eitaa logo
میثاق با قلم✍
36 دنبال‌کننده
12 عکس
1 ویدیو
0 فایل
به راه بادیه‌رفتن به از نشستن باطل که گر مراد نیابم، به قدر وسع بکوشم ✍فخری مرجانی: @f_marjani
مشاهده در ایتا
دانلود
بسم الله الرحمن الرحیم
یا علی گفتیم و عشق آغاز شد
به قلم و به آنچه مى‌نويسند سوگند...
نقش قلم از نقش زبان، شمشير، درهم و دينار، شهرت و فرزند بيشتر است. قلم، تجربه‌ها را منتقل مى‌كند و فرهنگ را رشد مى‌دهد.
افراد را با قلم مى‌توان خواب يا بيدار كرد. ملّتى را مى‌توان با قلم، عزيز يا ذليل كرد.
رابطۀ با قلم، رابطۀ با علم است. و قلم‌ها و نوشته‌ها، حافظ علوم‌اند.
در روز میلاد امیرالمؤمنین علی (علیه‌السلام) این کانال با نام «میثاق با قلم» افتتاح شد📖 رسالت کانال این است که با هم بنویسیم و بیندیشیم به آنچه می‌نویسیم. تبیین کنیم حقیقت هدف خلقت را. سعی می‌کنم گزیده‌شده و کوتاه بنویسم تا فرصت بیشتری برای اندیشیدن وجود داشته باشد. 💫شما هم میهمانید در این هم‌اندیشی💫 https://eitaa.com/misagh_ba_ghalam
✨پدر آسمانی من ✅وقتی خداوند خلقت آدم را کامل کرد؛ همان زمان که تسویه شد و از روح خودش در او دمید؛ آنچنان خلقت عظیم و ویژه‌ای بود که به خود احسنت گفت: «فَتَبَارَكَ اللَّهُ أَحْسَنُ الْخَالِقِينَ» و انسان آینۀ تمام‌نمای جمال و جلال پروردگارش شد. 🕋سال‌ها و سال‌ها گذشت تا مولودی در کعبه متولد شد. آن‌قدر آن شخصیت، عظیم و محبوب خدا بود که اجازه یافت در خانۀ خدا متولد شود. آن‌زمان که مولود کعبه شد؛ از عرش الهی، چند صباحی میهمان اهل زمین شد و لباس زمینیان بر تن کرد؛ پروردگارش در وصف او چه گفت؟! در وصف کسی که سه روز در کعبه میهمان خدایش بود و پس از آن میهمان پیامبر خدا(صلى‌الله‌علیه‌وآله). 🔸از همان شیرخوارگی، عبد خدا بود و جز او معبودی نمی‌شناخت. با نَفَس گرم رسول‌ خدا رشد کرد و نَفَس کشید. شاید به همین دلیل بود که خداوند در آیه مباهله، او را نَفْس رسول نامید. 🔹کم‌کم در کنار پیامبر خدا قد کشید. حتی صداى وحى را نیز مى‌شنید؛ نه اینکه وحی بر او نازل شود که او پیغمبر نبود؛ جبرئیل امین با على(علیه السلام) حرف نمى‌زد؛ اما او گفت‌وگوى جبرئیل با پیغمبر(صلى‌الله‌علیه‌وآله) را مى‌شنید. و همۀ این فضایل به دلیل عبودیت و بندگی او در مقابل پروردگارش بود. و تنها عبد خداست که می‌تواند دارای این همه فضایلی باشد که حتی چشم دشمنانش را خیره کند و نتوانند از آن سر باز زنند. اگر بندگی خدا نمی‌کرد که امیرالمؤمنین نمی‌شد. 🔸و آنگاه که خلافتش را غصب کردند، بعد از مجاهدت‌ها و تلاش‌ها وقتی دانست که اگر ادامه دهد، از اسلام جز نامی نمی‌ماند، سکوت کرد؛ هرچند راضی نبود به خلافت‌شان. 