eitaa logo
🍃ما نهج البلاغه میخوانیم🍃
54 دنبال‌کننده
122 عکس
11 ویدیو
1 فایل
طرح با "علی" تا "مهدی" 💚 برای شادی قلب "مادرمان فاطمه"، کلام "پدرمان علی" را از اینههههههمه غربت در بیاریم... مدیریت کانال: مجموعه فرهنگی_تربیتی ریحانه النبی(س)/مشهد الرضا @MFT_reyhanatonnabi 💚
مشاهده در ایتا
دانلود
شرح حکمت ۱۸۶.mp3
2.53M
🌹سلسله جلسات ✅ شرح نهج البلاغه با نهج البلاغه 📒 ⭕️ آینده سخت ستمکاران 🎙حجت الاسلام @MFT_reyhane8_nahjolbalaghe
✨ بسم الله الرحمن الرحیم✨ 🌹 شرح 🔷 آینده سخت ستمکاران 🔰 درود خدا بر امیرالمؤمنین (علیه السلام) فرمودند: آغاز كننده ستم، در قيامت انگشت به دندان مى گزد. 🔻 امیرالمؤمنین علی (علیه السلام) در حکمت ۱۸۶ می فرمایند:" آغاز کننده ستم در قیامت انگشت به دندان می گزد." 🔻در واقع انگشت به دندان گزیدن کنایه از حسرت و پشیمانی بسیار بسیار عمیق همراه با درد و عذاب است. 🔻مولا علی (علیه السلام) در نهج البلاغه شریف، روزی را که خداوند بر کرسی عدالت بنشیند و حق مظلوم را از ظالم بگیرد بسیار سخت تر و تلخ تر از روزی می‌دانند که ظالم بر مظلوم ظلم می کرد. 🔻 لذا از طرفی در حکمت ۲۴۱ می‌فرمایند :« یَوْمُ آلْمَظْلُومِ عَلَى الظَّالِمِ أَشَدُّ مِنْ یَوْمِ الظَّالِمِ عَلَى آلْمَظْلُومِ» ؛ روزگاری که مظلوم علیه ظالم قیام کند و انتقامش گرفته بشود شدیدتر است از روزی که ظالم بر او ظلم کرده است. چرا؟ دلیلش را در حکمت ۳۴۱ فرمودند. فرمودند:« يَوْمُ الْعَدْلِ عَلَى الظَّالِمِ أَشَدُّ مِنْ يَوْمِ الْجَوْرِ عَلَى الْمَظْلُومِ» ؛ روزگاری که خداوند بر اساس عدالتش علیه ظالم حکم می کند شدیدتر است از روزی که ظالم جور و ستم بر مظلوم کرده. به دلیل آن که خداوند در مقام انتقام مظلوم از ظالم می‌نشیند. 🔻در نامه ۵۳ نهج البلاغه خطاب به مالک اشتر رحمة الله علیه می نویسند: «وَ هُوَ لِلظَّالِمِينَ بِالْمِرْصَادِ» ؛ خداوند متعال در کمین ظلم کنندگان است. برای چه؟ در خطبه ۱۵۸ جواب می دهند: " در آن روز برای مردم نه عذرخواهی در آسمان و نه یاوری در زمین باقی خواهد ماند." امیرالمؤمنین علی (علیه السلام) در خطبه ۱۵۸ که فتنه معاویه بعد از شهادت خودشان را پیش‌بینی می فرمایند، در نهایت می‌فرمایند:" به زودی خداوند از ستمگران بنی امیه انتقام می گیرد ، خوردنی را درمقابل خوردنی و نوشیدنی را درمقابل نوشیدنی ، خوردنی تلخ تر از گیاه الغم و نوشیدنی تلخ و جانگداز تر از شیره درخت صبر؛ یعنی خداوند انتقام خواهد گرفت. 🔻 در نامه ۵۳ هم خطاب به مالک اشتر نوشتند: « وَ مَنْ ظَلَمَ عِبَادَ اللهِ کَانَ اللهُ خَصْمَهُ دُونَ عِبَادِهِ» ؛ هرکس به بندگان خدا ظلم کند خداوند دشمن او میشود، غیر از آنکه بندگان خدا دشمن آن ظالم می شوند خداوند هم دشمن آن ظالم می شود. 🔻با این توضیحات و این فرمایشات مولا علی (علیه السلام) معلوم می شود که چرا در حکمت ۱۸۶ می فرماید کسی که آغاز به ظلم می کند فردای قیامت انگشت به دندان می گزد. 🎙 حجت الاسلام مهدوی ارفع @MFT_reyhane8_nahjolbalaghe
