eitaa logo
مزاح الدین
929 دنبال‌کننده
569 عکس
88 ویدیو
10 فایل
مزاح‌الدین، قهقهة‌ابن‌نیشباز، قهرمانی بود که با خنده اسلام را گسترش داد. 😄💪 چطوری؟! دنبالمان کنید... 😎 🔹🔸 📌ارتباط با ادمین: @admin_mezahoddin
مشاهده در ایتا
دانلود
به کسی که منکر یکی از اصول یا ضروریات دین است، چه می‌گویند و حکمش چیست؟ الف) می‌گویند «خاک بر سرت» و حکمش ده سال حبس است. البته مدتش که تمام شد، منکر شوید و بزنید زیرش تا دوباره از اول برود. ب) هیچ‌چی به او نمی‌گویند تا خودش خجالت بکشد و حکمش این است که برود خانه‌ی جوجه‌تیغی‌ها عیددیدنی و با همه‌شان روبوسی کند. ج) به او کافر می‌گویند و حکم نجس را دارد. 🔸محمدحسین علیان🔸 مزاح‌الدین | @mezahoddin
جانوران آینه‌ی عبرت عنکبوت موذی را له كنيد عنکبوت یا «العنکبوت» که ٢ بار در قرآن از آن یاد شده‌است و سوره‌ای هم به نامش وجود دارد، حشره‌ای با خانه‌های سست و چسبنده است. مراقب باشید که گونه‌ی سمی آن نیش‌تان نزند؛ زیرا ممکن است مرد عنکبوتی شوید و با انگشت چسبنا‌کتان دیگر نتوانید به سیب‌زمینی‌های قیمه قبل از غذا ناخنک بزنید. گونه‌ی خطرناک و سمی آن باعث مرگ انسان می‌شود. محققان معتقدند که این گونه از عنکبوتیان در اراضی اشغالی در فلسطین زندگی می‌کنند. دانشمندان حشره‌شناسی این گونه‌ی نادر را صهیونیزم جهانی نامیده‌اند و پیش‌بینی کرده‌اند که به خاطر سُستی خانه‌شان طی کمتر از ٢۵ سال آینده منقرض می‌شوند، لو کانو یعلمون! خانه عنکبوتیان بسیار سست‌بنیان است. البته به غیر از خانه، خانواده آنها هم سست‌بنیان است و از عجایب عنکبوت‌ها این است که وقتی ازدواج می‌كنند و روی یک تار می‌روند عنکبوت ماده با یک حرکت فیلیپینی به شوهر بدبخت حمله‌ور شده و آن را یک لقمه چپش می‌کند. عنکبوت به خاطر سستی خانه‌اش در قرآن مثال شده است: «مَثَلُ الَّذينَ اتَّخَذوُا مِنْ دوُنِ اللّهِ اَوْلِياءَ كَمَثَلِ الْعَنْكَبُوتِ اتَّخَذَتْ بَيْتا وَ اِنَّ اَوْهَنَ الْبُيُوتِ لَبَيْتُ الْعَنْكَبُوتِ لَوْ كانُوا يَعْلَمُونَ» كسانى كه غير از خدا را اوليا خود برگزيدند، همچون عنكبوت‌اند كه خانه‌اى براى خود انتخاب كرده و سست‌ترين خانه‌ها، خانه عنكبوت است، اگر مى‌دانستند. (۱) ۱) عنكبوت- ۴۲ 🔸احسان ملایی🔸 مزاح‌الدین | @mezahoddin
چرا لکه‌ی قرمزرنگی که معلوم نیست خون است یا نه، پاک است؟ ‌الف) چون قرمز سالاره ‌ب) چون لکه‌ی قرمز است؛ لکه‌ی ننگ که نیست. ‌ج) چون تا زمانی که یقین به نجس‌بودن چیزی نکرده‌ایم، پاک است. 🔸محمدحسین علیان🔸 مزاح‌الدین | @mezahoddin
هدایت شده از وطنز
