شمس نبوت .mp3
7.99M
🎧 استاد میرباقری | قطعۀ صوتی با عنوان «نبیاکرم(ص)، شمس کائنات»
✨ همه انبياء سرچشمۀ نور و هدايت هستند و قلوب مؤمنين امت، خودشان و عالم را روشن كردند، اما آن خورشيدي كه همۀ چراغها از او برافروخته شده، وجود مقدّس نبياكرم(ص) هستند. «أَنْتُمْ نُورُ الْأَخْيَارِ وَ هُدَاةُ الْأَبْرَار». خود اخيار، نور و چراغ راه ديگران هستند ولی معصومين(ع) نور همه آنها هستند و نبياكرم(ص) آن #نورالأنوار هستند كه «الَّذِي نُوِّرَتْ مِنْهُ الْأَنْوَارُ»؛ يعنی همه انوار ديگر از او شعاع گرفتهاند و همه انوار الهی در ايشان متمثّل شده است.
☀️ به تعبير قرآن، نبياكرم(ص) #شمس_حقيقیِ همه كائنات است؛ «وَ الشَّمْسِ وَ ضُحاها». فرمود «وَ الشَّمْسِ»، وجود مقدس نبیاكرم(ص) است که پرتو اين شمس، آن دينی است كه خدای متعال به نبی اكرم(ص) دادهاند. با دين و ولايت حضرت است كه همۀ كائنات روشن میشوند. هيچ كسی به حقيقت آن شمس راه ندارد الا خُلّص از اولياء، و بقيه به پرتو اين شمس و شعاع اين شمس راه دارند؛ كمااينكه امام رضا(ع) در آن حديث نورانی فرمود: «الْإِمَامُ كَالشَّمْسِ الطَّالِعَةِ الْمُجَلِّلَةِ بِنُورِهَا لِلْعَالَمِ وَ هِيَ فِي الْأُفُقِ بِحَيْثُ لَا تَنَالُهَا الْأَيْدِي وَ الْأَبْصَار»؛ نه دستها به آن خورشيد در افق میرسد و نه چشمها میتواند آن را شكار كند، آنچه به ما میرسد پرتويی از آن خورشيد و شمس حقيقی است.
☑️ @mirbaqeri_ir
ثَقَلین، میراث نبی اکرم ص .mp3
11.15M
🎧 استاد میرباقری | قطعۀ صوتی با عنوان «ثقلین، میراث نبیاکرم (صلی الله علیه و آله)»
⚡️ نبیاكرم (ص) دو حقيقت را با خودشان آوردهاند؛ اول، كتاب خداست و دیگری وجود مقدس معصومين (علیهمالسلام).
⚡️ سرچشمه حيات، كه ولايت امام(ع) است، با نبياكرم(ص) تنزّل پيدا كرده است؛ «هُوَ الَّذِي أَرْسَلَ رَسُولَهُ بِالْهُدى وَ دِينِ الْحَقِّ»، خدای متعال اين پيامبر را با دو چيز فرستاده است: يكی، هدايت كه شايد در اينجا قرآن است («ذَلِكَ الْكِتَابُ لاَ رَيْبَ فِيهِ هُدًى لِّلْمُتَّقِينَ»)، و دوم، دينالحق است. دينالحق را حضرت در كافی شريف تفسير كرده و فرمودهاند: «هُوَ الَّذِي أَمَرَ رَسُولَهُ بِالْوَلَايَةِ لِوَصِيِّهِ وَ الْوَلَايَةُ هِيَ دِينُ الْحَق»؛ پروردگار پيامبر گرامی(ص) را دستور داد كه ولايت اميرالمؤمنين (ع) را بياورد و به دست مردم برساند؛ سپس فرمود: همين ولايت، دين حقّ است.
