eitaa logo
روضه ومدح اهلبیت رحمتی پور
61 دنبال‌کننده
26 عکس
39 ویدیو
3 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
تویی تصویری از میقات... عبّاس سلام ای قبله یِ حاجات  عبّاس سلام ای نورِ چشمِ شاهِ عالم پناهِ سیِّدالسّادات  عبّاس به رویِ شانه هایت بیرقِ عشق به لبهایت دَمِ هِیهات... عبّاس مطیعِ محضِ امرِ مقتدایی وزیرِ والیِ کرب و بلایی وزیر و کاشف الکربِ الحسینی علمدارِ سپاه نَشعَتِینی تو زورِ بازویِ شاهِ وفایی تو کوهی تکیه گاهِ زینبینی تو در صفِّین مشقِ عشق کردی تو قابِ غیرتِ شیرِ حُنینی دعاگویِ تو شاهِ عالمین است حریمت بی گمان بابُ الحسین است شبیهِ علقمه غوغا به پا کن مرا با دلبرِ خود آشنا کن مرا وقفِ حسین ابنِ علی کن دلِ این نوکرت کرب و بلا کن بیا بی دست دستم را بگیر و... مرا اهلِ حضور و رَبَّنا کن بینداز آتشِ عشقت به جانم بگو در لشکرِ صاحب زمانم حسین_ایمانی https://eitaa.com/mjnonraza_rahmatipoor
روزی شعر من امشب دو برابر شده است چون که سرگرم نگاه دو برادر شده است چون که بانوی کلابیه پسر آورده چشم وا کن، پدر خاک قمر آورده هر که از قافلۀ فطرسیان جا مانده نظرش خیره به گهواره سقا مانده زور بازوی تو بی حد و عدد خواهد شد بعد از این ام‌بنین، ام‌اسد خواهد شد با وجود تو زمین حیدر دیگر دارد کعبه جا دارد اگر باز ترک بردارد از در خانه او پا نکشیدم هرگز چون حسینی‌تر از عباس ندیدم هرگز ماه ذی‌الحجه که عباس به حج عازم شد همه بر کعبه ولی کعبه بر او محرم شد در طوافش سخن از عقل فراتر می‌گفت در حقیقت لک لبیک برادر می‌گفت! این اباالفضل که از قبله فراتر می‌رفت مرتضی بود که بر دوش پیمبر می‌رفت علی‌اکبر به ثنا گویی او می‌آید چقدر منبر کعبه به عمو می‌آید خطبه خواند و همه را محو صدای خود کرد در حقیقت همه را قبله‌نمای خود کرد گفت این خانه که حق آمد و ایجادش کرد مسجدی بود که بابای من آبادش کرد از در خانه او پای نکشیدم هرگز چون حسینی تر از عباس ندیدم هرگز کاشف الکرب تویی؛ خندۀ ارباب تویی پدر خاک علی و پدر آب تویی! روی چشم تو بود جای حسن جای حسین هست مابین دو ابروی تو بین‌الحرمین پیش خورشید و قمر سایۀ تو سنگین است و فقط محضر زینب سر تو پایین است ساقی ما چه شرابی چه سبویی دارد بنویسید رقیه چه عمویی دارد صحبت از مردی تو کار بنی هاشم بود نام تو در دل میدان رجز قاسم بود زور بازوی علی ریخته در بازویت ذوالفقاری نبود تیزتر از ابرویت تیغ چرخانده‌ای و پیش تو طوفان هیچ است لشگری پیشت اگر آمده میدان، هیچ است وسط جنگ زمین را به زمان دوخته‌ای فن شمشیر زنی را ز که آموخته‌ای؟! ای جوان! پیر رهت کیست از آن شاه بگو؟ أشهد أن علیاً ولی الله بگو او علمدار حسین است ببخشید مرا مدح او کار حسین است ببخشید مرا مجید_تال https://eitaa.com/mjnonraza_rahmatipoor
