eitaa logo
پاسخ به سوالات و شبهات
431 دنبال‌کننده
1.4هزار عکس
362 ویدیو
0 فایل
مرجع پاسخگویی به شبهات،سوالات،شایعات 🔷 شبهات اعتقادی _ مذهبی _ تاریخی _ ا جتماعی _ سیاسی تاریخ ساخت کانال۱۳۹۹/۰۶/۲۳ شرایط تبلیغات در کانال زیر: https://eitaa.com/joinchat/1449066547Cb7701b4b48
مشاهده در ایتا
دانلود
🔆 متن شبهه: در شبکه‌های اجتماعی از امام رضا(ع)نقل شده: هر کس به نحوی از عزاداران جدم حسین (ع) ایراد بگیرد، حتی اگر شیعه باشد از محبین ما نیست(بحار ج۳ص۱۷۳) آیا این حدیث کامل هستش یا اصلا سندیتش درسته؟ چون اگه راست باشه میشه خیلی بدعت‌ها رو به عزاداری اضافه کرد و کسی هم حق اعتراض نداره! حتی مراجع!!! 🔆پاسخ شبهه : ✳️اگر کسی اهل تشیع،فقه و فقاهت باشد، میداند که مراجع حتی حق دارند که بنا بر مصلحت اسلام و مسلمین، بگویند:بطور کلی امسال جشن نیمه شعبان یا عزاداری برپا نکنید. پس اگر فتوا یا حکم دادند،هر کس خلاف آن را انجام دهد، معصیت کرده است. ⬅️اما اینکه این حدیث صحیح و محکم است یا مرسل را نمیدانیم،باید بیشتر تحقیق کنیم،اما اصل اول صحت حدیث این است که با دو منبع اصلی"عقل و وحی"منافات نداشته باشد.اگر نداشت،باید ببنیم که حالا عیناً جمله بیان شده توسط معصوم(ع)است که نامش را حدیث یا روایت بگذاریم یا خیر؟ 🔷اما چند نکته است که باید بدان توجه کنیم و سپس به این حدیث(خواه صحیح باشد یا مرسل) بپردازیم. 1️⃣ امیرالمؤمنین(ع)میفرمایند،آدم احمق،یا افراط میکند و یا تفریط. در مورد هرکاری و نیز هر عبادت واجب یا مستحب و از جمله عزاداری نیز همینطور است؛یک عده به اصلش میتازند و یک عده‌ی دیگر ضرورت رعایت هیچ اصل و آداب و تربیتی در آن را نپذیرفته و مدعی‌اند که هیچکس هم نباید ایرادی بگیرد،حتی اگر در آن مثل سگ قلاده ببندند و عوعوکنند،یا مثل سامورایی‌ها، شمشیر بکشند و عملیات انتحاری، یا حتی علیه کودک سه ساله انجام دهند! 2️⃣ البته منظور از جاهل و احمق،این نیست که مثل سفیه و مجنونی در کنار خیابان‌ها رها و یا در تیمارستان‌ها بستری باشد.اسلام و بویژه اسلام ناب محمدی(ص)،که همان اسلام ولایی و تشیع است،دشمنان بسیار بزرگ،زیرک،متبحر و ماهری دارد،اما امام سجاد(ع)خدا را شکر میکنند،بابت این که دشمنان‌شان را از احمق‌ها قرار داد.«الحمدللَّه الذی جعل اعدائنا من الحمقاء». 3️⃣ بدیهی است که دشمن‌ترین‌ها با حق، همان احمق‌ترین‌ها و جاهل‌ترین‌ها هستند و الزامی ندارد که حتماً از کفار،مشرکین و منافقین باشند.گاه آزار شیعه‌ی احمق بیشتر است.چون ادعای معرفت و محبت و پیروی اهل بیت علیهم السلام را نیز ماسک و پشتوانه‌ی حماقت خود قرار میدهد.از این رو امام زمان(عج)فرمودند: 🍀«قَدْ آذانا جُهَلاءُ الشّیعَهِ وَحُمَقاؤُهُمْ، وَمَنْ دینُهُ جِناحُ الْبَعُوضَهِ أَرْجَحُ مِنْهُ»(احتجاج،ج2،ص289. بحارالأنوار،ج25،ص267) 🖊ترجمه:نادانان و كم خردان(احمق‌های)شیعه و كسانى كه پر و بال پشه از دین دارى آنان برتر و محكمتر است،ما را آزار میدهند. 🔶حدیث مورد سؤال: طبق این قول، فرموده است که«هر کس به نحوی از عزاداران جدم حسین ع ایراد بگیرد...»؛ خب سخن درست است، نه تنها نباید به برگزاری عزاداری برای سیدالشهداء،امام حسین(ع)ایراد گرفت، بلکه طبق توصیه‌های مؤکد،باید آن را رواج داد و سعی کرد که با شکوه و عظمت ظاهری و باطنی بیشتری برگزار گردد.اما نفرموده که در این عزاداری‌ها،هر کسی هر کاری دلش خواست انجام بدهد، کسی حق ندارد به او ایرادی بگیرد.ایراد گرفتن به"اصل عزاداری"، خیلی فرق دارد با ایراد گرفتن به "نحوه‌ی عزاداری". ⬅️مثل این است که بگویند:کسی حق ندارد به نماز خواندن ایراد بگیرد،بعد یک عده بگویند:«ما دوست داریم،وسط خیابان،با لباس‌ها و شکلک‌ها و گویش‌ها و رفتارهای هرچند بی منطق و مسخره و حتی خلاف شرع، نماز بخوانیم و کسی حق ندارد به ما ایراد بگیرد! در عزاداری نیز شاید یک عده اداها و شکلک‌هایی از خودشان درآورند، رفتارهای ناشایستی انجام دهند، کارها یا گفتارهایی داشته باشند که خلاف شرع مقدس اسلام، احکام و عقل باشد و اساساً وهن(اهانت)به اسلام، تشیع و مسلمین است،دکان و دستگاه باز کنند، اصلاً قصدشان ضربه زدن به فرهنگ تشیع و عاشورا باشد، شیعه انگلیسی باشند، به بهانه‌ی عزاداری، بدعت گزاری کنند،باند و گروه و جریان راه بیاندازند و اسمش را هم تشیع یا عزاداری بگذارند و... آیا نباید مورد هیچ ایراد و انتقاد و اعتراضی قرار گیرند؟!!! یا اینکه خیر،بلکه گاهی واجب است که با آنان و انجام این نوع عزاداری‌شان، حتی به شدت مخالفت نیز بشود و اصلاً ممانعت به عمل آید، تا سبب گمراهی مردم،خرافه پروری،ایجاد تفرقه و...نشوند. ✅عزاداری در فاجعه کربلا و مصیبت وارده بر امام حسین(ع)، زنده و پویا نگه داشتن خط و راه عاشوراست. برای همین دشمن از آن میترسد و نفرت دارد و قصد دارد که با افراط و تفریط،یا تعطیلش کند و یا به انحرافش بکشاند. ..................... (ایتا، سروش ،روبیکا) 🆔 @mh_shkan