🔹و این ناشی از دیدِ وسیع و نافذ او بود که شرایط را شناخت و حاضر به نابودی دین خدا نشد؛ دینی که پیامبر اسلام(صلى‌الله‌علیه‌وآله) برای به ثمرنشاندن و گسترشش در جهان تلاش‌ها کرده بود. که علی(علیه‌السلام) نیز در این مجاهدت‌ها دوشادوش پیامبر بود؛ مانند کودکی که پیوسته مطیع امر پدر است. 🔺وقتی قضیه به اینجای داستان می‌رسد، غمی عظیم از نداشتن پدری مهربان در دل انسان چنگ می‌زند؛ پدری که اگر غاصبان، خلافتش را غصب نکرده بودند، هنگامه‌ای در جهان اسلام به پا می‌کرد. و انسان‌هایی تربیت می‌نمود که بتوانند همۀ ابعاد وجودی‌شان را رشد دهند؛ نه اینکه فقط به فکر خور و خواب و چند روزۀ این دنیای فانی باشند. 🔹حسرتِ نبودن پدری مهربان، پدری چندبُعدی و کامل که می‌تواند تو را از دنیای خاکی به عالم باقی برساند و تو را زیاد کند؛ تا همیشۀ عمرت در دلت زبانه می‌کشد. اما مسروری از اینکه شیعۀ او نام گرفته‌ای، مسروری که محبت نگاه پدرانه‌اش را در زندگی‌ات درک کرده‌ای، مسروری از اینکه او را آگاهانه انتخاب کرده‌ای... هر چند که استادِ شهیدمرتضی مطهری در کتاب انسان کامل می‌فرماید: «شیعه؛ یعنی کسی که علی‌ را مشایعت کند؛ یعنی انسان با «لفظ» شیعه نمی‌شود، با «حرف» شیعه نمی‌شود، فقط با «حب و علاقه» شیعه نمی‌شود؛ پس با چه چیز شیعه‌ می‌شود؟ با مشایعت. مشایعت؛ یعنی همراهی. وقتی کسی می‌رود، شما پشت‌ سر و همراه او می‌روید، این را «مشایعت» می‌گویند. شیعۀ علی؛ یعنی‌ مشایعت‌کنندۀ عملی علی.» 🔸و این، رسالت تو را در عهدی که با او بسته‌ای بیشتر می‌کند. 🌱میلاد فرخندۀ امام خوبی‌ها، امیرالمؤمنین علی‌بن‌ابیطالب (علیه‌السلام) مبارک و تهنیت باد. https://eitaa.com/misagh_ba_ghalam
👈کرم خاکی در گِل‌ولای باغچه و در تاریکی زیر خاک زندگی می‌کند و از زندگی روی خاک خبر ندارد. ✅خلقت او به گونه‌ای است که مأمور است خاک‌ها را زیر و رو کند و شرایط را برای زندگی گیاهان و درختان هموارتر کند. ✳️او بدون آگاهی از وضع دنیای خارج از گِل‌ولای، در زندگی خودش فرو رفته و عین خیالش نیست که اطرافش چه می‌گذرد. اما اگر حالتی پیش بیاید و آن جَهل و ناآگاهی و نادانی که اکنون به دنیای خارج از خاک دارد، کنار رود و نسبت به اطرافش آگاهی پیدا کند، آیا از شدت فشار، نخواهد مُرد؟ 🔸او اکنون که خاک‌ها را شخم می‌زند؛ نمی‌داند و آگاهی ندارد؛ بلکه مهم‌تر از آن، نمی‌تواند بفهمد که چه هدف و مأموریت و رسالتی به دوشش گذاشته‌اند. نمی‌داند و نمی‌فهمد که هستیِ این گیاه در گرو فعالیت اوست. زیرا عقل او در همین حد محدودی‌ست که دارد. اما آیا انسان هم به همین‌گونه است؟ یعنی نمی‌داند و نمی‌تواند بفهمد که هدف از خلقتش چیست؟ اصلاً انسان‌ها در فهم اطراف خود چه تفاوتی با سایر موجودات و جانداران دارند؟ به راستی خداوند چرا انسان را خلق کرد؟ https://eitaa.com/misagh_ba_ghalam
