eitaa logo
🌱نوشته‌های میرمهدی
1.3هزار دنبال‌کننده
764 عکس
351 ویدیو
9 فایل
📌یارب؛ نظر تو برنگردد! 🔸طلبه بسیجی اهل قلم. سعی می‌کنم جز حق نگویم! «انتشار مطالب صرفا با نام نویسنده» 🔹ارسال پیام به #میرمهدی https://eitaa.com/mirmahdi313/431 آزادنویسی‌ها و پاسخ به ناشناس👇 @mirmahdi313
مشاهده در ایتا
دانلود
دور شو، حالت خوب می‌شود. 🌱دنیا بدجوری شلوغ است مهربانم! ِ پر از شلوغی‌های بی‌حساب! گاهی انسانِ ضعیف میان این شلوغی‌ها گم می‌شود. یعنی خودش را گم می‌کند. ارزش هایش را گم می‌کند. آن منبع ها و گنج‌های ذات و وجود خودش را فراموش می‌کند. اینجاست که درمانی به نام خلوت باعث می‌شود خودت را پیدا کنی. باعث می‌شود فکر کنی و آرام شوی. گاهی از همه فاصله بگیر، جسمت را از آدم‌ها دور کن! سرت را خلوت کن. فکرت را از افکار اذیت کننده دور کن. اصلا برو در خلوت و در مورد خودت فکر کن و با او صحبت کن! وقتی به او نزدیک‌تر شوی و از آدم‌ها دور شوی، به خودت نزدیک‌تر می‌شوی. تازه می‌بینی چه گنجینه‌هایی درونت داشتی اما اینقدر بقیه شلوغی کرده بودند، حواست را پرت کرده بودند که از خودت و از آنچه که داشتی و از آنچه که می‌خواستی پاک غافل شدی. آن درخت تنومند و استواری که خوب ثمر‌اتی هم دارد. ریشه‌اش خلوتی دارد برای رشد! ✍ کانال نوشته‌های میرمهدی/عضویت🔰 @mirmahdi_arabi
من خوابـیدم ،او خوابید، تو خوابـیدی، آنها خوابـیدند چه کسی مانده در این شهر کوچک بیدار؟ در ظلمات اگر چراغ راه را گم کنیم ،دیگر چطور به مسیر ادامه دهیم؟! شهر پر بود از فرعون‌ها اما پنهان تفرعن و ظلم می‌کردند. حال ما را چه شده است که فرعون‌ها در دیاری که موسی در آن حضور دارد ظاهر شدند و به ظلم می‌پردازند. نکند مشکل از اصحاب و محبین موسی باشد؟! آیا تاکنون عصری بوده که در حرم یک معصوم تا این حد گناهان علنی اتفاق بیوفتد و علامه بهلولی نباشد که علیه ظالمان فریاد بکشد؟ او خلیفه الهی بر روی زمین است اما حرمتش را در عالم و در کشور اسلامی که بماند؛ حتی از بی‌عرضگیِ پیروانش در شهرش هم حرمتش نگه داشته نمی‌شود. و باید دق کنیم که در حرمش هم حرمتش را نگه نمی‌دارند. بعضی نمی‌دانند گناه علنی ، بخصوص در حرمش، اهانت به اوست و شاید عده کمی بدانند این را. اما همه‌ی اینها را ،چه کسی باید تذکر دهد؟! چه کسی باید مدافع امام باشد؟ جز تو که میدانی صاحب این حرم کیست و چه دوست دارد! من قلبم درد می‌کند از آن کسانی که ظاهرا خادم او هستند اما آنچه که سلیقه خودشان است را عمل می‌کنند نه آنچه صاحب حرم دوست دارد. ای امام غریب ،چقدر کمم من... ✍ کانال نوشته‌های میرمهدی/عضویت🔰 @mirmahdi_arabi
چه خوش می‌گذشت اگر خانه‌ای در اینجا داشتم... کانال نوشته‌های میرمهدی/عضویت🔰 @mirmahdi_arabi
