سلام خدمت اعضای کانال #موج_خروشان
امروز روزیه که صبحش تو یه قرنی شبش قرن بعد😅
این اتفاق نادر نمیدونم هرچند صد سال یبارتکرار میشه پس قدر بدونید👌😂
#لحظه_طلایی
#عید_نوروز
🆔 @mjkh_ir
#موج_خروشان برای رشد تفکر
12.94M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎞|دعای تحویل سال نو به صورت همخوانی زیبا
🔸نماهنگ"نوروز مهدوی"
🎧همخوانی دعای یا مقلب القلوب و الابصار
و اشعار فارسی در مدح حضرت امام زمان عج الله تعالی فرجه الشریف🌹
🎉به مناسبت تقارن نوروز با نیمه شعبان
🚧کاری از:
💠گروه تواشیح بین المللی تسنیم💠
🎞مشاهده و دریافت فیلم باکیفیت:
📽 aparat.com/v/BRb9q
#امام_زمان
#نیمه_شعبان
🆔 @mjkh_ir
#موج_خروشان برای رشد تفکر
🌸 آغـاز🍃
🌸سال ۱۴۰۱🍃
🌸بـر شما 🍃
🌸 مبارک باد 🍃
🆔 @mjkh_ir
#موج_خروشان برای رشد تفکر
🔵 امام صادق عليه السلام فرمودند :
🌕 ما مِن يَومِ نَيروزٍ إلاّ و نَحنُ نَتَوقَّعُ فِيهِ الفَرَجَ لأِنَّهُ مِن أيّامِنا و أيّامِ شِيعَتِنا
🔴 هيچ نوروزي نيست مگر آنكه ما در آن روز منتظر فرج [ظهور قائم آل محمّد صلي الله عليه وآله] هستيم؛ چرا كه نوروز از روزهاي ما و شيعيان ماست.
📚 مستدرك الوسائل ج ۶ ص ۳۵۲
🆔 @mjkh_ir
#موج_خروشان برای رشد تفکر
14.3M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 خلاصه اتفاقات مهم قرن چهاردهم شمسی
🔴 از رضا خان تا خادم الرضا
#عید_نوروز
#نوروز
🆔 @mjkh_ir
#موج_خروشان برای رشد تفکر
#رمان
جان شیعه
#فصل_دوم
همچنانکه سرم را بالا گرفته بودم تا خونریزی بینیام بند بیاید، میان گریه جواب دادم: «نمی دونم چی شد... همین طبقه آخر از پلهها افتادم...»
🤗🤗🤗🤗🤗🤗🤗🤗🤗🤗🤗🤗🤗🤗
از خشمی خروشان، خون در چشمانش دوید و با فریادی عصبی اوج محبتش را نشانم داد: «الهه! داری با خودت چی کار میکنی؟!!! میخوای خودتو بکشی؟!!! تو نمیخوای زنده بمونی و خوب شدن مامان رو ببینی؟!!! کاری که تو داری با خودت میکنی، سرطان با مادرت نمیکنه!»
🙂🙂🙂🙂🙂🙂🙂🙂🙂🙂🙂🙂🙂
سپس در برابر نگاه معصومانهام، غیظ لبریز از عشقش را فرو خورد و با لحنی که حرارتش خبر از سوختن دلش میداد، نجوا کرد: «الهه جان! بهت گفته بودم که وقتی ناراحتی تو رو میبینم داغون میشم! بهت گفته بودم که طاقت ندارم ببینم داری غصه میخوری...»
🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸
و مثل اینکه نتواند قطعه عاشقانهاش را تمام کند، چشم از صورتم برداشت و به اطرافش نگاهی کرد. از کنارم بلند شد، دستم را گرفت و آهسته زمزمه کرد: «الهه جان! اونجا یه شیر آب هست. پاشو بریم صورتت رو بشوریم، بلند شو عزیزم!» و گرمای عشقش به قدری زندگی بخش بود که با همه درد و رنجهایم، جان تازهای یافته و بار دیگر دنیا پیش چشمانم رنگ و رو گرفت.
☀️☀️☀️☀️☀️☀️☀️☀️☀️☀️☀️☀️
زیر تابش شدید گرمای تیرماه، با آب شیر کنار حیاط، صورتم را شستم، گوشه چادرم را هم آب کشیدم و با دستمالی که مجید برایم آماده کرده بود، صورتم را خشک کردم.
#قسمت_دویست_و_ـچهلـوـپنج
ادامه دارد ...
🆔 @mjkh_ir
#موج_خروشان برای رشد تفکر