🔗 دیدگاه امام خامنهای دربارۀ علامه امینی(ره) و کتاب الغدیر و مسئله وحدت اسلامی
http://farsi.khamenei.ir/book-content?id=20219
⚡️ «مَنْ مَاتَ لَا یَعْرِفُ إِمَامَ زَمَانِهِ مَاتَ مِیتَۀً جَاهِلِیَّۀً»؛ يعني اگر کسي به معرفتالامام نرسد، نه تنها به حيات طيبه نبي اکرم(ص) در اين دنيا نرسيده، بلکه حتي موت او هم موت نبي اکرم(ص) نيست و قيامتش هم با نبي اکرم(ص) نيست؛ نه در دنيا و نه در برزخ با حضرت معيت ندارد و از حيات طيبه نبي اکرم(ص) و از آن موت رفيع حضرت محروم است و به ايشان ملحق نمیشود.
💠 استاد سید محمدمهدی میرباقری:
«حيات و ممات ما ميتواند حيات و ممات نبي اکرم(ص) شود. اين معنا مکرر در ادعيه و نيز در ذيل زيارت عاشورا آمده است که «اللَّهُمَّ اجْعَلْ مَحْيَايَ مَحْيَا مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ مَمَاتِي مَمَاتَ مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ». اما معنايش اين نيست که انسان ميتواند شبيه آن حضرت زندگي کند.
حيات طيبه به نبي اکرم(ص) عطا شده است. جابربن يزيد جعفي از امام صادق(ع) درباره اين سه دستۀ «أَصْحابُ الْمَيمَنَۀِ»، «أَصْحابُ الْمَشْئَمَۀ» و «السَّابِقُونَ» سؤال کرد. حضرت فرمود: «فَالسَّابِقُونَ هُمْ رُسُلُ اللَّهِ» که در آنها پنج روح وجود دارد. يکي روحالقدس است و چهار روح ديگر هم وجود دارد. اما اصحابالميمنه چهار روح دارند و اصحابالمشئمه فقط روحالمدرج يا نفس دارند. در روايت ديگري فرمودند: خداي متعال حقيقت روحالقدس را به نبي اکرم(ص) عطا کرده است و در انبياي ديگر، شعاعي از روحالقدس بود؛ «فَإِذَا سَوَّيْتُهُ وَنَفَخْتُ فِيهِ مِن رُّوحِي...». اين «مِن» نشويّه است. لذا حقيقت روح در آدم(ع) نبود و شعبهاي از روح در او دميده شد؛ ولي در وجود مقدس نبي اکرم (ص) خودِ حقيقت روح دميده شده است و ايشان کلمه روح هستند؛ اميرالمومنين (ع) فرمود: «إِنَّ اللهَ تَبَارَكَ وَ تَعَالَي أَحَدٌ وَاحِدٌ، تَفَرَّدَ فِي وَحْدَانِيَّتِهِ، ثُمَّ تَكَلَّمَ بِكَلِمَةٍ فَصَارَتْ نُوراً، ثُمَّ خَلَقَ مِنْ ذَلِكَ النُّورِ مُحَمَّداً ص وَ خَلَقَنِي وَ ذُرِّيَّتِي، ثُمَّ تَكَلَّمَ بِكَلِمَةٍ فَصَارَتْ رُوحاً فَأَسْكَنَهُ اللهُ فِي ذَلِكَ النُّورِ وَ أَسْكَنَهُ فِي أَبْدَانِنَا، فَنَحْنُ رُوحُ اللهِ وَ كَلِمَاتُهُ، فَبِنَا احْتَجَّ عَلَي خَلْقِهِ».
نبي اکرم(ص) کلمه روح الهی هستند و اگر حيات طيبه و حيات ايماني وجود دارد، منظور همان حيات نبي اکرم(ص) است. منظور از تبديل حيات انسان به حيات نبي اکرم(ص) اين است که شعاعي از آن حيات در وجود انسان بيفتد. مؤمن و شيعه در روايات به شعاعالامام تعريف شده است؛ چون شعاع امام است. اگر وجود انسان، شعاع نبي اکرم(ص) شد، شعبهاي از حيات حضرت در وجود او تجلي ميکند و حيات او حيات نبي اکرم (ص) ميشود و اگر انسان تحت ولايت اولياي طاغوت باشد، حيات او حيات اولياي طاغوت خواهد بود.