. ﺳﺎﻗﻲ ﻛﻮﺛﺮ ﻣﺒﺎﺭﻙ ، ﺩاﺩﻩ ﺟﺎﻣﺖ ﺣﻲ ﺳﺮﻣﺪ ﺑﻪ ﻗﻤﺮ ﮔﻮ رخ ﺑﭙﻮﺷﺪ ، ﻣﺎﻩ ﺑﻨﻲ ﻫﺎﺷﻢ ﺁﻣﺪ ﺷﻘﺎﻳﻖ را ﺑﮕﻮ ، ﮔﻞ ﻳﺎﺱ ﺁﻣﺪﻩ ﻣﺤﺒﺎﻥ ﺗﻬﻨﻴﺖ ، ﻛﻪ ﻋﺒﺎﺱ ﺁﻣﺪﻩ ابوفاضل مدد ....... ﺧﻨﺪﻩ ی اﻡ اﻟﺒﻨﻴﻦ و ، اﺷﻚ ﺣﻴﺪﺭ دﻳﺪﻧﻲ ﺑﻮﺩ ﺑﻪ ﻓﻠﻖ ﺳﻮﮔﻨﺪ ﻛﻪ رﻭﻱ ، ﺁﻥ ﻗﻤﺮ بوﺳﻴﺪﻧﻲ ﺑﻮﺩ ﻣﻘﺎﻡ ﺩﺳﺖ او ، ﻧﺪاﺭﺩ ﺧﺎﺗﻤﻪ ﭘﺪﺭ ﺑﻮﺳﺪ ﺑﻪ ﻣﻬﺪ ، ﺣﺴﻴﻦ در ﻋﻠﻘﻤﻪ اﺑﻮ ﻓﺎﺿﻞ ﻣﺪﺩ........ ........ ﭘﺪﺭﺕ ﭼﺸﻢ ﺧﺪا و ﺗﻮ ﻋﻠﻲ ﺭا ﻧﻮﺭ ﻋﻴﻨﻲ ﻫﻢ ﻋﻠﻤﺪاﺭ ﺣﺴﻴﻦ ﻫﻢ ﻛﺎﺷﻒ اﻟﻜﺮﺏ ﺣﺴﻴﻨﻲ ﻣﻌﻂﺮ اﺯ ﺭﻭﻳﺖ ، ﮔﻞ اﻳﻤﺎﻥ ﺷﻮﺩ ﻧﮕﺎﻫﻲ ﮔﺮ ﻛﻨﻲ ، ﺟﻬﺎﻥ ﺳﻠﻤﺎﻥ ﺷﻮﺩ اﺑﻮ ﻓﺎﺿﻞ ﻣﺪﺩ...... https://eitaa.com/mjnonraza_rahmatipoor
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
تو آمدي و روشني روز و شب شدي از جنس نور بودي و زهرا نسب شدي در قامتت اگرچه قيامت ظهور داشت الگوي بندگي و وقار و ادب شدي هم چشمهاي روشنت آئينه ي رجاست هم صاحب جلال و شکوه و غضب شدي بايد که ذوالفقار حمايل کني فقط وقتي که تو به شير خدا منتسب شدي در هيبت و رشادت و جنگاوري و رزم تو اسوة زهير و حبيب و وَهب شدي در دست تو تلاطم شمشير ديدني ست فرزند لافتايي و شير عرب شدي فرمانده ي سپاهي و آب آور حسين اي نافذ البصيره ترين ياور حسين بي شک تو صبح روشن شبهاي تيره اي خورشيدي و به ظلمت اين شام چيره اي تسخير کرده جذبه ي چشم تو ماه را بي‌خود که نيست تو قمر اين عشيره اي عصمت دخيل تار عباي تو از ازل جز بندگي نديده کسي از تو سيره اي قدر تو را کسي نشناسد در اين مقام وقتي براي امر شفاعت ذخيره اي ما را بس است وقت عبور از پل صراط از تار و پود بيرق تو دستگيره اي چشم اميد عالم و آدم به دست توست باب الحسين هستي و پرچم به دست توست فردوس ِدل هميشه اسير خيال توست حتي نگاه آينه محو جمال توست تو ساقي کرامت و لطف و اجابتي اين آب نيست زمزمه هاي زلال توست ايثار و پايمردي و اوج وفا و صبر تنها بيان مختصري از کمال توست در محضر امام تو تسليم محضي و والاترين خصائل تو امتثال توست فردا همه به منزلتت غبطه مي خورند فردا تمام عرش خدا زير بال توست باب الحوائجي و اجابت به دست تو تنها بخواه، عالم هستي مجال توست اي آفتاب علقمه: روحي لک الفدا اي آرزوي فاطمه: روحي لک الفدا اي آفتاب روشن شبهاي علقمه سرو رشيد خوش قد و بالاي علقمه داده ست مشک تشنه ي تو آب را بها اي آبروي آب، مسيحاي عقلمه وقتي که چند موج عليل شريعه را کرده ست خاک پاي تو درياي علقمه لب تشنة زيارت لبهات مانده است آري نگفته اي به تمناي علقمه امروز دستهاي تو افتاد روي خاک تا پا بگيرد از دل صحراي علقمه با وعده هاي مادرت