eitaa logo
محمدهادی صحرایی
141 دنبال‌کننده
82 عکس
104 ویدیو
3 فایل
فعالیتهای رسانه ای محمدهادی صحرایی را در این کانال مطالعه می کنید. منتقد خوب، فرستاده خداست.
مشاهده در ایتا
دانلود
4_ واقعیتهای فراموش شده آموزش و پرورش زمان شاه در سال ۵۵ ➕دانش آموزان نظام جدید بلاتکلیف هستند ➕کناره گیری ۳۳ هزار معلم بخاطر حقوق کم و نارسایی قانون استخدام ➕جمعیت کلاسها ۴۰ تا ۸۰ نفرنزدیک به ۲ میلیون واجب التحصیل محروم از مدرسه و تحصیل (با توجه به تعداد ۶ میلیون دانش آموز) روزنامه اطلاعات ۱۴ شهریور ۵۵ @mh_sahraei
10.42M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 اتفاق عجیب وسط برنامه تلویزیونی ایران پنجمین کشوری بود که به فناوری کاشت حلزون شنوایی دست یافت. @mh_sahraei
اطرافیان ناتراز! https://kayhan.ir/fa/issue/3195/3    محمدهادی صحرایی حدود شش‌ماه از روی کار آمدن دولت دکتر پزشکیان می‌گذرد. دولتی که پس از دولت ناتمام شهید رئیسی که رئیس‌جمهور تراز انقلاب اسلامی و سرآمد و ماندگار شد، برسرکار آمد. ابایی از بیان این سخن نیست که دکتر رئیسی در دوران کوتاه ریاست قوه مجریه، نصاب تازه‌ای از کار شبانه‌روزی و زیرساختی را در کشور ما ایجاد کرد و خزانه بدهکار و دولت قرض بار و تلفات روزی هفتصد نفری کرونا و اعتماد به یغما رفته مردم و قوطی‌های خالی حاصل از معاهدات خسران‌بار و... را که از دولت اعتدالی تحویل گرفته بود‌، تراز کرد و در موقعیت بهتر و مناسبی تحویل دولت بعدی داد که این سخن را باید در جای دیگری مفصل‌تر گفت.  سخنی که در این مجال از رئیسی مظلوم می‌توان گفت، پشتکار عالمانه و طهارت نفس و مناعت طبع پاکیزه او بود که می‌تواند تا همیشه برای همه دولتمردان الگو باشد. منتقدان، اگر در تاریخ و سابقه جهان، رئیس‌جمهوری با سطح سواد او که در تحصیلات دینی و دانشگاهی، درجه عالی داشته باشد را سراغ دارند بیاورند. ندارند که بی‌انصافان بی‌ادب او را با القاب دروغ و زشت، در افکار عمومی و رسانه‌ها تخریب کردند و به رسانه‌های دشمن و ضدانقلاب، استخوان رساندند. اینکه برای به دست آوردن جیفه پست و مقام دنیا چگونه بر شرف و انسانیت و جوانمردی پا کشیدند بماند تا قیامت‌، ولی آنچه در این مختصر گفته می‌شود چیز دیگری است که همه ما و به‌ویژه مسؤولین فعلی که پس از رئیسی مظلوم بر این مسند تکیه کرده‌اند به آن محتاجیم. آنچه امیرالمؤمنین - سلام خدا و خوبان و ما نثارش - به‌ویژه در نامه به مالک اشتر فرمود را می‌توان سرمه کرد و به چشمان کشید و دیده بینا کرد و رئیس‌جمهور محترممان هم با این منبع جوشان آشناست و در سخنرانی‌ها، پایبندی خود را به قرآن و نهج‌البلاغه اظهار می‌کند و به جای نظریه‌پردازی در فقه و فلسفه و تاریخ، برایمان از قرآن و علی می‌گوید