☑️ @mirbaqeri_ir
مکتب جبههسازی .MP3
3.88M
🎧 استاد میرباقری | قطعۀ صوتی با عنوان «مکتب جبههسازی» (۱۳۹۸)
🔍 «جبههسازی» سطوح مختلف و وسیعی دارد و «شیعیان، مسلمانان، مسیحیان، موحدان و حتی مستضعفان و احرار عالَم» را پوشش میدهد («مَا لَكُمْ لَا تُقَاتِلُونَ فِي سَبِيلِ اللَّهِ وَالْمُسْتَضْعَفِينَ مِنَ الرِّجَالِ وَالنِّسَاءِ وَالْوِلْدَان»).
🔍 ما برای جبههسازیِ جهانی، به «مکتب واحدِ جبههسازی» داریم که بر مبنای مکتب اهل بیت(ع) شکل میگیرد. مکتب جبههسازی بهمعنای تقلیلِ ایدئولوژیِ توحیدی و ایجاد تکثر در پایگاه حقانیت نیست، بلکه ذیل مکتب اهل بیت(ع)، دیگران را جانمایی میکند و شبکه درست میکند.
🔍 جبههسازی بر مبنای «همدلی، همفکری و همکاری» اتفاق میافتد.
☑️ @mirbaqeri_ir
💥 مبارزۀ شیعه با جبهه دنیاخواهی و استکبار، دو تجزیه در جهان ایجاد میکند:
یک تجزیه در جهان غرب، که مسیحیت صهیونی را از مسیحیت مؤمن جدا میکند،
و یک تجزیه در جهان اسلام که اهل سنتی که مُحبّ هستند و مستضعفاند را از وهابیت و جریان نواصب تفکیک میکند.
🔵 استاد سید محمدمهدی میرباقری:
🔸 حضرت امام(ره) و رهبر معظم انقلاب اسلامی بهدرستی بر اتحاد و وحدت دنياي اسلام تأکيد کرده و تاکید ميکنند. اگر به سمت #وحدت_شیعه_و_سنی حرکت نکنیم، بدنه دنیای اسلام از دست میرود.
🔸 ما بايد مواظب جنگهاي فرقهای مذهبيای که دشمنان ايجاد ميکنند، باشيم؛ ما به آن دامن نزنيم. ما کاري نکنيم که #جنگهای_فرقهاي مذهبیاي که دشمن دنبال ميکند، شعلهور بکنيم. برخوردمان با مسئله سقيفه برخورد #علامه_اميني(ره) باشد. برخورد ایشان برخوردی است که مناقشهبردار نيست. بعضي به ایشان اعتراض ميکردند که وحدت اسلامی را به هم زده. خُب، خيلی بزرگان از ايشان دفاع کردند. يک مقالهای مرحوم #شهيد_مطهري(ره) دارند: «الغدير و وحدت اسلامي». آن مقاله را ببينيد. آنجا تأکيد ميکنند که اين نوع بحث، مبدأ وحدت جامعه اسلامی است.
🔸 درست است که ما دنبال وحدت اسلامی هستيم، ولي سؤال ميکنم: آيا واقعاً قرائت سلفي [یا قرائت سازشکار] میتوانند با اسلام ناب به اتحاد واقعي برسند؟! آیا این [نزاع] در جایی سر بر نمیدارد؟
🔸 مبارزه تمدنی شیعه با جبهه دنیاخواهی و مستکبران عالم، #دو_تجزیه در جهان ایجاد میکند؛ یک تجزیه در عالم مسیحیت، که مسیحیت صهیونی را از مسیحیت مؤمن (که منحل در دنیاگرایی اُومانیسم و تجدد نشده است)، جدا میکند، و همچنین اهل سنتی که مُحبّ هستند و مستضعفاند را از وهابیت و جریان نواصب جدا میکند.