سهم مطالعه نهج البلاغه خطبه ۹۱ بخش ۴ تا ۸ ┄═❁✦❀•••🌿🌺🌿•••❀✦❁═┄ 📜 ، خطبه اشباح 7⃣ صفات والای فرشتگان ♦️اشتغال به عبادت پروردگار فرشتگان را از ديگر كارها باز داشته و حقيقت ايمان ميان آنها و معرفت حق پيوند لازم ايجاد كرد، نعمت يقين آنها را شيدای حق گردانيد كه به غير خدا هيچ علاقه ای ندارند. شيرينی معرفت خدا را چشيده و از جام محبّت پروردگار سيراب شدند، ترس و خوف الهی در ژرفای جان فرشتگان راه يافته و از فراوانی عبادت قامتشان خميده و شوق و رغبت فراوان از زاری و گريه شان نكاسته است. مقام والای فرشتگان از خشوع و فروتنی آنان كم نكرد و غرور و خود بينی دامنگيرشان نگرديد، تا اعمال نيكوی گذشته را شماره كنند و سهمی از بزرگی و بزرگواری برای خود تصوّر نمايند. گذشت زمان آنان را از انجام وظائف پياپی نرنجانده و از شوق و رغبتشان نكاسته تا از پروردگار خويش نا اميد گردند. از مناجاتهای طولانی خسته نشده و اشتغال به غير خدا آنها را تحت تسلط خود در نياورده است و از فرياد استغاثه و زاری آنها فروكش نكرده و در مقام عبادت و نيايش دوش به دوش هم همواره ايستاده اند، راحت طلبی آنها را به كوتاهی در انجام دستوراتش وادار نساخته و كودنی و غفلت و فراموشی بر تلاش و كوشش و عزم راسخ فرشتگان راه نمی يابد و فريبهای شهوت همّتهای بلندشان را تيرباران نمی كند. فرشتگان ايمان به خدای صاحب عرش را ذخيره روز بی نوايی خود قرار داده و آن هنگام كه خلق به غير خدا روی می آورد آنها تنها متوجّه پروردگار خويشند، هيچ گاه عبادت خدا را پايان نمی دهند و شوق و علاقه خود را از انجام اوامر الهی و اطاعت پروردگار سست نمی كنند، آنچه آنان را شيفته اطاعت خدا كرده بذر محبّت است كه در دل می پرورانند و هيچ گاه دل از بيم و اميد او بر نمی دارند. عوامل ترس آنها را از مسؤوليت باز نمی دارد تا در انجام وظيفه سستی ورزند، طمعها به آنان شبيخون نزده تا تلاش دنيا را بر كار آخرت مقدّم دارند، اعمال گذشته خود را بزرگ نمی شمارند و اگر بزرگ بشمارند اميدوارند و اميد فراوان نمی گذارد تا از پروردگار ترسی در دل داشته باشند. 8⃣ پاك بودن فرشتگان از رذايل اخلاقی ♦️فرشتگان درباره پروردگار خويش به جهت وسوسه های شيطانی اختلاف نكرده اند و برخوردهای بد با هم نداشته و راه جدايی نگيرند. كينه ها و حسادتها در دلشان راه نداشته و عوامل شك و ترديد و خواهشهای نفسانی آنها را از هم جدا نساخته و افكار گوناگون آنان را به تفرقه نكشانده است. فرشتگان بندگان ايمانند و طوق بندگی به گردن افكنده و هيچ گاه با شك و ترديد و سستی آن را بر زمين نمی گذارند. در تمام آسمانها جای پوستينی خالی نمی توان يافت مگر آن كه فرشته ای به سجده افتاده يا در كار و تلاش است. اطاعت فراوان آنها بر يقين و معرفتشان نسبت به پروردگار می افزايد و عزّت خداوند عظمت او را در قلبشان بيشتر می نمايد. ┄═❁✦❀•••🌿🌺🌿•••❀✦❁═┄ @MFT_reyhane8_nahjolbalaghe
✍🏻 بازنویسی تاریخ زندگی امیرالمؤمنین علی (علیه السلام) به صورت داستانی از زبان ایشان 📃 قسمت صد و چهل و هشتم 🔸مالک اشتر خلاف رأی من گام بر‌نمی‌دارد [ پس از نوشته‌شدن معاهده، مطرح شد که مالک اشتر به آنچه نوشته شده، راضی نیست و به ادامه جنگ معتقد است. گفتم: ] 🔻نه، چنین نیست. هنگامی که من راضی شدم، مالک اشتر نیز راضی می‌شود و اکنون من و شما همگی به این امر رضایت داده‌ایم و مصلحت نیست پس از رضایت، از پیمان خویش بازگردیم و بعد از آنکه اقرار به پذیرش کرده‌ایم، به دنبال تغییر و تبدیل در آن باشیم؛ مگر آنکه نافرمانی خداوند پیش آید و بر خلاف کتاب خداوند حکمی صادر شود. 