اين امر فقط در حيات مطرح نيست، موت مؤمن هم ميتواند شعبهاي از موت نبي اکرم (ص) باشد؛ يعني برزخ، قيامت و عوالم باطني انسان هم ميتواند شعبهاي از عالم نبي اکرم (ص) باشد. در تعبيري از زيارت جامعه کبيره، آمده: «أَجْسَادُكُمْ فِي الْأَجْسَادِ وَ أَرْوَاحُكُمْ فِي الْأَرْوَاحِ وَ أَنْفُسُكُمْ فِي النُّفُوسِ وَ آثَارُكُمْ فِي الْآثَارِ وَ قُبُورُكُمْ فِي الْقُبُورِ». لذا برکت قبر مومن به اين دليل است که شعبهاي از برزخ امام(ع) است. به گفته بعضي، اين «في»، فيِ قيوميه و فَيَويت قيوميه است؛ همچنانکه روح آنها هم در روح مؤمن و مقوم روح مؤمن است. البته منظور اين نيست که روح مومن، ظرف است؛ همچنانکه در باب حضرت حق آمده است که «دَاخِلٌ فِی الْأَشْیَاءِ لَا کَشَیْءٍ دَاخِلٍ فِی شَیْءٍ». اين دخول، دخول قيومي است.
بنابراين، «مَنْ مَاتَ لَا یَعْرِفُ إِمَامَ زَمَانِهِ مَاتَ مِیتَۀً جَاهِلِیَّۀً»؛ يعني اگر کسي به معرفتالامام نرسد نه تنها به حيات طيبه نبي اکرم(ص) در اين دنيا نرسيده، بلکه حتي موت او هم موت نبي اکرم(ص) نيست و قيامتش هم با نبي اکرم(ص) نيست؛ نه در دنيا و نه در برزخ با حضرت معيت ندارد و از حيات طيبه نبي اکرم(ص) و از آن موت رفيع حضرت محروم است و به ايشان ملحق نميشود.»
☑️ @mirbaqeri_ir
💢 میلاد رحمة للعالمین #پیامبر_اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) مبارک باد
💢 میلاد رحمة للعالمین #پیامبر_اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) مبارک باد
⚡️ خدای متعال پیامبر را با محبت خودش تربیت کرد. وقتی محبت الهی در قلب نبی اکرم(ص) آمد، آنگاه محبت مخلوقین و بندگان خدا هم به این عنوان که مخلوق خدا هستند، در دل پیامبر نشست.
💠 استاد سید محمدمهدی میرباقری:
«در روایت آمده است که فرمود: «أَدَّبَ نَبِيَّهُ ص عَلَى مَحَبَّتِهِ فَقَالَ إِنَّكَ لَعَلى خُلُقٍ عَظِيم».
خدای متعال پیامبر را با #محبت خودش تربیت کرد. وقتی کسی آراسته به محبت خدای متعال شد، صاحب #خُلق_عظیم میشود. تمام محبت الهی را خداوند به ایشان عطا کرد.
وقتی محبت الهی در قلب نبی اکرم(ص) آمد، آن گاه محبت مخلوقین و بندگان خدا هم به این عنوان که مخلوق خدا هستند، در دل پیامبر نشست. لذا ایشان نسبت به همه مؤمنین محبت دارد، «بِالْمُؤْمِنينَ رَؤُفٌ رَحيمٌ».
اگر پیامبر مردم را دعوت میکند و میخواهد آنها را تا دوردستها ببرد و از شیطان و شرک نجات دهد و تربیت کند، این تربیت را با محبت انجام میدهد؛ اینطور نیست که با خشونت مردم را تربیت کند. به همین دلیل است که همه اطراف پیامبر اسلام جمع شدند؛ لذا خداوند خطاب به پیامبر میفرماید: «وَ لَوْ كُنْتَ فَظًّا غَليظَ الْقَلْبِ لاَنْفَضُّوا مِنْ حَوْلِك»؛ اگر شما غلظت داشتید همه از دور شما پراکنده میشدند؛ همین محبت شماست که مردم را دور شما جمع کرده است.
کار پیامبر کار بسیار عظیمی است. حتی تغییر لباس ظاهری یک انسان هم کار دشواری است و بهراحتی نمیتوان یک انسان را قانع کرد که پوشش خودش را تغییر بدهد، حال، پیامبر گرامی میخواهند کاری بکنند که ظاهر و باطن همه مردم را تغییر بدهند و مردم را از آلودگی و شرک و عادتهای بد نجات دهند و از شرک خفی به مقام توحید و بندگی برسانند و این، کار بسیار دشواری است. آنچه پیامبر را کمک کرد تا بتواند این کار دشوار را انجام بدهد، #اخلاق_محبت نبی اکرم(ص) است؛ خلق عظیمی که خدای متعال به پیامبر داده، ابزار هدایت و دستگیری ماست.»