🔸 يک تجزیه قهري در درون دنياي اسلام اتفاق میافتد و صف طرفداران اسلام آمريکایی (چه از نوع اسلام خشن تکفیری و چه از نوع اسلام سازشکار) از صف اسلام ناب جدا میشود. #قرائت_سازشکار و #قرائت_خشن از اسلام، هر دو در کنار جريان غرب و ليبرال دموکراسي، فعاليتهای نيابتی منطقهای انجام میدهند. اين درگیری به يک دوقطبی کشيده ميشود؛ هم دنياي غرب تجزيه ميشود و هم دنياي اسلام. طرفداران غرب در دنياي اسلام، که همان اسلام آمريکايي هستند، در کنار جريان غرب و ليبرال دموکراسي قرار ميگيرند و براي بسط نفوذ آن کار ميکنند. و طرفداران اديان الهي آرام آرام به سمت دنياي اسلام میآیند؛ يعنی يک ترکيب جديد و آرايش جديد از نيروها شکل میگیرد؛
از يک طرف، تشيع و انقلاب اسلامي و در کنار آن، مسلماناني که مُحبّ اهل بيت(ع) و درگير با تمدن مادي غرب هستند و در کنار آنها حتي موحداني که به آئين مذهبي خودشان معتقدند مثل مسيحيت سنتی و حتی کليمیها (ما بين يهود و کليم فرق ميگذاريم؛ کليمي ها موحديني هستند که پيرو حضرت موساي کليم هستند). اين اتحاد شکل خواهد گرفت و جبهه نفاقی که مدعی بود درگیر با یهود و کفار است، کنار مسیحیت صهیونی و یهود قرار میگیرد و این اتفاق، عامل پالایش دستگاه اهل سنت خواهد شد.
در واقع، آن تجزیهها مقدمۀ یک #ترکیب_جدید است؛ ترکیبی که فراتر از اتحادهای سیاسی، بلکه یک #اتحاد_الهٰیاتی است. این ماهیت الهٰیاتی است که به پایداری این اتحاد کمک میکند.
(این نکات در سال ۱۳۹۳ و ۱۳۹۴ در کانال ارائه شده است.)
🔗 دیدگاه امام خامنهای دربارۀ علامه امینی(ره) و کتاب الغدیر و مسئله وحدت اسلامی
http://farsi.khamenei.ir/book-content?id=20219
☑️ @mirbaqeri_ir
🔗 دیدگاه امام خامنهای دربارۀ علامه امینی(ره) و کتاب الغدیر و مسئله وحدت اسلامی
http://farsi.khamenei.ir/book-content?id=20219
⚡️ «مَنْ مَاتَ لَا یَعْرِفُ إِمَامَ زَمَانِهِ مَاتَ مِیتَۀً جَاهِلِیَّۀً»؛ يعني اگر کسي به معرفتالامام نرسد، نه تنها به حيات طيبه نبي اکرم(ص) در اين دنيا نرسيده، بلکه حتي موت او هم موت نبي اکرم(ص) نيست و قيامتش هم با نبي اکرم(ص) نيست؛ نه در دنيا و نه در برزخ با حضرت معيت ندارد و از حيات طيبه نبي اکرم(ص) و از آن موت رفيع حضرت محروم است و به ايشان ملحق نمیشود.
💠 استاد سید محمدمهدی میرباقری:
«حيات و ممات ما ميتواند حيات و ممات نبي اکرم(ص) شود. اين معنا مکرر در ادعيه و نيز در ذيل زيارت عاشورا آمده است که «اللَّهُمَّ اجْعَلْ مَحْيَايَ مَحْيَا مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ مَمَاتِي مَمَاتَ مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ». اما معنايش اين نيست که انسان ميتواند شبيه آن حضرت زندگي کند.