و به ما و خود متذکر می‌شود که « إِنَّ عَمَلَكَ لَيْسَ لَكَ بِطُعْمَه وَ لَكِنَّهُ فِي عُنُقِكَ أَمَانَهًٌْ وَ أَنْتَ مُسْتَرْعًى لِمَنْ فَوْقَكَ لَيْسَ لَكَ أَنْ تَفْتَاتَ فِي رَعِيَّهًْ وَ... » 1 ما خدا را بر این نعمت هزاران بار شکر می‌کنیم که او نیز با نهج‌البلاغه و قرآن و مداحی آشناست. ایکاش کسانی که رئیسی مظلوم را با متلک و دروغ می‌آزردند، این را متوجه شوند.  با این وجود، توقع ما مردم از رئیس‌جمهورمان این است که خود، بیش از دیگران بر آنچه امیر مؤمنان گفته استواری کند و مراقبت نماید که کسی خلاف آن رفتار نکند و سیاست‌ها و رفتارها وفق مبانی و حکمتی باشد که مورد وفاق مردم است. مبانی ما اگرچه ممکن است برای غربزده‌ها ناآشنا باشد‌، ولی برای آنها که به ایران قوی و مقتدری که اکنون وارد چهل و هفتمین سالروز تأسیس خود شده علاقه‌مند و تاریخ غمبار معاصرش را می‌داند و عزت را در دستان خدایی می‌داند که نهال انقلاب را به درخت تناور امروزی رسانده است، مثل عصای موسایی است که بارها ما را از دریای مشکلات نجات داده و فرعون‌ها را غرقه کرده است. و ما در این چهل و شش ساله پیروزی انقلاب اسلامی صدها بار معجزات ایمان به خدا و مبانی را دیده و باور کرده‌ایم. در این مدت بارها دیده‌ایم که آنچه دشمنان را سر جای خود نشانده، سینه ستبر مردانی است که در مقابل زیاده‌خواهی دشمنان مقاومت کرده و از مبانی خود دست نکشیده‌اند. مردانی که بر مبنای «عزت، مصلحت و حکمت» توانسته‌اند کار کشور و مردم خود را پیش برند و اکنون به نزدیکی قله برسانند. امروزه مردم می‌بینند کدخدایی که ادعای خدایی و برتری تکنولوژیکی می‌کند یک ماه است حتی با سطل ماست و کیف زنانه هم از مهار آتش‌سوزی خود ناتوان است و غیر از آن با انواع مشکلات ریز و درشتی روبه‌روست که نمی‌توان شماره کرد. در همین تصادف اخیر هواپیما و بالگردی که در روزگار عادی آمریکا اتفاق افتاد و برخلاف داستان تلخ هواپیمای اوکراینی که در حالت صددرصد جنگی ما در سال 98 پیش آمد، می‌توان مدیریت بحران را مقایسه کرد.  هرچند که یک تفاوت بی‌نظیر آمریکا با ایران این است که آمریکا، دشمنی مثل آمریکا و غربزدگانی مثل غربزدگان ما ندارد که مدام، وطن و هموطن خود را تحقیر و تمسخر کنند و از یال و کوپال دشمن تعریف کنند و نشانی غلط بدهند و مردم خود را مثلاً از «دکمه‌ای که با فشار دادن آن تمام داشته‌ها و انباشته‌های نظامی ما در چند دقیقه نابود می‌شود» بترسانند و هرگز پاسخ ندهند چرا آمریکا و انگلیس و فرانسه و آلمان و حتی اسرائیل، در 470 روز بمباران غزه نتوانستند آن دکمه کذایی را پیدا کنند تا به شکست و خفت امروز نرسند؟ چرا آمریکا توان برون‌رفت از بحران‌ها را از دست داده و چرا حتی کلمبیا هم با او هماوردی می‌کند؟...
