eitaa logo
روضه ومدح اهلبیت رحمتی پور
82 دنبال‌کننده
31 عکس
44 ویدیو
3 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
۲۱ (امام جواد ع) ابن الرضا امام بی قرینه خورشید بی بدیل در مدینه در کاظمین شده شهید کینه شهید کین شده فدای دین شده راحت شد از رنج و غم امشب شد کاظمین در ماتم امشب واویلتا آه و واویلا۲ ابن الرضا نهم امام و مولی راحت شده از رنج و درد و غم ها از این جهان رود به سوی عقبی کاظمین در عزاست ز غم ماتمسراست ز زهر کینه گشته خاموش عالم ز داغ او سیه پوش واویلتا آه و واویلا۲ ز ظلم و کین همسر نامهربان عمری زده به او چو زخم زبان آتش زده با زهر بر جسم و جان زهر کین زد شرر شد جواد خونجگر از همه جز خدا گسسته جان داده در حجره ی بسته واویلتا آه و واویلا۲ ابن الرضا نهم امام معصوم از حق خود همیشه بوده محروم آخر ز ظلم و کینه گشته مسموم امام مهربان بهارش شد خزان سر بر زمین غم نهاده از زهر کین ز پا فتاده واویلتا آه و واویلا۲ https://eitaa.com/mjnonraza_rahmatipoor
می رسد بوی رحیلش اندک اندک بر مشام می شود خاموش ،شمعِ عمرِ کوتاهِ امام نورِ چشمانِ رضا را سوی مقتل می برند پس چه شد ای قومِ بی‌دین حرمت شهرُ الحرام؟ در میان پایکوبی، در میان هلهله سوزِ بانگ العطش از حجره می آید مدام کاسه‌ی آبی کنارش هست، امّا وایِ من... مثل ارباب غریبش می دهد جان، تشنه‌کام یاد شد از هلهله ناگه دلم آتش گرفت رد نشد صد شکر جسمش از دل بازار شام او که خود پشت و پناه شیعه‌ی مظلوم بود جسم بی جانش کنون افتاده روی پشت بام گرچه با جود و سخایش خلق را شرمنده کرد وقتِ رفتن این‌چنین کردند او را احترام شب، شبِ روضه‌ست زهرا آمده تا کاظمین روضه ی مکشوف لازم نیست دیگر والسلام https://eitaa.com/mjnonraza_rahmatipoor
کی شود در ندبه های جمعه پیدایت کنم گوشه ای تنها نشینم تا تماشایت کنم مینویسم روی هر گل نام زیبای تو را تا که شایداین شب جمعه ملاقاتت کنم هر سحر با یاد تو در گریه ام می خوانمت تا به کی از سوز دل ناله زهجرانت کنم بی قرارم مهدیا از بهر دیدار رخت تا به کی از مادرت زهرا تمنایت کنم https://eitaa.com/mjnonraza
هدایت شده از کانال زروند شهرکدکن
حلول ماه ذی الحجه و سالروز ازدواج حضرت علی(ع) و حضرت فاطمه ( س) مبارک
هدایت شده از کانال زروند شهرکدکن
دیدم که به عرش شور و شوقی بر پاست  برپا گر این بزم شعف ذات خداست گفتم به خرد چه اتفاق افتاده  گفتا که عروسی علی و زهرا است
در اول ذیحجّه پیمبر شاد است گلبانگ فرشتگان مبارکباد است هدیه به علی نثار احمد صلوات زهراست عروس و مرتضا داماد است 🌟🌟🌟🌟🌟🌟 بر اوج محبت علی اوجی نیست دربحر، بجزکرامتش موجی نیست در کل ممالک و مذاهب به جهان مانند علی و فاطمه زوجی نیست ♦️♦️♦️♦️♦️ مظهر احسان و جود خالق یکتا علیست نور بخش ماه و خورشید جهان آرا علیست در میان کل مردان ز ابتدا تا انتها در مقام همسری، زیبنده ی زهرا علیست ❤️❤️❤️❤️❤️ https://eitaa.com/mjnonraza
