-
زندگی چون برده داری پیر در بازار عمر
داشت یوسف را به مشتی خاک عالم می‌فروخت
زندگی این تاجر طماع ناخن خشک پیر
مرگ را همچون شراب ناب کم‌کم می‌فروخت
من گلی پژمرده بودم در کنار غنچه‌ها
گلفروش ای کاش با آنها مرا هم می‌فروخت...
I فاضل‌نظری
-
• میـڪـده •
- بدو گفتم اگر فرصت شد ای دوست به این ویرانه‌ی ما هم نظر کن خیال وصلت ای دلدار شیرین بر این سیمِ وج
-
ای با تو پیر گشتن؛ از هر شباب خوشتر
ای عطر فصل پاییز؛ از هر بهار خوشتر
ای پیر کوی عشقت؛ از هر جوان، جوانتر
ای سرو قد کمانت؛ از هر چنار برتر
I شاهـد
-
-
هر سوی موج فتنه گرفته ست و زین میان
آسایشی که هست مرا در کنار توست...
I هوشنگ‌ابتهاج
-
-
عزت و آبروی من پیش رقیب دست توست
حیف که پس نمی‌دهی نامه پاره پاره را...
I محمدسهرابی
-
May 11
• میـڪـده •
به رسم ادب!
کم‌کم رخت ماتم به تن کنیم.
*عکس مربوط به محرم سال 98 هیاتمونه...
• میـڪـده •
-
هر کسی از یار چیزی خواست هنگامِ وصال
من به محضِ دیدن او، خاطرش را خواستم...
I محمدسهرابی
-
هدایت شده از 『 اَلحُسِـٰین🇵🇸』
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
نگاه ابی عبدالله پناه دل بیچارست ..!
- حاجی🚶🏻♂
هدایت شده از ‹ مَلال! ›
1401.03.29مجنون الحسین علیه السلام (18).mp3
17.17M
خواهشاً گفتم این
خواسته ی آخر را ؛
بغلش کن ..
بغلش کن ،
بغلش ، نوکر را (:
-
روز قیامت هر کسی در دست گیرد نامه‌ای
من نیز حاضر می‌شوم تصویرِ جانان در بغل
I قدسی‌مشهدی
-
Javad Moghadam - Karbala Khooname (320).mp3
10.09M
-T#نـوا
رفت رخسار دوست از چشمم
خانه خیس جای ماندن نیست...
I محمدسهرابی
-