روی موتور نشسته بود خسته بود و در فکر، نصف شب بود در هوای بارانی از موتورش دور نمیشد، شاید تنها همین موتور را داشت اول از او وحشت کردم اما بعد دلم برایش سوخت... ـــــــــــــــ @mirmahdi_arabi
آقای رئیسی کجایی که ما برق نداریم... کانال نوشته‌های میرمهدی/عضویت🔰 @mirmahdi_arabi
«مثبت هجده سال🔞» 💢مریخِ اسلامی؛ کشوری با قانون برابری 🪴در شهری از شهرهای مریخ، زنان خود را خوشگل می‌کردند و سعی داشتند با کلاس‌تر بیرون بیایند. عُرف پوشش‌شان اینطور بود؛ کفش‌های زیبا و جذاب ،جوراب‌های ساق کوتاه و شلواری کوتاه بر تن می‌کردند، در نتیجه قسمتی از پای خوش تراش زنان مشخص بود . 🪴شلوارها معمولا تنگ و چسبان بودند و حتی بر شلوار برخی از زنان، پارگی‌هایی نمایان بود که باعث میشد کمی از بدن‌شان مشخص باشد. اهمیتی نداشت که برجستگی‌های بدن‌شان برای همه مشخص باشد، مهم این بود که زنان مریخ سعی داشتند برای دل خودشان لباس بپوشند. و در نتیجه چند وقتی بود که نسبتا عرف شده بود و بسیاری از زنان بلوز شلوار می‌آمدند بیرون. 🪴 خواسته این خانم‌ها برابری بین مردان و زنان مریخی بود. کم کم بیرون گذاشتن ناف برای زنان در حال عادی شدن بود اما برخی جذابیت را بیشتر می‌کردند و لباس‌های یقه باز تری می‌پوشیدند و قسمت بالای آن مراکز شیردهی را هم به نمایش می‌گذاشتند. اینکه گلوی‌شان را همه ببینند جزو حقوق طبیعی آنها به شمار می‌رفت و قانونی مهم و نانوشته در بین آنها وجود داشت که خانمی حق ندارد بدون آرایش از خانه بیرون بیاید. قدیمی‌ترها یک پارچه بالای سرشان می‌بستند چون معتقد بودند اینطور برای زنان بهتر است اما جدیدی‌ها اصلا اعتقادی به روسری نداشتند و بسیاری‌شان آزادانه و بدون روسری در مکان‌های مختلفی حاضر می‌شدند. 🪴در حالی که زنان مریخی از مردان توقع چشم پاکی و وفا داشتند، کم کم مردان هم حق آزادی خواستند. وقتی می‌دیدند که زنان آزادانه هر طور که می‌خواهند زندگی می‌کنند، مردان مریخی هم تقاضای برابری کردند. مردان هم آزادی می‌خواستند ،دوست داشتند هرچه می‌خواهند ببینند، هر کار می‌خواهند بکنند و لذت ببرند. کم کم عده کمی از مردان تصمیم‌های آزادانه‌تری می‌گرفتند و از زنانی که خوششان می‌آمد بهره جنسی می‌بردند. در حالی که زنان اسم این آزادی برخی مردان را "تجاوز" می‌گذاشتند . برخی دیگر از مردان عاقلانه‌تر تصمیم می‌گرفتند و از احساسات شدید زنان مریخی حسن استفاده را می‌کردند و اصطلاحا مخ آنها را می‌زدند. مردان مریخی لذت جنسی را فقط با یک نفر تجربه نمی‌کردند و تنوع طلب شده بودند. 