آسوده خاطريم چشم اميد ماست به فرداي علقمه اين عطر ياس حضرت زهراست مي وزد از سمت کربلاي تو ، سقاي علقمه شبهاي جمعه نالة محزون مادري مي آيد از حوالي درياي علقمه ام البنين و فاطمه با قامتي کمان اينجا نشسته اند و شده آب روضه خوان فرصت نداد تا که لبي تر کند گلو دارد به دست، ماه حرم، مشک آرزو مي آيد از کنار شريعه شهاب وار بسته ست راه را به حرم لشکر عدو طوفان تير مي وزد از بين نخلها حالا شنيدني شده با مشک گفتگو: «بسته ست جان طفل صغيري به جان تو تو مشک آب نه که تويي جام آبرو اي مشک جان من به فداي سر حسين اما تو آب را برسان تا خيام او » اما شکست ساغر و ساقي ز دست رفت جاري ست خون ز باده ي چشمش سبو سبو با مشک پاره پاره به سوي حرم نرفت تا با امام خود نشود باز رو برو تنها پناه اهل حرم بر نگشته است مي بارد از نگاه سکينه : عمو عمو در خيمه اوج بي کسي احساس مي شود خورشيد نيزه ها سر عباس مي شود (يوسف رحيمي) https://eitaa.com/mjnonraza_rahmatipoor
🌹هرکس شهید حق شد، همراه با حسین است 🌹آری مسیر عشق از، عبـاس تا حسین است 🌹در کربـلای این عصـر، سوگند بر ابوالفضل ❤️«لبیک یا خامنـه ای لبیک یا حسین است» https://eitaa.com/mjnonraza_rahmatipoor
. میلاد_حضرت_عباس سبک آهنگ :شب به گلستان تنها ، منتظرت بودم......... 🏳بند اول: ارض و سماوات امشب ستاره بارونن ملائکه، اِنس و جِن همه غزل خونن] ۲ چون اومده دنیا زیباترین آقا بگید همه تبریک به این شه و آقا شب شبِ اعجازه نوره شب شبِ خورشیده کف بزن مستانگی کن باده بنوش عیده صد و سی و سه بار با شور و با احساس بگو ماشاءَ الله به حضرتِ عباس یا وجیهً عندالله یا اباالفضل یا مولا ⚡️⚡️⚡️ 🏳بند دوم: باده بنوش از جامِ محبته مهتاب سُرمه بکش به چشمِ آئینه ی بی تاب بهارو دعوت کن به جشن شب بوها پرندگی کن با بالِ پرستوها جامِ تو امشب لبالب کن با می و باده امشبو مستانگی کن مستی چون آزاده صد و سی و سه بار با شور و با احساس بگو ماشاءَ الله به حضرتِ عباس یا وجیهً عندالله یا اباالفضل یا مولا 🌙🌙🌙 🏳بند سوم: ردِّ بوسه ی شبنم رو برگای یاسه اومده یک ماه دنیا که اسمش عباسه پنجره رو وا کن خدا رو پیدا کن با چشمِ دل امشب ماهو تماشا کن ساقیو امشب صدا کن مستی بشه کامل تا همه مستی کنیم با ذکره ابوفاضل صد و سی و سه بار با شور و با احساس بگو ماشاءَ الله به حضرتِ عباس یا وجیهً عندالله یا اباالفضل یا مولا سرود_حضرت_عباس(طاها تحقیقی) https://eitaa.com/mjnonraza_rahmatipoor
