جشن پیروزی انقلاب را به خانه ها بیاورید.. آیت الله حائری https://eitaa.com/miveyedelam

ما با این نوستالژی ها خونه مون رو برای دهه فجر تزیین کردیم. شما چطور؟ یاد بچگی هامون به خیر چقدر با این کاغذ رنگی ها در و دیوار کلاسهامون رو قشنگ میکردیم. https://eitaa.com/miveyedelam

در نوجوانی مهمترین اصل #رابطه_والدین_با_نوجوان است، و هر مسئله و موضوع دیگری در درجه ی پایینتری از اهمیت نسبت به آن قرار میگیرد. هر موضوعی را که قرار است به نوجوان متذکر شویم، یا واکنش مستقیمی نسبت به رفتار پرخطر نوجوان نشان دهیم باید به این مورد فکر کنیم: چطور با او رفتار کنم که؛ رابطه ام با نوجوانم مختل نشود. فکر کنیم؛ من به عنوان والد، تعداد محدودی کُپُن برای ورود کردن در مسائل نوجوانم از طریق انتقاد یا ایجاد محدودیت دارم، بنابراین فقط در شرایط ضروری در صورتی که واقعا نیاز باشد یا ورود من اثر گذار باشد آن کپنها را خرج میکنم، و در عین حال شرط اول و اصلی این است که رابطه ام با نوجوان کمترین آسیب را ببیند. https://eitaa.com/miveyedelam

🔺قاعده تربیتی ده به یک است. به این صورت که ده تا جمله بچه می گوید؛ یک جمله پدر و مادر. 🔺وقتی بچه نوجوان می شود و با مسائل پیچیده روبرو می شود این قاعده بیست به یک می شود. 🔺یعنی روزی که شما به عنوان پدر و مادر وقتی یک جمله حرف می زنید تا نوجوان شما بیست جمله نگفته است شما حق ندارید جمله دوم را مطرح کنید. 🔺نوجوانتان را بشنوید. https://eitaa.com/miveyedelam

✨اجازه بديم بچه ها با ما و كنار ما آشپزي كنند. هم دختران هم پسران از غذا پختن بسيار مي آموزند. 🍎اول: همكاري را مياموزد. 🍎دوم: با لمس كردن مواد و مخلوط كردن آنها در حقيقت با قوانين طبيعت اشنا ميشود و از شناخت انها لذت ميبرد. 🍎سوم: باعث تقويت مهارتهاي حركتي در كودك ميشود. 🍎چهارم: بچه ها خوش غذا تر ميشوند. اگر فرزندتان خوش غذا نيست حتما اجازه دهيد در پختن غذا با شما همكاري كند. 🍎پنجم: كودك صبر را مي آموزد و ياد ميگيرد براي رسيدن به هدفش صبر كند. 🍎ششم: كودك نظم و ترتيب را مياموزد زيرا براي پختن يا درست كردن غذا بايد از قوانين خاصي پيروي كنيد. https://eitaa.com/miveyedelam

بازی🥳 کاردستی ✂️🖍🖌 بازی خلاق ساخت اسباب بازی افزایش دقت #بازی https://eitaa.com/miveyedelam

بازی🥳 الگویابی افزایش دقت و تمرکز بالارفتن سرعت عمل #بازی https://eitaa.com/miveyedelam