🪴و در همین حوالی بود که دوباره برخی زنان مریخی تقاضای برابری داشتند. آنها هم می‌خواستند چند ارتباط را تجربه کنند، کم کم داشت رسم میشد که زنان بغیر از شوهر یک دوست پسر هم داشته باشند. در مریخ تغییراتی اساسی در حال شکل گرفتن است. برابری‌ها تا کجا پیش خواهد رفت؟! البته بسیاری از زنان در مریخ بر این باورند که پوشش آنها به کسی صدمه نمی‌زند، و فعال تیز هوش مریخی، در پستی نوشت: پنجاه هزار سقط جنین که نتیجه‌ی رابطه نامشروع در مریخ است تقصیر آخوندها است. به مریخ متمدن خوش آمدید... ؟! کانال نوشته‌های میرمهدی/عضویت🔰 @mirmahdi_arabi
بیدار شدم:) دیدم باران می‌بارد، باز هوا عاشقانه شده است. باز من یاد تو افتاده‌ام و نمیتوانم به درگاهت سجده نکنم. نمی‌توانم از شدت محبتت اشک نریزم... ✍ کانال نوشته‌های میرمهدی/عضویت🔰 @mirmahdi_arabi
من به کم قانع نیستم فقط به خدا راضی می‌شوم. @mirmahdi_arabi
بسم الله الرحمن الرحیم دارد به من نگاه می‌کند، طوری به من نگاه می‌کند که انگار تا به حال طـلبه ندیده است، دستی به ریش‌هایم می‌کشم و می‌گویم: -خب عزیزم، در خدمتم. در چشمانم زل می‌زند و می‌گوید: «-دلم برات می‌سوزه، واقعا از دنیا چی میفهمی؟!، الکی زندگی رو واسه خودت سخت گرفتی.» با حالتِ محبت آمیزی صدایش را پایین می‌آورد و ادامه می‌دهد «-نمی‌دونی چه حالی میده، خودتو محروم نکن، یه دوست دختر مخ کن و صفا کن!» به این حرف‌هایش لبخند می‌زنم، و با جدیتِ همراه مهربانی به او می‌گویم: «-من خودم دوری از امام و دوری از خدا رو تجربه کردم، همه چیز واسم تاریک میشه،توی این دنیا همه نامردن جز آسمونیا، منم تو همین دنیا زندگی می‌کنم، لذت‌های دنیایی رو چشیدم، اما لذتی که باعث دور شدن از خدا بشه، اون لذت نیست و بعدش دل آدم میگیره و احساس کمبود می‌کنه!» و در دلم می‌گویم او در همین راه اشتباهش دلسوزی کرد و مرا دعوت کرد اما من چقدر او را به سمت خدا و راه حق دعوت کرده‌ام؟ الحق که من باید دلسوزی می‌کردم برایش، لذت‌هایی که من می‌برم او به خواب هم نمی‌بیند! ✍ 📝نوشته‌های‌میرمهدی @mirmahdi_arabi
غرقِ نوری و به سر چادرِ زهرا داری طعنه‌ها خورده‌ای امّا دلِ دریا داری نشدی اهل تبرّج که دلی را نبَری این وقاری‌ست که از زینب کبریٰ داری کانال نوشته‌های میرمهدی/عضویت🔰 @mirmahdi_arabi
🌱نقـدی، نظری،حرفی،سخنی باشه در خـدمـتـیــم👇 لینک ناشناس؛ https://daigo.ir/secret/3243943912 کانال پاسخ به ناشناس‌تون 👇 https://eitaa.com/mirmahdi313 @mirmahdi_arabi