🔻اما اینکه می‌گویند مالک اشتر فرمان مرا ترک می‌کند و بر خلاف من موضع می‌گیرد، چنین نیست. او فردی نیست که از فرمان من سرپیچی کند. من از بابت او نگرانی ندارم و آرزو می‌کنم ای کاش در میان شما دو تن همانند او بود! کاش در میان شما حتّی یک تن مانند او بود که مثل او درباره دشمن می‌اندیشید! اگر چنین بود، بار گران مسئولیت شما بر دوش من سبک می‌شد و به اصلاحِ کج‌روی‌های شما امیدوار می‌شدم! درباره این عهدنامه باید بگویم که برای حفظ منافع شما، آن را محکم و استوار کرده‌ایم و امیدوارم که راه را گم نکنید، ان‌شاء‌ الله رب‌العالمین. 🔸پیمان نخواهیم شکست [ سلیمان‌بن صُرَد با صورت مجروحش نزد من آمد. با دیدن وی گفتم: ] «فَمِنْهُم مَّن قَضَىٰ نَحْبَهُ وَمِنْهُم مَّن يَنتَظِرُ وَمَا بَدَّلُوا تَبْدِيلًا؛ بعضی پیمان خود را به آخر بردند [ و به شهادت رسیدند ] و بعضی دیگر در انتظارند و هرگز تغییر و تبدیلی در عهد و پیمان خود ندادند». به راستی که تو از این منتظران هستی و از جمله کسانی به شمار می‌روی که پیمان خویش را دگرگون نکرده‌اند. 🔻[ سلیمان گفت: یا امیرالمؤمنین، اگر یاورانی داشتم، هرگز این عهدنامه نوشته نمی‌شد. به خدا سوگند، به میان مردم رفتم و تلاش کردم آنان را به همان عهد اولیه بازگردانم؛ ولی بسیار اندک یافتم کسانی را که در آنها امیدی به خیر باشد. در این هنگام محرز‌بن‌جریش پرسید: ای امیرالمؤمنین، آیا راهی برای بازگشت از این عهدنامه وجود دارد؟ به خدا سوگند، می‌ترسم عاقبت این کار ذلّت و خواری باشد. به او پاسخ دادم: ] آیا پس از آنکه پیمان را پذیرفته‌ایم، آن را نقض کنیم؟ چنین کاری جایز نیست. 🔸آن‌کس که فرمانش را اجرا نکنند، رأیی نخواهد داشت [ شنیدم که گروهی درباره من گفته‌اند: علی شجاع است، ولی از اسرار جنگ آگاهی ندارد! گفتم: ] 🔻خداوند پدرانشان را رحمت کند. آیا کسی آگاه‌تر و بابصیرت‌تر از من به جنگ وجود دارد؟ هنوز به بیست سالگی نرسیده بودم که وارد میدان نبرد شدم و اکنون از شصت سالگی گذشته‌ام. اما دریغ، آن کس که اطاعتش نکنند، رأیی نخواهد داشت. 📚منابع: ۱. وقعة صفین، ص۵۲۱ ۲. أنساب الاشراف، ج۲، ص۳۳۶ ۳. الإرشاد، ج۱، ص۲۶۹ ۴. سوره احزاب، آیه ۲۳ ۵. المعیار و الموازنة، ص۱۸۱ 📗 علی علیه السلام از زبان علی علیه السلام ↩️ ادامه دارد... @MFT_reyhane8_nahjolbalaghe
✨ بسم الله الرحمن الرحیم✨ 🌹 شرح (۱) 🔷 معیار امامت 🔰 درود خدا بر امیرالمؤمنین (علیه السلام) فرمودند: شگفتا آيا معيار خلافت، صحابى پيامبر بودن است؛ امّا صحابى بودن و خويشاوندى ملاك نيست؟ 🔻امیرالمؤمنین(علیه السلام) در حکمت ۱۹۰ نهج البلاغه درباره یکی از مبانی و مبادی غلط و دروغی که برای غصب خلافت در جامعه ترویج شد فرمایش بسیار منطقی و استدلالی دارند. 🔻در جامعه برای توجیه جایگزین کردن دیگران بجای امیرالمؤمنین بعد از پیغمبر به هر حرف سستی اما با طمطراق و چرب و نرم شده تمسک می شد. یکی از آن حرف ها این بود که ؛ خوب کسی که حاکم شده بعد از پیامبر عزیز از صحابه بزرگ پیامبر بوده این یار غار پیامبر بوده و خلفای سه گانه همه از اصحاب بزرگ پیامبر بودند. 