-
من خود دلم از مهر تو لرزید وگرنه
تیرم به خطا میرود اما به هدر نه
دلخون شده ی وصلم و لب های تو سرخ است
سرخ است ولی سرخ تر از خون جگر نه
با هر که توانسته کنار آمده دنیا
با اهل هنر؟ آری با اهل نظر؟ نه
بدخلقم و بدعهد زبانبازم و مغرور
پشت سر من حرف زیاد است مگرنه؟
یک بار به من قرعه ی عاشق شدن افتاد
یک بار دگر بار دگر بار دگر نه!
#دفترچه
• میـڪـده •
- من خود دلم از مهر تو لرزید وگرنه تیرم به خطا میرود اما به هدر نه دلخون شده ی وصلم و لب های تو سرخ
نصفه شبی این شعرا چیه میفرستید اخه...🚶🏻♂
-
ما را کبوترانه وفادار کرده است
آزاد کرده است و گرفتار کرده است
بامت بلند باد که دلتنگیات مرا
از هرچه هست غیر تو بیزار کرده است
خوشبخت آن دلی که گناهِ نکرده را
در پیشگاه لطف تو اقرار کرده است
تنها گناه ما طمع بخشش تو بود
ما را کرامت تو گنه کار کرده است
#دفترچه
-
تو همانی که دلم لک زده لبخندش را
او که هرگز نتوان یافت همانندش را
منم آن عاشق دلخون که فقط خرج تو کرد
غزل و عاطفه و روح هنرمندش را
از رقیبان کمین کرده عقب میماند
هر که تبلیغ کند خوبی دلبندش را
مثل آن خواب بعید است ببیند دیگر
هر که تعریف کند خواب خوشایندش را
مادرم بعد تو هی حال مرا میپرسد
مادرم تاب ندارد غم فرزندش را
عشق با اینکه مرا تجزیه کرده است به تو
به تو اصرار نکرده است فرایندش را
قلب من موقع اهدا به تو ایراد نداشت
مشکل از توست اگر پس زده پیوندش را
#دفترچه
-
زندگی چون برده داری پیر در بازار عمر
داشت یوسف را به مشتی خاک عالم میفروخت
زندگی این تاجر طماع ناخن خشک پیر
مرگ را همچون شراب ناب کمکم میفروخت
من گلی پژمرده بودم در کنار غنچهها
گلفروش ای کاش با آنها مرا هم میفروخت...
I فاضلنظری
-
• میـڪـده •
- بدو گفتم اگر فرصت شد ای دوست به این ویرانهی ما هم نظر کن خیال وصلت ای دلدار شیرین بر این سیمِ وج
-
ای با تو پیر گشتن؛ از هر شباب خوشتر
ای عطر فصل پاییز؛ از هر بهار خوشتر
ای پیر کوی عشقت؛ از هر جوان، جوانتر
ای سرو قد کمانت؛ از هر چنار برتر
I شاهـد
-
-
هر سوی موج فتنه گرفته ست و زین میان
آسایشی که هست مرا در کنار توست...
I هوشنگابتهاج
-
-
عزت و آبروی من پیش رقیب دست توست
حیف که پس نمیدهی نامه پاره پاره را...
I محمدسهرابی
-
May 11