جلسه ارائه گزارش اتحادیه کانونهای فرهنگی کاشان با حضرت آیت‌الله سلیمانی نماینده ولی فقیه و امام جمعه معزز کاشان _ ۵شنبه ۲۷ شهریور۹۹

📌به گزارش پورتال خبری کاشان به نقل از خبرگزاری رسا، آیت الله عباسعلی سلیمانی امروز در دیدار با مدیران کانون‌های فرهنگی و فعالان درعرصه باغ موزه دفاع مقدس کاشان و ستاد امر به معروف و نهی از منکر کاشان، با اشاره به اهمیت این دو فریضه در اسلام، گفت: امام خمینی (ره) به اندازه‌ای به این دو فریضه اهمیت می‌داد که پیشنهاد وزارت امر به معروف و نهی از منکر را داده بود. وی افزود: اهمیت این دو فریضه به اندازه‌ای است که به شرایط مکان و زمان و موضوعات آن زمان بستگی دارد و در دوران دفاع مقدس جهاد جان مقدم بر جهاد مال بود، اما امروز جهاد مال مقدم بر جهاد جان است که نمونه آن کمک‌های مومنانه در دوران کرونا است. نماینده ولی فقیه در کاشان با اشاره به اینکه قرآن راه امر به معروف و نهی از منکر را به ما آموخته است، گفت: ... ادامه خبر را در پورتال خبری کاشان بخوانید:👇 http://knp.ir/?sysid=1&newsid=24198 #پورتال_خبری_کاشان #آیت_الله_عباسعلی_سلیمانی #نماینده_ولی_فقیه_در_کاشان #باغ_موزه_دفاع_مقدس_کاشان #امر_به_معروف_و_نهی_از_منکر #کانون_های_فرهنگی_کاشان ما را در کانال پورتال خبری کاشان دنبال کنید؛👇 http://eitaa.com/knp_ir

مسئولین محترم شورای اسلامی شهر و شهرداری کاشان سلام علیکم موضوع: " قبور فاخر " اخیرا مصاحبه ای از یکی از مدیران شهرداری مبنی بر : " احداث قبور فاخر خانوادگی با بهره‌گيرى از طراحى و معمارى سنتى ايرانى به عنوان یکی از برنامه‌های اجرایی سازمان آرامستان ها در سال جاری است/ قطعه جديدالاحداث جابر بن عبدالله انصارى در این سازمان براى ارائه خدمات به شهروندان در نظر گرفته شده که به زودی تكميل و قبور آن فروخته خواهد شد" در فضای مجازی منتشر شده است که لازم دیدم به عنوان یک شهروند نکاتی را یاددآوری نمایم: در مکتب اسلام بخصوص روایات و آموزه های اهلبیت علیهم السلام ، به موضوع ایمان به معاد ، آمادگی برای روز واپسین و "مردن" بسیار اشاره شده است .از جمله تاکید بر نوشتن " وصیت نامه " و تسویه حساب با مردم و حلالیت و طلب بخشش و از همه مهمتر " توبه" . اما در هیچ سند تاریخی وروایت بر این موضوع که " قبر " یا مقبره شخصی یا خانوادگی ایجاد کنیم مطلبی گفته نشده است ، چرا که زمان مرگ و محل دفن از اسرار عالم هست و هیچ شخصی نمی داند چه زمانی می میرد و یا در چه مکانی دفن می شود. از همه بدتر در هیچ سند تاریخی و یا روایی بر تزئین و یا آراستن قبور مطلبی نیامده است بلکه بر عکس روایات و عملکرد علمای اسلام از صدر تاکنون بر سادگی قبور تاکید دارد. لذا می طلبد که مسئولین و مردم دارالمومنین کاشان هم به این موضوع مهم توجه نماید: 1 – مسئولین محترم شهرداری و شورای اسلامی : تجملات را به دنیای اموات وارد نکنند و آرامش را از آرامستان ها نگیرند. 2 – ستاد احیای امر به معروف و نهی از منکر : با اشراف کامل بر برنامه های شهری ، جلوی منکراتی که تبعات زیادی در آینده دارد را بگیرد. 3 – علما و روحانیت معظم نسبت به این بدعت ها و کج اندیشی ها ، واکنش نشان دهند 4 – لااقل اسامی مقدس (جابر بن عبدالله انصاری ) را روی اینگونه طرح های ضداسلامی وضد ارزشی نگذاریم. در پایان پیشنهاد می نمایم مروری بر سوره مبارکه تکاثر داشته باشیم " الهیکم التکاثر – حتی زرتم المقابر ...." انشاالله با پیگیری مسئولین محترم ، ضمن ارائه طرح ها با محوریت ارزشی و اسلامی ، از جریان سازی تجملات و تشریفات به دنیای "مردگان " و ایجاد هزینه های هنگفت برای خانواده های کاشانی جلوگیری نمایند و ضمن حفظ اعتقادات ، آرامش را به خانواده ها هدیه دهیم و بگذاریم " اموات در آرامش ابدی دعاگوی ما باشند" انشاالله محمد قنبری