صلی‌الله علیک یا رحمة‌للعالمین، فرا رسیدن عید مبعث مبارک حق خواست تا کامل شود اینگونه دینش روشن شود عالم از اسلام مبینش حق خواست تا جاری کند در جان عالم این بهترین دین را به بانگِ بهترینش تا رحمتش را گُستَرَد بر اهل عالم پیغامبر شد رحمةٌ للعالمینش داده خدای لَم یَزَل در قصه‌ی عشق بار امانت را به دستانِ امینش ساقی میِ باقی فرستاد و محمد(ص) لبریز شد از لطفِ حق جامِ یقینش می‌خواند حق از آیه‌های روشنایی پیوسته در گوشِ نگار نازنینش آمد محمد(ص) از حرا و در ره عشق شد یاورش مردانه، یار بی‌قرینش یاری که با جان پایِ قول یاری‌اش ماند دین خدا شد از فداکاری رهینش به به از این دینی که راه رستگاری‌ست دینی که حیدر شد امیرالمؤمنینش البته خواهد ماند دینِ حق به عالم وقتی علی(ع) باشد امام راستینش حق حفظ خواهد کرد این دین مبین را دشمن اگر باشد به هر آن در کمینش وقتی بنایِ حفظ باشد حیِ دادار حفظش نماید در دل حصن حصینش دینی که اکنون با ندای نای ایران در عرصه‌ی تاریخ می‌پیچد طنینش هر نقشه‌ی تزویر گردد نقشِ بر آب وقتی که می‌خواهد خداوند اینچنینش با جانم این دین هدی را دوست دارم پیغمبر حق، مصطفی(ع) را دوست دارم ✍ احمد رفیعی وردنجانی 🔻وطنز | بهترین شعرهای طنز 🔻 🆔بله: ble.ir/vatanz 🇮🇷 🆔ایتا: eitaa.com/vatanz_ir 🇮🇷 🆔تلگرام: t.me/vatanz_ir 🇮🇷
حکایات مزاح‌الدین به‌شرط کوتاه‌تر نبودن گویند روزی شیخ مزاح‌الدین را دیدند که در رکوع و سجود نماز به جای «سبحان الله» به ذکر «لااله الا الله» بسنده می‌کند. مریدان را این تَغَیُر در اذکار سخت گران آمد. بدو هجوم آورده، گفتند: «چه کردی با خود که نماز جملگی ما به امامت تو باطل گشت!» مزاح‌الدین گفت: «حیف که این عمامه دست مرا بسته‌است و الا تأدیبتان کردمی.» مریدی گفت: «عمامه سرت را بسته نه دستت را.» مزاح‌الدین گفت: «پس هیچ‌چی! تو تأدیب‌بشو نیستی. فقط بدانید و آگاه باشید که خیلی بی‌سوادید!» مرید گفت: «چرا؟!» مزاح‌الدین گفت: «با تو نبودم؛ با بقیه‌ام. به فتوای علمای اعلام و مراجع کرام، می‌توان ذکری غیر از اذکار مشهور، در سجده و رکوع گفت؛ مشروط به اینکه کوتاه‌تر از ذکر اصلی نباشد! حال شمایان که خُرده بر بزرگان می‌گیرید، بگویید دعای جوشن کبیر چند نقطه دارد؟!» بقیه مریدان چون این شنیدند سر به سجده نهاده، تا صبح استغفار پیشه کردند. و آن مرید مذکور هنوز می‌اندیشید که عمامه سر را می‌بندد یا دست را... . 🔸ابراهیم کاظمی مقدم🔸 مزاح‌الدین | @mezahoddin
خون دهان اگر با .... مخلوط شود؛ طوری‌که .... ، آب دهان پاک است. الف) نمک و زردچوبه - طعم میرزاقاسمی بگیرد ب) با خون داخل دماغ - منجر به مرگ مغزی شود ج) با آب دهان - خون از بین برود 🔸محمدحسین علیان🔸 مزاح‌الدین | @mezahoddin
حیوانی به نام دروغ حیات نحس زادگاه اصلی این حیوان موذی در اعماقِ منطقه‌ی پستِ جهنم‌درّه است؛ اما به‌علت زاد ولد بسیاری که دارد، تقریبا می‌توان گفت در سراسر دنیا زندگی می‌کند و همه‌جا را این گونه‌ی جانوری فراگرفته است. این جانور جزو گونه‌ی جانوران وحشی محسوب می‌شود؛ ولی به‌‌دلیل ظاهرِ به‌ظاهر آرام و فریبنده‌ی او، اغلب افراد او را با حیوانِ خانگی اشتباه گرفته و به خانه‌شان می‌برند. غذای غالب این جاندار، مال و جان و مغز آدمی ا‌ست. این حیوان با ظاهر آرام خود به‌آرامی توی مخ افراد خانواده نفوذ کرده، اثرش از طریق زبان فرد پخش می‌شود. بیشترین صدمه را افرادی می‌خورند که دچار اثرات پخش‌‌شده از زبان افراد دیگر می‌شوند‌ و اینجاست که دروغ به غذای اصلی‌اش، یعنی مال و جان و گاهی آبروی مردم دست پیدا کرده، کار را تمام می‌کند. 🔸ام‌الهدی سجادی🔸 مزاح‌الدین | @mezahoddin