🔻امیرالمؤمنین (علیه السلام) با همان مدل بسیار منطقی و هوشمندانه بر پایه همین مبنایی که خود آنها ادعا می کند (اگرچه غلط هست) حرفشان را رد می کند، اصطلاحاً به این حرکت و هنر صنعت جدل گفته می‌شود. یعنی امیرالمؤمنین (علیه السلام) که قبول ندارد هر کسی صحابه پیامبر است فقط به خاطر این که مدتی در رکاب پیامبر بوده می تواند جانشین پیامبر باشد و مشروعیت دارد، این را اصلاً قبول ندارند بلکه مبنای مورد قبول امیرالمؤمنین که مبنای حق است این است که امامت مثل رسالت از طرف خداوند نصب می شود. امیرالمؤمنین را که پیامبر نصب نفرمودند، خدا در روز غدیر نصب کرد و به پیامبرش دستور داد آن را که من نصب کردم تو برو تبلیغ کن. 🔻با اینکه امیرالمؤمنین این مبنا را دارند اما با آن هنر دقیقی که دارند در بحث و مناظره و جدل روی آن کار می‌شود می‌گویند اصلاً فرض کنیم مبنای شما درست؛ مگر نمی گویید طرف چون صحابه پیامبر بوده خوب شایسته بوده خلیفه پیامبر شود، خیلی خوب پس من یک چیز بالاتر می گویم اگر کسی علاوه بر اینکه صحابه پیامبر بوده از خانواده پیغمبر بوده این اولویت ندارد؟ 🎙 حجت الاسلام مهدوی ارفع @MFT_reyhane8_nahjolbalaghe
سهم مطالعه نهج البلاغه خطبه ۹۰ تا ۸۸ ┄═❁✦❀•••🌿🌺🌿•••❀✦❁═┄ 📜 (اين خطبه طبق نقل برخی از شارحان در شهر كوفه ايراد شد) 1⃣ وصف روزگاران بعثت پيامبر (صل الله علیه و آله وسلم) ♦️خدا پيامبر اسلام(صلی الله علیه و آله) را هنگامی مبعوث فرمود که از زمان بعثت پيامبران پيشين مدّت ها گذشته و ملّت ها در خواب عميقی فرو خفته بودند. فتنه و فساد جهان را فرا گرفته و اعمال زشت رواج يافته بود. آتش جنگ همه جا زبانه می کشيد و دنيا بی نور و پر از مکر و فريب گشته بود. برگهای درخت زندگی به زردی گراييده و از ميوه آن خبری نبود. آب حيات فروخشکيده و نشانه های هدايت کهنه و ويران شده بود. پرچم های هلاکت و گمراهی آشکار و دنيا با قيافه زشتی به مردم می نگريست و با چهره ای عبوس و غم آلود با اهل دنيا روبرو می گشت. ميوه درخت دنيا در جاهليّت فتنه و خوراکش مردار بود، در درونش وحشت و اضطراب و بر بيرون شمشيرهای ستم حکومت داشت. 2⃣ عبرت آموزی از روزگار جاهليّت ♦️ای بندگان خدا! عبرت گيريد و همواره به ياد زندگانی پدران و برادران خود در جاهليّت باشيد که از اين جهان رفتند و در گرو اعمال خود بوده، برابر آن محاسبه می گردند. به جان خودم سوگند! پيمانی برای زندگی و مرگ و نجات از مجازات الهی بين شما و آنها بسته نشده است و هنوز روزگار زيادی نگذشته و از آن روزگارانی که در پشت پدران خود بوديد زياد دور نيست. به خدا سوگند، پيامبر اسلام(صلی الله علیه و آله)چيزی به آنها گوشزد نکرد، جز آنکه من همان را به شما می گويم، شنوايی امروز شما از شنوايی آنها کمتر نيست، همان چشم ها و قلب هايی که به پدرانتان دادند به شما نيز بخشيدند. به خدا سوگند، شما پس از آنها مطلبی را نديده ايد که آنها نمی شناختند و شما به چيزی اختصاص داده نشديد که آنها محروم باشند. راستی حوادثی به شما روی آورده مانند شتری که مهار کردنش مشکل است و ميانبندش سُست و سواری بر آن دشوار است. مبادا آنچه که مردم دنيا را فريفت شما را بفريبد، که دنيا [دامی است مانند] سايه ای گسترده و کوتاه [که] تا سرانجامی روشن و معيّن [يعنی مرگ] آدميان را رها نمی کند. ┄═❁✦❀•••🌿🌺🌿•••❀✦❁═┄ @MFT_reyhane8_nahjolbalaghe