. درِ خونه‌م مهمون اومده یا صدای بارون اومده درِ دنیا رو زود وا کنید ببینید آقامون اومده شب شب عشقه دلها شاده خدا به آقام آقا داده نورانیه این آقازاده تپش دل عرش برین؛ یازین‌العابدین دلای عاشقاتو ببین؛ یازین‌العابدین نوه‌ی امیرالمومنین؛ یازین‌العابدین توی چشماش خورشید وا شده نور تابان دنیا شده خبر از بالا داره میاد دوباره ارباب بابا شده صورتش مثل قرص ماهه مثل اجدادش آقاست شاهه که ولیعهدِ ثاراللهِ ملائک می‌خونن همصدا؛ یازین‌العابدین سرود همه‌ی شیعه‌ها؛ یازین‌العابدین آیه‌ی جلوات خدا؛ یازین‌العابدین چه شبای احیایی شده روزامون چه رویایی شده اومدن انوار کربلا دلامون عاشورایی شده جاءَ الحق وَ زَهَقَ الباطل فرصت پرواز داری ای دل الدخیل آقام ابوفاضل دل ما رو ببر کربلا؛ یابن‌ام‌البنین گره وا کنی از کار ما؛ یابن‌ام‌البنین تویی واسه‌ی دردا دوا؛ یابن‌ام‌البنین https://eitaa.com/mjnonraza_rahmatipoor
هیئت جوانان علی اکبرع
امام_سجاد_علیه_السلام ولادت ناگهان بانگِ هَل اَتیٰ پیچید در دل صورها، صدا پیچید صوت شیرین ربَّنا پیچید عطر سجاده ی خدا پیچید مُرشد اهل دین! سلامٌ علیک سَیِّدُ السّاجدین! سلامٌ علیک نغمه ی چَنگ و ضَربِ دف آمد موسمِ شادی و شعف آمد مِی عُشّاق از نجف آمد دادِ کعبه از آن طرف آمد: گوش‌ها! بشنوید فریادم عاشقِ سینه‌چاکِ سجادم ماه، نِعمَ الْبَدَل* گرفت تو را حُسن، ضربُ المثل گرفت تو را شعر، بیتُ الغزل گرفت تو را تا پدرجان بغل گرفت تو را شب میلاد..،کربلا رفتی بین آغوشِ عشقِ ما رفتی ما ذبیحِ نگاهِ دلداریم بخدا سرسپرده ی یاریم دار بر دوش ، مثلِ تَمّاریم با علی‌ها چه عالمی داریم شَرَفُ الشَّمس مشرقینی تو دوّمین حیدر حسینی تو عشق تزریق کرده در جانت تا پدر کرده بو‌سه‌بارانت عمه می گفت:ای به قربانت... ...به عمویت کشیده چشمانت چشمه ای، رو به جو نخواهی زد با ابالفضل مو نخواهی زد فرشِ پشتِ درِ تو از پرِ ماست بامِ تو لانه ی کبوترِ ماست خانه‌ات سرپناهِ آخرِ ماست مادرت آبرویِ کشورِ ماست با تو ما نیز جزءِ این ایلیم عجمی زاده ایم..،فامیلیم هر که در کویِ وحدتِ تو دوید از همه غیر رَبِّ خویش بُرید بال هرکه عروج را فهمید از صحیفه به صحن عرش رسید مَلَک وحی اگر جلیل شده با دعایِ تو جبرئیل شده قَطره ی نطقِ تو خودش دریاست واژه هایت عجیب،بی‌همتاست منبرت بانیِ تحول‌هاست خطبه ات مُهرِ ثبتِ عاشوراست از تو داریم نوحه و دم را از تو داریم این محرم را غمِ من را حضور تو کم کرد عشق را بین سینه ام دم کرد گنبدت را دلم مُجَسَّم کرد حَرَمت را درست خواهم کرد در بقیعت به پا کنم..،علنی! اوّلین چایخانه ی حسنی کاشی‌اش پُر لَعاب خواهد شد دل زُوّار آب خواهد شد آب حوضش شراب خواهد شد صحن‌ها ، انقلاب خواهد شد کنج هر صحن،انجمن داری تا خودِ صبح،سینه‌زن داری در حرم عطر ناب خواهم ریخت مثل مشهد،گلاب خواهم ریخت مشک بر دوش..،آب خواهم ریخت یادِ طفلِ رباب خواهم ریخت سهم جسمِ ضریح تو..،تب نیست بی‌حیا دور عمه زینب نیست بردیا_محمدی https://eitaa.com/mjnonraza_rahmatipoor