آنها هرگز نمی‌گویند چرا چندین سال کشور را معطل توافق برجامی کردند که «نخوانده بودند» و در آن تفاوت «لغو و تعلیق»را نمی‌دانستند و خودشان دستاوردش را «تقریباً هیچ» دانستند؟ در همان سال‌ها هم وقتی از بالا کشیدن اقتصاد و رفاه مردم ناامید شدند، معیشت را گروگان گرفتند و با دو گانه «مذاکره یا میدان» وفاق جامعه را نشانه رفتند. این شیطنت اگر هم فراموش شود ولی اسنادش هست. مردم اکنون می‌دانند که مدعیان وقتی در میدان عمل و اقتصاد، کم می‌آورند با دو قطبی کردن جامعه و پیش کشیدن مذاکره‌ای که از آن نیز تنها معامله با لبخندِ سرمایه‌های واقعی کشور با نسیه‌های خیالی دشمن را بلدند، جامعه را سرگرم می‌کنند. اینها همان مدیران ناترازی هستند که متأسفانه در برخی قسمت‌های دولت وارد شده و باعث این شدند که در مدت زمان کوتاه همین شش ماهه، گرانی گوشت و اقلام مصرفی - که مورد تأکید انتخاباتی دکتر پزشکیان هم بود - و طلا و ارز رکورد بزند. این را می‌توان با مدت زمان مشابه دولت‌های قبلی مقایسه کرد. دکتر پزشکیان عزیز! برخی اطرافیان شما برخلاف سخنانتان، کارخودشان را می‌کنند و گویی در دولت دیگری هستند. اکنون که حمایت همه دستگاه‌ها و سایر قوا با تأکید چندباره رهبری از دولت شما، در حد بی‌سابقه است، انصاف این است که اصلاح ناترازی را ابتدا از برخی اطرافیان خود شروع کنید. مردم و کارشناسان زبده، چاره گرانی طلا و ارز و گوشت و سیب زمینی و پوشک و... را مذاکره نمی‌دانند، تدبیر و به‌کارگیری مدیران کارآمد و غیر سیاست‌بازی می‌دانند که غیر از ستاد انتخاباتی و محکومین و مشکوکین، از میان خبره‌ها و توسط خود رئیس‌جمهور انتخاب شده باشند. دولت، باید محل رفت‌وآمد کارشناسان و متخصصان اهل خرد و خدمت باشد نه پاتوق سیاسیون افراطی سهم خواه و تمامیت‌خواهی که خدای ناکرده مثل «آجرهای غصبی» هستند که بزرگان قم فرمودند.  دکتر پزشکیان عزیز! شعار وفاقی که می‌دهید با خالص‌سازی که در ادارات و به نام شما انجام می‌شود، همخوانی ندارد. می‌توان به مجموع ناترازی‌ها «ناترازی مسؤول با مسؤولیت یا شاغل و شغل» هم اضافه کرد. با انسان‌های متنازل نمی‌توان شعار متعالی داد و مترقی شد. در خانه دشمن، گفتن «ترک فعل» در مورد حجاب، خجالت دارد یا افتخار؟ اصلاً به دشمنی که سرمنشأ مشکلات و فتنه‌هاست مربوط است؟ دستور خدا مهم است یا خوشامد شیطان؟ در خانه اجنبی، بی‌دلیل و بی‌ربط، سعایت و ناروا از رقیب و برادر گفتن با شعار زیبای وفاق، همخوان است؟ با اینکه بارها فرمودید «دشمنان بین ماها دشمنی می‌اندازند وگرنه ما با هم دشمن نیستیم، همه مشکل‌ها از منیت‌هاست» همخوانی دارد؟ مردم شریف ایران، از شما و اطرافیانتان عمل به عهدنامه مالک اشتری که از آن می‌گویید می‌خواهند نه خطوات ذهنی آنها که «مدیریت افکار عمومی را مثل خمیربازی» بدانند یا آنها که خط به خط کتاب «موج سوم دموکراسی» را اجرا می‌کنند. هانتینگتون که در کتاب موج سوم دموکراسی می‌نویسد ابایی ندارد او را الهام گرفته از ماکیاولی بنامند می‌آورد: «با رسانه‌های جهانی، سازمان‌های حقوق بشر خارجی و تشکیلات فراملیتی ارتباط برقرار کن و به‌خصوص سعی کن در ایالات متحده برای خود حامیانی بیابی.... گرفتاری خود را در چشم آنها بزرگ و مهم جلوه بده و اطلاعاتی در اختیارشان بگذار تا بتوانند در تلویزیون ظاهر شوند و سخنانشان صفحات اول روزنامه‌ها را بگیرد.» 