امشب خدا لطف نهان خود هویدا می‌کند امشب تفاخر فرش بس بر عرش أعلا می‌کند امشب دو تا را جفت هم، از صنع یکتا می‌کند یعنی علی ماهِ رخ زهرا تماشا می‌کند با چشم دل در صورت او سیر معنا می‌کند امشب حسد بر خاکیان، بی حد برند افلاکیان خندان چمن؛ رقصان دمن؛ خوش دل زمین؛ خرم زمان در دست اسرافیل بین، صورش شده ساز و دُهُل با نور، دعوت نامه بفرستاده هادیّ سُبُل امضا، ز ختم المرسلین؛ گیرندگان، خیل رُسل هر کس که آید همرهش نی دسته گل؛ یک باغ گل در آمد و شد اولیا، در رفت و آمد انبیا ای غصّه و ای غم برو؛ ای شوق و ای شادی بیا از بهر این ساعت زمان لحظه شماری کرده است وز بهر این وصلت زمین نابردباری کرده است چشم فلک شب تا سحر اختر شماری کرده است ایوب دهر از شوق امشب، بی قراری کرده است دست خدا ، وجه خدا را خواستگاری کرده است امشب علی ،آن عدل کل بر عقل کل داماد شد شاگرد ممتاز نَبی، داماد بر استاد شد خوان کرم مخلوق را دعوت به مهمانی کند صد نعمت از رحمت خدا بر خلق ارزانی کند وز طور موسی آمده تا آن که دربانی کند آید خلیل، آرد ذبیحِ خود که قربانی کند یوسف گرفته مِجمر و اسپند گردانی کند کرّوبیان در هلهله، قدوسیان در همهمه عیسی به دنبال علی، مریم کنار فاطمه امشب به ملک اهل دل، مولی الموالی والی است بر سینه‌ی غم دست رد، شب موسم خوشحالی است شام سیه بختی شد و روز همایون فالی است کوثر کنار ساقی کوثر علیّ عالی است زهرا به خانه بخت شد، جای خدیجه خالی است امشب به روی مرتضی، لب‌های زهرا خنده کرد آن دل گر از غم مرده بود، از خنده‌ی خود زنده کرد میخانه باز و هر کسی جام مکیّف می‌زند ناهید پا می‌کوبد و تندر به کف دف می‌زند رنگین‌کمان چون مشتری خود را در این صف می‌زند لبخند وصل امشب چه خوش کوثر به مصحف می‌زند آری نه تنها خاکیان، هر آسمان کف می‌زند منشین غمین امشب دلا، شادی دل کن بر ملا خیز و مِس خود کن طلا، آیینه‌ات را ده جلا عقد علی و فاطمه در آسمان‌ها بسته شد در آسمان ها بسته شد، در کهکشان‌ها بسته شد زین نرگس و سوسن دگر چشم و زبان‌ها بسته شد راه یقین‌ها باز شد، پای گمان‌ها بسته شد بازاریانِ حُسن را، دیگر دکان‌ها بسته شد خورشید و ماه و آسمان، آیینه‌گردانی کنند چون در زمین خورشید و ماهی نورافشانی کنند بزمی که حق آراسته، الحق تماشایی بُوَد جبریل مأمورست و فکر مجلس‌آرایی بود میکال از عرش آمده گرم پذیرایی بود چشم کواکب خیره گر از چرخ مینایی بود درشهر یثرب لاجرم، خوش گِرد هم‌آیی بُوَد خیل مَلک از عرش سوی فرش، فرش آورده‌اند بهر جلوس انبیا پَرهای خود گسترده‌اند امشب ز شادی هر وجودی خویش را گم می‌کند گردون تماشای زمین با چشم اَنجُم می‌کند دریای لطف سرمدی، بی حد تلاطم می‌کند اهل زمین را آسمان