#خیانت_پهلوی
22 مرداد سال 1350 پهلوی استان بحرین رو فروخت!
حالا استدلال شاه برای فروش بحرین چی بود!؟
میگفت: اکثریت ساکنان جزیرهی بحرین عرب هستند و به زبان عربی سخن میگویند!
یعنی اگه زمان شاه صدام حمله میکرد به ایران میگفت خوزستانیها عربی صحبت میکنن پس بدیم بره!
....................
#مه_شکن
🆔 @mh_shkan
⁉️سوال👇👇
سجده كردن براي خداست، ولي چرا خداوند دستور داد كه فرشتگان به انسان سجده كنند؟
✅پاسخ👇👇👇
ظاهراً موضوع سئوال در رابطه با دستور خداوند است که به ملائکه دستور داد: براي آدم سجده کنيد همه سجده نمودند مگر ابليس كه تكبر ورزيد و سجده نكرد، جريان اين واقعه در هفت سوره قرآن بيان گرديده است.[1]
درباره اينكه مقصود و منظور از سجده در اين آيات چيست؟ سه وجه ذكر گرديده است:
الف) اين سجده، سجده براي خدا بوده و حضرت آدم مثل قبله بوده است.
ب) منظور از سجده، سجده به معناي لغوي است يعني خضوع نه سجده اصطلاحي، يعني هفت عضو را بر زمين گذاشتن و به خاك افتادن.
ج) اين سجده، سجده اصطلاحي بوده و براي آدم بوده است، نه اينكه «آدم» قبله باشد.[2]
ملاحظه مي فرمائيد كه از وجوه مذكور، فقط وجه آخر دلالت بر مسجود واقع شدن آدم مي كند.
از آنجا كه منشأ پرسش فوق اين است كه سجده يك نوع عبادت است و عبادت مخصوص خداست، پس چرا خدا امر به عبادت غير خودش را داده، لذا ابتدا ببينيم عبادت يعني چه؟
«عبادت فروتني در برابر كسي است كه او را خدا (اعم از واقعي و پنداري) يا پروردگار و كارگردان جهان (همه و يا بخشي از آن) و يا عهده دار كارهاي خدايي بدانيم».[3] بنابراين اعتقاد به الوهيت و ربوبيت، عنصر مقوم عبادت مي باشد.
درست است كه معناي عبادت در سجده، از هر عمل ديگري واضح تر و روشن تر به چشم مي خورد، ولي سجده عبادت ذاتي نيست، بلكه قصد عبادت لازم دارد، زيرا چيزي كه ذاتي باشد ديگر تخلف و اختلاف نمي پذيرد و سجده اين طور نيست، چون ممكن است كسي همين عمل را براي ديگري به غير داعي تعظيم و عبادت بجا آورد؛[4] چرا كه سجده وسيله عمومي عبادت است، و در ميان همه اقوام و ملل، خداوند متعال به اين روش عبادت مي شود.
در اسلام بنابر مصالحي، از سجده براي غير خداوند حتي در مواردي هم كه عبادت نيست، منع شده است، البته اين تحريم از مختصات دين مبين اسلام است و در شرايع قبلي چنين سجده غير عبادتي، حرام نبوده است.
اما سجده ملائكه براي آدم هم از اين قبيل بوده و به جهت تحيّت و تكريم حضرت آدم بوده است.[5] زيرا:
اولا: اگر ماهيت سجده فرشتگان بر آدم، ماهيت عبادت بود، هرگز فرمان خداوند واقعيت آن را عوض نمي كرد و نتيجه اين مي شد كه فرشتگان به فرمان خدا حضرت آدم را پرستش كردند، در حاليكه شرك و پرستش بشر يك نوع ظلم و فحشاء است و «خدا هرگز به كار زشت فرمان نمي دهد[6]».[7]
ثانياً: روايات متعددي در اين زمينه داريم كه سجده فرشتگان بر حضرت آدم، جهت احترام و تكريم بوده نه اطاعت و پرستش او، كه در اينجا به يك نمونه از اين روايات اشاره مي كنيم:
«مردي يهودي از امير المؤمنين ـ عليه السلام ـ پرسيد كه خدا ملائكه را وارد كرد كه براي آدم سجده كنند، آيا از محمد (ص) چنين احترامي كرد؟ علي ـ عليه السلام ـ فرمود: درست است همينطور بود و لكن سجده ملائكه براي آدم اطاعت و عبادت آدم نبود، و ملائكه آدم را در مقابل خدا نپرستيدند، بلكه خداي متعال آنان را بر اين كار وا داشت تا اعترافي باشد از ملائكه بر برتري آدم و رحمتي باشد از خدا براي او، ولي محمد (ص) را فضيلتي بالاتر از اين داد، خداي عز و جل با آن بزرگي و جبروتي كه دارد با تمامي ملائكه اش بر محمد (ص) صلوات و درود فرستاد و مؤمنين را نيز بر صلوات بر او متعبد ساخت...».[8]
حاصل آنكه امر خداوند به ملائكه كه سجده در مقابل آدم كنند، عبادت آدم نبوده تا ممنوع باشد، بلكه احترام و تكريم آدم بوده است بدون اينكه همراه با اعتقاد به الوهيت و ربوبيت آدم باشد.
....................
#مه_شکن
🆔 @mh_shkan
⁉️ شبهه: 👇👇
دین برای زندگی کردن است نه زندگی برای دین داشتن و دینی که نتواند پاسخگوی نیازهای زندگی زمانهی خود باشد حق طبیعی آن حذف از صحنهی زندگی است. اعمالی که بنا بر سنت برای جلب رضای خدا انجام میشود از قبیل نذر، زیارت اماکن مقدس و غیره جزو اغوای دینی است و دین حقیقی جز کوشش برای اصلاح اخلاق، چیز دیگری نیست. به عبارت دیگر، دین طبیعی، دین اصالت عقل است و در تقابل هر کاستی و لغزشی هر کس باید به عقل خود پناه ببرد ...
✅ پاسخ شبهه: 👇👇👇
عقل برای تفکر و اندیشه است نه تفکر و اندیشه برای یافتن گریزگاهی از دستورات عقل.
