-
سینه از آتش دل در غم جانانه بسوخت
آتشی بود در این خانه که کاشانه بسوخت
تنم از واسطه دوری دلبر بگداخت
جانم از آتش مهر رخ جانانه بسوخت
سوز دل بین که ز بس آتش اشکم دل شمع
دوش بر من ز سر مهر چو پروانه بسوخت
آشنایی نه غریب است که دلسوز من است
چون من از خویش برفتم دل بیگانه بسوخت
خرقه زهد مرا آب خرابات ببرد
خانه عقل مرا آتش میخانه بسوخت
چون پیاله دلم از توبه که کردم بشکست
همچو لاله جگرم بی می و خمخانه بسوخت
ماجرا کم کن و بازآ که مرا مردم چشم
خرقه از سر به درآورد و به شکرانه بسوخت
ترک افسانه بگو حافظ و می نوش دمی
که نخفتیم شب و شمع به افسانه
#دفترچه
*حتما 🌸
-
ای دل اگر دلی دل از آن یار درمدزد
وی سر اگر سری؛ مکن این سجده سرسری
#دفترچه
-
من ماندهام مهجور از او، دیوانه و رنجور از او
گویی که نیشی دور از او در استخوانم میرود
#دفترچه
-
میچکد بر دفترم،با واژه، اشکی جایِ شعر
میتپد در سینهام یک تودهیِ غم، جایِ دل
#دفترچه
-
مرا انداخت پشت گوش پشت پیچ موهایش
مگر عاشق کشان دارند از این تبعید بالاتر؟
#دفترچه
-
دل و جانم به تو مشغول و نظر بر چپ و راست
تا ندانند حریفان که تو منظور منی
#دفترچه
-
حالِ من حالِ اسیریست که هنگامِ فرار
یادش افتاد کسی منتظرش نیست، نرفت
#دفترچه
-
دررفتن جان ازبدن گویندهرنوعی سخن
من خودبه چشم خویشتن دیدم که جانم می رود
#دفترچه
• میـڪـده •
- عاشق منم که یار ز حالم نظر نکرد ای خواجه درد هست ولیکن طبیب نیست #دفترچه
-
عاشق که شد که یار به حالش نظر نکرد
ای خواجه درد نیست ولیکن طبیب هست
#دفترچه
• میـڪـده •
- حال و هواتون توی سالی که گذشت رو در قالب یه شعر بگید برام : http://payamenashenas.ir/Majnun
خب خودمم میگم،
شعر نمیگم ولی یه نکته ای میگم
بچهها بدونید؛
آدمی که رفتنیه میره
و آدمی که موندنیه میمونه...
خدا خودش تو سرنوشت آدما همه چیو نوشته، شما تلاشتون رو و وظیفهتون رو باید بکنیدا
ولی الکی حرص نخورید و ناراحت نباشید برای چیزی بسپرید به خدا و برای چیزی که گفته تلاش کنید
ولی فکر نکنید چیزی دست شماست به تنهایی و همهی کارهی عالمید :)))
• میـڪـده •
- حق ترین!
نمیتونم از این راحت بگذرم...
میدونید چیه؟
بدون شیله پیله بگم،
تنها کسی که همیشه و هروقت هرگندی میزدم مطمئن بودم با تموم بدی من
بازم خودش آغوش برام باز میکنه
امام حسین ع بود...
به خودش قسم که هیچ وقت نشد چیزی ازش بخوام و بهم نده💔🚶🏻♂