دروغ مصلحتی عمری به دروغ، مصلحت می‌گفتیم ما خواب نبودیم ولیکن خفتیم در ماله‌کشی سخت مهـارت داریم استاد تمامِ حرف‌های مفتیم 🔸سید باقر موسوی🔸 مزاح‌الدین | @mezahoddin
اگر مردار تبدیل به خاک شود، چه می‌شود؟ ‌الف) هر چه خاک آن مردار بود بقای عمر شما می‌شود. ‌ب) دیگر هر موقع بخورید زمین، به جای اینکه خاکی بشوید مرداری می‌شوید. ‌ج) عمل استحاله صورت گرفته و پاک می‌شود. 🔸محمدحسین علیان🔸 مزاح‌الدین | @mezahoddin
وقتی در گرفتاری‌هایمان هم سراغ دعا نمی‌رویم دعا یا چی؟! از دیروز تا حالا که خواب دیده بود پای پسرش پیچ می‌خورد و با مغز به خورد زمین می‌رود، یک لحظه آرام‌وقرار نداشت. تمامی فالگیران محل، اعم از فالگیران انواع قهوه و چای، شمع، نخود، به اضافه‌ی طالع‌بینان و کف‌بینان و رمالان و کیمیاگران و جن‌گیران را به ستوه آورده بود. می‌خواست راهی پیدا کند تا بتواند جلوی حادثه‌ای احتمالی که در آینده‌ای نه‌چندان دور اتفاق خواهد افتاد را بگیرد. فقط مانده بود فال حافظ. با کمی جستجو یک فروشنده‌ی فالِ حافظ‌ گیر آورد. فال را با اشتیاق فراوان باز کرد و خواند: «خجالت نمی‌کشی؟! الان انتظار داری برات شعر هم بگم؟! آخه دعا کردن به تو یاد ندادن؟ به‌جا این کارا برو از خدا بخواه تا مشکلت رو برطرف کنه.» با خواندن این فال چراغی در قلبش روشن شد؛ اما چون شب بود خاموشش کرد تا بقیه‌ی اعضای بدنش آسوده بخوابند. به سراغ دعا کردن رفت و از ایزد منان طلب کرد تا بر فرزندش رحم کند و بلا را از او دفع کند. اینگونه بود که به مراد خود رسید. 🔸پیمان غفاری🔸 مزاح‌الدین | @mezahoddin
آن اجزای مردار که روح ندارد، مثل مو و ناخن، .... . الف) به روح هم اعتقاد ندارد. ب) نمی‌توان به آن گفت: «ارواح عمه‌ت!» ج) پاک است. 🔸محمدحسین علیان🔸 مزاح‌الدین | @mezahoddin
سبک زندگی اسلامی ۲۰۲۳ دله‌دزدی نوین! + پسره‌ی الدنگ... نگاه کن تا لنگ ظهر خوابیده، پا شو ببین این تاکسی اینترنتی که دیروز برام گرفتی پنج تومن، چرا الان زده هفت تومن! - کاری نداره که مامان جان! مبدا رو دو-سه کوچه اون طرف‌تر بزن، مقصد رو هم دو-سه کوچه این طرف‌تر؛ بعد هم به راننده زنگ می‌زنی و می‌گی اینجا سوار می‌شی و اونجا پیاده! + قربون پسر زرنگ و خوشگلم برم من! من می‌رم تا راحت بخوابی. + هنوز که خوابیدی تو! من هم‌قد تو بودم سه تا خونواده رو نون می‌دادم! - بابایی وقت شهریه دانشگاهم رسیده، کی ازت بگیرم! + ولش کن! بخواب؛ فقط اول بیا این جریمه رو اینترنتی پرداخت کن، اون چیزی هم که چسبونده بودی رو پلاک افتاده، دوباره بزن می‌خوام برم یه لقمه نون حلال در بیارم! پا شو قربون پسر زرنگم برم! + داداشی این نرم‌افزاره پولیه، چی‌کارش کنم؟ - واستا بیدار شدم برات نسخه هک‌شده‌ش رو دانلود می‌کنم. + وای داداش تو چقدر زرنگی! من اگه تو رو نداشتم چی‌کار می‌کردم؟! 🔸ابراهیم کاظمی مقدم🔸 مزاح‌الدین | @mezahoddin