ترجمه دعای 43 صحیفه سجادیه ؛ خطاب به ماه ،‌ هنگامی که ماه " نو" می شود : ای آفریده فرمانبردار ، ای رونده پرشتاب (باعجله ) که در منزل های مقدر شده در رفت و آمدی ،و در فلک تدبیر تصرف می کنی؛ ایمان آوردم به آن که به وسیله تو تاریکی ها را روشنائی داد ، و آنچه را که به دشواری می توان یافت آشکار ساخت ( اشاره به موضوع پیدا کردن مسیر و جهت در هنگام شب بوسیله جهت ماه ) ،و تو را نشانه ای از نشانه های استیلای خود و علامتی از علامت های قدرت خویش قرار داد و تو را زمانی به فزونی و زمانی به کاستی و گاهی در طلوع و گاهی در غروب و حالتی پرنور و حالتی گرفته به خدمت خود گماشت ، در همه این حالات ، تو مطیع او هستی و به سوی تحقق خواستش شتابان می روی (اشاره به حرکت ماه دور زمین )؛ او پاک و منزه هست ، چه شگفت است تدبیری که در حق تو کرده و چقدر دقیق و ظریف است آنچه در کارکرد تو قرار داده ، تو را کلید ماه نو برای برنامه ای جدید قرار داده است؛ پس از خداوند که پروردگار و آفریننده من و توست ،و سرنوشت ساز من و توست و صورت آفرین من و توست ، می خواهم که بر محمد و آل او درود فرستد و تو را ماه برکت خیزی قرار دهد که روزگاران آن را از میان نبرد و گناهان آن را آلوده نکند؛ "هلال" ایمنی از آفت ها و سلامت از بدی ها ، هلالی خجسته که نحسی در آن نباشد ، هلال میمنت بدون گرفتاری و آسایش بدون سختی و دشواری ، همراه خیر و بدون شر ، هلال امن و ایمان و نعمت و احسان و سلامت و اسلام؛ بارخدایا بر محمد و آل او درود فرست و ما را از پسندیده ترین کسانی قرار ده که این ماه بر آنان می تابد و از پاک ترین افرادی که به آن می نگرند و از نیکبخت ترین کسانی که در آن به عبادت تو کوشیده و ما را در آن به توبه موفق و از گناه مصون بدار و از ارتکاب گناه حفظ فرما ؛ و به ما توفیق بده که شکر نعمتت را بجای آوریم و لباس سلامتی (عافیت) را بر ما بپوشان و نعمت خود را با توفیق کمال طاعت و عبادت بر ما کامل گردان ،به راستی که تو بخشنده و ستوده ای و درود خدا بر محمد و آل پاک و پاکیزه اش باد.

اولین جلسه هماهنگی سرگروه های درسی آموزش و پرورش کاشان در تاریخ99/6/27 در اردوگاه لقمان حکیم (قمصر)

جلسه هماهنگی برنامه هی فرهنگی - با حضور ریاست محترم اداره آموزش و پرورش کاشان با کمیته بانوان اتحادیه کانونهای فرهنگی کاشان سه شنبه 24 شهریور99

جلسه هماهنگی برنامه هی فرهنگی - با حضور ریاست محترم اداره آموزش و پرورش کاشان با کمیته بانوان اتحادیه کانونهای فرهنگی کاشان سه شنبه 24 شهریور99

زنگ دانایی ؛ دبیرستان شهید اللهیار جهانگیر ؛ سه شنبه اول مهرماه 99

همایش دوچرخه سواری حضرت رقیه سلام الله علیها و ادای احترام به شهدای دفاع مقدس - سه شنبه اول مهر99 - کانون دوچرخه سواران امام رضا علیه السلام کاشان

بدرقه جناب آقای عابدی جهت تصدی ریاست اداره تربیت بدنی آموزش و پرورش استان اصفهان / چهارشنبه دوم مهرماه 99

. 🔹مدعی خواست كه از بیخ كند ریشه ما ♦️غافل از آن كه خدا هست در اندیشه ما #دفاع_مقدس 🔴به کمپین #بیداری_ملت بپیوندید👇 http://eitaa.com/joinchat/963837952Cb758f6bd13

▪️ دست نوشته‌ تکان‌دهنده شهیدی که هنگام بمباران شیمیایی ماسکش را به یکی از رزمنده‌ها داد 🔹 ۱۲ فروند هواپیما ساعت ۵ غروب منطقه را بمباران شیمیایی کردند که یکی در ۱۰ متری او افتاد. 🔹 نعمت الله ملیحی ماسکش را به یکی از رزمنده‌ها داد و خودش بدون ماسک مانده بود كه درع مل دم نايژک‌های ريه تاول می‌زد و در بازدم تاولها پاره می‌شد ! به همین علت برای گفتگو کردن روی کاغذ مینوشت و کمتر صحبت می‌کرد. 🔹 در بیمارستان به دلیل حاد بودن جراحت نعمت الله، او را ممنوع از نوشیدن آب کردند. 🔹 او از شدت تشنگی و زجر کاغذی خواست و روی آن نوشت :" جگرم سوخت، آب نیست ؟! " و بعد از دقایقی به علت شدت جراحت به شهادت رسید. @Fars_Plus

🔺 حقیقت را بفهمید و تبلیغ کنید ♦️مهم‌ترین وظیفه[ی انسانِ هنری و فرهنگی] هم #تبلیغ و #تبیین است؛ «الّذین یبلّغون رسالات اللَّه و یخشونه و لا یخشون احدا الّا اللَّه»؛ این یک معیار است؛ حقیقتی را که درک می‌کنید، آن را #تبیین کنید. کسی انتظار ندارد برخلاف آنچه که می‌فهمید حرف بزنید. نه، آنچه را که می‌فهمید، بگوئید. البته برای این‌که آنچه می‌فهمید درست و صواب باشد، باید #تلاش و #مجاهدت کنید؛ چون در حوادثِ فتنه‌‌‌‌‌‌‌گون، شناخت عرصه دشوار است، شناخت اطراف قصه دشوار است، شناخت مهاجم و مدافع دشوار است، شناخت ظالم و مظلوم دشوار است، شناخت دشمن و دوست دشوار است. ▫️ بایستی حقیقت را باز کرد، بایستی گره‌‌‌‌‌‌‌های ذهنی را باز کرد. و این تبیین لازم دارد، یعنی همان کار انبیاء. ۱۳۸۸/۰۶/۱۴ #کلام_ولی 🆔 @emambagher_h5

"یا ضامن جزاءالمحسنین" به من چه کمک کنم؟ وظیفه من نیست ! برو فردا بیا.... چراغی که به خانه رواست به مسجد حرام است ! این جملات و عبارات آشنای گوش همه ماست ، خیلی وقت ها برای توجیه این که کاری را انجام ندهیم ، با زمزمه های اینگونه ، خود و اطرافیان را می پیچانیم (ظاهرا قانع می کنیم) راستی چرا در حل مشکلات اطرافیان ، فامیل و دوستان پیشقدم نمی شویم؟ آیا نمی توانیم به اندازه ای در حد توان خود ، باری را از دوش همنوعان خود بردایم؟ شاید علت اصلی این باشد که در حل مشکلات مردم ، با حساب سرانگشتی و مادی ، احساس می کنیم که هیچ سودی برای ما ندارد و به قولی " سری که درد نمی کند ، دستمالش نمی بندد " و خودمان را از معرکه بیرون می بریم. اما اگر با نگاهی معنوی و اعتقادی به موضوع حل مشکلات اطرافیان نگاه کنیم و طرف حساب خود را ، نه مردم و دوستان ، بلکه " خدای متعال " ببینیم ، و خود را به دریای بیکران لطف و کرم ذات ربوبی متصل کنیم ، بی تردید در راه اندازی و حل مشکلات ، پیشقدم خواهیم شد؛ تو نیکی میکن و در درجله انداز ، که ایزد در بیابانت دهد باز؛ از طرفی دیگر با گسترش فضاهای ارتباطی و بخصوص مجازی ، اعتقادات پاک و ارزشمند ایرانی اسلامی ،‌دستخوش امواج شیطانی ماهواره ها و التقاطی با سبک های غربی و بیگانه شده و متاسفانه هویت اصیل مردم را دستخوش تغییراتی قرار داده است که یکی از تبعات آن ، ایجاد فاصله بین قلوب مردم می باشد . لذا می طلبد با تجدید نظر در آثار اجتماعی رهاورد شبکه های مادی و لائیک ، که فضائل اخلاقی را کمرنگ کرده است و با تقویت روحیه ایمان و اعتقاد ، با رویکردی خداگونه ، برای رفع مشکلات مردم بخصوص اطرافیان و دوستان ،‌ برنامه ریزی کنیم . امیدوارم با عنایت حق تعالی بتوانیم در حفظ ارزشهای اصیل و همکاری در کاستن اندوه و دغدغه ، مردم عزیزمان بکوشیم و با افتخار شامل این فراز زیبای سید الساجدین علیه السلام ، قرار بگیریم که خطاب به پروردگار مهربان ، بیان فرموده اند " یا ضامن جزاء المحسنین " : ای ضامن پاداش نیکوکاران. محمد قنبری

