هدایت شده از سیدمحمد حسینی
#روضه
#شام
#اسارت
#صفر
دختر فاطمه! بازار! خدارحم کند
چادر پاره و انظار، خدا رحم کند
ما که از کوچه فقط خاطرۀ بد داریم
شود این حادثه تکرار، خدا رحم کند
یک زن و قافله و خندۀ نامحرمها
بر اسیران گرفتار خدا رحم کند
یک شبه پیر شدی یا ز تنور آمدهای
یک سر و این همه آزار؟ خدا رحم کند
نیزه داران همه مستند، نیفتی پایین
حنجرت خوب نگه دار، خدا رحم کند
گیسویت کم شده و این جگرم میسوزد
بر من و زلف خم یار خدا رحم کند
ظرف خاکستر یک عده هنوز آتش داشت
شعله افتاد به گلزار، خدا رحم کند
دست انداخت یکی پرده محمل را کَند
جلوی چشم علمدار، خدا رحم کند
راهمان از گذر برده فروشان افتاد
این همه چشم خریدار، خدا رحم کند
زنی از بام صدا زد که کدام است حسین؟
نوبت من شده این بار، خدا رحم کند
یک نفر گفت اگر بغض علی را داری
سنگ با حوصله بردار، خدا رحم کند
قاسم نعمتی
استادسیدروح الله میرحافظ
مراسم شبهای دهه اول صفر ازبعدازنماز مغرب
- در شام مصیبت از جاهای دیگر بیشتر بود -
امام زین العابدین علیه السلام به نعمان بن منذر مدائنی فرمودند: مصیبتی شدیدتر از آن زمانی که ما را وارد شهر شام کردند ندیدیم. عرض کرد: آن مصیبت چگونه بود؟ فرمودند: این ظالمان در آن حال هفت مصیبت بر ما وارد کردند که از زمان اسیری چنین مصیبتی بر ما وارد نیامده بود: اول - در حالی که شمشیرهای خود را برهنه کرده و نیزههای خود را استوار نموده بودند، دور ما را احاطه کردند. بر ما حمله کرده، کعب نیزه بر ما میزدند، ما را میان جمعیت اهل شام نگهداشتند، تا اهل طرب و طنبور و مزمار حاضر شوند، پس شادی میکردند و دف و طنبور میزدند. دوم - سرهای شهیدان را میان زنان و اطفال ما میآوردند، سر پدرم و سر عمویم عباس را مقابل کجاوه ی عمهام زینب وام کلثوم قرار دادند. و سر برادرم علی اکبر و پسر عمویم قاسم را در برابر خواهرم سکینه و فاطمه آوردند، و با سرها بازی میکردند، و چه بسیار بود که سرها بر روی زمین در میان دستها و پاهای اسبان میافتاد. سوم - از بالای بامهای خانههای شام آب و آتش بر سر ما میریختند. وقتی آتشی به عمامه ی من افتاد و چون دستهایم به گردنم بسته بود، نتوانستم آن را خاموش نمایم. عمامه ای سوخت و آتش به سرم رسید و آن را سوزانید. چهارم - از طلوع آفتاب تا نزدیک غروب در کوچه و بازار با طنبور ما را گردانیدند و میگفتند: ای مردم، بکشید این خارجیها را که در اسلام هیچ احترامی ندارند. پنجم - ما را از شتران پیاده کردند و به یک ریسمان بستند و به کوچههای یهود و نصاری بردند و به آنها گفتند: اینها از اهل بیتی هستند که پدران شما را کشتند و خانه هایتان را خراب کردند. امروز تلافی کنید.
ای نعمان، تمام یهودیان و نصرانیان آنچه خواستند از خاک و سنگ و چوب به طرف ما انداختند. ششم - ما را به بازار برده فروشان آوردند که به عنوان غلام و کنیز بفروشند، ولی خداوند برای آنها میسر نفرمود. هفتم - محل سکونت ما را مکانی قرار دادند که سقف نداشت. روز از گرما و شب از سرما آرام نداشتیم، و از گرسنگی و تشنگی و خوف کشته شدن آسایشی برای ما نبود. از اینجا معلوم میشود سر سخن امام سجاد علیه السلام که چون از او پرسیدند: سخترین مصائب بر شما کجا بود، فرمود: شام، شام، شام. [۱] روایت شده: از امام زین العابدین علیه السلام سؤال شد که مصیبت شما در کربلا زیادتر و شدیدتر بود یا در شام؟ حضرت سه مرتبه فرمودند: شام، شام، شام. به جهت آنکه وقتی به دروازه ی شام رسیدیم، دیدیم که از یک طرف سرهای بریده را بر نیزهها نصب نموده اند. و از طرف دیگر عمهها و خواهرهای خود را که با سر برهه بر شترها سوار نموده اند. و از طرف دیگر بازارهای شام را زینت کرده بودند، و مردم شام به قصد تماشای اهل بیت اسیر و سرهای بریده از خانهها بیرون آمده بودند. و از یک طرف علمهای بسیار بر پا نموده بودند و صدای تکبیر و تهلیل بلند کرده بودند، و در زیر آن علمها ساز و دف مینواختند، مبارک باد میگفتند و شادی میکردند. پس در این اثنا هاتفی میگفت: جاؤوا برأسک یابن بنت محمد مترملا بدمائه ترمیلاو یکبرون بأن قتلت و انما قتلوا بک التکبیر و التهلیلاسر مبارک تو را آوردند ای پسر دختر پیغمبر، در حالتی که به خون آغشته اند.
----------
[۱]: ۱۱۳۶. تذکرة الشهداء: ۴۱۲.
ارسال شده سیدروح اله میرحافظ
🖤تا حالا با روضه انگلیسی گریه کردین 😭😢
🔹️ حالا گریه کنین ....!
لبیک_یا_حسین 🤲
بفرستید برای حسینی ها🖤❤️
💢
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 رئیسجمهور از «فرزاد بادپا» خادم فداکار حرم شاهچراغ(ع) تقدیر کرد
✅کانال اخبار 20:20👇
http://eitaa.com/joinchat/1684144128C592f3e217d
15.42M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 بدون تعارف با خادمی که تروریستِ شاهچراغ را زمینگیر کرد
🔹فرزاد بادپا: وقتی دیدم آن تروریست به زائران شلیک میکند خونم به جوش آمد نتوانستم خودم را کنترل و بهسمتش دویدم.
@mirhafez313yamhdi