غرق تَنَعُّم می‌کند هر غنچه بهر وا شدن چون گل تبسم می‌کند امشب که گاهِ شادی بی حدّ و بی اندازه شد با دست جانان دفتر عشق علی، شیرازه شد امشب صدف، بر گوهری، یک بحر گوهر می‌دهد یک گوهر اما از دو عالم پُر بهاتر می‌دهد صرّاف کل، دردانه‌ای بر دُرج حیدر می‌دهد خود دست دختر را پدر بر دست شوهر می‌دهد نی نِی، فلک خورشید را بر ماه انور می‌دهد تبریک گو بر مصطفی، جبریل از دادار شد زهرا امانت باشد و حیدر امانت‌دار شد امشب علی در خانه‌ی خود شمع محفل می‌برد کشتی عصمت ناخدا را سوی ساحل می‌برد مشکل گشای عالمی، حل مسائل می‌برد انسان کامل را ببین، با خود مکمل می‌برد هم آن به این دل می‌دهد؛ هم این از آن دل می‌برد با نغمه‌ی جادویی‌اش، داوود مداحی کند با خامه مانی کِی توان این نقش طراحی کند؟ چشمی ندیده در زمین در هر زمان مانندشان خورشید و مه تبریک گو بر وصلت و پیوندشان شادی زهرا و علی پیداست از لبخندشان لبخندشان دارد نشان از خاطر خرسندشان شیعه مبارک باد گو، بر یازده فرزندشان ای شیعه، دست افشان شو و تبریک بر دل ها بگو بر پای خیز و تهنیت بر مهدی زهرا بگو ای ساقی کوثر کنار خود بهشتی رو ببین قامت قیامت را نگر طوبا ببین مینو ببین زین پس هلال خویش را در آن خَم ابرو ببین هم روز را در چهره او، هم شب در آن گیسو ببین هم لاله زارِ رُو ببین، هم نافه بارِ مو ببین هر چند ماهِ رُخ عیان امشب به تو آسان کند روزی رسد کز چشم تو رُخسار خود پنهان کند ✍استاد https://eitaa.com/mjnonraza
. خاطره های کربلا یادم نمی ره اون همه غصه و بلا یادم نمی ره سری که رف رو نیزه ها یادم نمی ره یادم نمی ره / گودال و شمر و اون ضربه ها یادم نمی ره / نامردا ریختن تو خیمه ها یادم نمی ره / صدای ناله ی مادرش یادم نمی ره / رفت از حال روی تل خواهرش مگه یادم میره گودال اون هجوم لشگر مگه یادم میره اون حنجر و کندی خنجر مگه یادم میره شمر لعین به روی پیکر ای وای ... قصه ی غربت حرم یادم نمی ره داغ مصیبت حرم یادم نمی ره لحظه ی غارت حرم یادم نمی ره یادم نمیره / دستای بسته ی زینبو یادم نمی ره / زانوی خسته ی زینبو یادم نمی ره / گهواره غارت شد تو حرم یادم نمی ره / رقیه هی میگفت معجرم مگه یادم میره لشگر اومد میون خیمه مگه یادم میره آتیش زدن به جون خیمه مگه یادم میره سالم نموند یه دونه خیمه ای وای ... خاطره های شهر شام یادم نمی ره سنگای روی پشت بام یادم نمی ره غربت و اشک عمه هام یادم نمی ره یادم نمی ره / گوشای پاره از غارتو یادم نمی ره / روزای تلخ اسارتو یادم نمی ره / زخم پاهای رقیه رو یادم نمی ره / چادر پاره ی عمه رو مگه یادم میره رقیه و زخمای پا رو مگه یادم میره حرمله و سه شعبه ها رو مگه یادم میره بزم می و طشت طلا رو ای وای ... وحید_محمدی https://eitaa.com/mjnonraza
روضه‌شهاد‌ت‌امام‌باقر.pdf
حجم: 1.04M