نویسنده آنچنان عقل مداری را در تقابل با دین داری انگاشته که گویی این مضمون کلام خدای متعال را که الفبای دین است تا کنون نشنیده است:ای انسان،برای هدایت تو،دو نبی خلق کرده ام،نبی ظاهری که پیامبران مبعوث منند و نبی باطنی که عقل توست.
نگارنده ی محترم حق دارد دینش را از زندگی اش به بهانه ی پاسخگو نبودن آن دین حذف کند!
آخر دینی که جایی برای ناهنجاریهای اخلاقی و روانی مثل همجنس گرایی نداشته باشد به چه درد می خورد؟!دینی که با خوردن مسکرات آنهم به این دلیل که "قدرت تعقل" را زائل کرده و منشا بروز فساد میشود، به چه دردی می خورد؟!دینی که عفیف بودن مرد و زن و در نتیجه عفیف بودن خانواده و در نتیجه عفیف بودن جامعه را با کلی دستورات دقیق و حساب شده به ما دیکته کند و مانع از "با این و آن بودن" و خوشگذرانی ما بشود،واقعا چه چیز دست و پا گیریست؟! راحت کنارش می گذاریم تا مزاحم زندگی روزمره ما نشود!
اما به این سادگی ها نمی شود سرپوشی به این بزرگی بر روی فطرت و کلاهی به این عظمت بر سر عقل گذاشت و از معبود خواهی که خواسته ی عقل است و مطلوب فطرت فرار کرد!
بهترین راه دستاویز شدن به ریسمان عقل است!
با شعار تعقل به جنگ عقل
با شعار تفکر به جنگ فکر
با شعار اخلاق به جنگ اخلاق
و با شعار آزادی به دامان اسارت نفس و لذات دنیوی برویم...!
گفتید:دین طبیعی،دین اصالت عقل است و در تقابل هر کاستی و لغزشی باید به عقل پناه برد.
می گویم:در زندگانی بشری که مملو از تزاحم منفعت انسانها با یکدیگر و سرشار از تقابل عقل حقیقت جو با نفس سرکش و زیاده خواه است،اگر مورد ظلم و ستم واقع شوید و توانایی گرفتن حقتان در این دنیا را نداشته باشید،از آنجایی که به آخرت و معاد اعتقادی ندارید چون به خدایش اعتقاد ندارید،کی و کجا منتظر عقوبت آن ظالم و ستمکار خواهید بود؟! یعنی عقل یا طبیعت که به ادعای شما دین و خدایتانند،اینقدر بی عرضه اند که حقتان برای همیشه پایمال می شود؟! یا اگر زمانی نفس بر شما غلبه کرد و دروغی گفتید یا خلافی مرتکب شدید،با چه انگیزه ای به محضر عقلتان توبه خواهید کرد؟وقتی حساب و کتاب و عقابی در کار نباشد؟!چه بسا انگیزه چنین انسانی برای ارتکاب خلافهای پنهانی نسبت به انگیزه برای اصلاح نفس فوق العاده مضاعف باشد.بخاطر منافعی که از آن دروغ یا خلاف برایش حاصل میشود.و مگر عقل به خودی خود دستوری جز منفعت طلبی می دهد؟
آنان که بدون اعتقاد به خدای واحد و مبدا و معاد،شعار اخلاق مداری خسر می دهند و خدای خود را عقلشان می پندارند،کلاهی بسیار زیبا بر سر خویش نهاده اند!
...............
#مه_شکن
🆔 @mh_shkan
آدرس وبلاگ ما
porseman.blogfa.com
⁉️ پاسخی اجمالی به شبهات وشایعات :
درشبهات دینی که مطرح میشه، نکته مهمی که باید توجه کرد، اینه که، مبنای فکر افراد ضددین که شبهات رو مطرح میکنن، این هست که، فقط ظاهر، مادیت و جسم رو نگاه میکنن و کاری به باطن،
معنویت و روح ندارن و به دنبال اون، فقط به دنیا توجه دارن و کاری به آخرت ندارن. درحالیکه در اسلام اصل بر روح، معنویت و آخرت هست، وقتی شبهههای این افراد رو نگاه میکنیم کاملا این نکات مشهوده...
1️⃣ شبهه اول
دیدی ضریح تا دیروز شفا میداد، الان تعطیلش کردن
✅پاسخ شبهه:
همونطور که میبینید به ظاهر و ماده فقط توجه دارن، ضریح آهنی رو عامل شفا میدونن، درحالیکه امام معصوم، که زنده هست و مارو میبینه و ما بخاطر زیارت اون بزرگواران میریم حرم، خود امام رو عامل شفا میدونیم، نه ضریحش
نکته بعدی، شفا رو فقط در درمان بیماریهای ظاهری میدونن. درحالیکه شفا، علاوه بر این، یک معنای بلند معنوی داره و یک تفضل معنوی از امام معصوم است. همچنین تعطیل شدن حرم رو تعطیل شدن دین و زیارت و توجه به اهل بیت میدونن، بازهم توجه به ظاهر
2️⃣ شبهه دوم
دیدید با تعطیل شدن مساجد و نمازجمعهها و بیکارشدن آخوندا، هیچ اتفاقی نیفتاد، ولی با تعطیلی بیمارستانها و پزشکا، زندگی همه بخطر میفتاد، حالا کدومشون مهمن. این آخوندا چیکار کردن برامون؟ اختراعی کردن؟ چه کار مثبتی کردن؟
✅پاسخ شبهه: فارغ از اینکه این شبهه اطلاعات غلطی داره میده و مساجد تعطیل نشده و اخوندا بیکار نشدن و دارن جهادی کار میکنن مشکل مردمو حل میکنن
حالا فرضا اطلاعات این شبهه صحیح باشه و مساجد تعطیل شده، کار آخوندا تعطیل شده. میگن چه اتفاقی افتاده؟
بازهم فقط به ظاهر و دنیا توجه شده، از مسجد انتظار دارن بیماری رو درمان کنن، یا مثلا درآمدزایی مالی داشته باشه و بالاخره یک جوری به دنیای افراد رو بصورت خیلی محسوس و ملموس آباد کنه، درحاليکه مسجد اصلا برای مسائل مادی نیست، که البته تاثیر داره ولی اصل کارکرد مسجد برای معنویت است و از دیدگاه اسلام و انسانهای دیندار، اصل بر معنویت و توجه به روح هستش.