حيات طيبه به نبي اکرم(ص) عطا شده است. جابربن يزيد جعفي از امام صادق(ع) درباره اين سه دستۀ «أَصْحابُ الْمَيمَنَۀِ»، «أَصْحابُ الْمَشْئَمَۀ» و «السَّابِقُونَ» سؤال کرد. حضرت فرمود: «فَالسَّابِقُونَ هُمْ رُسُلُ اللَّهِ» که در آنها پنج روح وجود دارد. يکي روحالقدس است و چهار روح ديگر هم وجود دارد. اما اصحابالميمنه چهار روح دارند و اصحابالمشئمه فقط روحالمدرج يا نفس دارند. در روايت ديگري فرمودند: خداي متعال حقيقت روحالقدس را به نبي اکرم(ص) عطا کرده است و در انبياي ديگر، شعاعي از روحالقدس بود؛ «فَإِذَا سَوَّيْتُهُ وَنَفَخْتُ فِيهِ مِن رُّوحِي...». اين «مِن» نشويّه است. لذا حقيقت روح در آدم(ع) نبود و شعبهاي از روح در او دميده شد؛ ولي در وجود مقدس نبي اکرم (ص) خودِ حقيقت روح دميده شده است و ايشان کلمه روح هستند؛ اميرالمومنين (ع) فرمود: «إِنَّ اللهَ تَبَارَكَ وَ تَعَالَي أَحَدٌ وَاحِدٌ، تَفَرَّدَ فِي وَحْدَانِيَّتِهِ، ثُمَّ تَكَلَّمَ بِكَلِمَةٍ فَصَارَتْ نُوراً، ثُمَّ خَلَقَ مِنْ ذَلِكَ النُّورِ مُحَمَّداً ص وَ خَلَقَنِي وَ ذُرِّيَّتِي، ثُمَّ تَكَلَّمَ بِكَلِمَةٍ فَصَارَتْ رُوحاً فَأَسْكَنَهُ اللهُ فِي ذَلِكَ النُّورِ وَ أَسْكَنَهُ فِي أَبْدَانِنَا، فَنَحْنُ رُوحُ اللهِ وَ كَلِمَاتُهُ، فَبِنَا احْتَجَّ عَلَي خَلْقِهِ».
نبي اکرم(ص) کلمه روح الهی هستند و اگر حيات طيبه و حيات ايماني وجود دارد، منظور همان حيات نبي اکرم(ص) است. منظور از تبديل حيات انسان به حيات نبي اکرم(ص) اين است که شعاعي از آن حيات در وجود انسان بيفتد. مؤمن و شيعه در روايات به شعاعالامام تعريف شده است؛ چون شعاع امام است. اگر وجود انسان، شعاع نبي اکرم(ص) شد، شعبهاي از حيات حضرت در وجود او تجلي ميکند و حيات او حيات نبي اکرم (ص) ميشود و اگر انسان تحت ولايت اولياي طاغوت باشد، حيات او حيات اولياي طاغوت خواهد بود.
اين امر فقط در حيات مطرح نيست، موت مؤمن هم ميتواند شعبهاي از موت نبي اکرم (ص) باشد؛ يعني برزخ، قيامت و عوالم باطني انسان هم ميتواند شعبهاي از عالم نبي اکرم (ص) باشد. در تعبيري از زيارت جامعه کبيره، آمده: «أَجْسَادُكُمْ فِي الْأَجْسَادِ وَ أَرْوَاحُكُمْ فِي الْأَرْوَاحِ وَ أَنْفُسُكُمْ فِي النُّفُوسِ وَ آثَارُكُمْ فِي الْآثَارِ وَ قُبُورُكُمْ فِي الْقُبُورِ». لذا برکت قبر مومن به اين دليل است که شعبهاي از برزخ امام(ع) است. به گفته بعضي، اين «في»، فيِ قيوميه و فَيَويت قيوميه است؛ همچنانکه روح آنها هم در روح مؤمن و مقوم روح مؤمن است. البته منظور اين نيست که روح مومن، ظرف است؛ همچنانکه در باب حضرت حق آمده است که «دَاخِلٌ فِی الْأَشْیَاءِ لَا کَشَیْءٍ دَاخِلٍ فِی شَیْءٍ». اين دخول، دخول قيومي است.
بنابراين، «مَنْ مَاتَ لَا یَعْرِفُ إِمَامَ زَمَانِهِ مَاتَ مِیتَۀً جَاهِلِیَّۀً»؛ يعني اگر کسي به معرفتالامام نرسد نه تنها به حيات طيبه نبي اکرم(ص) در اين دنيا نرسيده، بلکه حتي موت او هم موت نبي اکرم(ص) نيست و قيامتش هم با نبي اکرم(ص) نيست؛ نه در دنيا و نه در برزخ با حضرت معيت ندارد و از حيات طيبه نبي اکرم(ص) و از آن موت رفيع حضرت محروم است و به ايشان ملحق نميشود.»
☑️ @mirbaqeri_ir