میخندین نه؟ خنده داره واقعا، اون مامان طفلکی هم اگه عکسشو و بعدا ببینه یا خاطره شو مرور کنه احتمالا میخنده،ماها خودمون هم از این خاطرات زیاد داریم. حالا که هم ایام شادیه و هم خونه تکونی😉(مامور ضد حال زدن در ایام شادی😬) یه خاطره شبیه همین عکس بالا براتون بگم.(عکس کار هوش مصنوعیه) دو سال پیش بچه ها کوچیکتر بودن و بیشتر به کمک بیشتر احتیاج داشتم. یه سری کارهای یَدی و مردونه رو از همون دو سه هفته قبل عید سپرده بودم به جناب همسر ،ایشون هم هرازگاهی یه تفالی بهشون میزد و بقیه شو میگفت، باشه بعدا. این بعدا بعدا ها ادامه داشت تا دو، سه روز قبل از سال تحویل، یهو کمرشون بدجوری گرفت طوری که نمی تونست حرکت کنه، و تو خونه بستری شد. حالا من موندم و همون کارهای مردونه ای که قرار بود بعدا انجام بشه، که حالا دیگه میدونستم مالِ خودمه، وباید خودم انجامشون بدم. دخترم هم همون روزا مریض شد و گوارشش به هم خورد، دلپیچه و ...😕 اگه ریا نباشه و اجرم ضایع نشه😉، خونه تکونی با کارهای مضاعف یه طرف.. پرستاری از مریضها یه طرف😢 خلاصه کارها پیش رفت تا روز آخر، همسرم یه خورده حالش بهتر شده بود و سه چهار ساعت قبل سال تحویل رفته بود با ماشین بیرون احتمالا برای یه سری خرید و باز احتمالا پسر بزرگم و دخترم رو هم با خودش برده بودچون یادم نیست که اونا تو خونه بوده باشن.‌ فقط پسر کوچیکم (که دور از چشم ناظران آژانس اتمی خودش چند تن اورانیوم غنی شده است☢) خونه بود. من باید میرفتم رو ایوون تا آخرین کارهامو انجام بدم،واقعا فرصت و شرایط اینکه پسر کوچیکم رو با خودم همراه کنم نداشتم درِ هال رو باز گذاشتم و رو ایوون مشغول کارهای سنگین💪 شدم. حدودا نیم ساعتی کارداشتم ولی کارهام زودتر تموم شد و خوشحال بودم که ده دقیقه، یه ربع از زمان جلوترم☺️✌️ اما پامو که تو هال گذاشتم😵‍💫 باورم نمیشد که این همون خونه ی تمیز من باشه😭 دلم میخواست گریه کنم. همون اورانیوم غنی شده، برداشته بود با زحمت ،پودر لباسشویی رو از اعماق کابینت پیدا کرده بود و پاشیده بود رو فرش یه لگن آب در حد وسع و توانش هم کنارش بود که از اون آب میپاشید رو فرش، پسرم قصد داشت دم سال تحویل دوباره فرشها رو بشوره، احتمالا اون شستنه به دلش ننشسته بود😩 هر چی که قدم جلوتر میذاشتم می دیدم دامنه فاجعه وسیع تر از این حرفاست😵‍💫، تو آشپزخونه به بیشتر کابینتها حکم تخلیه داده بود و وسایلشون رو ریخته رو بیرون.. آخه رحمِت کجا رفته پسر دم سال تحویل؟؟؟ حتی کابینتای بالایی رو هم چهارپایه گذاشته بود به زحمت رفته بود بالا وسایل اونا رو هم خالی کرده بود که یه وقت فرقی بین بالا نشینها و پایینی ها نباشه🥴 تو اون لحظات همش داشتم به حرفهای اون بزرگواران حوزه تربیت فکر میکردم که میگفتن اگه بچه تون آبی میریزه رو زمین دعواش نکنین، مامان انیشتین وقتی پسرش شیر ریخت رو زمین، دعواش نکرد گفت: وااای یه دریاچه ی شیر🤗 کجان حالا ؟بیان دریاچه ی کف و تحویل بگیرن 🤯 دم عیدی.. حال و هوای گریه بود ،ولی وقتی برای گریه نبود..😑 حالا فهمیدم چرا خدا خواست تو کارهای رو ایوون ده دقیقه جلو بیفتم، چون اینجا تو خونه دو ساعت عقب بودم خلاصه اثار زلزله رو به سرعت و نمیدونم چه جوری جمع کردم، فرش و هم جارو برقی کشیدم و پودرها که هنوز تبدیل به کف نشده بودن، جمع کردم، خیسیش هم دستمال نکشیدم ترسیدم کف کنه، گذاشتم خودش کم کم خشک شه، اصلا از قدیم گفتن آب روشناییه😊 راضی نیستم تو دلتون بگین یه پس گردنی لااقل بهش میزدی😁 گناه داره، آخه قربونش بشم منه، فداش بشم منه😉😅 دیگه الان هم رفتارهاش معقولتر شده خیلی.(شکر خدا) خلاصه این عکس بالایی چه خاطره هایی رو که زنده نکرد😊 https://eitaa.com/miveyedelam

✅وسیع الرزق... اگر می‌خواهید بچه‌هایتان در بزرگی وسیع الرزق شوند، چیزی به آن‌ها بدهید و تشویقشان کنید که به دست خودشان و بدون دخالت شما، به فقیر کمک کنند و به این کار عادت کنند. آیت الله حائری شیرازی 📚 راه رشد - جلد چهارم https://eitaa.com/miveyedelam