روحانی رو با پزشک مقایسه میکنن، روحانی اسمش معلومه، با روح سروکار داره، نه باجسم. کاری به این ندارم که عملکرد برخی از روحانیها بد بوده و باعث بدنام شدن این قشر شده. ولی روحانی برای سلامت روح ما، و حرکت ما به سمت آخرت و ابدیت هست، کارش اگر از پزشکان حساستر و مهمتر نباشه، کمتر نیست. اصلا رسالت پیامبران در دنیا، برای دنیا نبوده، اگرچه به دنیای مردم هم توجه داشتن. ولی پیامبران و امامان اومدن که توجه به آخرت بدن و به سمت ابدیت هدایت کنن
بله بیمارستان تعطیل بشه، مردم میمیرن، خیلی بیمارستان مهم هست، ولی مقایسه مسجد و بیمارستان یک قیاس مع الفارق هست. هر دومهم هستن و وجود هرکدوم منافاتی با وجود دیگری نداره، هرکدوم کارکرد خودشون رو داره، بیمارستان برای درمان بیماری جسمی هست و مسجد و حرم برای مسائل روحی که از نظر دیدگاه دینی مهمتره. کسی که فقط به دنیا و ماده توجه داره، معلومه نمیفهمه تاثیر اماکن مقدس برای چیه. البته اگر تعطیلی اماکن مقدس طولانی بشه، اثرات مخربی که برجای میگذاره رو درجامعه مشاهده خواهیم کرد. کما اینکه در ماه محرم و ماه مبارک رمضان، تاثیر اجتماعیش رو میبینیم و به شدت جرم و جنایت کم میشه، چون این دوماه تاثیر زیادی در انسانسازی داره. پس تعطیل شدن مساجد و حرمها بیتاثیر نیست. اثرش رو بعدا نشون میده
3️⃣ شبهه سوم
مگه روزه گرفتن برای این نیست که حال فقرارو درک کنید؟ بجای روزه گرفتن به چندتا فقیر کمک کن، با روزه تو هیچ فقیری سیر نمیشه
✅ پاسخ شبهه: بازهم به ظاهر و بعد دنیایی روزه توجه شده. روزه رو فقط در نخوردن و گرسنگی کشیدن میدونن و از تاثیرات عمیق روحی و معنوی روزه غافل هستن. همچنین اینکه امر خداست و لازم الاجراست رو کاری ندارن.شما در دعاهای اهل بیت هم نگاه کنید، میبینید که محور غالب دعاها معنویت و آخرت هست، حتی برخی دعاها که برای حل مشکلات مادی و دنیوی سفارش شده، آخرش دوباره به آخرت میپردازه. مثلا دعای حرز آسان امام جواد که قبلا گذاشتیم برای رفع بلا، اولش میگه خدایا شرور رو از من دور کن، اخرش میگه در قیامت هم منو نجات بده.
✅ به هرحال دیدگاهی که فقط ماده و دنیارو توجه میکنه، مسائل معنوی رو خرافه میدونه. و هرچیزی که به روح، معنویت و آخرت مربوط باشه رو محکوم میکنه و مسائل خرافی و غیر عقلانی بحساب میاره. پس لازمه در شبهات به این نکات توجه کنیم تا به راحتی اعتقاداتمون سست نشه.
.................
#مه_شکن
🆔 @mh_shkan
آدرس وبلاگ ما
porseman.blogfa.com
♨️سوال
🔰خوشبختی یا بدبختی ما دست خودمان است یا خدا؟
✍️ پاسخ:
✅ باید مسله مفهوم شناسی شود که مراد از خوش بختی چیست:
سعادتمند وخوش بخت کسی است که علل و اسباب به کمک و معاونت او آمده باشد، اما به حسب عرف، معنی سرور و خوشی وآسایش را میدهد.(۱)
اسلام بشر را از جنبه جسم و جان و ازجهت معنوی و مادی مورد توجه قرار داده است و سعادت وخوش بختی انسان را در برخورداری از کمالات روحی و استفاده صحیح از تمایلات مادی میداند و لذت واقعی و سرور و آسایش نیز در همین است؛ از این رو عوامل مادی و معنوی را در تحصیل سعادت مؤثر میداند.
برخی از مهم ترین عوامل به دست آوردن سعادت عبارتند از:
۱- ایمان به خدا؛ قرآن مجید در سوره عصر، افرادی را از خسران مستثنی کرده است و آن افراد مؤمن و نیکوکارند. آنها به فلاح و رستگاری نائل میشوند.
۲- تقوا و خودسازی؛ قرآن مجید پس از یازده سوگند به صراحت میفرماید: سعادت و رستگاری برای کسی است که جان خود را از پلیدی تطهیر کند و بدبخت کسی است که به ناپاکی بگراید.(۲)
استاد مطهری میگوید: پیغمبران الهی آمده اند که به ما راه زندگی و درِ ورودی زندگی و خوشبختی را نشان دهند. آمدهاند به بشر بفهمانند بدی، بدکاری، هوس بازی، دروغ، خیانت، منفعت پرستی، کینه توزی و خودپرستی، راه رسیدن به سعادت و آرامش و رضایت خاطر نیست. درِ ورودی به زندگی درست و خوشبختی، نیکی و نیکوکاری، راستی و درستی و استحکام اخلاقی و خیرخواهی و مهربانی است. تنها ایمان و اعتقاد به معنویات و سپس نیکوکاری بر اساس آن اعتقادات مقدس است که قلب را آرام و رضایت خاطر را تأمین میکند و سعادت را میسر میسازد.(۳)
۳- یاد خدا؛ قرآن مجید مهمترین عامل و وسیله برای خوشی و آرامش روح را یاد خدا میداند و میفرماید: دل آرام گیرد به یاد خدا،(۴) و روی گرداندن از یاد خدا را عامل سیه روزی میداند و میفرماید: هر کس از یاد من روی گرداند، زندگیاش تنگ میشود.(۵)
۴ -عمل صالح؛ قرآن کریم اموری همانند جهاد در راه خدا، امر به معروف، نهی از منکر، شکر نعمتهای الهی و توبه را مایه حیات و سعادت انسان میشناسد.