2 می‌افزاید: «به هر طریق ممکن سعی کن بر شایستگی، اقتدار و میانه‌روی طرف مذاکره ات بیفزایی» 3  و سخنان دیگری که بسیار قابل تأمل است و بسیار با آنچه از علی می‌خوانید فاصله دارد. از اطرافیانتان بخواهید که چاره حل مشکلات را همان‌گونه که خودتان می‌گویید در داخل کشور و از متخصصان جوان بخواهند نه از دشمن بدعهد نابکار و جنایتکاری که بزرگ‌ترین سردار منطقه‌ای ما را شهید کرد و اولین خباثتش، تحریم و بی‌اعتبار کردن کسانی بود که به قول شفاهی او اعتماد کردند.  خودتان پیگیر شوید وقتی که «عاقل و مؤمن از یک سوراخ دوبار گزیده نمی‌شود»، اصرار عجیب بر مذاکره با عضو «مزاحم» برجام و توسط کسانی که فن و هنر مذاکره را با عادت تسلیم و تمکین اشتباه می‌گیرند و با توهم برداشتن «سایه جنگ»، چند برابر خسارت جنگ واقعی را بر مردم خود تحمیل کرده‌اند، برای چیست؟  ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 1- «حکمرانی برای تو طعمه نیست، بلکه امانتی است بر عهده‌ات، و از تو خواسته‌اند دستور مافوق خود را رعایت نمایی. تو را حقی نیست که در امور رعیت به دلخواهت رفتار کنی ....» - نامه پنجم نهج‌البلاغه. 2- موج سوم دموکراسی، ص 167. 3- همان، ص 179. @mh_sahraei
7.48M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
انگار نه انگار! عمره جولانی و ورود او به خانه کعبه @mh_sahraei
5- واقعیتهای فراموش شده بدون شرح! @mh_sahraei
6- واقعیتهای فراموش شده جنازه زن و مادر #پهلوی را در نیویورک با ولگردها دفن کردند. @mh_sahraei
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
8- واقعیتهای فراموش شده 🔺توجه: 45 ثانیه ای را می بینید که به تنهایی جهادگر تبیین است و گویای اوضاع شاه و مملکت 1- نحوه مصاحبه چالشی و گستاخانه خبرنگار خارجی با شاه ایران 2- خبرنگار بی ادب، از پرونده محرمانه روانشناختی سازمان سیا در مورد شاه ایران می گوید که در دسترس خبرنگار است 3- پرونده محرمانه روانشناختی شاه ایران، که خود از آن بی خبر است در دست رسانه آمریکایی است و ابزاری برای به چالش کشیدن او 4- شاه، شریک معتبر و ژاندارم منطقه ای آمریکاست 5- ساواک، چه سازمان مخوفی است که حتی خبرنگار آمریکایی از ترس آن، از شاه، امان می خواهد؟ 6- پاسخ شاه پهلوی در پاسخ به خبرنگار و در مورد شکنجه ساواک، جالب است 7- محمدرضاپهلوی با لحنی ذلیلانه و متعجبانه با کلمه «شما»، خبرنگار را به اندازه دولت آمریکا بزرگ کرده و می گوید که ، و منافع آمریکاست نه شاه ایران 8- خبرنگار آمریکایی با قرائت پرونده محرمانه شاه ایران، محمدرضای پهلوی را متوهم می نامد. 🔴 امام خمینی در مورد کاپیتولاسیون می گفت که یک آشپز آمریکایی می تواند شاه ایران را زیر بگیرد و شما نمی توانید کاری کنید. @mh_sahraei
10.08M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
سخنان جالب استاد شجاعی در مورد انقلاب اسلامی وضعیت ایران و شخصیت ایرانیها قبل ظهور ... چقدر دلگرم کننده وچقدر آرامش دهنده😍🌹 @mh_sahraei
