فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
❇️دیشب تا صبح ...🖤
#دیشب_تا_صبح
🎤مداح : #محمود_کریمی
❌ دلیل جذا ب بودن BTS برای نوجوانان
در پست ها متعدد گفته شد که یکی از نیازهای نوجوانان نیاز به تأیید شدن و توجه هست.
این توجه اگر توسط خانواده انجام نشود دیگران هستند که این کار را به خوبی انجام دهند؛ .
یکی از شاخصه های گروه BTS این است که این نیاز نوجوانان را شناخته و با طرفدارانش در ارتباط است، به آنان بها می دهند؛
بر روی سن کنسرت ها، موفقیت خود را مدیون طرفدارانشان میداند ( ک اغلب نوجوانان دختر هستند)
اعضای BTS در موارد متعدد از لباس و عبارات محلی طرفداران استفاده میکنند،
برای طرفداران فارسی زبان به زبان خودشان #سلام میگوند.
و به همین راحتی بیشترین تأثرات را مخصوصا بروی #دختران نوجوان گذاشته است.
✍ #پورحاتم
🔴گفتم: «محسن جان! دیر میای بچهها نگرانتن». لبخندی زد و حرف از صمیم قلبش بیرون آمد؛ حرفی که زبانم را قفل زد. غیرتمند گفت: «هرچی من بیشتر کار کنم، نتانیاهو کمتر خواب راحت به چشمش میاد؛ پس اجازه بده بیشتر کار کنم».
معنای این حرفش را زمانی فهمیدم که شهید شد؛ وقتی که نتانیاهو توئیت زد و برای یهودیها شنبه خوبی را آرزو کرد. از شنبه آرام در اسرائیل گفت؛ از شنبه بعد از محسن فخریزاده». ...
(خاطرات همسر شهید)
🌹هفتم آذر سالگرد شهادت دانشمند هسته ای شهید محسن فخری زاده🌹
#شهید
#فخری_زاده
🌹برای شادی روحش صلوات
اگر میگویند منافقین جنایتکارتر از صهیونیست هستند یعنی این
مادر شهید یوسف داورپناه : من مظلوم ترین مادر شهید ایرانی هستم
مادر شهید: پسرم یوسف بعد از عملیات آزادسازی خرمشهر برگشت
کوموله ها ریختند و یوسف رو دستگیر کردند ، گفتند به خمینی توهین کن
یوسف این کار رو نکرد.
به من گفتند توهین کن، گفتم چنین کاری نمیکنم. گفتند: بچه ات را میکشیم بازهم قبول نکردم.
پسرم رو بستند به گاری و جلو چشمم سر از تنش جدا کردند و با ساطور دست ها و پاهاش را قطع کردند، شکمش را پاره کردند و جگرش را درآوردند
گفتند: به خمینی توهین کن، بازم توهین نکردم ، من رو با جنازه تکه پاره شده پسرم در یک اتاق گذاشتند و در رو قفل کردند
بعداز ۲۴ ساعت در را باز کردند گفتند: باید خودت پسرت را دفن کنی.گفتم : من طاقت ندارم خاک روی سر پسرم بریزم
گفتند: جنازه اش را میبندیم پشت ماشین و تو روستاها میگردانیم
شروع کردم با دستان خودم قبر درست کردن، با گریه می گفتم: یا فاطمةالزهرا، یا زینب کبری؛ انگار همه عالم کمکم میکردند برای حفر قبر پسرم.
دلم گرفت، آخه پسرم کفن نداشت که جنازه اش را کفن کنم گوشه ای از چادرم را جدا کردم و بدن تکه تکه پسرم را گذاشتم داخل چادر.
فقط خدا خودش شاهد هست که یک خانم چادری بالای قبر ایستاده بود و به من دلداری میداد و میگفت: صبر داشته باش و لا اله الا الله بگو.
کنار قبرش نشستم و با دستان خودم یواش یواش رو صورت یوسفم خاک ریختم؛ به همین خاطر من مظلوم ترین مادر شهید ایرانی هستم.
مادران شهدا مثل کوه پای نظام جمهوری اسلامی و ولایت ایستادند
به راستی ما کجای کار هستیم ؟