۵- همنشینی با بزرگان؛ پیامبراکرم (ص)می فرماید: اسعد الناس من خالط کرام الناس؛ سعادتمندترین مردم کسی است که با افراد بزرگوار و کریم هم نشین باشد.(۶)
۶- همسر، فرزند و منزل شایسته؛در روایتی رسول خد (ص) میفرماید: «من سعادة المرء المسلم الزوجة الصالحة والمسکن الواسع و المرکب البهیء و الولد الصالح؛ از سعادت مرد مسلمان است که همسر شایسته، خانة وسیع، مرکب راهوار و فرزند شایسته داشته باشد».(۷)
۷- پند پذیری؛امام علی (ع)می فرماید:. السعید من وعظ بغیره؛ سعادتمند کسی است که از سرنوشت دیگران پند گیرد.(۸)
۸- عاقبت به خیری؛امام صادق (ع) از امام علی (ع)نقل میکند: اِنّ حَقیقَةَ السّعادَةِ أن یَختِمَ لِلمَرءِ عَمَلُه بِالسّعادَة و اِنّ حَقیقَةَ الشّقاءِ أن یَختِمَ لِلمَرءِ عَمَلُه بِالشّقاءِ؛
حقیقت سعادت این است که آخرین مرحله زندگی انسان با عمل سعادتمندانهای پایان پذیرد و حقیقت شقاوت این است که آخرین مرحله عمر با عمل شقاوتمندانهای خاتمه یابد.(۹)
موفق باشید.
پینوشتها:
۱.استاد مطهری، مقالات فلسفی، ج ۲، ص ۶۰.
۲.شمس (۹۱) آیه ۹.
۳.حکمتها و اندرزها، ص ۴۰ـ ۴۱ با تلخیص.
۴.رعد(۱۳) آیه ۲۸.
۵. طه (۲۰) آیه ۱۲۴.
۶.بحارالانوار، ج ۷۴، ص ۱۸۵.
۷.بحارالانوار، ج ۱۰۴، ص ۹۸.
۸.نهج البلاغه، فیض الاسلام، خطبه ۸۵.
۹.تفسیر نمونه، ج ۹ ص ۲۵۰ به نقل از معانیالاخبار، ص۳۴۵.
....................
#مه_شکن
🆔 @mh_shkan
🍁پرسش
و
📍رفع شبهه📍
کاف یاگاف!؟
🍁عسگری یا عسکری؟
عسگر:به معنای عقیم و بي دانه است همانطور که(انگور عسگری) به جهت بي دانه بودنش به این نام مشهور شده! لذا دشمنان از این شهرت برای اثبات عقیم بودن ابالحجه(علیهم السَللام )و عدم وجود حضرت ولیعصر(روحی فداه) استفاده میکردند و رواج دارد! عسکر: محلهای بوده در شهر سامراء
که لشکرگاه و محل توقف سپاه خلفای عباسی در آنجا قرار داشت. خلفای عباسی برای زیر نظر داشتن فعالیتهای فرهنگی و اعتقادی سیدناومولاناالامام الهادي(سلام الله علیه) آن حضرت را در سال(۲۳۶ ه_ق) از مدینه به سامرا انتقال و در محله عسکر سکونت دادند و همچون حضرت سیدناومولانا الامام حسن عسکري سلام الله عليه در محله عسکر قرارگاه سپاه در شهر سامرا زندگی میکردند و به عسکری لقب یافتند و این لقب مشترک بین آن حضرت و پدرشان است و آنها را(عسکریین) گفتهاند. اگر بنا بود این لفظ به(گاف) نوشته یا تلفظ شود، باید سیدناومولاناالامام الهادی سلام الله عليه نیز عقیم می بود و از نعمت فرزند محروم تلقيی میشد. از سوي دیگر عسکر لفظی عربی است و اصولاً در زبان عربي حرف(گاف) وجود ندارد، پس آنچه صحیح است عسکري(با کاف) است، نه عسگری
(با گاف)!در به وجود آمدن شایعه عقیم بودن
حضرت ابالحجه(علیهم السَلام) گروه هاي مختلفی چون خلفای عباسی و جماعت اهل بدعت و.... در این شایعه فعالیت کردند و مي کنند...
....................
#مه_شکن
🆔 @mh_shkan
🔴 پیکر شهدای کربلا توسط چه کسی دفن گردید؟
♦️به تعبير مرحوم حاج «شيخ عباس قمى» در نفس المهموم: «در كتب معتبر كيفيت دفن امام حسين(عليه السلام) و اصحابش به تفصيل نيامده است». (1)
🍂ولى بنا به نقل مشهور اجساد مطهر شهدا سه روز زير آفتاب بر روى زمين مانده بودند و باد صحرا بر آن بدنهاى پاك مى وزيد. تا آنكه طائفه بنى اسد كه در غاضريه ـ محله اى نزديك كربلا ـ منزل داشتند، پس از تخليه كربلا از سپاه ابن سعد به كربلا آمدند و آن بدنهاى پاك را در خاك و خون مشاهده كردند.
♦️آنان از زن و مرد فريادشان به ناله و شيون بلند شد. وقتى كه مصمم شدند آن بدنهاى پاك را دفن كنند، چون نه سر در بدن داشتند و نه لباسى بر تن، هيچ يك را نمى شناختند. لذا متحير و سرگردان بودند كه چه كنند، ناگاه امام سجاد(عليه السلام) از سمت صحرا به سوى آنان آمد و شهدا را به آنها معرفى كرد. و قبل از همه به دفن پيكر پاك امام حسين(عليه السلام) اقدام فرمود.