⛔️ شبهه ⛔️ جنگ بدر ، سال دوم هجری ، روستای بدر پیامبر چاههای بدر رو پر از سنگ کرد تا کاروان مکه دستش به آب نرسه!! اون جنگ با شکست سنگین کاروان مکه تمام شد . واقعه کربلا ، سال ۶۱ هجری عمر سعد آب رو بر روی کاروان امام حسین بست! حالا چرا اولی تاکتیک جنگی بود و دومی ظلم؟!؟! الله و اعلم . . . التماس کمی خرد ❇️ پاسخ اول شبهه ❇️ ✅ بستن آب در کربلا، جبران بستن آب بر مشرکان در جنگ بدر توسط پیامبر(ص) !!" : 1️⃣ قیاس بدر با کربلا بی ارتباط است! حتی با فرض قبول صحت این نقل، پیامبر (ص) دشمن را از آب منع نکرد! ضمن اینکه در کاروان امام زنان و کودکان بودند اما در سپاه کفار مردان جنگی! http://shayeaat.ir/link/jbdr1 2️⃣ این روایت، مرسل است! فقط نام برخی راویان در سند ذکر شده و حتی برخی راویان آن دروغگو بوده یا مطالب آنها مورد انکار است! 3️⃣ در مکانی که کفار قریش مستقر شدند آب یافت می‌شد! کفار زودتر وارد بدر شدند و منطقی نیست جایی استقرار یابند که آب نباشد و دشمن آنها کنار چاه‌ها استقرار یابد! 4️⃣ نه تنها منع دشمن از آب، با اخلاق و سیره پیامبر(ص) و مبانی اسلام منافات دارد، بلکه اجازه ایشان به دشمن در استفاده از آب هم در این جنگ روایت شده است! http://shayeaat.ir/link/jbdr2 5️⃣ برخی مورخان و محققان معاصر اثبات کردند چاه های آب در اختیار مشرکان بوده و برخی هم آن را منافی آيات قرآن دانسته اند که به نداشتن آب و طلب آن از خداوند توسط مسلمان اشاره کرده اند! 6️⃣ مفسران قرآن نیز در ذيل آيه ۱۱ سوره انفال، معتقدند چاه‌های بدر در اختيار مشركان بوده و خداوند آب باران را برای مسلمانان فرستاده است! http://shayeaat.ir/link/jbdr3 ❇️ پاسخ دوم شبهه: ❇️ 🔰🔰 اولا : این ادعا ( پر کردن چاه ) ادعایی است که استنادش فقط روایتی است که در کتاب المغازی ج1 ، ص53 نقل شده است که : 1️⃣ این روایت بنابر نظر برخی محدثین صحیح نیست 2️⃣ بنابر براهین و ادله عقلی که برای حکمت و عصمت نبی و رسول اقامه شده این روایت سازگاری ندارد 3️⃣ و نیز با آیات قرآن هم تنافی دارد 4️⃣ و نیز با نقل های تواریخ هم به هیچ عنوان سازگاری ندارد 5️⃣ و نیز اتفاقا در همين كتاب در جاي ديگر پيرامون جنگ بدر مي‌گويد : 🔻 كفار قريش خواستند از چاه‌هاي بدر آب بردارند كه مسلمين مانع شدند، در اين هنگام پيامبر (ص) به مسلمين خطاب كرد و فرمود: مانع آب خوردن كفار نشويد و آنها را رها كنيد ( منبع 👈 المغازي، ج1، ‌ص 61 ) 🔰🔰 ثانیا : از بررسی آیات قرآن و منابع تفسیری استفاده می شود كه چاهای منطقه بدر در اختیار دشمن بوده است. امین الاسلام طبرسی و علامه طباطبایی در ذیل آیه ۱۱ سوره انفال اتفاق نظر دارند كه چاه‌های بدر در اختیار مشركان قریش بوده است. در این آیه می‌خوانیم : 🔹👈«یاد آرید هنگامی را كه خواب سبكی كه مایه آرامش از سوی خدا بود، شما را فرا گرفت؛ و آبی از آسمان برایتان فرستاد، تا شما را به رحمت خود با آن پاك كند؛ و پلیدی شیطان را از شما دور سازد؛ و دلهای شما را محكم و گام ها را با آن استوار دارد» این دو بزرگوار در ذیل همین آیه شریفه می‌گویند : مشركان قبل از مسلمانان بر آب تسلط پیدا كردند و مسلمانان گرفتار تشنگی شدند و شیطان وسوسه‌شان كرد كه شما خود را از اولیای خدا می‌دانید، در حالی كه مشركان بر آب مسلطند؛ پس از آن باران به حد كافی آمد و علاوه بر تطهیر آنان از حدث و خبث، زمین رملی و شن زار زیر پایشان نیز مستحكم شد منبع : 📚 مجمع البیان، ج۴، ص ۲۵۰ 📚 تفسیر المیزان، ج۹، ص ۲۲ همچنین در تفسیر كشاف نقل شده كه چاه های آب در منطقه بدر در اختیار كافران بود و آنان زودتر از مسلمانان آنجا را گرفته بودند و مسلمانان در جائی بودند كه و بعد از ورود به منطقه ناگهان با نیروهای دشمن روبرو شدند منبع : 📚 كشاف، ج۲، چاپ چهار جلدی، ص۲۲۳ 🌿🌿 پس : بنابر مقدمات بیان شده این ادعا به هیچ عنوان صحت ندارد ..................... (ایتا، سروش ،روبیکا) 🆔 @mh_shkan
⛔️ شبهه: ⛔️ باتوجه اینکه امام سجاد (ع) اسیربود، چگونه در دفن اجسادشهدای کربلا شرکت کرد ؟ ❇️ پاسخ شبهه ❇️ 📝 تاریخ‌پژوهان درباره چگونگی دفن شهدای کربلا اختلاف دارند. 👈 برخی باور دارند که اجساد شهدا را بنی اسد دفن کردند. شیخ مفید می‌نویسد: «... گروهی از بنی اسد که در غاضریه بودند، نزد اجساد مطهر امام حسین(ع) و یارانش آمده و بر آنان نماز گذارده و آنان را دفن کردند، بدین ترتیب که حسین(ع) در همین جایی است که اکنون قبر شریف اوست و فرزندش علی‌اصغر کنار پای حضرت است. برای شهیدان (از خاندان و یاران آن بزرگوار که اطرافش به زمین افتاده بودند) گودالی در پایین پای حسین(ع) کنده و همگی را گردآورده و در آنجا دفن کردند، و عباس بن علی(ع) را در همان‌جا که کشته شده بود، سر راه غاضریه (جایی که اکنون قبر اوست) دفن نمودند».(1) بر اساس این دیدگاه امام سجاد(ع) اجساد شهدا را دفن نکرده است. 👈برخی دیگر باور دارند که امام سجاد(ع) و بنی اسد اجساد شهدا را دفن کرده‌اند. بنی اسد فردای عاشورا پس از رفتن سپاه عمر سعد، عده‌ای از آنان برای دفن شهدای کربلا آمدند،(2) و چون اجساد را نمی‌شناختند، متحیّر بودند. در آن هنگام حضرت سجاد(ع) آمد و پیکر اهل بیت و اصحاب را یک به یک به آنان شناساندند و آنان در دفن شهدا، حضرت را یاری کردند و برای خویش افتخار آفریدند.(3) طرفداران این مبنا باور دارند که در روز یازدهم محرم در هنگام حرکت اهل بیت به سوی کوفه بدن شهدا دفن شده بودند. اینان در برابر این پرسش که چگونه امام سجاد(ع) که اسیر بود، اجساد را دفن کرده‌اند، می‌گوید: امام سجاد(ع) با بهره‌گیری از امدادهای غیبی به طور معجزآسا شهدا را دفن نموده است. ✍️مرحوم مجلسی در این باره روایت از امام رضا (ع) نقل کرده است .