بهاَم ندادی
چه خیال میتوان بست و کدام خوابِ نوشین
به از این درِ تماشا، که به روی من گشادی
تویی آن که خیزد از وی ، همه خرمی و سبزی
نظر کدام سروی؟ نفس کدام بادی؟
همه بوی آرزویی مگر از گل بهشتی
همه رنگی و نگاری مگر از بهار زادی
ز کدام ره رسیدی، ز کدام در گذشتی
که ندیده دیده رویت به درون دل فتادی
به سر بلندتای سرو، که در شبِ زمینکن
نفس سپیده داند که چه راست ایستادی
#دفترچه
• میـڪـده •
-T#احوالات ترڪ وابستگی "بدندرد" دارد... I وی -
-
دلبستگیست مادر هر ماتمی ڪه هست
میزاید از تعلق ما هر غمی ڪه هست...
I میـڪـده
-