♦️او در گوشه اى از كربلا كمى خاك را كنار زد، قبرى ساخته و پرداخته آشكار شد، دستها را زير بدن قرار داد و به تنهايى به داخل قبر برد و فرمود: «با من كسانى هستند كه مرا يارى كنند». چون بدن را در قبر نهاد صورت مباركش را بر گلوى بريده پدرش گذاشت و در حالى كه باران اشك چون ابر بهارى بر گونه هايش جارى بود، فرمود:
♦️«طُوبى لاَِرْض تَضَمَّنَتْ جَسَدَكَ الطّاهِرَ، فَإنّ الدُّنْيا بَعْدَك مُظْلِمَةٌ وَ الاْخِرَةُ بِنُورِكَ مُشْرِقَةٌ، أَمَّا اللَّيْلُ فَمُسَهَّدٌ وَ الْحُزْنُ فَسَرْمَدٌ، أَوْ يَخْتارَ اللهُ لاَِهْلِ بَيْتِكَ دارَكَ الَّتي أَنْتَ بِها مُقيمٌ وَ عَلَيْكَ مِنّي السَّلامُ يَابْنَ رَسُولِ الله وَ رَحْمَةُ اللهِ وَ بَرَكاتُهُ»؛ (خوشا به آن زمينى كه پيكر پاك تو را در برگرفته، دنيا پس از تو تاريك شد و آخرت به نور جمال تو روشن گشت. شبها ديگر خواب به سراغم نمى آيد و اندوهم پايانى نخواهد داشت. تا آن زمان كه خداوند اهل بيت تو را به تو ملحق كند و در كنار تو جاى دهد. درود و سلامم بر تو باد اى فرزند رسول خدا و رحمت و بركات خدا بر تو باد).
آنگاه از قبر خارج شد و آن را از خاك پوشاند و با انگشت روى قبر نوشت: «هذا قَبْرُ الحُسَيْنِ بنِ عَلِيِّ بنِ أبي طالِب اَلَّذِي قَتَلُوهُ عَطْشاناً غَريباً»؛ (اين قبر حسين بن على(عليه السلام) است كه او را با لب تشنه و غريب كشتند).
♦️سپس بدن پاك على اكبر(عليه السلام) پايين پاى حضرت به خاك سپرده شد و بقيه شهدا از بنى هاشم و اصحاب نيز در يك قبر دسته جمعى پايين پاى امام(عليه السلام) دفن شدند. (2)
♦️آنگاه امام سجاد(عليه السلام)، قوم بنى اسد را به طرف نهر علقمه محل شهادت حضرت عباس قمر بنى هاشم راهنمايى كرد. و پيكر پاك آن حضرت را در همانجا دفن نمودند. امام زين العابدين(عليه السلام) در حال دفن عمويش گريه سوزناكى كرد و فرمود: «عَلَى الدُّنْيا بَعْدَكَ الْعَفا يا قَمَرَ بَني هاشِم وَعَلَيْكَ مِنّي السَّلامُ مِنْ شَهيد مُحْتَسَب وَ رَحْمَةُ اللهِ وَبَرَكاتُهُ»؛ (اى قمر بنى هاشم! بعد از تو خاك بر سر دنيا، بر تو درود مى فرستم و رحمت و بركات خداوند را براى تو طلب مى كنم). (3)
♦️سپس بنى اسد «حبيب بن مظاهر» را كه بزرگ قبيله آنان بود، جداگانه ـ همانجايى كه اكنون هست ـ دفن نمودند. (4)
♦️در اينكه امام سجاد(عليه السلام) چگونه در حال اسارت اقدام به چنين عملى نموده است، روايات زيادى در دست است كه مى رساند برابر مبانى اعتقادى شيعه، متولى كفن و دفن هر امامى، امام بعد از اوست. از جمله در روايتى از امام رضا(عليه السلام) مى خوانيم كه به همين نكته اشاره كرده در پاسخ على بن حمزه فرمودند: «همان كسى كه على بن الحسين(عليه السلام) را قدرت داده است كه (در حال اسارت) به كربلا بيايد و جسد مطهّر پدرش را به خاك سپارد، به صاحب اين امر (اشاره به خودش) قدرت داده است تا به بغداد آمده و امر پدرش (حضرت موسى بن جعفر(عليه السلام)) را عهده دار گردد و سپس بازگردد. با اين تفاوت كه وى همانند امام على بن الحسين(عليه السلام) در بند اسارت گرفتار نبوده است». (5)، (6)
📚 (1). نفس المهموم، ص 213.
(2). رجوع شود به: ارشاد مفيد، ص 470 ـ 471 و مقتل الحسين مقرّم، ص 320.
(3). مقتل الحسين مقرّم، ص 320 و ارشاد مفيد، ص 471.
(4). قصه كربلا، ص 418 .
(5). بحارالانوار، ج 48، ص 270 .
(6). گرد آوري از کتاب: عاشورا ريشه ها، انگيزه ها، رويدادها، پيامدها، سعید داودی و مهدی رستم نژاد،(زیر نظر آيت الله العظمى ناصر مكارم شيرازى)، امام على بن ابى طالب عليه السلام، قم، 1388 ه. ش، ص 550.
....................
#مه_شکن
🆔 @mh_shkan
✅پرسش:
🔹چرا سال قمری از ابتدای ماه محرم شروع می شود؟ مگر پیامبر (صلی الله علیه و آله ) در ماه ربیع الاول هجرت نکردند؟
🔸پاسخ:
⚡️در عصر جاهلی یعنی زمانی که هنوز پیامبر اکرم(صلی الله علیه و اله و سلم) به پیامبری مبعوث نشده بود، مردم آن زمان ماه محرم را به عنوان نخستین ماه سال قرار داده بودند و سال جدید نزد آنان با شروع ماه محرم آغاز میگردید.(۱)
✍️علت انتخاب ماه محرم این بود که مردم پس از انجام اعمال حج به خانه و سرزمین خود باز میگشتند و قریش نیز از میزبانی حاجیان فارغ و اموال تجارتی خود را نیز در این ایام فروخته آماده تجارتی جدید میشدند.