سهم مطالعه نهج البلاغه خطبه ۹۰ تا ۸۸ ┄═❁✦❀•••🌿🌺🌿•••❀✦❁═┄ 📜 : (به نقل برخی از شارحان، اين خطبه در سال ۳۶ هجری پس از قتل عثمان در مدينه ايراد شد) 🔹عوامل هلاكت انسانها ♦️پس از ستايش پروردگار؛ خدا هرگز جبّاران دنيا را در هم نشکسته مگر پس از آنکه مهلت های لازم و نعمت های فراوان بخشيد و هرگز استخوانِ شکسته ملّتی را بازسازی نفرمود مگر پس از آزمايش ها و تحمّل مشکلات. مردم! در سختی هايی که با آن روبرو هستيد و مشکلاتی که پشت سر گذارديد، درس های عبرت فراوان وجود دارد. نه هر صاحب قلبی خردمند است و نه هر دارنده گوشی شنواست و نه هر دارنده چشمی بيناست. در شگفتم، چرا در شگفت نباشم؟! از خطای گروه های پراکنده با دلايل مختلف که هر يک در مذهب خود دارند، نه گام بر جای گام پيامبر(صلی الله علیه و آله)می نهند و نه از رفتار جانشين او پيروی می کنند. نه به غيب ايمان می آورند و نه خود را از عيب بر کنار می دارند. به شُبُهات عمل می کنند و در گرداب شهوات غوطه ورند، نيکی در نظرشان همان است که می پندارند و زشتی ها همان است که آنها منکرند. در حلِّ مشکلات به خود پناه می برند و در مبهمات تنها به رأی خود تکيه می کنند، گويا هر کدام امام و راهبر خويش می باشند که به دستگيره های مطمئن و اسباب محکمی که خود باور دارند چنگ می زنند. ┄═❁✦❀•••🌿🌺🌿•••❀✦❁═┄ @MFT_reyhane8_nahjolbalaghe
✍🏻 باز نویسی تاریخ زندگی امیرالمومنین علی (علیه السلام) به صورت داستانی از زبان ایشان 📃 قسمت صد و چهل‌ و‌ نهم 🔸شما درد من شده‌اید [ یکی از سپاهیان برخاست و سؤال کرد: ما را از حٓکمیت نهی کردی، سپس پذیرفتی. ما نفهمیدیم کدام یک از این دو کار درست بود. دستم را بر دست دیگرم زدم و گفتم: ] 🔻این است سزای کسی که بیعت با امام خود را ترک گوید و پیمان بشکند. به خدا سوگند، هنگامی که شما را به جنگ فراخواندم، خوشایندتان نبود؛ ولی خداوند خیر شما را در آن قرار داده بود. اگر استقامت ورزیده بودید، شما را راهنمایی می‌کردم و اگر به راه کج می‌رفتید، شما را به راه راست برمی‌گرداندم؛ اگر سر برمی‌تافتید، دوباره شما را برای مبارزه آماده می‌کردم. این روشی درست و نظری استوار بود. 🔻اما دریغ! با کدام نیرو و با اطمینان به چه کسی؟! شگفتا! می‌خواهم درد خود را توسط شما درمان کنم، حال آنکه شما خود، درد من شده‌اید! همانند کسی هستم که خار در پایش رفته‌ است و می‌خواهد با خار دیگری آن‌ را بیرون‌ کشد و می‌داند که خار در تن او بیشتر می‌شکند و بر جای می‌ماند. 🔻بارخدایا، پزشکانِ این درد بی‌درمان از معالجه خسته و درمانده شده‌اند و آنان که می‌خواهند با طناب از چاه ژرف آب بکشند، ملول و ناتوان گشته‌اند. 