✨دانستن و ندانستن هدف آفرینش و خلقت، در وضع زندگی انسان تأثیر بسیار زیادی خواهد داشت. ✅اگر نسبت به هدف خلقت آگاهی پیدا کنی، زندگی‌ تو متفاوت خواهد شد؛ هدف و جهت تمام آرمان‌ها و تصمیمات زندگی‌، سمت و سو پیدا خواهد کرد. همه در یک جهت و در یک راستا تنظیم خواهد شد. ✅و ثمره و نتیجه‌اش این خواهد شد که تو از پراکنده‌گویی و پراکنده‌فکرکردن رها شوی و همۀ زندگی‌ات را در جهت هدفی تنظیم کنی که برای آن خلق شده‌ای. ❌اما اگر ندانی و نخواهی بدانی که هدف از خلقتت چیست، آن مواهب و آن حقیقت هست و وجود دارد؛ اما تو از آن محروم خواهی ماند. 🔅پس برای اینکه خودت را بیش از پیش کشف کنی و به خودت آگاهی پیدا کنی، بیندیش که چرا خلق شده‌ای و هدف از خلقتت چیست؟ ✨آنچه خدا در قرآن، ما را به تفکر درباره آن وامی‌دارد، بدون شک در زندگی ما تأثیر خواهد داشت و ما را به سمت‌وسویی صحیح هدایت می‌کند: 🔹خدا در سوره آل عمران، آیه۱۹۱ می‌فرماید: «آن‌ها که در هر حالت، ایستاده و نشسته و خفته خدا را یاد کنند و دائم در خلقت آسمان و زمین بیندیشند و گویند: پروردگارا، تو این دستگاه با عظمت را بیهوده نیافریده‌ای، پاک و منزهی، ما را به لطف خود از عذاب دوزخ نگاهدار.» 🔹در سوره انبیا، آیه16 می‌فرماید: «و ما آسمان و زمین و آنچه را که بین زمین و آسمان است به بازیچه نیافریدیم.» 🔹در سوره دخان، آیه 39 می‌فرماید: «آن‌ها را جز به حق (و از روی حکمت و مصلحت) نیافریدیم و لیکن اکثر مردم از آن آگاه نیستند.» 🔸وقتی خداوند به این موضوع بسیار تأکید می‌کند و انسان را به فکرکردن دربارۀ آن ترغیب می‌کند؛ پس حقیقتاً موضوع مهمی برای انسان است. https://eitaa.com/misagh_ba_ghalam
همراهان و مخاطبین عزیز کانال، لازم می‌دانم توضیحی دربارۀ محتواهای کانال خدمت‌تان عرض کنم؛ محتوای مطالب کانال، برگرفته از کلاس استاد اخلاق "حاج آقا علیپور" است. من سعی دارم که محتواها را به صورت ساده و در عین حال مبسوط و پرسشگرانه مطرح کنم تا عزیزان هرچند که در این‌باره اطلاعات بیشتری از بنده دارند، اما تذکر و یادآوری باشد بر آنچه می‌دانند و می‌دانیم. به همین دلیل ممکن است یک موضوع در چند بخش، در چند روز و از چند زاویه بررسی و ارسال شود تا به امید خدا بیداری در اندیشه‌مان حاصل شود. بسیار خوشحال خواهم شد که عزیزان از نقطه‌نظرات و انتقادات‌شان برایم بنویسند و این کانال را به دوستان و عزیزان‌شان معرفی کنند. ارتباط با من: f_marjani@ https://eitaa.com/misagh_ba_ghalam
