512_18818819157310.mp3
2.17M
شب پنجم آیین تکیهخوانی - تکیه دربند
شنبه ۴ شهریورماه ۱۴۰۲
شور | مولا مولا
برادر محمدحسین پویانفر
#ريحانةالنبي
『@mh_poyanfarr』
528_18818815061146.mp3
2.82M
شب پنجم آیین تکیهخوانی - تکیه دربند
شنبه ۴ شهریورماه ۱۴۰۲
تک | به زهرا به حیدر
برادر محمدحسین پویانفر
#ريحانةالنبي
『@mh_poyanfarr』
518_18818815838144.mp3
3.08M
شب پنجم آیین تکیهخوانی - تکیه دربند
شنبه ۴ شهریورماه ۱۴۰۲
شور | ذکر حسین
برادر محمدحسین پویانفر
#ريحانةالنبي
『@mh_poyanfarr』
524_18818818634613.mp3
904K
شب پنجم آیین تکیهخوانی - تکیه دربند
شنبه ۴ شهریورماه ۱۴۰۲
شور | چادرت را بتکان
برادر محمدحسین پویانفر
#ريحانةالنبي
『@mh_poyanfarr』
512_18818814313352.mp3
3.82M
شب پنجم آیین تکیهخوانی - تکیه دربند
شنبه ۴ شهریورماه ۱۴۰۲
شور | رو سرم سایه علمه
برادر محمدحسین پویانفر
#ريحانةالنبي
『@mh_poyanfarr』
517_18818819317811.mp3
2.98M
شب پنجم آیین تکیهخوانی - تکیه دربند
شنبه ۴ شهریورماه ۱۴۰۲
تک | آخه غربت چقدر
برادر محمدحسین پویانفر
#ريحانةالنبي
『@mh_poyanfarr』
محمدحسین پویانفر
-نمازشب🧎🏻🤍 امام صادق علیه السلام : نماز شب ،چهره را زیبا و اخلاق را نیکو و بوی بدن را پاک و خوش و
-جهت یادآوری✨
پاشو یاعلی ...
قبول باشه، التماس دعا🌱
اول صبح بگویید:
حســــــــــین جان رخصت
تا که رزق از طرف سفره ارباب رسد♥️🍃
✋🏻به رسم هرصبح
السلام علی الحسین و علی علی بن الحسین و علی اولاد الحسین و علی اصحاب الحسین
سلام من به تو
آقای بی نظیر
سلام و عـَرض ادَب
ایهاالامیرِ ..
السلام_علیک_یا_اباعبدالله✋🏻
یا سفینة_النجاة
『@mh_poyanfarr』
🏴🏴🏴🏴🏴
9روز تا اربعین
حسین جان...
دلشوره هایم روز به روز بیشتر می شود
از قلم نیوفتیم ارباب 💔❤️🩹
『@mh_poyanfarr』
محمدحسین پویانفر
#اعلام_مراسم مهمان حضرت رقیه ایم سخنران : شیخ حامدکاشانی بانوای : کربلایئ محمدحسینپویانفر 🗓زمان
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#اعلام_مراسم
مهمان حضرت رقیه ایم
سخنران : شیخ حامدکاشانی
بانوای : کربلایئ محمدحسینپویانفر
🗓زمان :
از پنجشنبه۹شهریور بهمدت۵شب
از نماز مغرب و عشا
📍مکان :
طریقنجفکربلا،عمود۷۸٠
『@mh_poyanfarr』
May 11
14.41M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#پست_اینستاگرام
#فراق
#کربلا
مولای من!
شما که...
آغوش برای جناب حُرّ گشودی؛
شما که انگشت و انگشتر را...
به ساربان بخشیدی...
تا دستِ خالی نرود؛
شما که به نگاهی...
زهیر را...
به نیمنگاهی...
به راه آوردی؛
میشود ما را فراموش کنی؟!
در لحظهای که سرازیرِ قبر هستیم و...
آن وقت که گریزی از حساب و کتاب نیست...
و میانهی محشر؛
ما...
از کودکی...
دلبستهی شما شدیم!
رفاقت ما...
حکایت دیروز و امروز نیست؛
آنقدر دور و دیر است که...
یادمان نمیآید از کجا و کِی شروع شده!
این قدمها را...
این سوز و اشکها را...
و این عرضارادتها را...
بپذیر که...
سخت محتاج توییم!
『@mh_poyanfarr』