☑️ @mirbaqeri_ir
⚡️ كسی كه در محيط ولايت دشمنان نبیاكرم(ص) زندگی میکند، او اهل دنيا و اهل لهو و لعب است؛
چه «لهو و لعب قديم» (در جاهلیت اولی) و چه «لهو و لعب جدید» (در جاهلیت مدرن).
💠 استاد سید محمدمهدی میرباقری:
«چه دنيای #جاهليت_اولی و چه #جاهلیت_مدرن، همه لهو و لعب است. لهو آن چيزی است كه انسان را از هدف بزرگتر، يعنی از خداي متعال، بازمیدارد.
اينكه میفرمايد: اي مؤمنين مالتان و فرزندتان، لهو شما نشوند، و شما را از ذكر الله باز ندارند («يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا لا تُلْهِكُمْ أَمْوالُكُمْ وَ لا أَوْلادُكُمْ عَنْ ذِكْرِ اللَّهِ وَ مَنْ يَفْعَلْ ذلِكَ فَأُولئِكَ هُمُ الْخاسِرُونَ»)، به آن معناست که هرچه ما را مشغول كند لهو است. «وَ ما هذِهِ الْحَياةُ الدُّنْيا إِلاَّ لَهْوٌ وَ لَعِبٌ». انسان اگر در حيات دنيا بود، پير هم كه شود باز كودك است و مشغول بازی و لعب است؛ ولو مشغول مهمترين امور مثل مديريت دنيا در قرن بيست و يكم باشد؛ هم لهو است و هم لعب. (قبلاً تیلهاش کوچک بود، حالا تیلهاش کره زمین است.)
انسان بايد از دار دنيا بيرون برود و به دار آخرت وارد شود؛ «وَ إِنَّ الدَّارَ الْآخِرَةَ لَهِيَ الْحَيَوانُ لَوْ كانُوا يَعْلَمُونَ». در روايت ذيل آيه سوره أعلي («بَلْ تُؤْثِرُونَ الْحَياةَ الدُّنْيا؛ وَ الْآخِرَةُ خَيْرٌ وَ أَبْقى») فرمودهاند: حيات دنيا، ولايت دشمنان ماست و آخرت ولايت ماست.
پس، كسی كه در محيط ولايت دشمنان نبیاكرم(ص) است او اهل دنيا و اهل لهو و لعب قديم و لهو و لعب جدید است؛ فقط بازيچهها عوض میشود و اشتغالات و دلمشغولیها فرق میكند!
انسان تا وارد محيط ولايت نشود، به فضای نور و حيات و بندگی خدای متعال و به دارالحيات نمیرسد؛ كأنّه دار دنيا، دار مردگی است، لذا اهل دنيا به حيات طيبه و به آن چيزی كه آنها را از لهو و لعب نجات میدهد و به خدای متعال میرساند، رو نمیآورند.»
☑️ @mirbaqeri_ir
⚡️ درک حقیقت توحید با آمدن نبیاکرم(ص) در دنیا برای بندگان امکانپذیر شد.
💠 استاد سید محمدمهدی میرباقری:
🔸 با تولد نبی گرامی اسلام، افق معرفت بندگان رشد پیدا کرد و سقف نگاه انسانها به خداوند رشد و رفعت یافت و بشریت از محدودیتِ شناختی خارج شد.
درک حقیقت توحید با آمدن حضرت در دنیا برای بندگان امکانپذیر شد درحالیکه قبل از آن اینچنین درک حقیقی وجود نداشته است.
🔸 رسول خدا در مقام محبت خداوندی تربیت شده است به همین خاطر با رحمت الهی بر بشریت نگاه میکنند و بزرگترین مأموریت تاریخی را از سوی خداوند بر عهده گرفتهاند.
🔸 نبی خدا در مقابل شیاطینی که قصد دارند بندگان را به عالم شرک و کفر و نفاق وارد کنند میخواهند انسانها را به مقام اخلاص و قرب و توحید برسانند و غل و زنجیرها را از انسانها باز کنند و به مقام بهجت بندگی خداوند برسانند که این مسائل باعث درگیری عظیمی خواهد شد که در این میدان درگیری عظیم، خداوند از رسول خدا یک مأموریتهای ویژه خواستهاند.
🔸 خداوند یک امکاناتی به رسول خدا و یک مأموریتها و خواستههایی نیز از رسول خدا دارد و مهمترین امکانات نبی گرامی اسلام، کتاب الهی بسیار عظیم و اهلبیت علیهمالسلام است که این نعمت قرآن و عترت به هیچ پیامبری داده نشده است.