(4) مقرم نیز می‌گوید: چون امام سجاد(ع) آمد، بنی اسد را دید که کنار کشتگان گرد آمده‌اند و سرگردانند؛ نمی‌دانند چه کنند و کشته‌ها را نمی‌شناسند، چون بین بدن‌ها و سرهای مقدس جدایی انداخته بودند و گاهی از بستگان آنان می‌پرسیدند. امام سجاد به آنان خبر داد که برای دفن این اجساد پاک آمده است. آنان را با نام و مشخصات معرفی کرد. هاشمیان را از دیگران شناساندند. ناله و شیون برخاست و اشک‌ها جاری شد و زنان بنی اسد مو پریشان کردند و سیلی به صورت زدند و بلند گریه کردند. به محل قبر آمد، کمی از خاک‌ها را کنار زد. قبر حاضر و آماده و صندوقی شکافته آشکار شد. حضرت دستان خود را زیر کمر امام حسین(ع) گشود و گفت: بسم الله و بالله وعلى ملّة رسول الله، صدق الله ورسوله،‌ ماشاء ولا حول ولا قوة إلاّ بالله العظیم. امام به تنهایی بی‌آنکه بنی اسد در این کار همراهی‌اش کنند پیکر مطهر را وارد قبر کرد و به آنان گفت: همراه من کسی هست که یاری می‌کند. چون او را در قبر نهاد، ‌صورت بر آن رگ‌های بریده نهاد و گفت: خوشا سرزمینی که پیکر پاک تو را در بر گرفت! دنیا پس از تو تاریک است و آخرت با فروغ جمالت روشن است. اما شبِ بیداری و غم است و اندوهگین همیشگی، تا آنکه خداوند برای خاندان تو سرای آخرت را برگزیند که تو در آنی. سلام و رحمت و برکات الهی بر تو باد از من، ای فرزند رسول خدا! و بر قبر نوشت: این قبر حسین بن علی بن ابی طالب است که او را لب تشنه و غریب شهید کردند. آنگاه به طرف عمویش عباس رفت ... خود را روی بدن مقدس او انداخت و رگ‌های بریده‌اش را می‌بوسید و می‌گفت: پس از تو خاک بر سر دنیا! ای قمر بنی‌هاشم! از من سلام بر تو باد، ای شهید خدایی! رحمت و برکات الهی بر تو باد! برای او نیز قبری گشود و به تنهایی او را وارد قبر کرد، همان گونه که برای پدرش کرد و به بنی اسد فرمود: با من کسانی‌اند که یاری‌ام می‌کنند. آری، برای بنی اسد مجالی گذاشت تا در دفن شهدای دیگر مشارکت کنند. دو جا برای آنان تعیین کرد و فرمود دو گودال کندند؛ در اوّلی بنی‌هاشم را و در دیگری اصحاب را قرار دادند. ...(5) پی‌نوشت: 1. ارشاد مفید، ص 118. 2. مروج الذهب، ج 3، ص 63. 3. جواد محدثی، فرهنگ عاشورا، ص 77. 4. بحار الانوار، ج 42، ص 187. 5. مقتل الحسین، مقرم، ص 469. ..................... (ایتا، سروش ،روبیکا) 🆔 @mh_shkan
⛔️ شبهه: ⛔️ باتوجه اینکه امام سجاد (ع) اسیربود، چگونه در دفن اجسادشهدای کربلا شرکت کرد ؟ ✅◀️پاسخ شبهه: ▶️✅ اعتقاد ما شیعیان بر این است که بر بدن مطهر یک معصوم، جز معصومی دیگر نمی تواند نماز خوانده و آنرا کفن کرده و به خاک بسپارد، و در این زمینه روایات فراوانی وجود دارد ( برای ملاحظه این روایات می توانید به این کتب مراجعه نمایید: اثبات الوصیه، مسعودی، ص 207-208؛ اختیار معرفه الرجال، شیخ طوسی، ج 2، ص 464-463، ح 883؛ عیون اخبار الرضا، شیخ صدوق، ج 1، ص 276؛ دلائل الائمه، طبری، ص 163 ؛و...) بر این اساس امام سجاد علیه السلام مامور دفن پدر بزرگوار خود بوده است ، چنانکه علامه مجلسی پس از نقل مطالب فوق در باره دفن امام می نویسد: به حسب ظاهر چنین بود(که بنی اسد خود بدن امام را دفن کردند) اما در واقع امام را به غیر از امام دفن نمی کند. حضرت امام زین العابدین علیه السلام به اعجاز امامت آمد و جسد مطهر آن حضرت و بلکه سایر شهدا را دفن کرد ( جلاء العیون، علامه مجلسی، ص 380) چنانکه در جریان شهادت امام رضا علیه السلام که در طوس به شهادت رسید امام جواد علیه السلام به قدرت الهی از مدینه به طوس آمد و امور غسل و کفن امام را خود عهده دار شد. ( کشف الغمه، اربلی، ج 3، ص 168؛ به نقل از مقتل سید الشهداء ص 900-903) البته بسیاری قائلند که بدنهای مطهر امام حسین و شهدای کربلا توسط قبیله بنی اسد که در مجاورت کربلا ساکن بودند به خاک سپرده شده است، در جمع بین این دو قول باید گفت که هیچ تنافی وجود ندارد که امام سجاد علیه السلام با کمک قبیله بنی اسد اقدام به دفن شهدا کرده باشد.چراکه دفن شهدا برای بنی¬اسدبه تنهایی امکان پذیر نبود، زیرا آنان اهل روستاهایی بودند که در میدان نبرد شرکت نداشتند و بدون راهنمایی کسی که از همه آن شهیدان شناخت کامل داشته باشد قادر به شناسایی و دفن آنان نبودند به ویژه آن که سرهای شهدا را بریده بودند از این¬رو دفن دقیق و همراه با شناخت شهدا بدون وجود راهنمایی آگاه، امکان پذیر نبود و از سوی دیگر با توجه به این باور که کار دفن امام(ع) را کسی جز امام(ع) نمی¬تواند بر عهده بگیرد ناگزیر ما را به این مطلب می¬رساند که این راهنما باید امام سجاد(ع) بوده باشد. اما این حضور باید به صورت خارق¬العاده بوده باشد، چرا که ایشان در آن زمان در بند اسارت دشمنان به سر می¬برد. با توجه به این گفته، برخی دیگر از مصادر شیعی چنین بیان داشته¬اند که: بنی¬اسد در دفن شهدای کربلا، متحیر و سرگردان بودند، چرا که کوفیان بین سرها و بدنهای شهدا جدایی انداخته بودند و بدنها قابل شناسایی نبودند. در این هنگام امام سجاد(ع) به کربلا تشریف آوردند و آنان را در این امر یاری کردند. ایشان با یاری مردان بنی¬اسد نخست پیکر مطهر پدر بزرگوارشان را پیدا کردند و پس از گریه زاری فراوان، آن را روی قطعه حصیری ¬گذاشتند و به آرامگاه فعلی¬اش آوردند؛ سپس اندکی از خاک محل دفن را کنار زدند قبری ساخته و پرداخته ظاهر شد. سپس امام زین-العابدین(ع)، را زیر بدن مبارک امام حسین(ع) قرار دادند و فرمودند: «بسم الله و فی سبیل الله و علی ملة رسول الله صدق الله و رسوله ما شاء الله،و لا حول و لا قوة الا بالله العلی العظیم.» آن گاه به تنهایی، بدن مطهر را در داخل قبر گذاشت؛ ایشان در حالی که دیگران را از کمک در تدفین امام(ع)، باز می¬داشت فرمودند: «با من کسانی هستند که مرا یاری دهند.» وقتی حضرت(ع) بدن را در قبر نهاد صورت مبارکش را بر گلوی بریده ابی عبدالله الحسین(ع) نهاد و در حالی که اشک بر گونه¬هایش جاری شد. ..................... (ایتا، سروش ،روبیکا) 🆔 @mh_shkan
