eitaa logo
میعادگاه هفتگی باشـ‌هداشهرستان دیلم
399 دنبال‌کننده
1.6هزار عکس
343 ویدیو
5 فایل
درعِشْقْ گر چه منزل آخر #شَهادَتْ است تڪـلیـف اول اسـت #شَهیدانه زیسـتن 📍ارتباط با ادمین : @Madarr18 لینک ناشناس(نظرات،انتقادات،پیشنهاد): https://daigo.ir/secret/5745177868 💳 شماره کارت کمک به مراسمات: 6277601255690883
مشاهده در ایتا
دانلود
🎙کتاب صوتی👆👆 ✨ ✨ 📌 روایت زندگی شهید مدافع حرم 🌷 🌷 🔶درڪانال میعادگاه هفتگی باشهدا👇👇 •┈┈••✾•🌷🍂🍂🌷•✾••┈┈• شادےروح شهدا صلوات @miadgahe_deylam 🌺میعادگاه هفتگی باشهداشهرستان دیلم🌺
1.mp3
4.31M
🎙کتاب صوتی👆👆 ✨ ✨ 📌 روایت زندگی شهید مدافع حرم 🌷 🌷 ✅ : محمـد 🎤 : هاجرعباسی _ مادرشهید •┈┈••✾•🌷🍂🍂🌷•✾••┈┈• شادےروح شهدا صلوات @miadgahe_deylam 🌺میعادگاه هفتگی باشهداشهرستان دیلم🌺
داشت محوطه رو آب و جارو می کرد به زحمت رو ازش گرفتم ناراحت شد و گفت:بذار خودم جارو کنم اینجوری های درونم هم جارو میشن کار هر روز صبحش بود کار هر روز یه ... سردار بی سر خیبر فرمانده لشکر محمد رسول الله •┈┈••✾•🌷🍃🍃🌷•✾••┈┈• شادےروح شهدا صلوات @miadgahe_deylam 🌺میعادگاه هفتگی باشهداشهرستان دیلم🌺
میعادگاه هفتگی باشـ‌هداشهرستان دیلم
💚 🌷 💢حتـمابخــونــید👇👇 صبح یکی از روز‌ها با هم به « » رفتیم. به محض ورود، نگاهش به جدیدی افتاد که سر به زیر، پشت قسمت فروش قرار گرفته بود. با تعجب گفت: این کیه؟ تا حالا اینجا ندیده بودمش؟! در ظاهر، زن بسیار بود؛ اما مجبور شده بود به این کار مشغول شود. # شاهرخ جلوی میز رفت و گفت: همشیره تا حالا ندیده بودمت، تازه اومدی اینجا؟! زن خیلی آهسته گفت: بله، من از امروز اومدم. دوباره با تعجب پرسید: تو اصلا قیافت به این جور کار‌ها و این جور جا‌ها نمی‌خوره، اسمت چیه؟ قبلا چیکاره بودی؟  زن در حالی که سرش را بالا نمی‌گرفت گفت: هستم، شوهرم چند وقته که مرده، مجبور شدم برای اجاره خانه و خرجی خودم و پسرم بیام اینجا! ، حسابی به رگ غیرتش برخورده بود، دندان‌هایش را به هم فشار می‌داد، رگ گردنش زده بود بیرون، بعد دستش رو مشت کرد و محکم کوبید روی میز و با عصبانیت گفت:‌ ای لعنت بر این مملکت کوفتی.  بعد بلند گفت: همشیره راه بیفت برویم، همینطور که از در بیرون می‌رفت، رو کرد به ناصر جهود (صاحب کاباره) و گفت: زود برمی‌گردم! مهین هم رفت اتاق پشتی و را سر کرد و با حجاب کامل رفت بیرون. بعد هم سوار ماشین شد و حرکت کردند. مدتی از این ماجرا گذشت. تا اینکه یک روز در باشگاه پولاد همدیگر را دیدیم. پس از سلام و علیک، بی‌مقدمه پرسیدم: راستی قضیه چه شد؟  اول درست پاسخ نمی‌داد. اما وقتی اصرار کردم، گفت: دلم خیلی براشون سوخت، اون خانم یه پسر ده ساله به اسم داشت. صاحب خونه به خاطر اجاره، اثاث‌ها رو بیرون ریخته بود. من هم یه خونه کوچیک تو خیابون نیرو هوایی براشون اجاره کردم. به مهین خانم هم گفتم: تو خونه بمون بچه‌ات رو کن، من اجاره و خرجی شما رو می‌دم. 🌷 🌷 🌷🍃🌷🍃🌷 شادےروح شهدا صلوات @miadgahe_deylam 🌺میعادگاه هفتگی باشهداشهرستان دیلم🌺
مرا پشت سر و پهلوی که "زیر پای زائرهای رسول" باشم دفن کنید... #پ.ن: اوج ڪرامت را ببین ڪہ شهید میخواهد خاڪ پاے رفیق شهیدش باشد. راستے ما ڪہ حتی خاڪ پاے رفیق شدن را هم، بلد نشدیم!😔😔 🌷 🌷 •┈┈••✾•🌷🍃🍃🌷•✾••┈┈• شادےروح شهدا صلوات @miadgahe_deylam 🌺میعادگاه هفتگی باشهداشهرستان دیلم🌺
🎙کتاب صوتی👆👆 ✨ ✨ 📌 روایت زندگی شهید مدافع حرم 🌷 🌷 🔶درڪانال میعادگاه هفتگی باشهدا👇👇 •┈┈••✾•🌷🍂🍂🌷•✾••┈┈• شادےروح شهدا صلوات @miadgahe_deylam 🌺میعادگاه هفتگی باشهداشهرستان دیلم🌺
2.mp3
3.36M
🎙کتاب صوتی👆👆 ✨ ✨ 📌 روایت زندگی شهید مدافع حرم 🌷 🌷 ✅ : عقدکنان 🎤 : محبوبه بلباسی _ همسرشهید •┈┈••✾•🌷🍂🍂🌷•✾••┈┈• شادےروح شهدا صلوات @miadgahe_deylam 🌺میعادگاه هفتگی باشهداشهرستان دیلم🌺
🍃🌼🍃🌼🍃🌼🍃🌼🍃🌼🍃🌼🍃🌼 دل ڪہ هوایـے شود، پرواز است ڪہ آسمانیت مےڪند. و اگر بال خونیـن داشتہ باشے دیگر آسمــان، طعم ڪربلا مےگیرد. دلــ‌ها را راهےڪربلاے جبــ‌هہ‌ها مےڪنیم و دست بر سینہ، بہ زیارت "" مےنشینیم... 🌷🌷 فیالَیتَنے_کُنتُ .. 🌷🍃🌷🍃🌷 شادےروح شهدا صلوات @miadgahe_deylam 🌺میعادگاه هفتگی باشهداشهرستان دیلم🌺
🍂به یاد قایق های کاغذی کودکی مان، آرزو هایمان را برایت می فرستیم. بیا و آبادمان کن .... ❤️ 🌸🍃 📎صبحت بخیر آقاےمن 🌷🍃🌷🍃🌷 شادےروح شهدا صلوات @miadgahe_deylam 🌺میعادگاه هفتگی باشهداشهرستان دیلم🌺
💚: بسیجی اصلا احتیاج بہ محافظہ کـــاری نـدارد و بہ دنـبـــال از دست دادن چــــیزی نیست، یڪ ڪارت عضـویت بسیج دارد و آن هم شهادتش است. 🌷 🌷 🌷🍃🌷🍃🌷 شادےروح شهدا صلوات @miadgahe_deylam 🌺میعادگاه هفتگی باشهداشهرستان دیلم🌺
🌷 🔰پست و مقام رفتنی است گفت: آقای امینی من توی سپاه چیه؟ سؤال عجیب و غریبی بود! ولی می‌دانستم بدون نیست. گفتم: شما نیروی هوایی سپاه هستین سردار. به صندلی‌اش اشاره کرد. گفت: آقای امینی، شما ممکنه هیچ وقت به این موقعیتی که من الان دارم، نرسی؛ ولی من که رسیدم، به شما می‌گم که این جا خبری نیست! آن وقت‌ها محل خدمت من، لشکر هشت نجف اشرف بود. با نیروهای زیاد سر و کار داشتم. سردار گفت: اگر توی ، دو تا سرباز رو و کردی ، این برات می‌مونه؛ از این و چیزی در نمی‌آد! 🌷 🌷 🌷🍃🌷🍃🌷 شادےروح شهدا صلوات @miadgahe_deylam 🌺میعادگاه هفتگی باشهداشهرستان دیلم🌺