✅یکی از اصول مهم که باید به آن توجه کنیم، این است که خلقت انسان یک هدف متعالی دارد و وظیفه ما این است که برای تربیت خود و نسل خود، آن را مدّ نظر داشته باشیم که راه را گم نکنیم. ❇️خداوند هدف خلقت را در قرآن «ما خَلَقتُ الجِنَّ وَ الإِنسَ إِلاَّ لِیعبُدونِ» بیان می‌کند که همۀ ما برای بندگی خدا آمده‌ایم. آمده‌ایم که بنده‌های خدا باشیم. ⬅️ اگر ما هدف اصلی را خوب تشخیص دهیم، اهداف جزئی را هم مثل یک پازل دقیق می‌چینیم تا عبودیت و بندگی محقّق شود. ♻️ما در این دنیا کارهای مختلفی انجام می‌دهیم؛ از نظر تحصیلات علم، فعالیت‌های اجتماعی، سیاسی، اقتصادی، خانوادگی و...؛ مثلاً ممکن است من دکتر، مهندس، طلبه، تولیدکننده، فعّال اجتماعی و... شوم؛ اما یک نکته مهم این است که همۀ این‌ها باید برای این باشد که زمینه و بستر بهتر بندگی‌کردن را فراهم کنم؛ وگرنه خود این‌ها مطلقاً به‌عنوان هدف نهایی محسوب نمی‌شود. https://eitaa.com/misagh_ba_ghalam
با محاسبه‌ای که انسان می‌کند این‌جور به ‌دست می‌آید که بعثت نبیّ اعظم (صلّی‌الله‌علیه‌وآله‌و‌سلّم) بزرگ‌ترین هدیه‌ای است که خداوند متعال به مجموع بشریّت عنایت کرده.  امّا هیچ نعمتی، هیچ هدیه‌ای به عظمت و وزانت بعثت نبیّ اکرم نیست. علّت هم این است که بعثت حامل گنجینه‌هایی است برای بشر که این گنجینه‌ها تمام‌نشدنی است. بشر ممکن است از این گنجینه‌ها استفاده کند، ممکن است استفاده نکند لکن این گنجینه‌های عظیمی که بعثت برای بشریّت آورده، در اختیار او است؛ این گنجینه‌ها میتواند سعادت بشر را در زندگی خودش، در همین زندگی دنیا ــ تا قبل از آخرت ــ تأمین کند. انسان با محاسبه میتواند به این مطلب برسد. حالا این گنجینه‌ها چه چیزهایی است؟ در درجه‌ی اوّل توحید. توحید، همان گنجینه‌ای است که هیچ چیزی به وزانت و اهمّیّت آن نمیرسد. چون عبودیّت خدا بشر را از بردگی و بندگی دیگران خلاص میکند. گرفتاری بشر این است دیگر؛ گرفتاری بشر، اسیر بودن در چنگ دیگران است؛ در طول تاریخ هم همین بوده؛ این با بندگی خدا از بین میرود. اگر چنانچه انسان به معنای واقعی کلمه بنده‌ی خدا باشد و به معنای واقعی کلمه به توحید که نفی عبودیّت غیر خدا است تمسّک کند، از بندگی دیگران خلاص می‌شود؛ و از این چیزهایی که در تاریخ دیده‌اید، شنیده‌اید؛ قتل‌ها، ظلم‌ها، کشتارها، جنگ‌ها و امثال این‌ها. این یکی از هدایای بعثت است. ادامه متن: https://khl.ink/f/52025 https://eitaa.com/misagh_ba_ghalam
زیانکار یا بهره‌مند از صبح که دارم کتاب‌ها را تورق می‌کنم، گاهی در جملات‌شان غرق می‌شوم و درنهایت به یک جمع‌بندی از محتواهایی که خوانده‌ام می‌رسم. اینکه ما سال‌ها درس می‌خوانیم تا به یک شغل مناسب و در خور و شأن خودمان و خانواده برسیم، بعد از آن سالی یا ماهی یک مبلغ پس‌انداز می‌کنیم تا بتوانیم بعد از ده یا بیست یا حتی سی سال آینده خانه و ماشینی داشته