⛔️ شبهه ⛔️ ❌ انکار وجود حضرت رقیه توسط علمای بزرگ تاریخ شهید مطهری در حماسه حسینی داستان حضرت رقیه و وجود او را از تحریفات عاشورا دانسته است و در یادداشتهای خود نوشته است: از طفل امام حسین به نام رقیه که در شام مرده و بعد برایش ضریح ساخته اند اخیراً به هم بافته اند. (یادداشتها ج 2 ص 80) ایشان در حماسه حسینی نیز در بیان تحریفات عاشورا می نویسند: داستان طفلی از ابی عبدالله که در شام از دنیا رفت و بهانه پدر می گرفت و سر پدر را آوردند و همان جا وفات کرد. ( حماسه حسینی، شهید مطهری، ج 2 ص 585 و 586)و... ❇️ پاسخ شبهه ❇️ ❇️ دشمنان اسلام، در طول تاریخ با تمام توان در مقابل حقایق ایستاده اند. 🔸توسل به دروغ ، مهمترین اسلحه ی دشمنان برای ایجاد انحراف و متزلزل کردن عقاید مومنین است، با افزایش آگاهی خود ، سپری در مقابل این اسلحه ایجاد کنیم. ✳️ برای اثبات وجود مبارک حضرت (س) آنچنان اسناد و منابع معتبر وموثق وجود دارد که حتی جای هیچ شک وجود ندارد. ✅ اکنون موارد ذکر شده در شبهه و دروغهای آشکار درآن را بررسی می کنیم. 🔸ﺍﯾﻦ ﺑﺨﺶ ﺍﺯ ﮐﺘﺎﺏ ﺣﻤﺎﺳﯽ ﺣﺴﯿﻨﯽ ﮐﻪ ﺩﺭ ﻣﺘﻦ ﺷﺒﻬﻪ ﻭﺟﻮﺩ ﺣﻀﺮﺕ ﺭﻗﯿﻪ ﺭﺍ ﺍﻧﮑﺎﺭ ﻣﯿﮑﻨﺪ ﻣﺮﺑﻮﻁ ﺑﻪ ﯾﺎﺩﺩﺍﺷﺖ‌ﻫﺎﯼ ﺍﺳﺘﺎﺩ ﺷﻬﯿﺪ ﻣﯽ ﺑﺎﺷﺪ ﮐﻪ ﺩﺭ ﻭﺍﻗﻊ ﻓﯿﺶ‌ﻫﺎﯼ ﺗﺤﻘﯿﻘﺎﺗﯽ ﺍﯾﺸﺎﻥ ﺑﻮﺩﻩ ﮐﻪ ﻗﺼﺪ ﺩﺍﺷﺘﻪ ﺍﻧﺪ ﺑﻌﺪﻫﺎ ﺭﺍﺟﻊ ﺑﻪ ﺁﻧﻬﺎ ﺗﺤﻘﯿﻖ ﻧﻤﺎﯾﻨﺪ ﺗﺎ ﺑﻪ ﻧﺘﯿﺠﻪ ﻧﻬﺎﯾﯽ ﻭ ﻗﻄﻌﯽ ﺑﺮﺳﻨﺪ. ﭼﻨﺎﻧﮑﻪ ﺩﺭ ﻣﯿﺎﻥ ﺍﻫﻞ ﭘﮋﻭﻫﺶ ﻭ ﺗﺤﻘﯿﻖ ﻣﺮﺳﻮﻡ ﺍﺳﺖ. ﻭﻟﯽ ﻣﺘﺄﺳﻔﺎﻧﻪ ﻧﺎﺷﺮ ﻣﺤﺘﺮﻡ ﺁﺛﺎﺭ ﺍﯾﺸﺎﻥ ﻫﻤﺎﻧﻄﻮﺭﮐﻪ ﺩﺭ ﻣﻘﺪﻣﻪ ﮐﺘﺎﺏ ﻧﯿﺰ ﺗﺬﮐﺮ ﺩﺍﺩﻩ ﺍﺳﺖ ﺍﯾﻦ ﯾﺎﺩﺩﺍﺷﺖ‌ﻫﺎﯼ ﺧﺎﻡ ﺭﺍ ﮐﻪ ﻫﻨﻮﺯ ﺩﺭ ﺁﻧﻬﺎ ﺗﺤﻘﯿﻖ ﺻﻮﺭﺕ ﻧﮕﺮﻓﺘﻪ ﺍﺳﺖ، ﺩﺭ ﮐﻨﺎﺭ ﺳﺨﻨﺮﺍﻧﯽ‌ﻫﺎﯼ ﺍﺳﺘﺎﺩ ﮐﻪ ﺩﯾﺪﮔﺎﻩ‌ﻫﺎﯼ ﻧﻬﺎﯾﯽ ﺍﯾﺸﺎﻥ ﺑﻮﺩﻩ، ﺑﻪ ﭼﺎﭖ ﺭﺳﺎﻧﺪﻩ ﺍﺳﺖ ﻭ ﺍﯾﻦ ﺩﺳﺘﺎﻭﯾﺰﯼ ﺑﺮﺍﯼ ﺑﺮﺧﯽ ﺍﺷﺨﺎﺹ ﮐﻢ ﺍﻃﻼ‌ﻉ ﻭ ﺑﻌﻀﺎً ﻣﻌﺎﻧﺪ ﻗﺮﺍﺭ ﮔﺮﻓﺘﻪ ﺍﺳﺖ. درصورتی که استاد ، نظرشان براین بوده که دراین خصوص باید تحقیقات بیشتری شود (که متاسفانه با شهادتش فرصت تحقیق نشد). ایشان به هیچ وجه نعوذبالله منکر وجود ایشان نبودند. http://url.faranama.co/2NWxt 🔷 ﺑﺮ ﺧﻼ‌ﻑ ﺍﺩﻋﺎﯼ ﻧﻮﯾﺴﻨﺪﻩ ﮐﺘﺎﺏ ﺣﻤﺎﺳﻪ ﺣﺴﯿﻨﯽ ﺟﻠﺪ ﺩﻭﻡ ﺩﺍﺭﺍﯼ ۳۰۸ ﺻﻔﺤﻪ ﺑﻮﺩﻩ ﻭ ﭼﻨﯿﻦ ﻣﻄﻠﺒﯽ ﻫﻢ ﺩﺭ ﺁﻥ ﯾﺎﻓﺖ ﻧﺸﺪﻩ ﺍﺳﺖ. http://url.faranama.co/w5PDa 🔶 در شبهه نوشته شده که درهیچ یک از مقاتل و منابع در ذکر نام دختران امام حسین ع ، دختری به نام رقیه یاد نشده وبرای اولین بار ازقرن هفتم نام وی وارد کتایها شده. ✅ قطعا نویسنده، علاوه بر مغرض بودن ، بی سواد هم بوده. به گوشه ای از ده ها منبع کهن معتبر قرون ابتدایی اسلام، اشاره ای میکنیم که نام حضرت رقیه (س) با ذکر ماجرای مصیبتشان درشام درآنها مشاهده میشود. ⬅️ مقتل ابومخنف (متوفی ۱۵۸ ه ق)ازاصحاب امام صادق ع ⬅️محمدبن عمر واقدی (م۲۰۷) ⬅️محمدبن جریرطبری(م۳۱۰) ⬅️ابن قتیبه در «الامامة والسیاسة» (م۳۲۳) ⬅️ابن عبدربه در «العقدالفرید» (م۳۲۸) ⬅️تاریخ علی بن حسین مسعودی(م۳۴۵) ⬅️شیخ مفید در «الارشاد» ونیز در « النصرة فی حرب البصرة» (م۴۱۳) ⬅️علامه شهرستانی در« الملل والنحل»(م۵۴۸) ⬅️خوارزمی در«مقتل الحسین»(م۵۶۸) ⬅️ابن عساکر در«تاریخ دمشق» (م ۵۷۱) ✅..... وده ها سند معتبر کهن دیگر از متقدمین که مجال ذکر آن نیست. مرحوم شیخ علی فلسفی در کتاب« حضرت رقیه س» می نویسند که نام مبارک ایشان در ۲۰ سند معتبر با نام «رقیه » ذکر شده. ♨️ نویسنده آن چنان ناآگاه و بی سواد است که حتی لهوف نخوانده. وبه دروغ میگوید که نه این موضوع در لهوف است ونه درارشاد شیخ مفید. نه اعیان الشیعه خوانده و نه کتابهای شیخ عباسی قمی را. 🔸برخلاف ادعای نویسنده، نام مبارک حضرت رقیه س چندین بار در مقتل لهوف سیدابن طاوس ۶۶۴ (که از معتبرترین مقتل هاست)ذکر شده و برزبان امام حسین ع جاری شده است. لهوف ص ۱۴۱ 🔹 ﮐﺘﺎﺏ ﻟﺒﺎﺏ ﺍﻻ‌ﻧﺴﺎﺏ ﻧﻮﺷﺘﻪ ﯼ ﻋﻼ‌ﻣﻪ ﺑﯿﻬﻘﯽ ﺍﺯ ﻋﻠﻤﺎﯼ ﺑﺰﺭﮒ ﺷﯿﻌﻪ ﺍﺳﺖ ﮐﻪ ﺩﺭ ﺳﺎﻝ 565 ﻭﻓﺎﺕ ﮐﺮﺩﻩ ﺍﺳﺖ. 👈 ﻣﺮﺣﻮﻡ ﺁﯾﺖ ﺍﻟﻠﻪ ﻣﺮﻋﺸﯽ ﻣﻘﺪﻣﻪ ﯼ ﻣﻔﺼﻠﯽ ﺩﺭ ﺧﺼﻮﺹ ﻋﻈﻤﺖ ﻋﻼ‌ﻣﻪ ﺑﯿﻬﻘﯽ ﻧﻮﺷﺘﻪ ﺍﺳﺖ. ﺍﯾﺸﺎﻥ ﻫﻔﺘﺎﺩ ﻭ ﺷﺶ ﮐﺘﺎﺏ ﺗﺄﻟﯿﻒ ﮐﺮﺩﻩ ﺍﺳﺖ. ﺩﺭ ﺍﯾﻦ ﮐﺘﺎﺏ ﺍﯾﺸﺎﻥ ﺩﺧﺘﺮﺍﻥ ﺍﻣﺎﻡ ﺣﺴﯿﻦ(ﻉ) ﺭﺍ ﺑﻪ ﻧﺎﻡ ﻫﺎﯼ ﻓﺎﻃﻤﻪ، ﺳﮑﯿﻨﻪ ﻭ ﺭﻗﯿﻪ ﺑﯿﺎﻥ ﻣﯽ ﮐﻨﺪ. ﺑﻨﺎﺑﺮﺍﯾﻦ ﻫﯿﭻ ﺍﺑﻬﺎﻣﯽ ﺩﺭ ﺍﯾﻦ. ﻣﻮﺭﺩ ﻭﺟﻮﺩ ﻧﺪﺍﺭﺩ. 👇👇ادامه پاسخ در پست بعدی👇👇 ..................... (ایتا، سروش ،روبیکا) 🆔 @mh_shkan
🖕🖕👇ادامه پاسخ از پست قبلی👇🖕🖕 🔺 در سایر منابع معتبر، فقط نام مبارک ایشان ذکر نشده ولی ماجرای شهادت ایشان نقل شده. ❇️ همانند👇👇 🔸ﺩﺭ ﺻﻔﺤﻪ 179 ﺟﻠﺪ ﺩﻭﻡ ﮐﺘﺎﺏ ﮐﺎﻣﻞ ﺑﻬﺎﺋﯽ ﺗﺄﻟﯿﻒ ﻣﺤﻤﺪ ﺍﺑﻦ ﻋﻠﯽ ﺍﺑﻦ ﺣﺴﻦ ﻃﺒﺮﯼ ﻧﯿﺰ ﮐﻪ ﻣﺮﺑﻮﻁ ﻫﻔﺘﺼﺪ ﺳﺎﻝ ﭘﯿﺶ ﺑﻮﺩﻩ ، ﺁﻣﺪﻩ ﮐﻪ ﺯﻧﺎﻥ ﻭ ﺩﺧﺘﺮﺍﻥ ﭘﯿﺎﻣﺒﺮﺩﺭ ﺣﺎﻟﺖ ﺍﺳﯿﺮﯼ ﻗﺼﻪ ﯼ ﮐﺮﺑﻼ‌ ﺭﺍ ﺍﺯ ﺑﭽﻪ ﻫﺎ ﻣﺨﻔﯽ ﻣﯽ ﮐﺮﺩﻧﺪ. ﺗﺎ ﺭﺳﯿﺪﻧﺪ ﺑﻪ ﺷﺎﻡ، ﺷﺒﯽ دختربچه ای ﺍﺯ ﺧﻮﺍﺏ ﺑﯿﺪﺍﺭ ﺷﺪ ﻭ ﭘﺮﺳﯿﺪ ﭘﺪﺭ ﻣﻦ ﺣﺴﯿﻦ (ﻉ) ﮐﺠﺎ ﺍﺳﺖ ﺍﯾﻦ ﺳﺎﻋﺖ ﺍﻭ ﺭﺍ ﺩﺭ ﺧﻮﺍﺏ ﺩﯾﺪﻡ. ﺯﻧﺎﻥ ﻭ ﮐﻮﺩﮐﺎﻥ ﺟﻤﻠﮕﯽ ﺑﻪ ﮔﺮﯾﻪ ﺍﻓﺘﺎﺩﻧﺪ. ﯾﺰﯾﺪ ﺍﺯ ﺧﻮﺍﺏ ﺑﯿﺪﺍﺭ ﺷﺪ ﻭ ﺑﺎﻗﯽ ﺩﺍﺳﺘﺎﻥ ﺁﻭﺭﺩﻩ ﺷﺪﻩ ﺍﺳﺖ. 🔸 علی بن عیسی اربلی در «کشف الغمه» (۶۸۷ ه ق) 🔸ﺍﺯ ﻣﺮﺣﻮﻡ ﻋﻼ‌ﻣﻪ ﻃﺒﺎﻃﺒﺎﯾﯽ ﻧﻘﻞ ﺷﺪﻩ ﺍﺳﺖ ﮐﻪ ﺑﺮﺍﯼ ﺣﻀﺮﺕ ﺭﻗﯿﻪ (ﺱ) ﺑﻪ ﺩﻧﺒﺎﻝ ﺳﻨﺪ ﻧﺒﺎﺷﯿﺪ. ﻫﻤﯿﻦ ﺳﻨﺪ ﮐﺎﻓﯽ ﺍﺳﺖ ﮐﻪ ﻭﻗﺘﯽ ﺍﻧﺴﺎﻥ ﻭﺍﺭﺩ ﺣﺮﻡ ﺍﯾﺸﺎﻥ ﻣﯽ ﺷﻮﺩ ﺑﯽ ﺍﺧﺘﯿﺎﺭ ﻗﻠﺒﺶ ﻣﯽ ﺷﮑﻨﺪ ﻭ ﺍﺷﮏ ﺍﻭ ﺟﺎﺭﯼ ﻣﯽ ﺷﻮﺩ. 🔻علامه ی سیدمحسن امین در «اعیان الشیعه» قصیده ای از «سیف بن عمیره» که از صحابه ی امام صادق ع و امام کاظم ع واز راویان برجسته و مشهور جهان تشیع است نقل کرده است که ماجرای مصیبت حضرت رقیه درشام را با ذکر نام وی «رقیه» مکتوب کرده اند. 