فاطمیه درد دارد! با خودش هزاران قصه‌ی پُر غصه دارد. گاهی یاد بچه‌های حضرت زهرا «سلام‌الله‌علیها» میُفتی و دل و چشمانت بارانی می‌شوند. گاهی یاد صورت کبود مادر میفتی و حالت دگرگون می‌شود! یاد چادر خاکی که میفتی دلت انگار که دارد آتش می‌گیرد، آرزو می‌کنی که میمردی و خبر خاکی شدن چادر مادر را نمی‌شنیدی! و درد من از این است که چادر مادر هنوز خاکی‌ست. و نامردهای زمان ما مدام جسارت می‌کنند به آن چادر روزی رسان! مادر! به ما اذن بده، فدائی چادر خاکی‌ات شویم و دیگر نبینیم این جسارت‌ها را! ✍ کانال نوشته‌های میرمهدی/عضویت🔰 @mirmahdi_arabi
ولی فاطمیه خیلی درد داره برا ما مردا... 💔
میدونم فاطمیه یه واقعه خیلی مهم و درس آموزه و باید به گوش بچه شیعه‌ها میرسید. اما کاش حداقل بعضی ماجراها مثل ماجرای کوچه در تاریخ گم میشد و به ما نمی‌رسید😭
چه دروغ زیبایی: - الان کربلا هستم جاتون خالی به یادتونم و براتون دعا میکنم! ــــــــــــــــــ @mirmahdi_arabi
💔 حضرت حیدر به نام فاطمه حساس بود خلقت از روز ازل مدیون عطر یاس بود ای که ره بستی میان کوچه ها بر فاطمه گردنت را میشکست آنجا اگر عباس بود. کانال نوشته‌های میرمهدی/عضویت🔰 @mirmahdi_arabi
🔸داستان حضرت مادر/با بیانی زیبا 🔹توصیه میکنم برای آگاهی دقیق از داستان حضرت زهرا و ماجرای شهادت ایشون این جلسات مجازی حاج‌آقا سیدکاظم روحبخش رو دنبال کنید. 👇 قسمت اول: عید غدیر قسمت دوم: جریان سقیفه قسمت سوم: بیعت اجباری قسمت چهارم: حمله به خانه حضرت زهرا س قسمت پنجم: وصیت حضرت زهرا س کانال نوشته‌های میرمهدی/عضویت🔰 @mirmahdi_arabi
در روزهای مدرسه ابتدایی، عمرم که هدر رفت حسرتش را راهنمایی خوردم. حسرت روزهای راهنمایی‌ام را حالا می‌خورم، قطعا کمی عقلم بیشتر شود حسرت این روز را هم خواهم خورد. خدایا به زور هم که شده مرا به خیر هدایت کن❤️ ــــــــــــ @mirmahdi_arabi
سلام خدا چه خبرا خدای دوست داشتنیِ من میشه منو از طناب بقیه آزاد کنی من نمک گیر شدم، نمک گیرِ چیزای الکی چیزایی که اصلا ارزش نداره عقل لاغرم میفهمه الکیه این چیزا که من درگیرشم اما اما خب از جهتی مجبور شدم به زندگی توی دنیای بزرگ و خوشگل و اندامی و از جهتی هم مجبورِ هوای نفس خوشتیپ شدم این خوشتیپ خیلی سر به سرِ من میذاره بعضی موقع ها هم منو قلقلک میده میگه فلان کارو بکن فلان کارو نکن راستشو بخوای بعضی اوقات هم گوش میدم ولی راستِ حسینی دوست دارم حرف تو رو گوش بدم گوشم ماله صاحبِ گوش باشه قلبم ماله صاحب قلب باشه دستام، پاهام، چشمام، فکرم، قلمم خلاصه همه چیم ماله خودت باشه میدونی چیه، حسّش نیست قیامت یه عالمه جواب پس بدم راستشو بخوای، شنیدم اصلا برا تو بودن حالش بیشتره گاهی هم که امتحان کردم جواب داده اما خدا میدونی من یکم بی ادبم به فکر خودم نیستم به فکر حس و حال خودم نیستم اصطلاحا همش میزنم تو حال خودم، خداجونِ با مرام یه کاری کن خیلی به فکر خودم باشم قربونت بشم عشقی بمولا بوس بوس یاعلی مدد ـــــــــــــ @mirmahdi_arabi