علامه جعفری فرمود: سالها قبل از انقلاب، كتابي در پاسخ به بعضي شبهات روز، نوشته بودم. روحاني مشهوري آ‌ن را خواند و پسنديد. پيام داد كه به شهر آنها بروم تا به بهانه بزرگداشت من، مسائل روز اسلامي را تبليغ كنيم. بليط قطار خريدم و سوار شدم. با خود گفتم ايكاش همسفر اهل علم و كتابي نصيب تا با مباحثه، راه كوتاه شود. ديدم سيد معمم بلند قدي بسمت كوپه من مي آيد. چهره زيبا، لباس فاخر، ريش آراسته و عمامه مرتبي داشت. گفتم خدا را شكر كه دانشمندي نصيب شد. شادمانيم ديري نپاييد. دهان كه باز كرد، دريافتم جز چند متر پارچه عمامه، از دانش بهره اي ندارد. به ايستگاه مقصد كه رسيديم جمعيت فراواني از متدينين با پلاكارد خوشامد، روي سكّو منتظر بودند. مومنين به قطار ريختند. دو آخوند ديدند، من و سيد خوش بر و بالا! بدون لحظه اي ترديد، سيد را كول كردند و با سلام و صلوات بطرف ماشين ها دويدند. به هر كس التماس كردم كه مرا هم سوار كند و تا شهر برساند، قبول نكرد كه نكرد. گفتند آقا ما را براي بدرقه ملّاي دانشمند فرستاده. جاي اضافي نداريم و مسافر نمي بريم. ماشين زيباي حامل آقا سيد در جلوي دهها ماشين و ميني بوس مملو از مشايعيين صلوات گو، راه افتاد و رفت. به جان كندن، وسيله اي يافتم و خودم را به خانه ميزبان رساندم. دقايقي بود كه سيد حيران به آقا رسيده بود و طرفين، تازه اصل ماجرا را فهميده بودند. خودم را معرفي كردم. آقا مرا كنار خود جاي داد و اكرام نمود . آن وقت، سر در گوشم كرد و به مطايبه فرمود: آشيخ! مردم حق داشتند كه اشتباه گرفتند. آخر، اينهم سر و شكل و لهجه است كه تو داري؟ ملّا كه هيچ، به آدميزاد هم نمي ماني! علامه جعفري قصه را تعريف مي كرد و خودش همراه ما مي خنديد. از يادآوري تحقيرهايي كه ديده بود، سر سوزني تكدر نداشت، تفريح هم مي كرد. در آن اتاق كوچك مملو از كتاب، در آن رداي ارزان كهنه، روحي عظيم خانه كرده بود. نور به قبرش ببارد. استاد، آن روز ، يادمان داد كه عقل مردم به چشم شان است.

#عصر_دوچرخه_ای_کانون #گزارش_تصویری برنامه عصر دوشنبه های کانون، مسیر این هفته،99/7/14؛ زیارت حضرت هلال ابن علی (علیه السلام) کانون فرهنگی ورزشی دوچرخه سواران امام رضا (علیه السلام) کاشان