🔸مرحوم شیخ عباس قمی صاحب مفاتیح الجنان ، نیز در نفس المهموم و منتهی الآمال ، ماجرای شام را برای حضرت رقیه نقل کرده اند وبرای ابراز ارادت به محضر ایشان ، سال ۱۳۵۸ ه ق به زیارت حرم ایشان مشرف شدند. ✳️حتی بزرگان اهل سنت نیز در منابع خود ، وجود این بانوی بزرگوار را تایید میکنند. 🔺ﻋﺒﺪﺍﻟﻮﻫﺎﺏ ﻓﺮﺯﻧﺪ ﺍﺣﻤﺪ ﺷﺎﻓﻌﻰ ﻣﺼﺮﻯ (ﻣﺘﻮﻓﻰ ﺩﺭ ﺳﺎﻝ ۹۷۲ ﻫـ) ﺩﺭ ﮐﺘﺎﺑﺶ «ﺍﻟﻤﻨﻦ: ﺑﺎﺏ ﺩﻫﻢ» ﺩﺭﺑﺎﺭﻩ ﻣﺮﻗﺪ ﺭﻗﯿﻪ(ﻋﻠﯿﻬﺎ ﺍﻟﺴﻼ‌ﻡ) ﭼﻨﯿﻦ ﮔﻔﺘﻪ ﺍﺳﺖ: ﺍﯾﻦ ﺧﺎﻧﻪ، ﺑﻘﻌﻪ ﺍﻯ ﺍﺳﺖ ﺩﺭ ﺩﻣﺸﻖ ﮐﻪ ﺑﻮﺳﯿﻠﻪ ﺁﻝ ﭘﯿﺎﻣﺒﺮ(ﺻﻠﻰ ﺍﻟﻠﻪ ﻋﻠﯿﻪ ﻭﺁﻟﻪ) ﻭ ﺭﻗﯿﻪ ﺷﻬﯿﺪﻩ، ﺩﺧﺘﺮ ﺣﺴﯿﻦ(ﻋﻠﯿﻬﺎ ﺍﻟﺴﻼ‌ﻡ) ﺷﺮﻑ ﭘﯿﺪﺍ ﮐﺮﺩﻩ ﺍﺳﺖ. 🔻ﻋﻼ‌ﻣﻪ ﺷﯿﺦ ﺣﺎﻓﻆ ﺳﻠﯿﻤﺎﻥ ﺍﻟﻘﻨﺪﻭﺭﻯ ﺍﻟﺤﻨﻔﻰ (ﻣﺘﻮﻓﻰ ﺩﺭ ﺳﺎﻝ ۱۲۹۴ ﻫـ) ﻧﺎﻡ ﺭﻗﯿﻪ(ﻋﻠﯿﻬﺎ ﺍﻟﺴﻼ‌ﻡ) ﺭﺍ ﺍﺯ ﺯﺑﺎﻥ ﺍﺑﺎﻋﺒﺪﺍﻟﻠﻪ(ﻋﻠﯿﻪ ﺍﻟﺴﻼ‌ﻡ) ﺫﮐﺮ ﮐﺮﺩﻩ: (ﭘﺲ ﻧﺪﺍ ﮐﺮﺩ ﺍﻯ ﺍﻡ ﮐﻠﺜﻮﻡ، ﻭ ﺍﻯ ﺳﮑﯿﻨﻪ، ﻭ ﺍﻯ ﺭﻗﯿﻪ ،ﻭ ﺍﻯ ﻋﺎﺗﮑﻪ، ﻭ ﺍﻯ ﺯﯾﻨﺐ، ﻭ ﺍﻯ ﺍﻫﻞ ﺑﯿﺖ ﻣﻦ ﺩﺭﻭﺩ ﻣﻦ ﺑﺮ ﺷﻤﺎ ﺑﺎﺩ.) 🔹ﻋﻼ‌ﻣﻪ ﺣﺎﺋﺮﻯ ﺩﺭ ﮐﺘﺎﺏ ﻣﻌﺎﻟﻰ ﺍﻟﺴﺒﻄﯿﻦ ﻣﻰ ﻧﻮﯾﺴﺪ: ﺩﺧﺘﺮﺍﻥ ﺍﻣﺎﻡ ﺣﺴﯿﻦ(ﻋﻠﯿﻪ ﺍﻟﺴﻼ‌ﻡ) ﻋﺒﺎﺭﺗﻨﺪ ﺍﺯ: ﺳﮑﯿﻨﻪ، ﻓﺎﻃﻤﻪ ﺻﻐﺮﻯ، ﻓﺎﻃﻤﻪ ﮐﺒﺮﻯ ﻭ ﺭﻗﯿّﻪ ﻋﻠﯿﻬﻦّ ﺍﻟﺴّﻼ‌ﻡ. ✳️دراین شبهه و برخی نوشته ی مغرضین ، نام برخی از علما به میان آمده است که ادعا شده وجود مبارک حضرت رقیه را انکار میکنند. ✔️اولا ، تعداد این اشخاص کمتراز انگشتان یک دست است. ✔️ثانیا؛هیچ کدام ازاین درهیچ سندی منکر وجود ایشان نشده اند بلکه یا تشکیک کرده اند و خودرا نیازمند تحقیق بیشتر دیده اند و یا فقط در نام ایشان شک دارند. دراین خصوص استاد فرزانه ، فاطمی نیا میفرمایند (بااین مضمون) : اصلا گیریم اسم ایشان رقیه نیست ، ما میگوییم «دردانه ی حسین » ✔️ثالثا؛ اکثریت غالب معظم تقلید و علمای بزرگ و محققان ، با قاطعیت تمام وجود مبارک ایشان را بعنوان دردانه ی امام حسین تایید میکنند. همچون: آیات عظام سیستانی- وحید خراسانی-جوادی آملی-مکارم شیرازی- نوری همدانی -میرزاشیخ جواد تبریزی- علوی گرگانی- مظاهری - استاد فاطمی نیا و..... ✅مطلب آخر این که ؛ طبق اسناد، اسم مبارک همه پسران بزرگوار امام حسین ع ، « علی» و همه ی دختران «فاطمه» بود. لذا اگر هم احیانا تناقضاتی در برخی متون است ، بخاطر تشابه اسمی آنها بوده . لذا این نامهایی مثل سکینه وزینب و رقیه که برای دختران حضرت ذکرشده، نامهای دوم آنها بوده است. 💠💠سلام خدا بر دختری که درخرابه ی شام ، با پرکشیدنش ، پرچمی شد برای مقابله با ظلم.💠💠 ..................... (ایتا، سروش ،روبیکا) 🆔 @mh_shkan
⛔️ شبهه ⛔️ آیا داستان سجاد علیه السلام واقعیت دارد؟ ❇️ پاسخ شبهه ❇️ 📚با رجوع به منابع مختلف شيعه و سنى درمی‌يابيم كه از ميان ائمه شيعى بيش ترين اختلاف درباره نام مادر امام سجاد(ع) وجود دارد تا جاییکه برخى از محققان با استفاده از منابع مختلف چهارده نام(1) و برخى ديگر تا شانزده(2) نام براى مادر حضرت(ع) ذكر كرده‌اند(3) مجموع اين نامها چنين است: 1. شهربانو، 2. شهربانويه، 3. شاه زنان، 4. جهان شاه، 5. شه زنان، 6. شهرناز، 7. جهان بانويه، 8. خولة، 9. برّة، 10. سلافة، 11. غزالة، 12. سلامة، 13. حرار، 14. مريم، 15. فاطمة، 16. شهربان. 📙 با آن كه در منابع تاريخى اهل سنّت روى نامهايى چون سلافة، سلامة، غزاله بيش تر مانور داده شده است،(4) اما در منابع شيعى و به خصوص منابع روايى آن ها، نام شهربانو بيش تر مشهور شده است. بنا به نوشته برخى از محققان(5): اولين بار اين نام در كتاب «بصائر الدرجات» محمد بن حسن صفار قمى (متوفى 290 ق) ديده شده است.(6) بعدها محدّث معروف شيعى يعنى كلينى (م 329 ق) روايت همين كتاب را در كتاب كافى آورد.(7) بقيه منابع يا از اين دو منبع بهره گرفته و يا آن كه رواياتى ضعيف و بدون سند معتبر را در نوشته هاى خود آورده اند.(8) 👈در اين روايت چنين آمده است: «چون دختر يزدگرد را نزد عمر آوردند، دوشيزگان مدينه براى تماشاى او سر می‌كشيدند و چون وارد مسجد شد، مسجد از پرتوش درخشان گشت. عمر به او نگريست، دختر رخسار خود را پوشيد و گفت: اف بيروج بادا هرمز (واى، روزگار هرمز سياه شود)! عمر گفت: اين دختر مرا ناسزا میگويد و بدو متوجه شد! اميرالمؤمنين(ع) به عمر فرمود: تو اين حق را ندارى که به او آسيبي برساني، به او اختيار ده كه خودش مردى از مسلمانان را انتخاب كند و در سهم غنيمتش حساب كن. عمر به او اختيار داد. دخترآمد و دست خود را روى سر حسين(ع) گذاشت. اميرالمؤمنين على(ع) به او فرمود: نام تو چيست؟ گفت: جهان شاه. حضرت فرمود: بلكه شهربانويه باشد. سپس به حسين(ع) فرمود: اى اباعبدالله! از اين دختر بهترين شخص روى زمين براى تو متولد میشود و على بن حسين(ع) از او متولد گشت. حضرت را ابن الخيرتين (پسر دو برگزيده) می‌گفتند؛ زيرا برگزيده خدا از عرب «هاشم» بود و از عجم «فارسى».(9) 🔺اين روايت از دو جهت سند و متن محل بحث واقع شده است. از جهت سند در آن افرادى مانند ابراهيم بن اسحاق احمر(10) و عمرو بن شمر وجود دارند كه متهم به غلو شده و از سوى علماي شيعه مورد تأييد واقع نشده‌اند.(11) ❌اما از جهت متن اشكالاتي دارد بدين شرح : - اسارت دخترى از يزدگرد، به شدّت محل ترديد است. - اسارت چنين دخترى در زمان عمر و به ازدواج امام حسين(ع) درآمدن در اين زمان نيز غيرقابل قبول است. - در هيچ يك از منابع معتبر شيعى به جز اين روايت، لقبى با عنوان «ابن الخيرتين» براى امام سجاد(ع) نقل نشده است. آيا در اين جا نمیتوان نوعى ایرانیگرايى افراطى را ديد كه به خيال خود به جهت پيوند خوردن نسل ساسانيان با نسل پيامبر(ص) در امام سجاد(ع)، خواسته اند حضرت(ع) را به عنوان «خير اهل الارض» معرفى كنند؟ اينگونه نقدها بر گزارشهاى حاوى نام شهربانو باعث میشود تا اين گزارشها را از ساحت ائمه(ع) به دور و آن را ساخته دست حديث پردازان بدانيم و نام شهربانو را براى مادر حضرت نفى كنيم. ✔️ درباره نَسَب مادر امام سجاد(ع) نيز منابع متقدم تاريخى و روايى دچار اختلاف گشته اند. برخى مانند يعقوبى (متوفى 284 ق)(12) ، محمد بن حسن قمي(13) ، كلينى (متوفى 329 ق)(14) ، محمد بن حسن صفار قمى (متوفى 290 ق) علامه مجلسي(15) ، شيخ صدوق (متوفى 381 ق)(16) و شيخ مفيد (متوفى 413 ق)(16) او را دختر يزدگرد دانسته اند، هر چند در نام او اتفاق نظر ندارند. اين نَسَب تقريباً در ميان منابع متأخر به عنوان يك شهرت فراگير جاى خود را باز كرده؛ به گونه اى كه ميدان اظهار وجود براى ديدگاه هاى مخالف نگذاشته است.(17) در مقابل اين قول، برخى از منابع متقدم و متأخر ديدگاههاى ديگرى مانند سيستانى ، سِندى ، و يا كابلى بودن او را متذكر شده ، بسيارى از منابع بدون ذكر محل اسارت او، تنها با عنوان «امّ ولد» (كنيز صاحب فرزند) از او ياد كردهاند. (18) برخى نام هاى بزرگان ايرانى هم چون سبحان، سنجان، نوشجان و شيرويه را به عنوان پدر او ذكر كرده اند.(19) براى نقد و بررسى اين نَسَب نمیتوانيم به بحثهاى سندى اين گزارشها تكيه كنيم؛ زيرا هيچ يك از اقوال داراى سند مستحكمى نيست. علاوه بر آن كه بيش تر كتابهاى تاريخى همانند تاريخ يعقوبى، مطالب خود را بدون ذكر اسناد نقل میكنند. بنابراين بايد فقط از راه محتوا به بررسى آن ها پرداخت كه در اين راستا اشكالات زير خود را نشان می دهد: 👇👇ادامه پاسخ در پست بعدی👇👇 ..................... (ایتا، سروش ،روبیکا) 🆔 @mh_shkan
🖕🖕👇ادامه پاسخ از پست قبلی👇🖕🖕 1. مهمترين اشكال اختلاف اين گزارشها در ذكر نام او است كه منابع مختلف پيش گفته اسامى گوناگونى همانند شهربانو، سلاخه، غزاله براى او نقل كرده اند. اين نشان میدهد كه اين مطالب، سازندگان مختلف با انگيزههاى يكسانى داشته كه تعصب ايرانیگرى و ارتباط دادن ميان ايرانيان و امامان(ع) از راه نَسَب بوده است تا به خيال خود فره ايزدى را از ساسانيان به امامان شيعه منتقل سازند. 2. اختلاف گزارشها در زمان اسارت او نيز يكى ديگر از اشكالات است كه برخى آن را در زمان عمر، برخى ديگر در زمان عثمان و برخى مانند شيخ مفيد آن را در زمان خلافت حضرت على(ع) دانسته اند.( 20) 3. اصولاً كتاب هايى مانند تاريخ طبرى و الكامل ابن اثير كه به صورت سالشمار جنگهاى مسلمانان با ايرانيان را تعقيب كرده و مسير فرار يزدگرد را به شهرهاى مختلف ايران نشان داده اند، در هيچ موردى به ذكر اسارت فرزندان او نمیپردازند؛ با آن كه اين مسأله، بسيار مهمتر از حوادث جزئى است كه به آن ها اشاره شده است. اين نكته جعلى بودن گزارش اسارت دختران يزدگرد را تقويت میكند. 4. برخى از نويسندگان متقدم همانند مسعودى، هنگام ذكر فرزندان يزدگرد سوم، دخترانى با نامهاى ادرك، شاهين و مردآوند براى او ذكر میكنند كه اولاً با هيچ يك از نام هايى كه براى مادر امام سجاد(ع) گفته شده، هماهنگى ندارد . ثانياً خبرى از اسارت آن ها در تمام نوشته هاى خود به ميان نمیآورد.(21) 5. از مهمترين اسناد تاريخى كه میتوان درباره مادر امام سجاد(ع) به آن استناد كرد، نامه هاى منصور به محمد بن عبدالله معروف به «نفس زكيه» است كه رهبرى مخالفان طالبى (اولاد ابوطالب) را در مدينه بر عهده داشت و هميشه ميان او و منصور نزاع و درگيرى بود. در يكى از اين نامه ها كه منصور قصد ردّ ادعاهاى محمد مبنى بر افتخاريه نَسَب خود را داده چنين مینگارد: «ما وُلِدَ فيكم بعد وفاة رسول الله(ص) افضل من على بن الحسين و هو لِاُم ولد».(22) يعني، بعد از رحلت پيامبر ميان شما شخصيتى برتر از على بن حسين (امام سجاد) ظهور نكرده، در حالیکه او فرزند ام ولد (كنيز داراى فرزند) بود. جالب آن است كه هيچ اعتراضى - نه از سوى محمد و نه از سوى ديگران - به اين فقره شنيده نمیشود كه على بن حسين(ع) فرزند كنيز نبود؛ بلكه فرزند شاهزادهاى ايرانى بود! در حالیکه اگر اين داستان واقعيت داشت، حتماً محمد بن عبدالله براى پاسخ دادن، به آن استناد میكرد. مجموعه اين قرينه ها ما را به اين نتيجه میرساند كه دست جعل در ساختن مادرى ايرانى با اين اوصاف براى امام سجاد(ع) دخالت داشته ، عمداً ديدگاههاى ديگر درباره مادر حضرت(ع) - بويژه ديدگاههايى كه او را از كنيزكان بلاد ديگر همانند سند میداند - ناديده گرفته است. در حالیکه تا قبل از اواخر قرن سوم بيش تر ناقلان، او را از كنيزان سِند يا كابل میدانستند. اظهار نظر قطعي درباره ايراني بودن امام سجاد مشکل است، دلايل و قراين خلاف آن را اثبات مي نمايد. پي نوشت ها: 1- ملاآقا دربندى، اكسير العبادات فى اسرار الشهادات، ج 3، ص 110. 2- همان. 3- شهيدى، سيدجعفر، زندگانى على بن الحسين(ع). 4- زندگانى على بن الحسين(ع)، ص 10 و 11. 5- مقاله «حول السيدة شهربانو» نوشته شيخ محمد هادى يوسفى، مندرج در مجله رسالة الحسين(ع)، سال اوّل، شماره دوّم، ربيعالاول 1412 6-بحارالانوار، ج 46، ص 8-13 7- افتخارزاده، محمودرضا، شعوبيه ناسيوناليسم ايران، ص305 كه از منابعى چون انساب الاشراف بلاذرى، طبقات ابنسعد، المعارف ابنقتيبه دينورى و الكامل مبرّد اسامى فوق را نقل مىكند 8- زندگانى على بن الحسين(ع)، ص 12 9- بحارالانوار، ج 46، ص 9، ح 20. 10 - اصول كافى، ج 2، ص 369 11- شعوبيه ناسيوناليسم ايرانى، ص 289-337. 12- با استفاده از ترجمه حاج سيد جواد مصطفوى (اصول كافى، ج 2، ص 369). 13 - آيت الله خويى، معجم رجال الحديث، ج 1، ص 202 و ج 13، ص 106. 14- همان. 15- تاريخ يعقوبى، ج 2، ص 303. 16 -تاريخ قم، ص 195 17- اصول كافى، ج 2، ص 369. 18- بحارالانوار، ج 46، ص 9 19- عيون اخبار الرضا، ج 2، ص 128 20- الارشاد، ص 492 21- زندگانى على ابن الحسين(ع)، ص 12. 22- شعوبيه، ص 305. منبع : http://www.tebyan.net/newindex.aspx?pid=155329 ..................... (ایتا، سروش ،روبیکا) 🆔 @mh_shkan