حیوانی که خون جهنده دارد، خونش .... ‌الف) +O است. ‌ب) همچین می‌پاشد که هندوانه شیرازی موقع ترکیدن این‌جوری نمی‌پاشد. ‌ج) نجس است. 🔸محمدحسین علیان🔸 مزاح‌‌الدین | @mezahoddin
سبک زندگی اسلامی ۲۰۲۳ جذب حداکثری در جشن‌های شعبانیه باتوجه به نزدیک‌بودن اعیاد شعبانیه و ایام سرور و شادی، نظر شما رو جلب می‌کنیم به برخی راهکارهای ایجاد نشاط در جامعه. ۱. استفاده از موسیقی‌هایی که اشعاری با مضامین عالیه و ایده‌آلیه دارند. مثل: «حالا یارُم بیا...دِلدارُم بیا!» که البته همان‌طور که می‌دانید، منظور از یار و دلدار در اینجا یار و دلدار معنوی است! ۲. تشکیل مراسم و جذب حداکثری در حاشیه‌ی جشن‌های شعبانیه. مثل مراسم رقصِ دستمالِ کُردی به‌همراه موسیقی‌های ذکرشده در بالا. پُر واضح است که فریادهای «حالا! حالا!» و «آآه! بیا وسط...» با همان معانی بالا از ملزومات مراسم است. ۳. پخش خوراکی و ارائه خدمات صلواتی و نذری. مثل: دعوت از گروه ارکستر مذکور و پذیرایی از حضار. نکته: پخش نوآورانه‌ی چیپس و ماست موسیر که در کنار آب‌شنگولی خیلی هم می‌چسبد، اصلا توصیه نمی‌شود چون امنیت ساقی محل به خطر می‌افتد! 🔥استفاده از عمل حرام برای جذب به هیأت و مسجد جایز نیست! 🔸ابراهیم کاظمی مقدم🔸 مزاح‌الدین | @mezahoddin
آب باران چه خصوصیاتی دارد؟ الف) خیابان‌ها را خلوت می‌کند. ب) بهانه‌ای است برای نرفتن به سر کار. ج) به‌شرط نبودن عین نجاست، با یک‌بار باریدن پاک می‌کند و نیازی به فشار دادن فرش و لباس هم نیست. 🔸محمدحسین علیان🔸 مزاح‌الدین | @mezahoddin
حداقل توی زندان می‌تونم نماز بخونم قبله‌ی دربار باغبان چند ساعت بود که داشت به گل‌های کاخِ شاه می‌رسید. داشت نمازش قضا می‌شد، ولی قبله را نمی‌دانست. چون کسی را پیدا نمی‌کند تا قبله را بپرسد، می‌رود به سمت ساختمان کاخ و از نگهبان کاخ می‌پرسد که قبله کجاست. نگهبان دفتری که داشت را وارسی می‌کند و می‌گوید: «همچین قسمتی را نداریم آقا.» هنوز نگهبان سرش را بلند نکرده که باغبان می‌رود تو و به اولین نفری که می‌بیند می‌گوید: «آقا ببخشید. قبله از کدوم طرفه.» او می‌گوید: «نمی‌دونم. فکر نکنم این طرفا باشه. چون این طرفا رو بلدم. همچین خیابونی نداریم. فکر کنم طرفای پایین شهر باشه. من بلد نیستم. از مستخدم داخل کاخ بپرس.» از مستخدم که می‌پرسد می‌گوید: «اگر سوالی دارید از منشی کاخ بپرسید.» و به همین ترتیب او را به امور دربار، معاونت اداری و فرهنگی و خارجی و کلی بخش دیگر پاس می‌دهند. او که دید نمازش دارد قضا می‌شود، می‌رود بالای راه‌پله و بلند داد می‌زند: «آقایون، خانوما، من خیر سرم می‌خوام نماز بخونم. یه مسلمون نیست به‌م بگه قبله کدوم وره؟» صدای سروصدا که بلند می‌شود مامورین گارد ویژه سلطنتی می‌آیند دستگیرش کنند که یک‌دفعه شاه وارد می‌شود. از دست مامورین فرار کرده و خودش را به‌زور به شاه می‌رساند و با گریه و ناله می‌گوید: «اعلی‌حضرت، اینا می‌خوان منو ببرن زندان فقط به این خاطر که پرسیدم قبله از کدوم وره. آخه مگه این جرمه؟» شاه کله‌ای خاراند و گفت: قبله؟ - قبله دیگه! شما اصلا نماز می‌خونید؟ - نماز؟ - نماز دیگه! اصلا شما حاجات‌تون رو از کی می‌گیرید؟ - خب معلومه! آمریکا! - وقتی زیاد احساس گناه م