باشیم. یعنی حاصل عمرمان این می‌شود. حالا اگه یک فرد فرهیخته و دغدغه‌مندی هم باشیم، کارهایی هم انجام می‌دهیم که خودمان را راضی کنیم که بععععله ما هم برای مردم کاری کردیم! یاد این آیه از قرآن افتادم که می‌گوید: «قُلْ هَلْ نُنَبِّئُكُمْ بِالْأَخْسَرِینَ أَعْمالاً. الَّذِینَ ضَلَّ سَعْیُهُمْ فِی الْحَیاةِ الدُّنْیا وَ هُمْ یَحْسَبُونَ أَنَّهُمْ یُحسِنُونَ صُنعاً»؛ بگو: آیا به شما خبر دهیم كه زیانكارترین [مردم] در كارها چه كسانى هستند؟ آن‌ها كه تلاش‌های‌شان در زندگى دنیا گم و نابود شده است و با این حال مى‌پندارند كه كار نیك انجام مى‌دهند. هول و ولایی به جان آدم می‌اندازد که نهایت ندارد. گاهی اوقات هست که می‌دانیم کاری که می‌کنیم بیهوده و وقت‌تلف‌کردن است، اما چون حوصله کارهایی که ما را به چالش می‌کشاند و فکر و ذهن ما را درگیر می‌کند نداریم، خودمان را سرگرم کارهای بیهوده می‌کنیم. حتی گاهی تا آنجا پیش می‌رویم که خواب را به بیداری ترجیح می‌دهیم و سعی می‌کنیم تا جایی که می‌شود بخوابیم. اما گاهی اصلاً نمی‌دانیم داریم عمرمان را به باد می‌دهیم و هیچ عایدی هم نداریم. فکر می‌کنیم الآن توی اوج قرار گرفتیم و کلی هم به آنچه به دست آوردیم افتخار می‌کنیم. به بغل‌دستی‌مان هم می‌زنیم که ببین من به فلان مدرک تحصیلی، به فلان شغل، به فلان درآمد و... رسیدم. این‌«من» بودم که به اینجا رسیدم، فلانی نتوانست. با اینکه.... زمانی متوجه می‌شویم که ای داد بیداد تمام عمرمان در چیزهایی گذشت که هیچ خریداری ندارد و شاید هم باعث سقوط‌مان از پرتگاه شود. اگر منِ انسان با اختیار خودم مى‌توانم راه درست را انتخاب کنم، چرا كارى نكنم كه لحظه‌لحظۀ عمرم باعث سعادت و خوشبختی و لذت از زندگی‌ام شود؟ مگر راه من بسته است؟! https://eitaa.com/misagh_ba_ghalam
ماه شعبان، ماه توسل و استغفار ماه شعبان، ماه شفاعت و ماه پیغمبر اسلام (صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم) است؛ زمینۀ نیک‌شدن و پاک‌شدن انسان را فراهم می‌کند و به همین دلیل است که بسیار به استغفار در این ماه تأکید شده است تا انسانِ مؤمن؛ پاکیزه و مطهر به ماه میهمانی خدا وارد شود. مبارک و فرخنده است ماهی که مولودهای مبارک و پاکیزه در دامان خود دارد و ما مفتخریم که شیعه و پیرو چنین دردانه‌هایی هستیم؛ ولادت امام حسین، امام سجاد، حضرت ابوالفضل العباس، حضرت علی‌اکبر و امام زمان (علیهم‌السلام) همه در این ماه مطهر است. توسل به ائمه به همراه استغفار از گناهان، موجب گشایش کارها و نزول نعمت‌ها خواهد شد. و مبارک است زادروز مردی که جهان را از شرّ ستمگران و ظالمان زمانه رهایی می‌بخشد. و اکنون ما منتظران مقدم مبارکش مکلف هستیم تا با تمام‏‎ ‎‏توان کوشش کنیم تفرقه و نفاق و دغلبازی را از کشور عزیزمان بزداییم، در مقابل قانون خاضع باشیم و به وسوسۀ فتنه‌انگیزان اعتنا نکنیم.