❌شبهه شانس آوردیم مغول‌ها با خودشان دین نیاوردند و فقط کشتند و خوردند و چاپیدند وگرنه الان خوردن نذری هلاکوخان لیاقت می خواست و عزاداری برای چنگیزخان واجبات بود و هر قطره اشکی که در عزاداری برای تیمور لنگ ریخته می‌شد آخرت و بهشت ما را بیمه می کرد. ✅ پاسخ 🔹 اولاً جناحی از اسلام، ایران را فتح کرد که مخالف اهل‌بیت علیهم‌السلام و بلکه قاتل آنها بود، بنابراین معقول نیست که آنها عزاداری برای اهل‌بیت علیهم‌السلام را بین ایرانی‌ها ترویج داده باشند. اگر ادعای شبهه افکن فوق صحیح باشد، علی‌القاعده باید برای جناب عمر و عثمان و خلفای اموی عزاداری می‌کردیم نه امام حسین و حضرت زهرا علیهماالسلام. 🔹 ثانیاً آموزه های اسلام با عقل و منطق بررسی شده و مردم با عقل و منطق اونها رو پذیرفته اند و امروز هم در دنیا رشد و گسترش اسلام از همین جهت است. اساساً چنین ادعاهایی توهین به شعور ایرانی و اجداد فرهیخته ما است. متاسفانه عده‌ای از توهین به ایرانی (چه ایرانیان پیشین و چه نسل حاضر) یا لذت می‌برند و یا در این جهت مزدوری می‌کنند. لازم به ذکر است که مغول ها هم آیینی داشته‌اند که به آن شمنی میگویند. ابن آئین نوعی یگانه پرستی ناقص بوده که در آن ایزدان گوناگون با مرتبه‌های پایین‌تر در نگهداری و نظم کائنات با خدای یکتا سهیم شناخته می‌شدند. بت‌های گوناگون به عنوان مظاهر این ایزدان پرستش می‌شده است و اعتقادات توتمیسم در افکار مغولان باعث خرافه پرستی‌های فراوانی شده بود. و از این رو مورد پذیرش ایرانیان قرار نگرفت. لذا مغولان اگر حتی شمشیر نمی آوردند ولی دینشان منطبق بر عقل و فطرت بود باز پذیرفته میشد. ▫️ به گفته استاد زرین کوب «فتح اسلامی با جنگ حاصل شد اما نشر اسلام در بین مردم کشورهای فتح شده به زور جنگ نبود خاصه در جاهایی که مردم از نظر اسلام اهل کتاب بودند یا در ردیف آن -یهود، نصارا، مجوس و صائبین … با وجود محدودیتی که اهل زمه در دارالسلام داشتند، اسلام آزادی و آسایش آنها را تا حد ممکن تأمین می‌کرد و به ندرت ممکن بود بدون نقض عهدی مورد تعقیب باشند.» (عبدالحسین زرین کوب، کارنامه اسلام، صفحه 1 و 6) ..................... (ایتا، سروش ،روبیکا) 🆔 @mh_shkan
❌ شبهه ازدواج پیامبر با عایشه در 7 سالگی ✅ پاسخ ♦️اولا طبق برخی نقل های صحیح و معتبر، عایشه هنگام ازدواج با پیامبر عزیز اسلام، 17 یا 22 سال داشته است. ♦️ در برخی از نقل ها آمده است که عایشه در سال اول بعثت به پیامبر ایمان آورده است و با توجه به اینکه طبق مسلمات تاریخی در سال دوم هجری (15 سال بعد) با پیامبر ازدواج کرده، حتما در هنگام ازدواج در حدود 17 الی 22 سالگی بوده است. 👈 (برای توضیح بیشتر به کتاب مهم الصحیح من سیره النبی الاعظم و همچنین: تاریخ صحیح اسلام از نیکنام عربشاهی، جلد 1، صفحه 182 تا 197 مراجعه کنید.) ♦️ تاریخ دان مشهور عربستان سعودی، «استاد سهیله زین العابدین حماد» نیز معتقد است: «بنابر محاسبات تاریخی سن عایشه بنت ابی بکر، 10 سال کوچکتر از خواهرش اسماءبوده لذا بنابر قول ترجیحی، او در سن 19 سالگی با حضرت محمد(صلی الله علیه وآله) ازدواج کرده است. (خبرگزاری العربیه، 18 سپتامپر 2008) 🔵 ثانیا یکی از اشتباهات رایج در تحلیل های تاریخی، مقایسه آداب، رسوم و سلایق با آداب و رسوم است. یعنی گمان می کنیم هرآنچه برای ما نیکو یا زشت است، الزاماً برای جوامع هزار سال پیش هم چنین بوده است. در حالی که در نگاه تاریخی باید به تغییر و تحول رسوم و مذاق جوامع در اثر گذشت زمان، توجه کافی نمود. ♦️ بنابراین ❇️ با توجه به اینکه در موقعیت زمانی و مکانی حجاز، زنان در این سن به رشد کامل جسمی می رسیدند و از طرف دیگر اینگونه ازدواج ها نه تنها مورد نقص و عیب دختر محسوب نمی شد، بلکه افتخار بود (خود عایشه بارها با افتخار از آن یاد می کرد)، حتی اگر این نقل هم صحیح باشد، خرده ای وجود ندارد. ..................... (ایتا، سروش ،روبیکا) 🆔 @mh_shkan
⛔️ سوال ⛔️ حضرت سيدالشهداء (سلام الله عليه) فرمودند چون مني با چون يزيد بيعت نمي‌كند. با توجه به اين مطلب چرا حضرت زين‌العابدين امام سجاد (سلام الله عليه) در واقعه حره با يزيد ملعون بيعت نمود؟ ❇️ پاسخ ❇️ ✔️امام سجاد هرگز با یزید بیعت نکردند👇 ❇️ شهر مدينه پس از هجرت رسول اكرم (ص) از مكه به سوى آن و قرار گرفتن آن به عنوان حكومت اسلامى از حيثيت و اعتبارى خـاص بـرخـوردار گـرديـد. بـه نـحوى كه از لحاظ علمى و فرهنگى و مذهبى به عنوان پايگاه و خاستگاه اسلام محسوب مى شد . 🔶 گروهى از اصحاب بزرگ پيامبر(ص ) از مهاجران و انصار در آن جا مى‌زيستند. پس از آن نيز تابعين و فرزندان آنان محل سكونت خود را مدينه قرار داده بودند. 🔸پس از واقـعـه جـانـگـداز كـربلا, زمانى كه خبر آن به مدينه رسيد مقدم حاكم تازه برمردم شهر مدينه مبارك نيفتاد. عثمان (والي شهر مدينه )به گمان خويش خواست كفايتي نشان دهد و بزرگان مدينه را از خود و يزيد خشنود و حوزه حكومت را آرام سازد. گروهى از بزرگان شهر را به عنوان نـمايندگان مدينه به مركز خلافت (شام ) گسيل داد. نمايندگان پس از ديدارى كه با يزيد داشتند، در گزارشى كه به مردم مدينه دادند گفتند : از نزد كسى مـى آيـيـم كه دين ندارد , از ارتكاب هيچ معصيتى ابا ندارد سگ باز و طنبور نواز است, شب را با مـردان پـسـت و كنيزكان به عياشى مى گذراند, آگاه باشيد كه ما وى را از خلافت اسلامى خلع كرديم .