کافر با انجام چه کاری پاک می‌شود؟ ‌الف) باید روزی سه وعده بعد از غذا، اسیدنیتریک و دَواگُلی و روغنِ پشم‌شیشه را مخلوط کرده، قرقره کند تا پاک شود. ‌ب) باید کف پای چهل مادرزن را قلقلک بدهد، با چهل باجناق برود کوه‌نوردی و چهل‌بار فنرهایی که از زیر مبل برادرزنش بیرون زده را بکند تو. ‌ج) شهادتین را بگوید، مسلمان و پاک می‌شود. 🔸محمدحسین علیان🔸 مزاح‌الدین | @mezahoddin
هدایت شده از وطنز
شب میلاد حضرت ارباب، امام حسین علیه‌السلام، مبارک‌باد عالم از دیدن روی تو به اعجاب آمد ملک از شوق نگاه تو چه بی‌تاب آمد حضرت فاطمه(س) بوسید تو را و فرمود: مژده ای هیئتیان، حضرت ارباب آمد ✍ طاهره ابراهیم‌نژاد آکردی 🔻وطنز | بهترین شعرهای طنز 🔻 🆔بله: ble.ir/vatanz 🇮🇷 🆔ایتا: eitaa.com/vatanz_ir 🇮🇷 🆔تلگرام: t.me/vatanz_ir 🇮🇷
چرا امام سجاد (ع) قیام نکردند؟ شغلشان جنگیدن بود در زمان حکومت خلفا، افرادی بودند به‌اسم جنگجو. یعنی طرف شغلش این بود که برود و بجنگد. آن هم نه مثل سپاه و ارتشِ ما که در جنگ و صلح کار دارند و حقوق می‌گیرند. یک چیزی توی مایه‌های شخصیت «بربر» در کلش آف کلنز که فقط موقع جنگ درآمد دارد. شما تصور کنید طرف دارد با رفیقش درددل می‌کند و می‌گوید: + این ماه اصلا جنگ به‌مون نخورده! یه ماهه جلو زن‌وبچه شرمنده‌م! این بانک هم لامصب اختراع نمی‌شه یه وام ازش بگیریم. - نگران نباش داداش! این ماه رجبیه کار کساده! ایشالا اول شعبان خودم یه جنگ راه می‌ندازم، تو رو هم می‌ذارم فرمانده جناح راست. + ای‌ول حاجی! لایک داری به قرآن! یا مثلا طرف صبح بی‌کار از خانه می‌زده بیرون و شب می‌آمده خانه و می‌گفته: «جنگجو شده‌م ننه! ایشالا جنگجویی قسمت همه!» اینها البته دنبال دعوا و این خاله‌زنک‌بازی‌ها هم نبودند! فقط جنگ‌های چندصدنفره می‌رفتند و کمتر از حمله‌ی مغول را سوسول‌بازی می‌دانستند! در همین راستا هم همواره گوش به شیپور رئیس قبیله بودند تا یک جنگ قبیله‌ایی، چیزی راه بیندازد. رئیس قبیله هم که انگار دارد کِلش آف کلنز بازی می‌کند، همواره دنبال جناحی بود که منابع بیشتری بدهد. مثلا صبح بیدار می‌شد و می‌شِنید که کاپِ کِلن بنی‌هاشم بالا رفته، همان‌جا درخواست جوین می‌داد! شب کِلن بروبچ بنی‌امیه می‌گفته: «رِک همه اعضا را با دِراگ الکتریکی لِوِل مَکس پر می‌شود و درب کلنشان هم باز است!» یکهو همه رؤسا لفت می‌دادند و می‌رفتند آن‌ طرف! البته یک تفاوتی با بربرها داشتند و آن این بود جانشان را از مخزن اکسیر دهکده در نیاورده بودند که هی بجنگند و بمیرند و نگران جانشان نباشند! لذا خیلی از رؤسای لِوِل‌بالا و کولیدرهای کلن علنا چراغِ وارشان را تا وقتی که همه‌ی هیروهایشان مکس نشود روشن نمی‌کردند! بعد در یک چنین شرایط قَروقاطی طرف به امام سجاد (ع) پیشنهاد می‌کند که شما قیام کنید؛ ایشالا آن رئیس قبیله‌هایی که به پدر شما نامه و درخواست جُوین دادند و چراغ وارشان هم روشن بود و بیعت هم کردند ولی یاری‌شان نکردند و علاوه بر لفت‌دادن به کلن حریف پیوستند، شما را یاری خواهند کرد! 