اشعار ولادت امام_سجاد_علیه_السلام خدایِ عالیِ اعلی ندارد از تو عالی‌تر ندارد در بساطِ خود از این عالی تعالی‌تر علیُّ حُبُه جُنَّه قسیم النار والجَنَّه به حمدِالله وَالمِنَّه ولی‌الله ست والی‌تر اگر پا بر زمین کوبد علی افلاک می‌روبد نباشد در کفِ دستش از این عالم سفالی‌تر اگر فرش نجف گردیم حقّا محترم گردیم که از قالیچه‌ی تبریز می‌گردیم قالی‌تر علی باید ؛ فقط ؛ حتماً ؛ امیرالمومنین باشد علی آمد که او این‌بار زین‌العابدین باشد اگر جایی دهد زلفش دلِ دیوانه‌‌ی ما را "به بوی سیب او بخشم سمرقند و بخارا را" در آغوشِ حسین است و به رویِ دامن زینب ببین بابا چه می‌بخشد گداها را گداها را لبِ گهواره‌اش پروانه‌ای بی تاب اگر دیدید بدان جبریل آورده است مبارک بادِ زهرا را اگر بابابزرگ این است حتماً این نوه غوغاست اذانش را علی گفت و به دستش داد دنیا را علی باید چنان باشد علی باید چنین باشد علی آمد که او این‌بار زین‌العابدین باشد خدا را شُکر ما دیدیم شاهِ شهریاران را خدا را شُکر ما دیدیم ماهِ ماه شعبان را خدا این نکته را فرمود وقتی فاطمه خندید فرشته این سخن را گفت و بُرد از آسمان جان را: که زهرا طورِ دیگر طور دیگر دوست می‌دارد میانِ این عروسانش عروسِ خاک ایران را ببین که می‌بَرد امشب تبسمهای زیبایش دلِ مادربزرگش را  دلِ اولادِ سلمان را علی از ماست از داماد ما زین سرزمین باشد علی آمد که او این‌بار زین‌العابدین باشد بنا این بود بنشینی وگرنه میرِ میدانی بنا باشد که برخیزی امیرِ تیغ دارانی برایت لافتی الا علی می‌آید از بالا اگر سربند یازهرا ببندی رویِ پیشانی هزار ، الله‌اکبر را به بازویِ تو می‌خوانند که با شمشیر می‌گردی علیِ اکبرِ ثانی علیِ اکبرِ ثانی نه تو بالاتر از آنی تو عباسی نه اینهم نه ، که طوفان‌تر زِ طوفانی علی در چارده تصویر آمد دلنشین باشد علی آمد که او این‌بار زین‌العابدین باشد حسن_لطفی https://eitaa.com/mjnonraza_rahmatipoor
ولادت#غزل خوب شد، ایرانِ ما یک سهم از زهرا گرفت خوب شد یک زن، میان خاندانت جا گرفت لطف کرده فاطمه، ما را حساب آورده است خوب شد این دفعه این عرضِ دعای ما گرفت ما حساب کار خود را از ازل پس داده ایم اینچنین بوده که چشم مادرت ما را گرفت شهر بانوی قبیله، شد کنیز فاطمه مثل مروارید بود و رزق از دریا گرفت در هیاهوی دو رنگیِ عرب های حجاز پرچمِ ایرانیان را مادرت بالا گرفت حامل نور “امامت” بود، بانوی حسین تا به دنیا آمدی، تبریک از مولا گرفت خاک پایت سرمه‌ی چشم تمام قدسیان آفرینش با قدوم پاک تو “معنا” گرفت ‌زینت سجده تویی، زین العباد عالمی با نماز تو ، “عبادت” جلوه ای زیبا گرفت پوریا_باقری https://eitaa.com/mjnonraza_rahmatipoor