نتیجه این مختصر این است که فضای مجازی با تمام لذات تمدنی و مدرنی که دارد توسط مدیرانی که می‌خواهند جهان را کم‌هزینه و کم‌تنش و به راحتی مدیریت کنند اداره می‌شود و با اطلاعاتی که به ظاهر بی‌ارزش است و داده‌هایی که توسط کاربران و به صورت خودکار به آن اضافه می‌شود در مسیر کنترل اجتماعی حرکت می‌کنند که این سامانه یکپارچه و پرخطر را تنها می‌توان با توصیه بالا بردن سطح سواد رسانه‌ای برای عموم و بالا بردن سطح توانمندی در فناوری وب برای نخبگان، کم آسیب و کم‌خطرتر نمود. ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 1- National Security Agency یا آژانس امنیت ملی آمریکا واقع در مریلند که تخصصش شنود الکترونیک، مسؤول نظارت جهانی، گردآوری و پردازش اطلاعات و داده‌ها با هدف اطلاعات داخلی و خارجی و ضدتروریسم است. منتشر شده در روزناه کیهان مورخ 21بهمن 403 @mh_sahraei
برخی از کاربران باهوش و کنجکاو که توانایی دانشی و پردازشی بالایی دارند اگر بتوانند تا حدودی به قسمتDark Web یا قسمت تاریک و نامشخص وب ورود کنند ولی توانایی ورود به قسمت Deep Web را ندارند و شاید غیر از کاربران خاصی که در حال مدیریت کلان اینترنت هستند، تنها هوش مصنوعی توان استفاده از بخشی از آن را داشته باشد. در کنار این واقعیت باید به این نکته نیز توجه داشت که تمام فعالیت افراد مختلف در «ذخیره‌سازهای» جهانی بایگانی می‌شود و ردپای کاربران مثل رد پای بر برف باقی خواهد ماند و یخ می‌زند و از بین نمی‌رود و مورد پردازش و تحلیل و پرونده سازی قرار می‌گیرد. تحلیل‌های به دست آمده از سراسر مردم جهان، که فضای مجازی را «هرچه خواهی، می‌یابی» می‌دانند می گوید که اگر می‌دانستند امکان داشتن پرونده‌ای کامل و جامع برای هر کاربر فضای مجازی وجود دارد شاید به این راحتی به فضای وب اعتماد نمی‌کردند. چه چیزی برای یک مدیر یا برنامه‌ریز، بهتر از اطلاعات «خوداظهاری» شده‌ای که پی‌درپی نو می‌شود؟ اطلاعاتی که با صداقت کامل و دقت وجدانی شده کاربران که گویای شخصیت واقعی و حقیقی آنهاست تهیه شده است. و چه ابزاری برای مدیریت افکار مردم جهان و کنترل اجتماعی از این بهتر است؟ به عنوان نمونه اگر با توجه به تحلیل داده‌هایی که از جست‌وجوها و حضور در رسانه‌ها و شبکه‌های مختلف افراد یک کشور متوجه این نکته شوند که عادت آن مردمان به جای سرمایه‌گذاری در شرکت‌ها و کارخانه‌ها و صنایع - به هر دلیل موجه یا غیرآن - خرید طلا و ارز و نگهداری آنها در خانه است، آیا نمی‌توانند از این عادت اشتباه، به عنوان نقطه ضعف و در نتیجه همچون اهرمی برای کنترل رفتار مردمان آن جامعه استفاه کنند؟ آیا نمی‌توانند از آن برای بالا بردن قدرت چانه‌زنی در معادلات سیاسی و گفت‌وگوها با مقامات ارشد آن جامعه استفاده کنند؟ در ایران خود ما اگر این نقاط ضعف، در بازار خودرو، مسکن، اقلام مصرفی و... و نمونه‌های مشابه منحصر نماند و به نگرش‌ها و انگیزش‌ها برسد، شاید آثار تخریبی آن بالاتر از این نیز باشد. تب غربی شدن و سفرهای خارجی و غیرضروری، زندگی با سگ وگربه و مار و مارمولک، اظهارنظرهای سطحی مثل سلبریتی‌ها، خرید کالاهای لوکس، زندگی اشرافی، سبک زندگی غرب و... از جمله مسایل مهمی است که می‌تواند به اندازه انبار کردن ارز و طلا بر فرهنگ جامعه اثر منفی بگذارد. مدیران برنامه‌ریز جهانی، می‌توانند به وسیله رسانه‌ها و با توجه به این داده‌ها چرخه‌ای سوداگرانه طراحی کنند تا با تحریک مردم، آنها را به خرید بیشتر راغب کنند و از سوی دیگر با اخلال در بازار، حجم عظیمی از نیازهای کاذب نامحدود را به سوی منابع محدود روانه کنند و با کمبود در بازار که امری طبیعی خواهد بود، باعث بالا رفتن نارضایتی عمومی‌شوند. گام بعدی، باز هم سوءاستفاده از رسانه‌ها یا انسان رسانه‌هاست که با ترساندن مردم از جنگ و امثال آن، باعث ترس جامعه و عطش بازار و سردرگمی مسؤولان شوند و این چرخه ناایستا را سرعت دهند. در این حالت، کسانی که مدیریت افکار عمومی را با رسانه‌ها طراحی کرده‌اند اگر در هر قسمت از این چرخه آسیابی وارد شوند، بَرنده‌اند و می‌توانند از این دور باطل به عنوان اهرمی برای فشار و حربه‌ای برای رسیدن به مطامع خود استفاده کنند. دوگانه‌های میز یا میدان؛ مذاکره یا مقاومت؛ جنگ یا صلح و... که همگی برای این چرخه‌ها طراحی می‌شوند و توسط سمپات‌ها منتشر و ترویج و بازنشر می‌شوند، در اصل امواجی هستند که آب را با سرعت بیشتری به این آسیاب می‌ریزند و هیچ اقتصاد بزرگی در جهان را یارای پاسخگویی به این چرخه ویران‌کننده و ناایستایی که «حَدِیَقِف» ندارد نیست. این نمونه‌ای از مدیریت افکار عمومی توسط رسانه‌ها در زمینه اقتصادی است‌، ولی باید دانست که در زمینه فرهنگ، سلامت، نظامی‌گری و همه عرصه‌های دیگر و حتی سیاست نیز این‌گونه است و هرکدام چرخه‌هایی متناسب با فضای کاری خود دارند. واقعیت این است که وقتی اینترنت، یک تکنولوژی نظامی است و هنوز هم فناوری‌های اصلی آن مثل موتور جست‌وجوی گوگل که خود به تنهایی یکی از بازوهای تولید قدرت آمریکا و یکی از بزرگ‌ترین مرکز جمع‌آوری داده‌های جهانی برای NSA و یکی از بزرگ‌ترین مرجع استنادی برای هوش مصنوعی است، در دست دیگران است، سخن گفتن از حفاظت اطلاعات شخصی و نیز حساب‌های کاربری در برابر هکرها و ویروس‌ها و... بیشتر به یک شوخی شبیه است تا یک شعار حرفه‌ای.
چگونگی مدیریت افکار عمومی توسط رسانه‌ها https://kayhan.ir/fa/issue/3200/3 منتشر شده در روزناه کیهان مورخ 21بهمن 403 محمدهادی صحرایی فراگیری رسانه‌های نوظهور در جامعه امروزی به‌گونه‌ای است که گویی دیگر زندگی معمولی بدون رسانه‌ها ممکن نیست و انگار، نه می‌توان و نه می‌شود بی‌رسانه‌های نوین زندگی معمولی داشت. ما چه بخواهیم و چه نخواهیم رسانه‌ها در تار و پود زندگی ما تنیده شده و آثارشان فکر و رفتار و روابط و تمام زندگی ما را متأثر از خود کرده‌اند. شاید به سختی بتوان جوامعی راپیدا نمود که بدون رسانه‌های امروزی زندگی کنند. و نیز به سختی بتوان جامعه‌ای را یافت که پای رسانه‌های نوظهوری مثل گوشی همراه به آنجا باز نشده باشد. در یک کلام می‌توان این‌گونه گفت که وابستگی بشر امروزی به رسانه‌ها مثل وابستگی‌اش به آب و غذا شده است. بسیاری از مردم در فضای مجازی، زندگی می‌کنند، آموزش می‌بینند، رابطه برقرار می‌کنند، کاسبی می‌کنند و بزرگ می‌شوند و در یک کلام، فضای مجازی زیست بوم جدید انسان معاصر است. در این مورد نیز شاید بتوان گفت که هیچ ساختار اجتماعی در هیچ دوره‌ای از تاریخ به