میم نوشت🌱
اجالتا ۲۲۶ صفحه از ۷۵۰ صفحهی کتاب هشتم رو خوندم… ۸ از ۳۶ «پس از بیست سال» ادامه دارد…
توی صفحهی ۲۰۸، خیلی غمگین شدم…
#شهادت_ابوذر_غفاری
بعد از اعتکاف، تقریبا در خیلی از مراسماتی که برایم اهمیت داشتند، نتوانسته بودم شرکت کنم.
راهپیمایی ۲۲ بهمن نشد.
شبهای قدر هم نیز.
و حتی روز قدس هم جایی نرفتم.
دروغ چرا، روزهایی که باید روزه میگرفتم هم، نصف و نیمه ماند.
در این لحظه از تاریخ اما من در مصلی بیت المقدس اراک نشستهام و منتظر خواندن دعای عرفهام.
و این بزرگترین رزق این روزهایم است.
الحمدالله.
#روز_عرفه
#میم_نوشت
@mim_nevesht74
اللَّهُمَّ اجْعَلْ غِنَايَ فِي نَفْسِي، وَ الْيَقِينَ فِي قَلْبِي، وَ الْإِخْلاَصَ فِي عَمَلِي، وَ النُّورَ فِي بَصَرِي،وَ الْبَصِيرَةَ فِي دِينِي،
خدايا مرا به بى نيازى در نفس و يقين در قلب و اخلاص در عمل و نور در چشم و بصيرت در دين عطا فرما
#دعای_عرفه
تا این لحظه از مناظرهها؛
یکی دو نفر برنامه داشتن!
یکی دو نفر هم فقط اومدن بگن ما نمیتوانیم!
یکی دو نفر هم واسه تنفس گیری ما بقی اومدن😁
«با همه متحد باش تا به هیچ کس وابسته نباشی» این شعار همیشگی عمروبنعاص بود…
پ.ن: و چقدر حرفهای امشب برخی از نامزدها بوی این شعار را میداد…
#انتخاب
#کتاب_پسازبیستسال
#میم_نوشت
💢یه چیزی میگم، قضاوتش با شما💢
🔰دیشب آقای پزشکیان همش حرف از سرمایه گذار و مشاور خارجی میزد، و آقای جلیلی از کف میدان مولوی.
بنظرتون کدوم یکی میتونه مردمی باشه؟
حواسمون به حرفها باشه!
همین.
#میم_نوشت
@mim_nevesht74
همسفر!
در این راه طولانی، که ما بیخبریم و چون باد میگذرد، بگذار خرده اختلافهایمان باهم، باقی بماند.
خواهش میکنم! مخواه که یکی شویم؛ مطلقاً یکی.
مخواه که هرچه تو دوست داری، من همان را، به همان شدت دوست داشته باشم
و هرچه من دوست دارم، به همان گونه، مورد دوست داشتن تو نیز باشد.
مخواه که هر دو یک آواز را بپسندیم، یک ساز را، یک کتاب را، یک طعم را، یک رنگ را و یک شیوهی نگاه کردن را.
مخواه که انتخابمان یکی باشد، سلیقهمان یکی و رویامان یکی.
همسفر بودن و همهدف بودن، ابداً به معنای شبیه بودن و شبیه شدن نیست
و شبیه شدن، دال بر کمال نیست، بل دلیل توقف است.
عزیز من!
دو نفر که سخت و بیحساب عاشق هماند و عشق، آنها را به وحدتی عاطفی رسانده است،
واجب نیست که هر دو صدای کبک، درخت نارون، حجاب برفی قله علم کوه، رنگ سرخ و بشقاب سفالی را دوست داشته باشند!
اگر چنین حالتی پیش بیاید باید گفت که یا عاشق زائد است یا معشوق. یکی کافی است.
عشق، از خودخواهیها و خودپرستیها گذشتن است؛ اما این سخن به معنای تبدیل شدن به دیگری نیست.
من از عشق زمینی حرف میزنم که ارزش آن در «حضور» است نه در محو و نابود شدن یکی در دیگری.
عزیز من!
اگر زاویه دیدمان نسبت به چیزی یکی نیست، بگذار یکی نباشد،
بگذار فرق داشته باشیم، بگذار در عین وحدت مستقل باشیم.
بخواه که در عین یکی بودن، یکی نباشیم، بخواه که همدیگر را کامل کنیم نه ناپدید.
بگذار صبورانه و مهرمندانه در باب هرچیز که مورد اختلاف ماست بحث کنیم؛
اما نخواهیم که بحث، مارا به نقطهی مطلقاً واحدی برساند.
بحث باید مارا به ادراک متقابل برساند نه فنای متقابل.
بیا بحث کنیم، بیا معلوماتمان را تاخت بزنیم، بیا کلنجار برویم؛
اما سرانجام نخواهیم غلبه کنیم و این غلبه منجر به آن شود که تو نیز چون من بیندیشی یا به عکس.
مختصری نزدیک شدن بهتر از غرق شدن است، تفاهم بهتر از تسلیم شدن است.
من و تو حق داریم در برابر هم قد علم کنیم
و حق داریم بسیاری از نظرات و عقاید هم را نپذیریم بیآنکه قصد تحقیر هم را داشته باشیم.
عزیز من!
دونیمه، زمانی به راستی یکی میشوند و از دو «تنها» یک «جمع کامل» میسازند که بتوانند کمبودهای هم را جبران کنند،
نه آنکه عین مطلق هم شوند، چیزی بر هم مضاف نکنند و مسائل خاص و تازهای را پیش نکشند؛
پس بیا تصمیم بگیریم که هرگز عین هم نشویم.
بیا تصمیم بگیریم که حرکاتمان، رفتارمان، حرفزدنمان و سلیقهمان، کاملاً یکی نشود
و فرصت بدهیم که خرده اختلافها و حتی اختلافهای اساسیمان، باقی بماند
و هرگز، اختلاف نظر را وسیلهی تهاجم قرار ندهیم…
عزیز من! بیا متفاوت باشیم!
#نادر_ابراهیمی
Mohammad Esfahani - Daghe Nahan.mp3
8.24M
دعوتتان میکنم به یک موسیقی، برای شبهایی که حسهای متضاد به سراغتان میآیند.
امید و ناامیدی؛
شک و یقین؛
خیر و شر؛
سکون و حرکت؛
و …
🔊«محمد اصفهانی»