eitaa logo
در محضر آیت‌الله میرباقری
33.1هزار دنبال‌کننده
1.8هزار عکس
429 ویدیو
143 فایل
💠 پایگاه اطلاع‌رسانی و نشر دیدگاه‌های آیت‌الله میرباقری ☑️ @mirbaqeri_ir 💠 کانال نشر آثار چندرسانه‌ای (صوت، فیلم، پادکست، سخن‌نگاشت) ☑️ @mirbaqeri_resane
مشاهده در ایتا
دانلود
💥 در مواجهه با تمدن غرب، کدام استراتژی را باید دنبال کنیم؟: ‌۱. انزوا (کناره‌گیری از مدرنیته)؛ ۲. مدرنیزاسیون (پذیرشِ کامل مدرنیته)؛ ۳. مدرنیته اسلامی (ترکیبِ اسلام و مدرنیته)؛ ۴. تمدن‌ اسلامی (انحلال مدرنیته در تمدن نوین). 🔵 استاد سید محمّدمهدی میرباقری: «سؤال این است که استراتژیِ انقلاب اسلامی درمقابلِ تمدّن غرب چه باید باشد؟ با این مدنیت مدرن که پیش روی ماست چه باید کرد؟ جواب‌های متفاوتی به این پرسش داده‌ شده است و رویکردهای مختلفی شکل گرفته است. . 1⃣ رویکرد اول این است که ما باید به‌طورکلی از این تمدن تبرّی بجوییم و سعی کنیم به هیچ وجه آلودهٔ به آن نشویم و انزوای کامل پیدا کنیم. این یک مدل است که طبیعتاً نمی‌تواند نسخهٔ اجتماعی باشد و نسخهٔ مقابلهٔ با آن دستگاه نیست. یعنی، این‌که آدم منزوی بشود و به‌صورت همان زندگی کاملاً سنتیِ قدیم زندگی کند و از مظاهر تمدنی هم مطلقاً استفاده نکند، تقریباً نشدنی است؛ اگر هم بشود، یک الگوی عمومی نیست و برخورد فعال با واقعه نیست. نمونه‌اش مدلِ مقلدهای مرحوم میرزا صادق تبریزی است. 2⃣ رویکرد دوم این است که تمدّن غرب کلاً پدیدهٔ خیلی خوبی است و ما باید آن را بپذیریم و خودمان را با آن تطبیق دهیم، و حَتّی فرهنگ دینی و سنن مذهبی خودمان را به نفع آن تغییر دهیم. این پاسخِ روشنفکرهای سکولار است که تمامیتِ اندیشهٔ غربی را قبول کرده‌اند و معتقد به تمدّن غرب با همه لایه‌های آن هستند؛ یعنی از لایه‌های ایدئولوژیک تا فلسفی‌ و تا لایه‌های علمی و صنعتی و ساختارهای اجتماعیِ آن را به رسمیت می‌شناسند؛ می‌گویند ما باید تمامیت این تمدّن را بپذیریم؛ نمی‌شود اقتصادش را پذیرفت ولی ایدئولوژی آن را نپذیرفت. اقتصادِ لیبرال با فرهنگِ لیبرال و با سیاستِ لیبرال هماهنگ است و این‌ها با لایه‌های عمیق‌ترِ اندیشه‌های فلسفی و با لایه‌های عمیق‌تر ایدئولوژیکی یک مجموعه هستند؛ این مجموعه را به‌تمامه باید بپذیریم و سعی کنیم که خودمان را با همهٔ لایه‌های آن وفق دهیم. من گاهی از این نظریه به «مدرنیزاسیون» و اصلاح تمام ابعاد حیات اجتماعی ازجمله قرائت دینی جامعه تعبیر می‌کنم؛ چون می‌گویند در چالش بین دین‌داری و دنیای مدرن ما باید قرائتِ دینی را در همهٔ عرصه‌ها با دنیای مدرن وفق دهیم. که در دوره‌ای سعی کردند این ادعا را در مقیاس منطق هم تئوریزه‌ کنند. مثلاً نظریهٔ قبض و بسط می‌خواست پذیرش تمدّن غرب را در مقیاس منطق تئوریزه کند؛ این نظریه می‌گفت منطقاً معرفتی صحیح است که در دادوستدِ با علوم مدرن باشد؛ حَتّی می‌گفت معرفت دینی هم باید از علوم مدرن تبعیت کند. به عبارت دیگر، در تعاملِ درونیِ منظومهٔ معرفت، باید متغیر اصلیْ معرفت‌های تجربی و علمی و عقلانی باشد و معرفت دینی تابع باشد. 3⃣ رویکرد سوّم که معمولاً حقیر آن را «مدرنیته اسلامی» یا اسلامی کردن مدرنیته تعبیر می‌کنم، می‌گوید لایه‌ای از مدرنیته باید تغییر کند