اندازه فضای مجازی نتوانسته است شهروندان خود را اینچنین متمرکز و مشغول کند. سکوهای متفاوت فضای مجازی، سرزمین‌های مختلف جهان جدید‌اند و کانال‌ها و گروه‌ها و صفحات آنها هم شهرها و محله‌های آنها. شهروندان شهرهای مجازی، به‌راحتی انتخاب تأیید با قلب و متن، با یکدیگر هم خانواده می‌شوند. با این تفاوت که ساکنان این سرزمین‌ها برخلاف ساکنان سرزمین‌های واقع در جغرافیا که در انتخاب وطن مجبور و بی‌اراده‌اند، می‌توانند سرزمین و گروه دلخواه و خانواده دوست داشتنی خود را طبق علاقه و سلیقه خود انتخاب کنند. تعاملات اجتماعی در فضای مجازی هم برخلاف دنیای واقعی، انتخابی است و فاصله دوستی و قهر یا جذب و دفع، به سادگی انتخاب گزینه لایک یا بلاک است. دوستی‌ها و دشمنی‌ها در فضای مجازی با دیدن آدمها و اخلاق و رفتار و دین و فکر و سطح سنّی و سوادشان ایجاد نمی‌شود بلکه افراد ناشناس، تنها با آثاری که در آنجا می‌بینند و می‌خوانند با یکدیگر دوست یا دشمن می‌شوند و معمولاً هم هرگز چهره واقعی یکدیگر را نمی‌بینند و همدیگر را نمی‌شناسند و بسیاری از انسان‌ها با شخصیتی غیر از شخصیت جبری و واقعی خود، در این زیست بوم، زندگی می‌کنند و می‌میرند. شهرها و محله‌های فضای مجازی طبق خواسته‌ها و علایق ساکنینش شکل می‌گیرد و کاملا انتخابی است. پیش از این شهرها بر مبنای قوم و قبیله مشترک تشکیل می‌شد‌، ولی شهرهای فضای مجازی بر مبنای افکار و امیال مشترک تشکیل می‌شوند و زبان مشترک، همان محتوایی است که به اشتراک گذاشته‌اند. این مشخصات ظاهری اگرچه به نوبه خود جالب توجه است و توانسته دنیایی مجازی ولی با کارکرد حقیقی در کنار و موازی با دنیای واقعی ایجاد کند و می‌توان از آن به عنوان یک دستاورد مهم دانش بشری یاد کرد‌، ولی هرگز نباید فریب این دنیای موازی را خورد و آن را پایان ماجرا دانست. ورود به دنیای مجازی تازه شروع کار است. دنیای جدیدی که مناسبات ویژه خود را دارد، اگر به ظاهر، اختیارات بسیاری به شهروندان جدیدش داده است ولی از این نکته حیاتی نباید غافل شد که این سرزمین‌ها و شهرهای مجازی توسط چه کسانی و با چه اهدافی به وجود آمده و مدیریت می‌شوند؟ اگر ریشه و رحم پیدایش اینترنت که بستر فضای مجازی است را یک سازمان نظامی بدانیم، و یا با سازمان NSA 1 آشنا شویم، شاید دیگر نتوان از کنار سؤالات مطرح شده به‌راحتی گذشت. سرزمین‌های رنگارنگ فضای مجازی در بستر وب، که شاید پس از اینترنت، مهم‌ترین دستاورد و تحول دانشی دوره اخیر باشد، به‌گونه‌ای با قوانین، سامانه‌های نظارتی و تحلیلی و نیز هوش مصنوعی، ساختارسازی شده و مدیریت می‌شوند که شهروندانش متوجه رصد و مدیریت شدن توسط یک سامانه فراگیر و نامرئی نمی‌شوند. آزادی رفت‌ و آمد و کنجکاوی در عرصه‌های مختلف وب، حس خوشایند آزادی و «هرچه خواهی» به کاربران می‌دهد و آنها خود را فارغ از هر قاعده و قانونی می‌بینند که محدود‌کننده و نظاره‌گر و بازرس است در صورتی که واقعیت چیز دیگری است. فضای وب، قسمت رویین و ظاهری دارد که کاربران، همچون سطح روی زمینی در آن مشغول زندگی هستند‌، در صورتی که در لایه پنهان و پایینی آن قسمت Dark Web و تاریک و ناشناخته وجود دارد و در لایه عمیق‌تر آنDeep Web نهفته است.