علی‌اڪبر‌علیه‌سلام‌ڪہ‌شہید‌شدن ! عباس‌علیہ‌سلام‌بود‌ن‌ڪہ‌زیر#‌بازوهای‌ حسین‌علیہ‌سلاموبگیرن(:" ولی‌وقتی‌عباس‌علیه‌سلام#‌شہید‌شدن ڪے‌بود‌تا‌زیر‌بازوهآۍاربابو‌بگیره؟!💔

حالا گفتن نداره ولی اونایی که قامتِ عباس(ع) رو دیده بودند از قبرِ کوچک عباس(ع) متحیر بودند...💔😭

تیر باران ڪه شدے یادِ حسن افتادم دستت افتاده ز تن، فرق تو شق القمر است

امان...:)

تا تو بودی رباب اصغر داشت🙂 غرق بوسه سپیدی غبغب تا تو بودی رقیه معجر داشت..... روی دوش تو خواب خوش هر شب:)

وای از آن لحظه ای که غوغا شد:))) رفتی و در حریمِ حرم بلوا شد...💔 سایه ات بین نخل ها گم شد😭 پسر فاطمه چه تنها شد....:)

ابالفضل باوفا... علمدار لشکرم...:)

تا رسیدی کنار نهر فرات... علقمه در مقابلت پا شد! در کمینت چهار هزار نفر.... تیر ها در کمان مهیا شد:))))

قد و بالات کار دستت داد... چند صد تیر در تنت جا شد😭😭 بی هوا دست راستت افتاد....:)💔 دست چپ هم شکار اعدا شد🙂💔

دستا رو انداختن... همه تیر به چله گذاشتن... اما در این میان:

حرمله در شکار چشم آمد😭 هدفش چشم‌های زیبا شد:))) خواستی تیر را برون بکشی... گردنت خم به سوی پاها شد💔

از سر تو کلاه خود افتاد... یک نفر با عمود پیداشد😭😭😭 آنچنان ضربه زد به فرق سرت... تا سرِ چین ابرویت وا شد:)

بی دست بر زمین خوردی.... سجده گاه تو خاک صحرا شد:) تیرها که کمی فرو رفته... خوب در جسم اطهرت جاشد:)))

بعد سی سال یا اخا گفتی... عاقبت مادر تو زهرا شد:) دورتر از تنت حسین افتاد... همه دیدند قامتش تا شد😭

گفت برخیز و کاری کن:) پای لشکر به خیمه ها افتاد...😭😭💔

حالا یکم از زبون بی بی رقیه شرح حال بشنویم:)

دلم آغوش گرم تو رو میخواد... خرابه سرده و دارم میلرزم... هوا سرده ولی عیبی نداره:) من از تاریکیا خیلی میترسم😭

از کسی که سر تو رو رو نیزه بست بست بدم میاد:) از اون که دندون تو رو با سنگ شکست بدم میاد😭

سه سالمه نمیتونم راحت بشینم سه سالمه نمیتونم درست ببینم... سه سالمه یه عده دنبالم دویدن:) سه سالمه گوشواره از گوشام کشیدن😭

سه سالمه گلوی بابامُ بریدن... هرچه گفتم نزن مرا می‌زد:)))

امان امان...:))

آقای عزیز ما آقای اباعبدالله ما دوستت داریم:)❤️ #حسن‌ختام‌محفل

این شبا و روزا برای هم دیگه دعاکنیم... خدا رو قسم بدیم به حسینش، به عباسش... این خاندان مدیون کسی نمیمونن:) میون اشکها و عزاداری‌هاتون ما رو از دعای خیرتون محروم نفرمایید پایان محفل🕊

فَذَکَرَ عَطَشَ الحُسَین...

روضه تاسوعا رو از زبان شهیدجمهور بشنوید همین جمله برای فهمیدن مقام حضرت عباس کافیه این جلسه پارسال هیأت دولت هستش #حسین_دارابی | عضوشوید 👇 http://eitaa.com/joinchat/443940864Cf192df24f0

مادرم داشت تعریف می کرد که یه خانومی بچه ی فلج داشتن و به شهید گمنامی مدام فکر می کردن، تو خواب، اون شهید گمنام رو دیده بودن که ایشون گفتن بچه‌شون رو شفا میدن و واقعا هم بچشون شفا پیدا کرد خداروشکر‌ و الان می تونن راه برن...🙂 ببینید به چه درجه ی رفیعی نائل شدن... تو خواب همچین شهید گمنام آدرس محل زندگی پدر و مادرشون رو در کاشان به خانم گفتن، خانم رفت کاشان و پدر و مادر شهید رو پیدا کردن... پدرشون گفتن سی و خورده ای سال هست رو صندلی می شینم و تو این مدت چشم انتظار بچم بودم:)))) #شهید_گمنام #شهیدانه

این خانم همیشه میان هیئت ما و کمک به مسجد می کنن