‏ و این را ما در ۲۲بهمن امسال (1401) دیدیم که مردم مسلمان ایران یک‌بار دیگر توطئه‌های ستمگران و حیله‌گران تاریخ را خنثی کرد. حضور مردمِ در صحنه، یأس و درماندگی در منافقین و متحدان بی‌آبرویش ایجاد کرد؛ روشنفکران غرب‌زده را برای همیشه رسوا کرد و اخوت اسلامی را جایگزین آن نمود.‏‎ ‎‏ و این ما هستیم که سرنوشت خود را خودمان تعیین می‌کنیم‏‎ ‎‏و فریبِ کلمات بی‌محتوای آنان را نمی‌خوریم. و در ادامۀ این راه خواهیم دید که شکست جریان دشمنان قسم‎‏خوردۀ اسلام رقم خواهد خورد و این حضور پایه‌های قدرت آن‌ها را خواهد لرزاند و نقشه‌های‌شان را به خودشان باز خواهد گرداند. و ما منتظر روزی خواهیم بود که به دلگرمی و پشتوانۀ امام معصوم‌مان، کاخ‌های ستمگران و شیاطین عالم را که گستاخی کرده و خود را حق جلوه می‌دهند، فرو بریزیم و انسان‌ها را از زنجیر بردگی و بندگی آن‌ها نجات دهیم. به امید آن روز... https://eitaa.com/misagh_ba_ghalam
به تاریکی عادت نکن؛ وقتی که "الله نورالسماوات و الارض" است
رابطه با خداوند در سوره روم، آیه30 می‌فرماید: «فَأَقِمْ وَجْهَكَ لِلدِّینِ ...»؛ تمام حقیقت خودت را به دین تمركز بده. دین كجاست؟ به كجا توجه كنم؟ یک رادیو در نظر می‌گیریم که همۀ قطعاتش بر اساس خاصی چیده شده است. با این نظم و هماهنگی كه با قوانین و فرمول‌های طبیعت دارد، می‌تواند امواج الكترومغناطیسی را به صدا تبدیل کند. سؤال اینجاست كه آیا اول، این قطعات از كارخانه درآمد و بعد فهمیدیم كه چنین قوانین و فرمول‌هایی در طبیعت وجود دارد؟ اگر كارگاهی فكر كنیم، بله، مسئله همین‌طور است؛ یك مكانیك با این رادیو كار می‌كرد، در اثر كاركردن تجربیاتی كسب کرد و به قوانین و فرمول‌های الكترومغناطیسی پی ‌برد. اما از نگاه یک مهندس، دقیقاً برعکس است. قبلاً قوانینی در نظام هستی وجود داشت، آقای مهندس از آن قوانین، سیستم رادیو را تنظیم کرد و رادیو را ساخت. یعنی قوانین بر پایۀ رادیو، قوانین نشده است؛ بلكه رادیو بر اساس آن ، رادیو شده است. فرق انسان با رادیو این است که رادیو با چنین تشكیلاتی نمی‌تواند حقیقت_خود را بفهمد، از یافتن خودش عاجز است و حتی نمی‌تواند بفهمد كه من هستم یا نه. اما انسان این شعور را دارد كه بفهمد منِ انسان، بر اساس یك‌سری قوانین بسیار دقیق آفریده شده‌ام که همان «فطرت» انسانی است. رادیو چه به آن قوانین برسد یا نرسد، واقعیتش همین است و تغییر نمی‌كند؛ اما اگر انسان به آن قوانین و فرمول‌ها برسد، انسان كاملی را می‌بیند كه حقیقت دین (فطرت) همین است. دین قرآن و خدا این‌گونه است که قبل از آفرینش انسان، به شكل آن قوانین بوده است و انسان بر اساس آن، آفریده شده‌ است. که آن دین قیّم است، قراردادی نیست و هرچه آن را بیشتر بفهمیم و مثل آن شویم؛ به تکامل می‌رسیم. https://eitaa.com/misagh_ba_ghalam