🔸ابراهیم کاظمی مقدم🔸 مزاح‌الدین | @mezahoddin
زمین فقط پاک‌کننده‌ی کف .... است؛ به‌شرط اینکه .... . الف) کف صابون - حباب درست کند ب) مرتب - شُل نباشد و به «دوباره! دوباره!» برسد ج) پا و کفش - زمین پاک، خشک و از خاک و شن و سنگ باشد 🔸محمدحسین علیان🔸 مزاح‌الدین | @mezahoddin
الگوگیری از عبادات امام زین‌العابدین (ع) نماز اونه یا این؟ در برخی از کتب درمورد نماز و عبادت امام سجاد (ع)؛ که بر اثر کثرت در انجام آن به زین‌العابدین معروف شده‌اند، روایاتی آمده‌است که به چند مورد آن اشاره می‌کنیم: ۱_ ایشان هنگامی که وارد نماز می‌شدند حالتشان همچون بنده‌ی ذلیل در حضور زمامدار جلیل بود و مانند شخصی که با دنیا وداع کند نماز می‌خواندند، اما به نماز واردشدنِ برخی، بیشتر شبیه بازیگران وِسترن است که برای تأخیر در آخرت خود درحال دوئل هستند. ٢_ حالت ایشان در هنگام نماز همانند درختی که هیچ حرکتی ندارد، بود، اما حالت برخی هنگامی که در نماز هستند به ششکلی است که انگار تمام شپش‌های عالم در بدنشان میزگرد گرفته‌اند و آن‌چنان بدن خود را می‌خارانند - تأکید می‌کنم آنقدر بدن خود را می‌خارانند - تا خارش‌دانشان به‌کلی تخلیه شود. ٣_ و در آخر هنگامی که ایشان سجده می‎‌رفتند، سر از سجده برنمی‌داشتند تا اینکه قطرات عرق از صورتشان روان می‌شد، اما وقتی سجده رفتن برخی‌ها را نگاه می‌کنیم به یاد آقای حنایی و گل‌باقالی در برنامه‌ی «خونه‌ی مادربزرگه» می‌افتیم. 🔸یاسر قاسمیان🔸 مزاح‌الدین | @mezahoddin
توجیه‌المسائل طبق فتوای رهبری کسی که ماشین داره نمی‌تونه از ماشین دولتی استفاده کنه... ولی من که ماشین ندارم! دوتا هست که به نام بچه‌ها زدم تا خودم و خانوم بتونیم تو قرعه‌کشی ایران‌خودرو ثبت‌نام کنیم! 🔸ابراهیم کاظمی مقدم🔸 مزاح‌الدین | @mezahoddin
موضوع انشا: می‌خواهید در آینده چه‌کاره شوید؟ می‌تونی ته‌دیگ ماکارونی‌ت رو ببخشی؟! من می‌خواهم در آینده عارف بزرگی بشوم؛ از همان‌ها که همه برای رفع مشکلات خانوادگی، مالی، عقیدتی، سیاسی، خاورمیانه و... پیش‌شان می‌روند. البته وقتی این را به پدرم گفتم، زد توی سرم و گفت: «اون از دیروز که جارو دست مامانت دیدی و می‌خواستی رُفته‌گر شهرداری بشی، این هم از امروز... برو دنبال یه کار نون‌وآب‌دار مثل پزشکی و خلبانی!» پدر نمی‌داند این شغل درآمدش بیشتر است! از مامانم هم که پرسیدم، گفت: «می‌تونی هم عارف بشی هم آشپز یا خیاط یا هر شغل دیگه‌ای!» من هم اولش فکر کردم مادرم همان‌طور که از بازی کلش آف کلنز سر درنمی‌آورد و زمانی که دارم سرباز