که آن اخلاق است؛ یعنی لایهٔ معنویت و اخلاق باید احیاء شود و به مناسباتِ دنیای مدرن ضمیمه گردد تا جامعهٔ اسلامی درست بشود. مدل آقای هاشمی همین بود و مدلِ برخی مسئولین کنونی هم همین است. اما باید توجه کرد که مدرن شدن به این نیست که ما فقط محصولات مدرن را مصرف کنیم؛ باید انسانی که در این فضا زندگی می‌کند، انسان مدرن بشود؛ انسان مدرن کسی است که احساسش، عواطفش، عقلانیتش و مهارت‌هایش همه مدرن بشود؛ چون اصل مدرنیته روی دوش انسان‌هایی سوار است که مدرن شده‌اند. لذا به‌نظر من، تحول اساسی در دنیای مدرن، تحول انسانی است. 4⃣ رویکرد چهارم، رویکرد تمدّن اسلامی است؛ یعنی اگر «آرمانِ» ما عصر ظهور است، «افقِ» قابل‌دستیابیِ ما در قبل از ظهور، تمدن‌سازی اسلامی است. این تمدّن چگونه ساخته می‌شود؟ رهبر معظم انقلاب می‌فرمایند اول باید انقلاب کنیم؛ این انقلاب، چون مبتنی بر یک ارزش‌ها و دنبال تحقق یک ارزش‌هایی است، حتماً با جامعه جهانی درگیر خواهد شد. و این درگیری هم درگیریِ همه‌جانبه‌ای است. در متن این درگیری باید شما به سمت تمدّن اسلامی حرکت کنید. پس باید «انقلاب» کنیم و «نظام» بسازیم. این دو کار را انجام داده‌ایم. در ادامهٔ مسیر باید «دولت» بسازیم، و بعدش «جامعه» بسازیم و بعد «تمدّن» بسازیم. این پنج مرحله‌ای است که باید طی کنیم. در این پنج گام باید با روش «استحاله» با تمدن مدرن مواجه شویم و تلاش کنیم تمدن مدرن را در تمدن اسلامی منحل کنیم (اقلاً در مقیاس منطقه‌ای). ما در مرحلهٔ اصلِ انقلاب اسلامی این کار را کردیم. در مرحلهٔ تدوین قانون اساسی هم این کار را تجربه کردیم. در مرحلهٔ دولت‌سازی اسلامی هم باید همین کار را بکنیم.» (دی ۱۳۹۷) ☑️ @mirbaqeri
🔰سخنرانی آیت‌الله میرباقری با عنوان «نگاهی به گذشته و آینده انقلاب اسلامی» ⏲ زمان: پنج‌شنبه، ۹ اسفندماه ۹۷، ساعت ۱۴:۳۰ الی ۱۷ 🏢 مکان: قم، چهارراه شهدا، ابتدای خیابان معلم، پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی، طبقه ۴ 🎴 حضور برای ‌عموم ‌آزاد است.
💐🌸💐🌸💐🌸💐🌸💐 ولادت ریحانه پیامبر اکرم(صلی ‌الله علیه و آله) حضرت فاطمه زهرا(سلام الله علیها)، روز زن و روز مادر، مبارک باد. 💐🌸💐🌸💐🌸
🔻اگر مادری به فرزندِ خودش محبت می‌كند، درواقع، محبتِ خداست كه در وجودِ مادر است. ✔️ استاد سید محمّدمهدی میرباقری: ‌«محبت‌هايی كه انسان از ديگران می‌بيند، محبت‌های خداست. اگر مادری به فرزندِ خودش محبت می‌كند، درواقع، محبتِ خداست كه در وجودِ مادر است. مادر چه كار می‌تواند بکند؟ پدر با ما چه كار دارد؟ قبلاً كه با ما كاری نداشتند! بعد هم جايی ما را رها می‌كنند؛ «يَوْمَ يَفِرُّ المَْرْءُ مِنْ أَخِيهِ * وَ أُمِّهِ وَ أَبِيهِ * وَ صَاحِبَتِهِ وَ بَنِيهِ». اين وسط اگر توجهی به ما می‌كنند، محبت خداست؛ چه رحمت عام يا خاص. اگر معلمی معارف الهيه را تعليم می‌كند، او با ديگران چه كار دارد؟! اين محبتِ خاصِ خداست؛ حوالهٔ خداست. اگر مادری محبت می‌كند حوالهٔ خداست. اين كه در دستورات فقهی داريم که صِلهٔ َرحِم واجب است يا قطع رَحِم حرام است و گناه كبيره شمرده شده است، ريشه در همين مطلب دارد. لذا فرمود چون رحم، رشته‌ای از رحمت حضرت حق است که بين انسان و اقوامش قرار گرفته، لذا قطع آن هم قطع با خداست.» ☑️ @mirbaqeri