توجه به خود اگر ما نسبت به آفرینش، این معنا را درک کنیم که ما براساس قوانینی که قبل از خلقت وجود داشته است، خلق شده‌ایم؛ این دین، پابرجا و تغییرناپذیر است و هیچ‌چیز نمی‌تواند در این نگرش ما خللی ایجاد کند. وقتی بچه بودیم با آن رادیو فرقی نداشتیم، از گریه خودمان هم خبر نداشتیم. مانند رادیو که از خودش خبر ندارد و نمی‌داند و نمی‌تواند بفهمد که چه می‌کند. خدا طی سال‌های عمرمان قدرت شناخت نفس را به ما داد که هرکس براساس تلاشی که می‌کند خودش را بشناسد. این شناخت، نیاز به توجه و تمرکز بر خود دارد. یعنی هر چه ما به خودمان و رفتار و کارهایی که انجام می‌دهیم بیشتر توجه کنیم و در منشأ کارهایی که انجام می‌دهیم دقت کنیم، خودمان را بهتر می‌شناسیم. زمانی در روز به خودمان اختصاص دهیم و تمام کارهایی که انجام داده‌ایم را مرور کنیم. همین تمرین‌های کوتاه روزانه که بهتر است مستمر و طولانی‌مدت باشد، شناخت ما را عمیق خواهد کرد. https://eitaa.com/misagh_ba_ghalam
خاصیت تمرکز و توجه به خود، این است که ناشناخته‌ها و مجهولاتی در انسان کشف و معلوم می‌شود؛ مِثل تمركز اشعه خورشید بر یک شیء یا گیاه و... كه آثار خود را نشان می‌دهد.
چیست؟ گفتیم هر موجودی بر اساس فرمول‌های ثابت و محکمی ساخته ‌شده است. مثلاً دستگاه رادیو یک سیستم مادی است، اما بر اساس قوانین فیزیك، ریاضی، الكترونیك و... ریخته شده است؛ یعنی قبل از بودن آن رادیو، این قوانین در هستی به‌صورت یك بود. این‌طور نیست كه هزاران دستگاه رادیو بسازیم و باز و بسته كنیم و بعد قوانین را ایجاد كنیم؛ بلکه اول فرمول‌ها و قوانین بوده، بعد قوه عاقله انسان این رادیو را طبق آن قوانین پی‌ریزی كرده است. انسان‌ هم که پیچیده‌ترین موجود است، بر اساس یك قانون كه قبل از انسان در نظام هستی وجود داشته، ساخته ‌شده است. همچنان که آن فرمول‌های ریاضی و فیزیك و الكترونیك و... قبل از آن رادیو وجود داشت. وقتی صحبت از دین می‌شود و خدا می‌فرماید: «فأَقِمْ وَجْهَكَ لِلدِّینِ»، اگر دقیق باشیم، این دین، همان قوانین ثابت مجردی است كه این انسان، طبق آن ساخته شده است. پس دین، یک ‌چیز قراردادی نیست كه من برای خوشبختی خودم دنبال آن باشم و بعد از رسیدن به آن قوانین و پیروی از آن‌ها به خوشبختی برسم، یعنی «من»ی باشد و دینی جدا از من وجود داشته باشد. این دین، نه ‌تنها از من جدا نیست؛ بلكه عمیق‌تر از ساختار من است. وقتی من به دین توجه می‌كنم، درواقع به آن حقیقت توجه می‌كنم. https://eitaa.com/misagh_ba_ghalam