🔻کجایند آن مردمی که وقتی به اسلام دعوت شدند، پذیرفتند و قرآن را تلاوت کردند و آن‌ را نیکو‌ دریافتند؛ وقتی به‌سوی جهاد بسیج شدند، با شوق تمام به حرکت درآمدند و چونان شتری که مشتاقانه به‌سوی فرزندش می‌رود، شمشیرها را از غلاف بیرون کشیدند و فوج‌فوج و صف‌به‌صف اطراف زمین را احاطه کردند. برخی شهید شدند و برخی نجات یافتند. نه زنده‌ماندن زندگان را به یکدیگر مژده دادند و نه‌ مرگ شهیدان را تسلیت گفتند. از بس از خوف خدا گریسته بودند، دیدگانشان سفیدی گرفته‌ بود. شکم‌هایشان از روزه‌داری فراوان لاغر شده و به پشت چسبیده‌بود. لبهایشان از فراوانی دعا خشکیده‌ شده و رنگ‌های صورتشان از شب‌زنده‌داری زرد شده و بر چهره‌هایشان، غبار خشوع و فروتنی نشسته بود. آنان برادران من بودند که رفتند و بر ماست که تشنهٔ دیدارشان باشیم و از اندوه فراقشان انگشت‌ِحسرت به دندان بگزیم. 🔻همانا شیطان راه‌های خود را برای شما آسان جلوه می‌دهد، تا گره‌های محکم دین شما را یکی پس‌ از‌ دیگری بگسلد و به جای وحدت و هماهنگی، بر تفرقه و پراکندگی شما بیفزاید و فتنه و فساد برانگیزاند. از وسوسه‌ها و فریب‌کاری شیطان روی‌گردانید و نصیحت آن کس‌را که خیرخواه شماست، گوش کنید و به جان و دل بپذیرید. ❇️ توصیه های امام به داوران حٓکمیت 🔸اگر مطابق کتاب خدا داوری نکنید، حکم شما ارزشی ندارد [ پس از نوشته‌شدن معاهدهٔ حٓکمیت و تعیین نمایندگان، به آن دو تذکر دادم: ] 🔻انتخاب شما برای این است که مطابق کتاب خدا حکم کنید و همه کتاب خدا در تایید من است؛ پس اگر مطابق کتاب خدا داوری نکنید، حکم شما ارزشی ندارد و حق داوری ‌ندارید. 🔸طبق دستور قرآن داوری کن! [ به ابوموسی اشعری که به نمایندگی از طرف ما برای حٓکمیت می‌رفت، گفتم: ] 🔻ای ابوموسی، همان‌گونه که دستور قرآن است، داوری کن؛ هرچند مخالف میل من باشد. با کتاب خدا داوری کن و پا فراتر از آن مگذار. 🔸هیچ‌کس به اندازهٖ من به وحدت امت محمد صلی‌الله‌علیه‌و‌آله نمی‌اندیشد [ نامه‌ای نیز به ابوموسی اشعری نوشتم و تذکراتی به وی‌ دادم: ] 🔻همانا بسیاری از مردم تغییر کرده‌اند، از سعادت و رستگاری بی‌بهره مانده‌اند، به‌دنیا گرایش پیدا‌ کرده و از روی هوای نفس سخن گفته‌اند. من در کار این مردم شگفت‌زده ام. مردمی خودپسند گرد هم آمده‌اند! من‌ اکنون به درمان زخمی روی آورده‌ام که بیم آن دارم به صورت لخته خون درآید و درمان‌ناپذیر شود. 🔻بدان که در امت‌ اسلام، هیچ‌کس همانند من به وحدت امت محمد صلی الله علیه و آله و الفت و مهربانی آنان با یکدیگر، علاقه‌مند و حریص نیست. من در این کار به دنبال پاداش نیکو و سرانجام شایسته‌ام. 🔻من به پیمانی که بسته‌ام و تعهدی که پذیرفته‌ام، وفا‌خواهم کرد؛ هرچند تو دگرگون شده‌ باشی و همانند روزی که از من جدا شدی نباشی. همانا بدبخت کسی‌است که از عقل و تجربه‌ای که نصیب او شده‌است، محروم بماند. 🔻من نمی‌توانم سخن کسی را که باطل و نادرست می‌گوید، تحمل‌ کنم یا کاری را که خدا اصلاح کرده است، تباه‌ سازم. پس آنچه نمی‌دانی، رهاکن؛ زیرا مردم بد کردار با سخنان نادرست تو به‌سوی تو خواهند شتافت. والسلام. 📚منابع: ۱. نهج‌البلاغه، خطبهٔ۱۲۱، ص۱۷۷ ۲. الإحتجاج، ج۱، ص۱۸۵ ۳. مروج‌الذهب، ج۲، ص۴۳۵ ۴. أنساب‌الأشراف، ج۲، ص۳۳۳ ۵. تاریخ‌ دمشق، ج۳، ص۲۲۲، رقم۱۲۲۵ ۶. المناقب، ج۲، ص۲۶۱ ۷. الطرائف، ج۲، ص۵۱۱ 📗 علی علیه السلام از زبان علی علیه السلام ↩️ ادامه دارد... @MFT_reyhane8_nahjolbalaghe
🔵 بالاترین حق 💠 پس رعیّت اصلاح نمى شود جز آن که زمامداران اصلاح گردند. 📒 ،خطبه ۲۱۶ @MFT_reyhane8_nahjolbalaghe