💥 متن و صوتِ سخنرانی در ولادت حضرت زهرا (سلام‌الله‌علیها) در هیئت ثارالله (در پایگاه اطلاع‌رسانی آیت‌الله میرباقری) 🔍 رسالت نبی اکرم(ص)، و نقش ویژه فاطمه زهرا(س) در ارتباط با ثقلین http://urly.ir/qKQ5 👈 www.mirbaqeri.ir
🔹سخنرانی آیت‌الله میرباقری در مراسم جشن ولادت حضرت زهرا (سلام‌الله‌علیها)، در حسنیه حضرت زهرا(س)، قم، ۹۷/۱۲/۷ همراه با شعرخوانی و مداحی سید حمیدرضا برقعی و حاج حسین شکروی 🔻🔻
💥 سه موج در دوقطبیِ انقلاب اسلامی و مدرنیته ۱) موج اول: دوقطبي «انقلاب اسلامي» و «بلوک غرب و بلوک شرق» ۲) موج دوم: دوقطبي «انقلاب اسلامی» و «بلوک غرب» ۳) موج سوم: دوقطبي «انقلاب اسلامی» و «بلوک غرب، به‌ضميمه اسلام آمريکايي» 🔷 استاد سید محمدمهدی میرباقری: «اگر شما دوقطبي جهان را تقريباً در نيم قرن قبل ببينيد يک دو قطبي بين مارکسيسم و سرمايه‌داري بود؛ اين دو قطبي بعد از انقلاب اسلامي تبديل به دو قطبي اسلام و تمدن غرب شد؛ يعني هر دو بلوک در يک طرف قرار گرفتند و امام (ره) با شجاعت به آنها حمله مي‌کردند و مثلث سرمايه‌داري، کمونيسم و صهيونيزم را در يک سمت ،و انقلاب اسلامي را در سمت ديگر قرار دادند و اين تقابل واقع شد و بعد از فروپاشي شوروي واضح شد؛ فروپاشي شوروي هم ناشي از همين تحرک اسلامي بود؛ اين فروپاشي فقط مستند به جنگ سرد نيست. بعد از پيروزي انقلاب، دوقطبي اسلام و ليبرال‌دموکراسي شد؛ حالا اينکه هانتينگتون هشت تمدن را مطرح مي‌کند خودش هم مي‌داند که مزاح است؛ تمدن کنفسيوس هيچ وقت تبديل به يک جنبش اجتماعي عظيم نخواهد شد؛ در بقيه تمدن‌ها اين چالشي که بين دنياي اسلام و غرب افتاد، وجود ندارد. پس، موج دوم، تقابل اسلام و ليبرال دموکراسي (ايدئولوژي غالب در جريان تجدد) است. موج سوم اين است که اسلام ناب يک طرف و غرب و اسلام آمريکايي هم طرف ديگر قرار مي گيرند. پس موج اول تقابل مارکسيسم و سرمايه‌داري است و به نظر آنها مي‌آمد که مسئله فرهنگ مذهب حل شده است؛ در زماني که احساس مي کنند که غرب، ايران را به دروازه‌هاي تمدن رسانده است، انقلاب اسلامي اتفاق مي‌افتد و موازنه را تغيير مي‌دهد و به درگيري اسلام و غرب تبديل می‌شود و درنهايت به درگيري اسلام و ليبرال‌دموکراسي مي‌انجامد. موج سوم اين است که به نزاع بين «اسلام ناب» و «سرمايه‌داري به‌ضميمهٔ ‌اسلام آمريکايي» تبديل مي شود. البته اسلام آمريکايي دو قرائت از اسلام دارد؛ يکي قرائت خشن و سلفي و يکي هم قرائت سازشکار که توسعه غربي به مفهوم غربي اش را مي‌پذيرد و مي‌خواهد رنگ و لعاب اسلامي به توسعه بزند؛ اين دو جريان مقابل جريان اسلام خواهي ناب شکل مي‌گيرند و به نفع جريان تجدد هستند. غرب بعد از اشغال لانه جاسوسي با عربستان به توافق رسيد و گسترش اسلام سلفي را در جهان به کمک عربستان مديريت کردند و طالبان را در پاکستان و حکومت طالبان را در افغانستان شکل دادند؛ سپس القاعده را شکل دادند و بعد از آن داعش و ساير حرکات تروريستي را از اين قسم به وجود آوردند؛ آيا اينها يک بسترهايي را در بين مسلمانان (نه در اسلام) داشته اند يا خير؟ اين بسترها وجود داشت اما خاموش بود و اينها آمدند آنها را فعال کردند...» ۹۴/۱۱/۲۴ ☑️ @mirbaqeri