(1) 🔷 آنگاه عده زيادى با عبداللّه بن حنظله ( كه رياست گروه نمايندگان را به عهده داشت ) بيعت كردند تا با حكومت يزيد مبارزه كنند . هنگامى كه خبر اين شورش به دمشق رسيد، يزيد را سـخت خشمگين ساخت،, به همين جهت براى سركوبى آن عبيداللّه بن زياد را در نظر گرفت كه وى ايـن مـامـوريـت را نـپذيرفت. (2) 🔹 به ناچار يزيد, مسلم بن عقبه را به اين كار گماشت. شرح اقدامات و جنايت هاى فجيعى كه مسلم بن عقبه بر سر مردم و شهر مدينه آورد، محتاج بحثى مـسـتـقـل اسـت. او پـس از سـركـوب شـورش مـردم مدينه، باقيمانده مردم شهر را ميان دو امر مـخـيـرسـاخـت : گـروهـى شرط اول را نپذيرفتند و كشته شدند. 🔺 طبرى راجع به سرنوشت امام چهارم در اين واقعه نوشته :چون يزيد, مسلم بن عقبه را به مدينه گسيل داشت, به او چنين سفارش كرد كه على بن الحسين (ع) در كار شورشيان دخالتى نداشته است. دست از وى بـاز دار و بـا او بـه نـيكى رفتار نما . چون على بن الحسين (ع) به نـزد مسلم رفت به حضرت گفت : اهلا و مرحبا و سپس وى را بر مسند و جايگاه خويش نشاند و گـفـت : پـليدكاران ( مردم مدينه ) نگذاشتند به كار تو رسيدگى كنم، اميرالمومنين يزيد سفارش تو را به من كرده است. سپس دستور داد چارپاى او را زين كرده و او را با احترام به خانه اش روانه نمود. (3) مولف كشف الغمه نيز آورده : مسلم بن عقبه على بن الحسين را حرمت نهاد و مـركـبـش را مـهـيا كرد و گفت : تو را ترسانيديم ؟ على بن الحسين او را سپاس گفت و چون از خـانه اش بيرون رفت، گفت : اين مرد علاوه بر خويشاوندى كه با رسول خدا (ص) دارد, صاحب خـيـرى است كه شرى در وى نيست. (4) تنها در يكى از نقل هاى طبرى (5) و در تاريخ يعقوبى به آمـادگـى امـام چـهارم براى بيعت با يزيد اشاره نموده است. (6) 👈با توجه به قراين ذيل قطعا بايد اين نقل را مجعول و سـاخـتگى دانست و به همان نقل پيشين اعتماد نمود. 🔻از آن جا كه حضرت پايان كار شورشيان را مى ديد و آن را قيامى شيعى و با انگيزه هاى راستينى كه مورد نظر ائمه (ع ) بود نمى ديد, از اول خـود را كنار كشيد . با آنان همداستان نشد، بنابراين مسلم بن عقبه هم ماموريت آزار رسانى وى را نداشت. دستور بيعت گرفتن از او را هم از طرف يزيد نداشته، بلكه دستور خوش رفتارى با او را از سوى يزيد داشته است. ⭕️ از سوى ديگر , پس از شهادت امام حسين (ع) و اعتراض ها و رسـوايى كه به دنبال آن پيش آمد، يزيد مايل نبود دستش دوباره به خون فرزند رسول خدا (ص ) آغشته شود. مسعودى مى‌نويسد : مسلم بن عقبه از مردم مدينه بيعت گرفت. هر كه نپذيرفت او را كشت مگر , على بن الحسين (ع ) را . (7) منبع: مرکز ملی پاسخگویی به سئوالات دینی پي نوشت ها: 1.طبرى ،ج 7 ،ص 402ـ 403. 2.همان، ص 408. 3.همان، ص 421. 4.كشف الغمه ،ج 2 ،ص 89. 5.همان،ج 4 ،ص 419. 6.تاريخ يعقوبى ،ج 2 ،ص 223. 7.مروج الذهب ،ج 2 ،ص 96 ؛زندگانى على بن الحسين (ع)،سيد جعفر شهيدى ..................... (ایتا، سروش ،روبیکا) 🆔 @mh_shkan
⛔️ سوال ⛔️ لطفا به این شبهه که برخی مطرح میکنن که چرا در هیئت های سینه زنی که مخصوص اهل بیت(ع) است، گاها دم از سیاست،شهدا یا حتی حجاب و عفاف زده میشه پاسخ بدین. ❇️ پاسخ ❇️ 1️⃣ هدف از برگزاری مراسم سوگواری اهل بیت (ع) تنها گریه و عزاداری نیست 😭 بلکه هدف اینست که در خلال عزاداری‌ها، مجالسی برپا شود که در آن اهدافی که برای آن اهل بیت (ع) به شهادت رسیدند (حفظ اسلام) بیان شود. 🍃امام حسین (ع) فرمود: انگیزه ام از قیام، اصلاح امت جدم رسول خدا است (بلاغت الحسین، ص 64؛ حیات الحسین، ج 2، ص 264.) 🍃 همچنین می‌فرماید: « شما را به زنده کردن ٍ حق و از بین بردن دعوت می کنم» 👌(مقتل الحسین مقرم، ص 184.) 👈بنابراین هدف آن حضرت زنده کردن ارزشهای اسلامی بوده است. همان ارزش هایی که حکومت اموی سعی میکرد آنها را نابود کند. این ارزشها، و قیام امام حسین(ع) هم جنبه داشته هم جنبه فرهنگی، ، اجتماعی، خانوادگی و.. خصوصا سیاسی. لذا تبیین این قیام یعنی تبیین اسلام اصیل و فرهنگ دینی . و باید همه وجوه آن به طور متناسبی بیان شود. 🍃امام خمینی (ره) در همین مورد فرمودند: «مسأله، مسأله گریه نیست، مسأله، مسأله تباکی نیست. مسأله، مسأله است که ائمّه با همان دید الهی که داشتند، می خواستند که این ملّتها را با هم بسیج کنند و یکپارچه کنند، از راههای مختلف اینها را یکپارچه کنند، تا آسیب پذیر نباشد» انقلاب اسلامی ایران و انقلابهای کوچک دیگر در جهان، همچون مقاومت حزب الله لبنان ✌️که وابسته به مکتب امام حسین (ع) هستند در برابر اسرائیل و رژیم تا دندان مسلح صهیونیستی نمونه ای از تأثیرات سیاسی حادثه کربلا هستند. 2️⃣ طرح مباحث سیاسی و اجتماعی در روضه ها و مجالس عزاداری، به معنای و ابزار قدرت شدن این نهاد حساس نیست. 👉 بلکه هیئات، مداحان و واعظان، نباید واعظ و مداح یک فرد، یک جناح و یک حزب خاص شوند. 🗣 آنها باید مدافع اسلام و نظام ولایت فقیه و انقلاب برآمده از اسلام باشند. باید آنگاه از مسائل سیاسی و اجتماعی سخن بگویند که پای کلیت اسلام و انقلاب درمیان باشد. ابراز نگرانی بابت معضلات فرهنگی همچون بی حجابی، مفاسد اقتصادی، فراموش کردن مشی و سیره شهدا، همه مواردی از همین دست هستند. چه خوب که با روش و بیان صحیح و هنرمندانه 💠 هم بیان شوند. ..................... (ایتا، سروش ،روبیکا) 🆔 @mh_shkan