🔸 رسول خدا قصد دارند انسانها را از اسارتهای ظاهری و باطنی رهایی ببخشند و به سمت قرب و کمال الهی هدایت کنند و در این مسیر، با تمام قوا با لشگر ابلیس درگیر میشوند.
🔸 با جهاد کبیری که توسط رسول خدا در این میدان وسیع روی داده و درگیریهای وسیع و عظیمی که رسول خدا با شیاطین داشتند خداوند از حضرت استقامت و صبر و پایداری را خواستار شدند تا پیروز این میدان شوند و وعده قطعی فتح را نیز خداوند به نبی گرامی اسلام دادهاند. (۱۲ آبان ۹۹)
☑️ @mirbaqeri_ir
⚡️ معنای صلوات فرستادنِ «خداوند و ملائکه و مؤمنين» بر نبیاکرم(ص) چیست؟
💠 استاد سید محمدمهدی میرباقری:
«براساس روایات، حقیقت صلواتی که خدا بر نبیاکرم(ص) و اهلبيت ايشان(ع) میفرستد، #تطهیر_از_نقص است؛ یعنی آنها را از نقص بیرون میبرد و حتی امتشان را پاک میکند؛ در صلوات بر موسیبنجعفر (ع) آمده است: «خدایا! صلواتی بر او بفرست که بهواسطه آن، قرون و امتها را شفاعت کند». این، صلوات خداوند است که او را از نقص پاک میکند و در مقامات عالی و مقامات قدس قرار میدهد.
اما #صلوات_ما براساس این روایت، #اقرار به این مقامات است. باطن صلوات برای ما همین نکته است. وقتی انسان به مقامی اقرار میکند یعنی خود را ذیل آن مقام تعریف میکند؛ نه اینکه فقط به زبان اقرار کند.
انبیا(ع) به مقامات چهارده معصوم(ع) اقرار کردهاند. آیا اقرار آنها فقط به زبان بوده است و رسیدن به این مقام بلند فقط با اقرار زبانی برایشان بهدست آمده است؟ این اقرار یعنی انسان خود را تحت مقامات آنها قرار دهد؛ وقتی ما صلوات میفرستیم #ظاهرش این است که از خدا میخواهیم صلواتش را بر او بفرستد و درجات او را بالا ببرد، اما #باطنش این است که ما خود را زیردست او تعریف میکنیم، درجات او را میپذیریم و اقرار میکنیم که او شایسته است و ما پاییندست او هستیم و اگر چیزی به ما برسد به برکت صلوات بر اوست؛ ازاینرو اگر انسان خود را در طول معصوم تعریف کرد، درهای ولایت معصوم به رویش باز میشود.
پس صلوات غیر خدای متعال عبارت است از: ورود به وادی ولایت همراه با اقرار، خشوع در مقابل مقامات ايشان. نبايد اشکال شود که این کار شرک است؛ زیرا اگر این کار شرک بود، اولین کسی که به ملائکه دستور به شرک داده، خداوند متعال است؛ اتفاقاً برخی که نمیخواهند در برابر پیامبر (ص) و اهلبيت ايشان(ع) تواضع کنند، معتقدند ابلیس چون موحد بود، سجده نکرد!! آنها ابلیس را تطهیر میکنند و خدای متعال و ملائکه را تنقیص؛ یعنی خداوند دستور به شرک داد، جناب جبرائیل و میکائیل هم مشرک شدند و فقط ابلیس مخلص و موحد ماند و سجده نکرد! این سخنِ بسیار زشتی است. امیرالمؤمنین(ع) در توصیف ابلیس، عکس این سخن را میفرمایند و او را «إِمَامُ الْمُتَعَصِّبِینَ وَ سَلَفُ الْمُسْتَكْبِرِینَ» توصیف ميکنند؛ ابلیس را لعنت میکنند که بر آدم(ع) سجده نکرد؛ حال، برخی معتقدند که او موحد بود و سجده نکرد!
وقتی خدا به ملائکه فرمود که به آدم(ع) سجده کنید، با آنکه آدم(ع) در حجاب جسم بود، ملائکه بر او سجده کردند و باب معرفت خلیفةالله برايشان باز شد؛ #معرفت_خلیفةالله، باب الله است؛ ابواب الهی بر آنها باز شد؛ بنابراین حضرت آدم(ع) کجا و حضرت محمد(ص) کجا! صلوات بر حضرت، خشوع بر پیامبر(ص) و اهلبيت ايشان(ع)، ابواب توحید را به روی انسان باز میکند.»
☑️ @mirbaqeri_ir