وقتی انسان به دنیا می‌آید و وارد این عالم طبیعت می‌شود، قبل از اینکه اکسیژن هوا را تنفس کند، یك و نیروی اولیه‌ دارد. كه با آن قوه، حركت اولیۀ انسان شروع می‌شود؛ یعنی نفس می‌کشد، قلب كار می‌کند، شش‌ها حرکت می‌کند، دستگاه گوارش به حرکت درمی‌آید، هضم صورت می‌پذیرد و... همۀ این‌ها از نوع است و این حركت از همان قوۀ اولیه است. از حركت دستگاه گوارش، خودِ قوه، قوّت پیدا می‌کند تا از این قوّت به‌دست‌آمده، استعداد تغذیه بالاتری در قدرت خودش ایجاد کند؛ بنابراین نیروی جذب غذا و تغذیه در لحظۀ اولیه تولد با ده ماه بعد یكی نیست. در ظاهر، تغذیه، قوه را بالا می‌برد و قوۀ بالا، استعداد تغذیه را بالا می‌برد و بر روی‌ هم تأثیر می‌گذارند؛ اما آنچه حركت می‌كند، نیروی اولیه است. آن نیرو؛ هم غذا را هضم می‌كند و هم نیروی خودش را بالا می‌برد. هر چقدر این نیرو افزایش می‌یابد، قدرت بیشتری بروز می‌دهد. تا جایی كه تفكر و دیدن و شنیدن و... همه از رشد این نیروی اولیه، بروز و ظهور پیدا می‌كنند. پس وقتی انسان از درون، استعدادش شکوفا می‌شود، تمامی ابعاد انسان به ‌تناسب شرایط و استعداد، ظهور می‌کند، اما همه این‌ها یك حقیقت بیشتر نیست؛ این‌ها ابعاد آن است. https://eitaa.com/misagh_ba_ghalam
یك درخت را در نظر بگیریم، این درخت هر چه بزرگ‌تر می‌شود، شاخه‌های بیشتری پیدا می‌كند؛ اما هر چه عمیق‌تر نگاه می‌كنیم، همۀ این‌ها از یک‌ تنه هستند. ده‌ها شاخه در یک ‌تنه قرار می‌گیرد. حتی آن میوه هم تمام و موادش، از این تنه حركت می‌كند. انسان نیز یك نیرو و یك «من» بیشتر نیست؛ اما هرچه بیشتر باز می‌شود، به صورت‌های متفاوت بروز می‌كند. مثلا اگر قوه بینایی را در نظر بگیریم، صورت‌های مختلف مثل انواع رنگ‌ها، شكل‌ها، انواع چهره‌ها و... را می‌پذیرد؛ اما وقتی به درون برویم، یك حقیقت بیشتر نیست و آن بینایی است. این قوه‌ها مانند قوه هاضمه، قوه تفكر و... همه تبدیل به یک حقیقت می‌شوند که از آن تعبیر به «من» می‌شود و تفاوتی وجود ندارد. وقتی تنۀ درخت رشد کرد و به شاخه‌ها رسید، شاخه‌های این تنه نسبت به هم استقلال و كثرت دارند؛ اما در تنۀ اولیه یک ‌چیز بیشتر نیست. در انسان هم قوه‌ها همه در «من» جمع شده‌اند. وقتی بتوانیم به این مرحله از شکوفایی استعداد برسیم، اگر بتوانیم به «من» برسیم؛ آنگاه آماده درک معارف خواهیم شد. https://eitaa.com/misagh_ba_ghalam
فرق «من» با رادیو این است كه رادیو نمی‌تواند بفهمد كه من قبلاً، قطعاتی بی‌خاصیت بودم و الآن من شدم. اما من می‌توانم بفهمم كه قبل از این عالم طبیعت، بودم و «ربّ» من را از عدم به وجود آورد. https://eitaa.com/misagh_ba_ghalam