🔸با هجرت پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) از مکه به مدینه در سال سیزدهم بعثت که در ماه ربیعالاول اتفاق افتاد، این حادثه تاریخی و این ماه مبدأ تاریخ مسلمانان قرار گرفت. بنابراین از همان سالِ نخستینِ هجرت این واقعه مبدأ تقویم مسلمانان گردید.(۲) در ابتدا این تقویم به صورت ماه شماری بود به این معنا که مثلا میگفتند: «فلان واقعه، چهل و نه ماه پس از هجرت بوقوع پیوست»
🔹شیوه تاریخ گذاری بر اساس «شمارش ماهها» قبل از هجرت حضرت محمد(صلی الله علیه و آله و سلم) سابقه نداشته و پس از هجرت نیز دیری نپاییده و در سالهای پنجم و ششم هجری یا کمی دیرتر به تدریج منسوخ شد و تا حدودی جای خود را به شیوه تاریخ نگاری بر اساس: «سال شماری» داد اما بدلیل آنکه بسیار کم مورد استفاده قرار میگرفت این شیوه نیز داشت به دست فراموشی سپرده میشد.
💥گسترش اسلام به مناطق امپراطوری ایران و روم، و بستن پیمانهای متعدد نظیر صلح، خراج، جزیه و... نیاز به تاریخی دقیق را مورد توجه قرار داد. این مسائل خلیفه دوم را بر آن داشت برای رسمیت بخشیدن به تاریخی منظم و دقیق جلسهای مشورتی برگزار نماید. به نوشته «طبری» تاریخ نویس مشهور جهان اسلام: «عمر, اصحاب پیامبر را گردهم آورد و گفت: مبدأ تاریخ را چه روزی قرار دهیم؟
امیرمومنان علی بنابیطالب(علیه السلام) فرمود: مبدأ تاریخ مسلمانان را باید از روزی قرار داد که پیامبر مهاجرت کرد و سرزمین شرک را ترک نمود».
🍀پیشنهاد امام این بود که که ماه ربیعالاول به عنوان مبدا تقویم و روز اول ربیعالاول یعنی همان روزی که حضرت محمد (صلی الله علیه و آله) از مکه خارج شدند به عنوان اولین روز تقویم رسمیت یابد. اما متاسفانه از آنجایی که عمر بن خطاب بنایش بر مقابله و تقابل با امیرالمومنین علی علیه السلام بود اصل پیشنهاد که: «تقویم مسلمانان هجری، یعنی بر اساس هجرت» باشد مورد قبول همگان واقع شد اما عمر بن خطاب بر اساس «رسوم عهد جاهلیت» مبدأ تاریخ را محرم همان سالی قرار میدهد که پیامبر در آن سال هجرت فرمودند كه از لحاظ زمانی دو ماه و دوازده روز زودتر از رسیدن پيامبر به مدينه بود.(۳)
✍️نتیجه: مبدا تاریخ مسلمانان بنابر پیشنهاد امیرالمومنین علی علیه السلام سال هجرت پیامبر قرار گرفت اما پیشنهاد دیگر حضرت که روز اول ربیع الاول, روز اول سال قمری قرار گیرد با مخالفت... عمر بن خطاب مواجه شد و وی متاسفانه به رسم جاهلیت همان اول محرم را روز اول سال قرار داد.
پی نوشتها:
(۱). جواد علی، المفصل فی تاریخ العرب قبل الاسلام، قم، منشورات شریف رضی، ج ۸، ص ۴۶۰.
(۲). تاریخ طبری, ج۳، ص۹۲۳.
(۳). تاریخ طبری, ج۳، ص۹۲۶.
....................
#مه_شکن
🆔 @mh_shkan
☑️پرسش و پاسخ محرم
⭕️ آیا قیام امام حسین(ع) با یک دستور خصوصی بود؟
🔹 برخی گفتهاند میدانید چرا امام حسین(ع) رفت و کشته شد؟ این یک دستور خصوصی فقط برای او بود و به او گفتند تو برو خودت را به کشتن بده.
🔹 معلوم است، اگر چیزی دستور خصوصی باشد، به ما و شما دیگر ارتباط پیدا نمیکند، یعنی قابل پیروی نیست. اگر بگویند حسین(ع) چنین کرد و تو هم چنین کن، میگوید حسین(ع) از یک دستور خصوصی پیروی کرد؛ به من مربوط نیست، به دستورات اسلام که دستورات کلی و عمومی است مربوط نیست.
🔹 حال تفاوت این دو چگونه است؟ امام حسین(ع) خودش فریاد کشیده است که علل و انگیزه قیام من مسائلی است که بر اصول کلی اسلام منطبق میشود. دستور خصوصی در جایی میگویند که دستورهای عمومی وافی نباشد. امام حسین(ع) در کمال صراحت فرمود اسلام دینی است که به هیچ مؤمنی - حتی نفرمود به امام - اجازه نمیدهد که در مقابل ظلم و ستم، مفاسد و گناه بیتفاوت بماند.
🔹 امام حسین(ع) مکتب به وجود آورد ولی مکتب عملی اسلامی. مکتب او همان مکتب اسلام است. اسلام بیان کرد و حسین(ع) عمل کرد. اگر این حادثه را از مکتب بودن خارج کنیم دیگر قابل پیروی نیست و ما این حادثه را از نظر اثر مفید داشتن عقیم کردهایم.
🔹 خیلی به نظر کوچک میآید که بگویند دستور خصوصی بود، ولی معنایش این است که دستورهای عمومی در این زمینهها کافی و وافی نیست، یعنی اگر دستور خصوصی نمیرسید اسلام دستوری نداشت که بگوید در چنین شرایطی باید حرکت و قیام کرد.
🔹 این تحریف معنوی که در حادثه عاشورا صورت گرفته است، از آن تحریفات لفظی صد درجه خطرناکتر است.
📗 شهید آیتالله مطهری، حماسه حسینی، ج۱، ص۹۸ (با تلخیص)
⚫️#محرم
⚪️#عزاداری
....................
