توجه توجه ساعت ۲۱:۰۰ محفل شهادت امام جواد ع در بِیـتُ‌الزهـراۜ(:

بسم‌الله‌الرحمن‌الرحیم

سلام بدیم به صاحب عزای امشب ؛ آقا امام رضا ع السلام‌علیک‌یاعلی‌بن‌موسی‌الرضاالمرتضی🖤 آجرک الله یا صاحب الزمان...💔 #شهادت_امام_جواد

بیاید اول محفل، دلامون رو ببریم توی صحن و سرای سلطان خراسان... بریم در خونه ی آقا امام رضا:) بریم بگیم آقا ما هَشتِمون گِرو نُهمونه:) یعنی امام رضا به حق جوادت🙃 #شهادت_امام_جواد

بیاید از باب الجواد وارد بشیم... همه باب‌های حرم آقا عاشقا رو یجوری میرسونن به سمت سلطان اما باب الجواد با همشون فرق داره:) وقتی از باب‌الجواد وارد حرم میشی همون دم در امام رضا ع میگن گدای جوادمه... نذارین دست خالی برگرده:)))💔 #شهادت_امام_جواد

در بارگاه تو تمام خلق جا دارند حتی همان ها که فقط بار خطا دارند...:)

افتاده جود و لطف و هم حتی به پاهایت در خاندانی که همه دستِ عطا دارند:))

ایرانیانی که به پابوس تو می آیند پیش تو رویِ لب نوای یارضا دارند💔

آنها که از مشهد مشرف می‌شوند اینجا ... در محضر تو حس و حالی آشنا دارند:)

چیزی نمی‌خواهند از جایی به جز این دَر این مردمی که پیش تو دست ِ دعا دارند....

روی از فقیرانِ دَرَت پنهان مکن مولا مردم گرفتارند، غیر ازتو که را دارند...؟ :)))

راز ِ مگوی زائرانت را تو می‌فهمی چه حرفهایی گریه‌های بی‌صدا دارند:)))

قبل محرم ، در شبِ جمعه قلبِ عالم کاظمینی شد حاجات ما باز اربعینی و حسینی شد:))))💔

ای که هوای دست خالی مرا داری مثل حسن دست کَرَم بهر گدا داری...

شد قاتلت آن‌‌کس که باید همدمت باشد خیلی شباهت به امام مجتبی داری...💔

بی‌قرارا بخونید: یاجوادالائمه... امشب از عطش میخونن روضه خونای کاظمین:))💔 #شهادت_امام_جواد

آقا جوادالائمه از امام حسن‌ع‌ هم غریب تر بودن:) آخه توی اون لحظه آخر برادرا کنار بستر امام حسن‌ع بودن، خواهرا براشون گریه می‌کردن‌، عباس سر به دیوار گذاشته بود، حسین‌ع گریه می‌کرد...

اما این آقا لحظه آخر تو حجره ی در بسته بود یه گریه کن پشت در این حجره نبود:) ام فضل یه عده از کنیزا رو جمع کرده بود می گفت هلهله کنید.... پایکوبی کنید نمیخوام صداش رو کسی بشنوه🙂💔

مانند زهرا زود از دنیا گذر کردی در سینه ات داغی بزرگ از کوچه ها داری:)))

از آتش زهرا از عطش بر خاک می افتی خون در جگر از ناله های بی صدا داری🙂💔

لب های خشکت مثل جدت می خورد بر هم...💔 لبهای خشکیده آقا تنها شباهت نبود:) اینجاهم میگن یکی از کنیزا آب اورد ام فضل ریخت رو زمین... توی کربلا هن هلال میگه سپرم رو پر از آب کردم نزدیک گودال شدم دیدم اون نانجیب از گودال بیرون اومد و همه لباسا غرق خون...:) گفت کجا داری میری؟ گفتم دارم برای حسین آب میبرم صدای العطشش دیوونه‌م کرده:)))

یه وقت دامن عربیش رو کنار زد و سر رو روی دست گرفت گفت من سیرابش کردم😭😭 گفتم نانجیب بالاترین جنایت رو توی عالم انجام دادی پس چرا بدنت میلرزه؟ گفت هلال اون لحظه آخر گوشه گودال هیچ زنی نبود اما یه صدا رو هی میشنیدم... یکی هی میگفت: بُنَیَّ قَتَلوکَ عَطشانا...:))))🙂💔 السلام علیک یا عطشان کربلا:))))

میون اشک هاتون ما رو هم از دعای خیرتون محروم نفرمایید:) التماس دعا

در آخر محفل . . به مناسبت شهادت دردونه‌ی بابا رضا ، هشت تا جزء مونده رو رو هم تموم کنیم دیگه یه یاعلی بگید عذاب وجدانمون تموم بشه 🥲 نصف نصف با رفقاتون بخونید ولی حداقل یک ختم کامل قرآن از رفقای بیت الزهرا تقدیم بشه به روح این عزیزان . . جبران زحماتشون که نمیشه ولی خب ، بازم بهتر از هیچیه عاقبتتون ختم به خیر و شهادت :)

⭕️ ناگفته هایی از بازی های #نات_کوین و #همستر با بیان دکتر محمدی