می‌سازم می‌گوید: «حمله کن! بکشش!» دارد مسخره می‌کند و الکی می‌گوید و اصلا عارف باید در یک کوه و بیابانی جایی باشد که فقط هی عبادت کند و باز عبادت کند و همین‌طور که عبادت می‌کند باز عبادت کند تا جانش در بیاید و عارف شود. اما دیشب حاج آقا در مسجد گفت: «عارف یعنی کسی که خدا را شناخته، حرف او را گوش می‌کند و مخلوقاتش را دوست دارد و به‌شان کمک می‌کند. نه این‌که ازشان دور بشود؛ مثلا شیخ رجبعلی خیاط و مرشد چلویی که مثل بقیه مردم کارشان را می‌کردند، ولی با این تفاوت که نیت کارشان رضای خدا بود و این‌طوری بیشتر کارِ مردم را راه می‌انداختند!» من هم دیشب تصمیم گرفتم تا هفته‌ی دیگر عارف بشوم و بعدش درسم را بخوانم که همان رفته‌گر شهرداری بشوم، اما دیدم هیچ کاری سخت‌تر از عارف‌شدن نیست! مثلا شما حاضرید سهم خودتان از ته‌دیگ ماکارونی را به داداشتان بدهید؟ ولی من دادم! از الآن گفته باشم که آینده‌ی عرفان در دستان من است! 🔸ابراهیم کاظمی مقدم🔸 مزاح‌الدین | @mezahoddin
وقتی نمازم را با توجه می‌خوانم توجه بفرمایید سخنران مسجد قبل از نماز درباره توجه در نماز صحبت کرد. وقت نماز شد. مکبر تکبیر می‌گوید و نمازگزاران به امام جماعت اقتدا می‌کنند. من نیز متأثر از حرف‌های واعظ به نماز می‌ایستم. امام جماعت در حال خواندن سوره‌ی حمد است. نفر روبرویی‌ام پیراهنش به شلوارش می‌آید. سرِ آستینش نخ‌نما شده است. یاد پیراهن پسرم افتادم؛ باید برایش لباس نو بخرم. با مدل موهایش حال نکردم. دور سرش را باید کوتاهتر می‌کرد. فرق سرش بزرگ بود. به رکوع که رفتیم دیدم جوراب‌های نفر سمت راستم آبی رنگ است. یادم افتاد که امروز بازی استقلال است. به ساعتم نگاه کردم؛ بازی شروع شده است. به سجده رفتیم. دوتا مورچه در حال حمل کردن دانه‌ای بودند. یکی از آنها شاخک‌های بلندتری داشت و دیگری پای سومش از پای ششم‌اش یک هزارم میلی‌متر بزرگتر بود. خواستم با دقت بیشتری به بررسی آنها بپردازم که ناگهان مکبر گفت: السلام علیکم و رحمت‌الله و برکاته 🔸پیمان غفاری🔸 مزاح‌الدین | @mezahoddin
احکام‌الشیطون چگونه یک غیبت صحیح به‌جا بیاوریم؟ - در غیبت گذراندن نیت از دل لازم نیست. همین که قصد کند طرف را پیش بقیه خراب نماید غیبتش قبول است. - باید شخص غیبت‌شونده اطراف شما نباشد. چون علاوه بر ضایع‌شدن، غیبت به دعوا تبدیل می‌شود و امتیازش را از دست می‌دهید. - از گفتن مطالبی که غیبت‌شونده مشکلی با آنها ندارد پرهیز شود. این‌جور غیبت‌ها نمره ندارند. - بنا بر احتیاط یک کاسه لجن دم دست‌تان باشد که بکشید به هیکل یارو. - ثواب شما و شنونده غیبت برابر است. اگر بلد نیستید درست غیبت کنید لااقل مثل آدم به غیبت گوش بدهید. - نمره توجیه غیبت از خود غیبت بیشتر است. عباراتی مثل «توی روش هم می‌گم» و «غیبتش نباشه» هم خز شده. خلاقیت به‌خرج بدهید. مرسی اه. - نمرات رو می‌زنم دیوار اتاقم در اسفل‌السافلین. تشریف آوردید به‌صرف زقوم در خدمتیم. 🔸محمد کوره‌پز🔸 مزاح‌الدین | @mezahoddin