هدایت شده از , Paradox ,
داره پدرم درمیاد نه تنها پدرم بلکه اجدادم . ولی همزمان میخام بگم دلم برا دبیرستان تنگ میشه .
بعضی موقع احساس میکنم بزرگ شدم و دیگه کارای مزخرف قدیممو انجام نمیدم تا وقتی دوباره تو موقعیت یکسان قرار میگیرم.
شادی چیزیه که همه میتونن بدستش بیارن. اگر چیزی هست که فقط افراد خاص میتونن داشته باشن اون شادی نیست چرت و پرته.
هرجای جدیدی که میریم دوستام اینجورین که تروخدا یه دو دقیقه دوست پیدا نکن ببینیم داریم چیکار میکنیم.