محمد بن على ماجيلويه از على بن ابراهيم بن هاشم از پدرش از ريان بن شبيب روايت كرده كه گفت: روز اول محرم به خدمت امام رضا (علیهالسّلام) مشرّف شدم.
حضرت فرمودند: آيا روزه هستى؟
عرض كردم: خير.
فرمودند: امروز، روزى است كه حضرت زكريّا (عليهالسّلام) پروردگارش را خواند و گفت: «رَبِّ هَبْ لِي مِنْ لَدُنْكَ ذُرِّيَّةً طَيِّبَةً إِنَّكَ سَمِيعُ اَلدُّعٰاءِ» (آل عمران - ۳۸)
(پروردگارا! فرزندى پاک به من مرحمت فرما، همانا تو دعاى بندگان را میشنوی)
و خداوند دعاى او را مستجاب كرد، و به ملائكه دستور داد كه به زكريّا -كه در محراب در حال نماز بود- بگويند: كه خدا به تو يحيى را مژده مىدهد.
پس هر كس اين روز را روزه بدارد، و سپس دعا كند، خداوند همانطور كه دعاى زكريّا را مستجاب كرد، دعاى او را نيز مستجاب مىكند.
سپس فرمود: اى پسر شبيب! محرّم ماهى است كه اهل جاهليّت به احترام آن، ظلم و جنگ را حرام كرده بودند، ولى اين امّت، احترام آن، و احترام پيغمبر خود را حفظ نكردند،
در اين ماه اولاد او را كشتند، و زنانش را اسير كردند، و دارایی او را غارت نمودند.
خداوند هرگز ايشان را نیامرزد!
اى پسر شبيب! اگر میخواهى گريه كنى، بر حسين بن علىّ ابن ابي طالب (علیهمالسّلام) گريه كن، زيرا او را همچون گوسفند ذبح كردند، و از بستگانش، هيجده نفر به همراهش شهيد شدند، كه در روى زمين نظير نداشتند.
آسمانهای هفتگانه و زمينها بهخاطر شهادتش گريستند،
و چهار هزار فرشته براى يارى او به زمين آمدند، ولى به ایشان اذن داده نشد، و آنها تا قيام قائم (عليهالسّلام) در نزد قبرش محزون و پریشان و خاک آلودند، و از ياوران قائم (علیهالسّلام) هستند، و شعارشان «يا لثارات الحسين» است.
اى پسر شبيب! پدرم از پدرش از جدّش (امام سجاد (عليهالسّلام)) به من خبر داد كه: وقتى جدّم حسين (صلوات اللّٰه عليه) شهيد شد، از آسمان خون و خاک قرمز باريد.
اى پسر شبيب! اگر اینقدر بر حسين گريه كنى، كه اشک هايت بر گونههايت جارى شود، خداوند هر گناهى كه مرتكب شده باشى -چه كوچک، چه بزرگ، چه كم و چه زياد- خواهد بخشيد.
اى پسر شبيب! اگر دوست دارى پاک و بدون گناه به ملاقات خدا بروى، حسين (علیهالسّلام) را زيارت نما.
اى پسر شبيب! اگر دوست دارى با پيامبر اكرم (صلى اللّٰه عليه و آله) در غرفههاى بهشت همراه باشى، قاتلان حسين را لعنت كن.
اى پسر شبيب! اگر دوست دارى ثوابى مانند ثواب كسانى كه همراه حسين بن علىّ (عليهماالسّلام) شهيد شدند داشته باشى، هر گاه به ياد او افتادى بگو: «يٰا لَيْتَنِي كُنْتُ مَعَهُمْ فَأَفُوزَ فَوْزاً عَظِيماً» (اى كاش با آنان مىبودم، و به فوز عظيم میرسیدم).
اى پسر شبيب! اگر دوست دارى با ما در درجات عالى بهشت همراه باشى، در اندوه ما اندوهگين، و در خوشحالى ما، خوشحال باش.
و بر تو باد به ولايت ما، زيرا اگر كسى سنگى را دوست داشته باشد، خداوند در روز قيامت او را با آن سنگ محشور خواهد كرد.
----------
📬 تنها کانال رسمی استاد میرهاشم حسینی
https://eitaa.com/joinchat/188809216Cd6eff9e6f5