﷽ 🔖🔖 تقدیم به روضه‌خونای عزیز ـــــــــ ــــــــــ ــــــــــ ــــــــــ ــــــــــ ــــــــــ 📜فیش روضه امام‌محمدباقر(ع)📜 مناجات و روضه ✍مـؤلــف و نویسنده : علــی_حاجیــان_فر https://eitaa.com/mjnonraza
السلام عليك يا باقر العلوم (ع)  » بين نماز ، وقت دعا گريه مي كني با هر بهانه در همه جا گريه مي كني در التهاب آهِ خودت آب مي شوي مي سوزي و بدون صدا گريه مي كني هر چند زهر قلب تو را پاره پاره كرد اما به ياد كرب و بلا گريه مي كني اصلاً خود تو كرب و بلاي مجسمي وقتي براي خون خدا گريه مي كني آب خوش از گلوي تو پايين نمي رود با ناله هاي وا عطشا گريه مي كني با ياد روزهاي اسارت چه مي كشي ؟ هر شب بدون چون و چرا گريه مي كني با ياد زلفِ خوني سرهای ني سوار هر صبح با نسيم صبا گريه مي كني هم پاي نيزه ها همه جا گريه كرده اي هم با تمام مرثيه ها گريه مي كني ديگر بس است « چشم ترت درد مي كند ! »   از بس كه غرق اشك عزا گريه مي كني يوسف ┈┈┈┈••✦•••✿•••✦••┈┈┈┈┈ روضه شهادت امام باقر(ع) من ذاکر انا الیه راجعونم من خاطرات جانگداز دشت خونم در کربلا بودم صغیری پنج ساله همراه بابایم مرا بردند اسیری دیدم پرستوهای دین را پر بریدند در قتلگه جدم حسین را سر بریدند آقا امام باقر همه صحنه های دلخراش کربلا را شاهد بود ، عاشورا را دیده ، قتلگاه را دیده امام باقر ، کوفه را دیده امام باقر، اما امروز مدینه یک پارچه غوغا بود ، مردم با سر و پای برهنه عقب جنازه امام باقر راه می رفتند آقا امام صادق شال عزا به گردن انداخته ، بدن امام باقر را آوردند کنار قبر عزیزانش دفن کردند ، مردم تجلیل و احترام کردند پسر فاطمه را ، اما دلهای آماده: ولی از شما می پرسم بدن پسر اینطور برداشته می شود احترام می شود اما بدن مادرش چند نفربیشتر نبودند غریبانه بدن زهرا را تشییع کردند غریبانه دفن کردند با همین حال صدا بزنید یا زهرا . روز شهادت امام باقر است ، امروز بقیع خلوتِ ، فدای آن آقائی که امروز عزاداری ندارد اما مثل چنین روزی وقتی امام باقر به شهادت رسید مدینه یک پارچه ضجه وماتم شد .دوستان و شیعیان حضرت آمدند . شاگردان امام باقر عقب جنازه وا اماما می گفتند . امام صادق بر بدن بابا نماز خواند ، بدن مطهر امام باقر را بردند داخل بقیع کنار قبر پدرش زین العابدین دفن کردند، احترام کردند . عرضه بدارم آقا بدن شما را شیعیان و دوستان بردند داخل بقیع دفن کردنداما کربلا به فدای آن بدنی که سه شبانه روز روی خاک گرم کربلا بود . بنی اسد بدن را نشناختند تا اینکه امام سجاد آمد بدنها رایک یک معرفی کرد فرمود : بنی اسد یک قطعه حصیر بیاورید ، بدن بابا را در میان حصیر گذاشت همینکه بدن را گذاشت داخل قبر دیدند بالا نیامد بین اسد نزدیک شدند دیدند آقا لبها را بر آن رگهای بریده گذاشته هی می گوید :بابای غریبم حسین . https://eitaa.com/mjnonraza