فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 چرا حجاب، اختیاری نیست⁉️
مگر در قرآن نیامده که «لا إِکْراهَ فِی الدِّینِ»❓
مےگویم : حجـ✨ـاب...
مےگوید : لااکــراه فی الدین🙁
(هیچ اجبارے در دین نیست)
گویے فــراموشش شده...
" قد تبین الرشد من الغی " را...
این که راه راست از راه غلط ، روشن شده است
مےگویم :
آرامــش زن در حجــاب نهفته است...😌
#آرامش
#چادر
#روشنگری
ᴍɪsᴀɢʜ
یڪۍحـوآلۍصبحشہیـدمیشھ...
یڪۍهـمهنـوزنمـٰآزصبـحهـٰآشقضـٰآمیشھ...!シ
#شهیدانہ
ᴍɪsᴀɢʜ
‹🍃🥀›
نشانه های ضعف ایمان:
سستی در نماز❗
ترک تلاوت قران❗️
ترک ذکر الله❗️
ترک نماز جماعت❗️
غیبت کردن❗️
بی احترامی به والدین❗️
رعایت نکردن حقوق دیگران❗️
مشغول بودن به کارهای بیهوده❗️
کدام یک از این موارد در ما وجود داره کمی فکر کنیم✧!
#بهخودمونبیایم
ᴍɪsᴀɢʜ
امیدیعنۍبدانتاهستۍمیتوانۍتغییرکنےودنیا راتغییربدهۍیعنی . . .
بدانخداونددوستتداردواگربهتوزمانداده معنیشایناستکھدراینفرصتمیشودیک کارهایۍکرد :)!
#انرژیمثبت
ᴍɪsᴀɢʜ
#خاطرات_شهدا | #سنگر_خاطره
🔻برادر شهید: تقوا و اخلاص در وجودش بود و به مرور تقویت شد و ایشان را به هدف نهاییاش سوق داد. ارتباط خوبی با علما داشت و همین نکته نقش مهمی در پیدا کردن راه شهید داشت. اگر بخواهم در یک جمله کوتاه شهید حمیدرضا فاطمی اطهر را خلاصه کنم باید بگویم شهید اسوه تقوا، جهاد و شهادت برای ما بود. این کاملترین جملهای است که شهید را معرفی میکند. شهید بسیار باتقوا و باایمان بود و برای خانواده و بچههای بسیجی اهواز الگو و نمونه بود. زیارت جامعه کبیره و زیارت عاشورا یش ترک نمیشد. ما را هم سفارش به خواندن این ادعیهها میکرد.
🌷شهید مدافع حرم حمیدرضا فاطمی اطهر🌷
ᴍɪsᴀɢʜ
اقا ما هرچقدم بد باشیم، هرچقدم گناهکار باشیم، دیگه ازون یزیده ملعون که بدتر نیستیم!😒
💥حتی اون یزیدم وقتی رفت پیش امام سجاد برای توبه امام نگفت:
تورو چه به توبه کردن😒
نگفت: برو تو درست بشو نیستی🤨
حتی برا اون ملعون هم امام نسخه پیچید و راهکار داد🙃
حالا دیگه ما که جای خود داریم عزیزه من..😊
✔️ حدیث داریم: جز کافران کسی از درگاهه خدا ناامید نمیشه...
پس #ناامیدیاکیداًممنوووووووع☺️🚫
ᴍɪsᴀɢʜ
(🌱💚)
دختر جوانی با سر برهنه در پیادهرو در حال حرکت بود که در آن روزها یک امر طبیعی بود. در پیادهرو یک پاسبان شهربانی به او جسارتی کرد. این عمل زشت او در روز عاشورا برآشفتهام کرد. بدون توجه به عواقب آن، تصمیم به برخورد با او گرفتم.
پاسبان شهربانی به سمت دوستش رفت که پاسبان راهنمایی بود . به سرعت با دوستم از پله های هتل پایین آمدم. آن قدر عصبانی بودم که عواقب این حمله برایم هیچ اهمیتی نداشت. دو پلیس مشغول گفتوگو با هم شدند. برق آسا به آنها رسیدم. با چند ضربه کاراته او را نقش بر زمین کردم. خون از بینیهایش فوران زد!
پلیس راهنمایی سوت زد. چون نزدیک شهربانی بود، دو پاسبان به سمت ما دویدند. با همان سرعت فرار کردم و به ساختمان هتل پناه بردم. زیر یکی از تخت ها دراز کشیدم. تعداد زیادی پاسبان به هتل هجوم آوردند. قریب دو ساعت همه جا را گشتند؛ اما نتوانستند مرا پیدا کنند. بعد، از هتل خارج شدم و به سمت خانه مان حرکت کردم. زدن پاسبان شهربانی مغرورم کرده بود.
حالا دیگر از چیزی نمی ترسیدم
"برشےازکٺابازچیزےترسیدم"
"زندگینامہشهیدقاسمسلیمانے"
#برشےازکتاب
ᴍɪsᴀɢʜ
👱پسر:
عشقم یه عکس خوشگل از خودت واسم بفرست😍
👧دختر:
چشم🙈ولی تو محض احتیاط یه عکس از خواهرت واسم بفرست عشقم😁
شیطان سر پا ایستاده بود.👹
سیگارش را خاموش کرد و کف مرتبی برای دختر زد👏
پسر بدون معطلی عکس اون یکی دوست دخترش رو واسه دختر فرستاد😳
شیطان مبهوت مانده بود از کار این 2 خلقت😯
دختر:وای مرسی عزیزم الان عکسمو واست ایمیل میکنم. و عکس دوست دختر برادرش را فرستاد.😅😅😅
پسرک خوشحال وقتی ایمیلشو باز کرد عکس خواهرشو دید😧😩
شیطان نگاهی به آسمان کرد و گفت:😒
خدایا روزگار بندگانت را ببین😕
میگن با هر دستی بدی با همونم میگیری...☝️ ناموس مردم رو به بازی نگیرین تا ناموس خودتون محفوظ باشه...👌
(قبل از اینکه دنباله فاطمه باشی خودت"علی"باش)☝️
ᴍɪsᴀɢʜ
ڪمنبودهاندڪسانیڪهازایندنیارفتند
ودرنامهاعمــالشانفقـــطاینثبتشدهبودڪه:
«میخـــــواستآدمخــــــوبیباشـــد»
امابرایخــوبشدننهحــرڪتیڪرد
نهســــرعتیداشتنہسبقتی...
#رفیــقعمــــرتوبهآســونیهــدرنده...🌱
#ـۺاٻدٺلنگر📲
ᴍɪsᴀɢʜ