سهم مطالعه نهج البلاغه خطبه ۹۰ تا ۸۸ ┄═❁✦❀•••🌿🌺🌿•••❀✦❁═┄ 📜 : در بيان صفات خداوندی 1⃣ خداشناسی ♦️سپاس خداوندی را که بی آن که ديده شود شناخته شده و بی آنکه انديشه ای به کار گيرد آفريننده است. خدايی که هميشه بوده و تا ابد خواهد بود، آنجا که نه از آسمانِ دارای برج های زيبا خبری بود و نه از پرده هایِ فروافتاده اثری به چشم می خورد، نه شبی تاريک و نه دريايی آرام، نه کوهی با راههای گشوده، نه درّه ای پر پيچ و خم، نه زمين گسترده و نه آفريده های پراکنده وجود داشت. خدا پديدآورنده پديده ها و وارث همگان است. خدای آنان و روزیِ دهنده ايشان است، آفتاب و ماه به رضايت او می گردند که هر تازه ای را کهنه و هر دوری را نزديک می گردانند. خدا روزی مخلوقات را تقسيم کرد و کردار و رفتارشان را برشمرد، از نَفَس ها که می زنند و نگاه های دزديده که دارند و رازهايی که در سينه ها پنهان کردند. و جايگاه پديده ها را در شکم مادران و پشت پدران تا روز تولّد و سرآمد زندگی و مرگ همه را می داند. اوست خدايی که با همه وسعتی که رحمتش دارد، کيفرش بر دشمنان سخت است و با سخت گيری که دارد، رحمتش همه دوستان را فراگرفته است، هر کس که با او به مبارزه برخيزد، (خداوند) بر او غلبه می کند و هر کس دشمنی ورزد هلاکش می سازد. هر کس با او کينه و دشمنی ورزد تيره روزش کند و بر دشمنانش پيروز است، هر کس به او توکل نمايد او را کفايت کند و هر کس از او بخواهد، می پردازد و هر کس برای خدا به محتاجان قرض دهد، وامش را بپردازد و هر که او را سپاس گويد پاداش نيکو دهد. 2⃣ اندرزهای حكيمانه ♦️بندگان خدا! خود را بسنجيد قبل از آنکه مورد سنجش قرار گيريد، پيش از آنکه حسابتان را برسند، حساب خود را برسيد و پيش از آنکه راه گلو گرفته شود نفس راحت بکشيد و پيش از آنکه با زور شما را به اطاعت وادارند فرمانبردار باشيد. بدانيد همانا آن کس که خود را ياری نکند و پند دهنده و هشدار دهنده خويش نباشد، ديگری هشدار دهنده و پند دهنده او نخواهد بود. ┄═❁✦❀•••🌿🌺🌿•••❀✦❁═┄ @MFT_reyhane8_nahjolbalaghe
✍🏻 بازنویسی تاریخ زندگی امیرالمؤمنین علی (علیه السلام) به صورت داستانی از زبان ایشان 📃 قسمت صد و پنجاهم ❇️ خوارج؛ مولود حٓکمیت 🔸آیا بعد از رضایت‌دادن وعهدبستن و پیمان‌نوشتن برگردم؟ [ پس از اینکه شاهدان، معاهدهٔ حٓکمیت را امضا کرده و بر دو لشکر عرضه کردند، گروهی از سپاهیان من که بعدها به‌ خوارج مشهور شدند، پشیمان شدند و شعار «لا حکم‌ الا لله» سر دادند. آن‌ها معتقد بودند که حکم خدا دربارهٔ معاویه و اصحابش روشن است: یا باید کشته شده یا باید تسلیم ما شوند، و اگر حکمیت را پذیرفتیم، مرتکب خطا و گناه شده‌ایم. آن‌ها می‌گفتند: ما از گناهی که مرتکب شده‌ایم، توبه کردیم. از من نیز می‌خواستند که معاهدهٔ حکمیت را باطل اعلام کنم و‌ به دلیل پذیرش حٓکمیت توبه کنم که در غیر این‌صورت از من هم برائت می‌جویند! به‌آنان گفتم: ] 🔻وای بر شما! آیا بعد از رضایت‌دادن و عهدبستن و پیمان‌نوشتن، آن‌را بشکنم؟! مگر خداوند نمی‌فرماید: { وَأَوْفُوا بِعَهْدِ اللَّهِ إِذَا عَاهَدْتُمْ وَلَا تَنْقُضُوا الْأَيْمَانَ بَعْدَ تَوْكِيدِهَا وَقَدْ جَعَلْتُمُ اللَّهَ عَلَيْكُمْ كَفِيلًا ۚ إِنَّ اللَّهَ يَعْلَمُ مَا تَفْعَلُونَ} (و هنگامی که با خدا عهد بستید، به عهد خود وفا کنید و سوگندها را بعد از محکم‌ساختن نشکنید، در حالی که خدا را کفیل و ضامن بر سوگند خود قرار‌داده‌اید. به‌یقین، خداوند از آنچه انجام می‌دهید آگاه‌ است.) [ اما آنان بر موضع نادرست خویش اصرار ورزیدند و مرا به شرک متهم کردند و از من تبری جستند! ] 🔸حٓکمیت گناه نبود؛ بلکه ناتوانی در‌ فهم و ضعف‌ در‌ عمل‌ بود [ دوتن از بزرگان خوارج به‌نام‌های زرعة‌بن‌برج‌طائی و حرقوص‌بن‌زهیر‌سعدی به نزد من آمدند و گفتند: لا حکم الا لله. من نیز تأییدکردم که لا حکم‌ الا‌ لله. حرقوص‌ گفت: از خٓطای خود توبه و حٓکمیت را نقض‌ کن و برای جنگ با دشمن، با ما همراهی‌کن تا به‌ ملاقات خدا بشتابیم. به‌ آن‌ها گفتم: ] 🔻من همین را می‌خواستم و شما به مخالفت با من برخاستید و معصیت کردید. اکنون بین ما و آنان قراردادی نوشته‌ شده‌ است و شروطی را تعیین و پیمان‌هایی را با یکدیگر امضا کرده‌ایم. و سپس همان «آیه ۹۱ سوره نحل» را‌ قرائت‌ کردم. [ حرقوص‌ ادعا‌ کرد: این گناهی‌است که باید از آن توبه کنی! به‌او پاسخ‌دادم: ] 🔻پذیرش حٓکمیت گناه‌ نبود؛ بلکه ناتوانی در فکر و فهم‌ و ضعف‌ در رفتار و عمل‌‌ شما بود و شما‌ خود می‌دانید که من در آن اوضاع به‌ شما تذکر دادم و شما را از پذیرفتن حٓکمیت برحذر داشتم. [ زرعة ادامهٔ سخن‌ را در دست‌ گرفت و گفت: اعلام می‌کنم‌ ای علی، به‌ خدا سوگند، اگر حکم‌ داوران را در‌حٓکمیت انکار نکنی، با تو خواهم‌ جنگید و با این‌ کار به دنبال کسب‌ رضای الهی خواهم‌بود! به‌ او گفتم: ] 🔻وای بر تو! چقدر بدبخت و تیره‌بخت شده‌ای! گویا تو را می‌بینم که کشته‌ شده‌ای و باد بر جنازه‌ات می‌وزد! [ او گفت: دوست دارم که چنین‌ باشد! به‌وی گفتم: ] 🔻اگر در مسیر حق کشته‌ شوی، این‌ چنین‌ مرگی فضیلت‌ است و ارزش ازدست‌دادن دنیا را دارد؛ اما اکنون شیطان شما را گمراه ساخته‌ است. از خداوند بزرگ بترسید و تقوای الهی پیشه‌ کنید. حتماً خیری نصیب شما نخواهد شد از دنیایی که برای‌ آن می‌جنگید! 🔻در ادامه سخن با خوارج و شنیدن نظرات آنها، از وفاداری رسول خدا صلی الله علیه و آله در مورد تعهداتشان حتی به مشرکان، و عدم نقض عهد خود با دشمن، برای آنها توضیح دادم. 🔸دروغ است‌که‌ من‌ گفته‌ام «حٓکمیت گمراهی است»! [ پس از بازگشت به کوفه، جمعی از خوارج شایع کردند که‌ امیرالمؤمنین توبه کرده‌ است و حٓکمیت‌ را کفر و گمراهی می‌داند و همگی منتظر رفع خستگی اسبان و تهیهٔ تدارکات‌ هستیم و پس از آن به‌سوی شام حرکت می‌کنیم! با شنیدن این شایعات، با صراحت گفتم: ] 🔻دروغ می‌گوید کسی که ادعا می‌کند من از قضیهٔ حٓکمیت منصرف شده‌ام و گفته‌ام «حٓکمیت گمراهی‌است». 📚 منابع: ۱. قرآن‌کریم، سورهٔ‌نحل، آیهٔ‌۹۱ ۲.وقعة‌صفین، ص۵۱۷ ۳. شرح‌نهج‌البلاغه، ج۲، ص۲۳۸ ۴. تاریخ‌طبری، ج۴، ص۵۲ ۵. تذکرة‌الخواص، ص۱۰۰ 📗 علی علیه السلام از زبان علی علیه السلام ↩️ ادامه دارد... @MFT_reyhane8_nahjolbalaghe
ختم روزانه نهج البلاغه(6).mp3
3.58M
🔈 نهج البلاغه گویا 🌹سهم روزانه نهج البلاغه ✅ خطبه ۹۱ قسمت ۴ تا ۸ ┄┄┅┅✿❀🌿🌹🌿❀✿┅┅┄┄ @MFT_reyhane8_nahjolbalaghe