#مه_شکن
🆔 @mh_shkan
🔴شبهات دینی کرونایی
حدیثی از امام صادق علیه السلام رو نقل میکنن درباره شهر قم و شبهاتی رو مطرح میکنن، که مگه قم محل امن نبود، پس چی شد؟
امام صادق عليه السلام فرمودند:
“اذا عَمَّتِ الْبُلْدانَ الْفِتَنُ فَعَلَیکمْ بِقُمْ وَحَوالیها وَنَواحیها فَانَّ الْبَلاءَ مَدْفُوعٌ عَنْها”
هنگامی که فتنه ها همه شهرها را فرا بگیرد به قم و اطراف آن پناه ببرید که بلا از قم دفع شده است
(بحار الانوار ج ۲۶ ص ۲۱۴)
@mh_shkan
1️⃣ ببینید در فهم احایث باید دو عنصر رو خوب فهم کنیم، زمان و مکان صدور حدیث، بعبارتی باید شرایط تاریخی اون زمان رو خوب مسلط باشیم تا بفهمیم منظور امام معصوم چیه
زمان امام صادق(ع) که مصادف با حکومت عباسیان بود، شیعیان وعلویان خیلی تحت فشار حکومت بودن، زندانی و کشته میشدن. از طرفی هم قم با مرکز حکومت فاصله زیادی داشت، حکومت کاری با اهالی قم نداشت و محل مناسبی برای تجمع شیعیان بود. تو این فضا باید روایت امام صادق علیه السلام رو درنظر بگیریم، و گرنه به اشتباه میفتیم. البته درباره قم تا زمان ظهور امام زمان عجل الله، روایات بلندی اومده، و همیشه قم از قداست خاصی برخوردار است
فلذا شما به تاریخ رجوع کنید، اولین کسانی که به قم مهاجرت کردن، خاندان اشعری بودن که در قرن دوم و حدودا همزمان با امامت امام صادق علیه السلام زندگی میکردن.
2️⃣نکته دوم اینکه، اگر دقت کنید، در متن روایت اومده، در مواقع فتنهها به قم مراجعه کنید. حالا این چه ربطی به ویروس کرونا داره، خدا میدونه. آیا ویروس، معنی فتنه رو میده؟
@mh_shkan
3️⃣نکته سوم اینکه، معنی بلا، در متن حدیث به چه معناست؟ آیا منظور شیوع بیماری هست؟ چون کسی که به این حدیث ایراد گرفته، فتنه و بلا رو معادل شیوع بیماری و کرونا گرفته. آیا منظور بلایای طبیعی هست؟ یا منظور چیز دیگهای هست، چون تو خود قم چند بار سیل اومده. اصلا بالاتر از این، در طول تاریخ، خود خانه خدا، چندین بار سیل اومده و کعبه ویران شده، مسجدالحرام حرم امن الهی هست و جزء امنترین نقاط دنیا بحساب میاد، که در قرآن هم به امن بودنش اشاره شده. پس نباید موضوعات مختلف رو باهم قاطی کنیم و مصادیق غلط نباید جایگزین کنیم
....................
#مه_شکن
🆔 @mh_shkan
💎در برابر #مرگ عزيزانمان چطور #صبرکنيم؟
💥پاسخ:
بعد از #مرگ عزيزان ، بايد به اين #فکر کنيم که #عمر هر کسي يک روز به پايان خواهد رسيد . انسان خواه نا خواه بعد از دست دادن عزيزي #افسرده و #غمگين خواهد بود اما براي رهايي از اين حالت چه بايد کنيم.
🔹کنارآمدن با #مرگ، در تامين #سلامت_رواني بشر نقش دارد. وقتي يکي از عزيزان ما جان مي سپارد، #غمگين شدن، #طبيعي است. بهترين کاري که مي توانيد انجام دهيد اين است که خود را #تسليم اندوه کنيد و به دنبال افراد #دلسوز باشيد. از خويشاوندان و دوستاني #کمک بگيريد که بتوانند احساسات شما را درباره #فقدان عزيزتان #درک کنند. بين گروه پشتيبان و افرادي که داغديدگي #مشابه دارند، پيوندي ايجادکنيد. احساساتتان را بر #زبان آوريد و از احساسات خود، ديگران را باخبر سازيد؛👈برون ريزي احساسات، به شما #کمک مي کند تا بر فرايند غمگيني #چيره شويد.
@mh_shkan
🍀نکته ديگر اينکه:
يکي از چيزهاي که در #مرگ عزيزان باعث #آرامش مي شود #گريه کردن است نه بي تابي کردن.
👈رسول خدا صلي الله عليه وآله دست يکي از اصحاب را گرفتند و به نزد فرزندشان ابراهيم بردند؛ ابراهيم در حال جان دادن بود. حضرت او را در #دامن خود گذاشتند و فرمودند: اى فرزند عزيزم! من در اين حال مالک #اختيار تو نيستم، هيچ كارى از دست من براى تو ساخته نيست و #اشک از ديدگان مبارک حضرت جارى شد.
💥آن صحابي به حضرت عرض كرد: يا رسول اللَّه! آيا شما #گريه مىكنيد؟ مگر خود شما گريه كردن در #مصيبت را نهى نفرموديد؟
حضرت فرمودند: من از دو نوع صدا و ناله زشت #نهى كردم.
1.صداى آوازهخوانى #لهو و #لعب و #موسيقى_شيطانى.
-2 صدايى به هنگام #مصيبت كه توأم با خراشاندن صورت و پاره كردن #گريبان و #ناله_اعتراض_آميز #شيطانى باشد.
👈اما گريه من بر #مرگ ابراهيم #گريه_رحمانى است، «و من لايرحَم لا يرحَم»؛ «كسى كه ترحم ندارد، مورد مرحمت واقع نمىشود.» آن گاه حضرت خطاب به فرزندشان فرمودند: اگر نه اين بود كه #مرگ حق است و #وعده خدا راست و #مرگ راهى است به سوى خدا و اين كه آخرين ما به اولين ملحق مىشوند، هر آينه حزن ما در مرگ تو اى ابراهيم بسيار شديد مىشد. ولى چون راهى است كه همه بايد سير كنيم #فراق تو #قابل_تحمل است و ما بر #مرگ تو اندوهناكيم. و فرمودند:
👈ديده مىگريد و #قلب اندوهناك مىشود ولى چيزى كه باعث #غضب پروردگار گردد نمىگوييم .(1)
@mh_shkan
💥هيچ بندهاي به مصيبتى #گرفتار نشود كه هنگام به ياد آوردن آن #مصيبت«إِنَّا لِلَّهِ وَ إِنَّا إِلَيهِ راجِعُونَ» گويد و هنگام وقوع آن #صبر کرده باشد، جز اين كه پروردگار #گناهان گذشته او را خواهد بخشيد. و هر گاه ياد آن #مصيبت افتد و اين كلام را بر زبان جارى سازد، خداوند گناهانى را كه در ميان اين دو استرجاع(يعني خواندن اين آيه)از او سر زده، ميآمرزد (2)
💥پي نوشت ها :
1. مستدرک الوسائل، ج 2، ص 461.
2. شيخ کليني، اصول کافي، ج3، ص 224.
....................
#مه_شکن
🆔 @mh_shkan
🔹آیا حضرت سید الشهداء هنگام مواجهه با دشمن، نمیتوانستند با تصرّف تکوینی، دشمن خود را نابود کنند؟ اگر میتوانستند، چرا از آن قدرت خود استفاده نکردند و با فریاد «هل من ناصر ینصرنی» و امثال آن، از مردم یاری میخواستند؟
◾️ پاسخ:
@mh_shkan
🍂اباعبدالله الحسين(عليه السلام) در واقعه عاشورا نه تنها از ولايت تكويني خود استفاده نكردند،بلكه از ياري و كمك ملائكه و جنينان هم استفاده نكرده اند،اينكه چرا آن حضرت از اين عوامل استفاده نكردند،مي توان گفت:
اوّلاً 📌هر چند امامان(عليهم السلام) از امدادهاي الهي برخوردار بوده اند، اما جز به ضرورت از آن استفاده نمي كردند و بنا بر اين بوده كه به صورت عادي و طبيعي، امور را حل و فصل نمايند.
ثانياً 📌در جريان واقعة كربلا با وجود اعلام آمادگي فرشتگان و جنيان، حضرت به خاطر مصالحي آن را نپذيرفتند. امام صادق(عليه السلام) مي فرمايد: "چهار هزار فرشته به زمين آمدند تا همراه با امام حسين(عليه السلام) جهاد كنند اما حضرت به آنها اجازة جنگ نداد".[1]
@mh_shkan
✍️دليل عدم پذيرش حضرت از امدادهاي غيبي، گشودن باب امتحان بين مردم و اتمام حجت و درس شهادت و ايثار به شيعيان و بيمه كردن اسلام براي هميشه بوده. اگر صحنة عاشورا به وقوع نمي پيوست، چهرة افرادي چون شمر و يزيد و عمر سعد پديدار نمي گرديد، از طرفي جوهرة شخصيتي افرادي چون: حبيب بن مظاهر و مسلم بن عوسجه بر ملا نمي شد. تقدير الهي بر اين تعلق گرفته بود كه آيين محمدي(صلي الله عليه و آله) با خون حسين(عليه السلام) و يارانش جاودانه گردد و باقي بماند: "حسين مني و أنا مِن حسين" ناظر به اين معني است و امام حسين(عليه السلام) راضي به قضا و قدر الهي و تسليم امر پروردگار است و همان را در جريان كربلا به فعليت در آورد.
ثالثاً 📌حضرت مي توانست با اذن پروردگار و با يك اشاره و با استفاده از ولايت تكويني، به آساني بر دشمن پيروز گردد، اما تقدير چيز ديگر بود.
🌱امام صادق(عليه السلام) فرمود:"وقتي امام حسين(عليه السلام) از مدينه بيرون رفت، بسياري از ملائكه با وسائل جنگي خدمت حضرت آمدند و سلام كردند و گفتند: اي حجت خدا بر جميع خلايق، بعد از جدّ و پدر و برادر خود. حق تعالي توسط ما جدّ تو را در موارد بسيار ياري كرد. اكنون ما را به ياري تو فرستاده است. حضرت فرمود:وعده گاه ما و شما موضعي است كه حق تعالي براي شهادت و دفن من مقرر فرموده و آن كربلا است".
@mh_shkan
🌱در ادامه در روايت آمده است: "جنيان به خدمت حضرت رسيدند و گفتند: اي سيد و بزرگ ما، ما شيعيان و ياروان توييم. آن چه خواهي بفرما تا اطاعت كنيم و اگر بفرمايي،جميع دشمنان تو را در همين ساعت هلاك كنيم، بي آن كه متحمل رنج شوي. حضرت با اشاره به آيه اي از قرآن كه مسئلة مرگ و حتمي بودن آن را مطرح كرده فرمود: اگر توقف نمايم و بيرون نروم، خداوند اين خلق را به چه چيز امتحان خواهد كرد؟ جنيان گفتند: اي حبيب خدا، اگر نه آن بود كه اطاعت امر تو واجب و مخالفت تو حرام است، جميع دشمنانت را پيش از آن كه به تو برسند مي كشتيم.
💥حضرت فرمود: به خدا سوگند،قدرت ما بر ايشان از قدرت شما بيشتر است، ولي مي خواهيم حجت خدا را بر خلق تمام كنيم.[2]
✍️بنا بر اين روايت مشخص مي شود كه آن حضرت قدرت اعمال ولايت تكويني را داشته اند،اما بنابر مصلحتي(اتمام حجت بر مردم) آن را اعمال نكرده اند.
▪️امام حسين(عليه السلام) در پاسخ به پيشنهاد عبدالله بن جعفر در انصراف از هجرت به عراق فرمود: در رؤيا پيامبر خدا را ديده ام و به من فرمان داده همين كار را انجام دهم. شايسته همين است كه بروم.[3]
پي نوشتها:
[1]. بحارالانوار، ج 45، ص 220.
[2]. بحارالانوار، ج 44، ص 331؛ منتهي الامال، ص 300.
[3]. ابومخنف، وقعه الطف، ص 156.
....................
#مه_شکن
🆔 @mh_shkan