سرود میلاد حضرت سجاد علیه السلام طلایه دارعابدان عطرخوش دعا رسیده نغمـۀ ربنـّا رسیده برای لالۀ علی باز غنچه ای ازخدا رسیده زینت عبّـاد مبارک حسین مقدم سجّاد مبارک حسین به خنده وبه شادمانی چو بلبلان به نغمه خوانی به محضر حسین گویند فرشتگان آسمانی زینت عبّـاد مبارک حسین مقدم سجّاد مبارک حسین ببین تو شور و هیجان را نور گلستان جنان را حسین دربغل گرفته طلایه دار عابدان را زینت عبّـاد مبارک حسین مقدم سجّاد مبارک حسین امام نور و عّزت آمد شکوه استقامت آمد به پاس سرسبزی اسلام به گلشن ولایت آمد زینت عبّـاد مبارک حسین مقدم سجّاد مبارک حسین دلم تهی شده زکینه صفا گرفته صحن سینه به شوق بوسه ای به خاکش شدم هوائی مدینه زینت عبّـاد مبارک حسین مقدم سجّاد مبارک حسین محیی دین ایزد آمد بهشت سبز و سرمد آمد صحیفۀ امام سجّاد زبور آل احمد آمد زینت عبّـاد مبارک حسین مقدم سجّاد مبارک حسین سید_هاشم_وفایی https://eitaa.com/mjnonraza_rahmatipoor
کیستی ای که چنین بویِ علی را داری روی چشمان خود اَبرویِ علی را داری پرده مَنداز کمی مانده تو را سجده کنیم بسکه در خویش سر و روی علی را داری در قنوتِ تو رسیدیم  و مسلمان گشتیم واژه واژه اثرِ هویِ علی را داری بینِ سجاده‌ی تو عشق نفَس می‌گیرد شاخه‌ای از گلِ شب‌بوی علی را داری هر سرِ موی مرا با تو هزاران کار است*  که تو عطرِ سرِ گیسوی علی را داری نخِ تسبیحِ تو ما را به خداوند رساند ای که در قُرب  هیاهویِ علی را داری کاش یکبار به خیبر بروی تا گویند چشمِ بد دور که بازوی علی را داری ما در این معجزه تصویرِ علی را دیدم آمدی و همه تکثیرِ علی را دیدیم تا شنیدیم تویی جان اَباعَبْدِاللّه همه رفتیم به قربان اَباعَبْدِاللّه ما به قربان تو رفتیم و همانجا ماندیم* که تویی آینه‌گردان اَباعَبْدِاللّه فاطمه سخت پسند است ولی بُرده عروس از همین خاکِ تو  ایرانِ اَباعَبْدِاللّه همه‌ی خطه‌ی ما گوشه به گوشه حرم است هست دامادِ همین خانه اَباعَبْدِاللّه چادری روی سر از هدیه زینب دارد شهربانوی شبستان اَباعَبْدِاللّه ماه من آمدی و اهل مدینه تا صبح می‌شنیدند علی‌جانِ اَباعَبْدِاللّه شانه‌اش را به گمانم که تکان داد حسن بسکه مات است دو چشمان اَباعَبْدِاللّه سفره‌داری تو بوده است نخوردیم اگر..‌ ..نان هر سفره بجز نانِ اَباعَبْدِاللّه تا قیامت نفَس حضرت زینب هستی پرورش یافته‌ی غیرت زینب هستی من تو را خواسته‌ام وقت دعا  دیگر هیچ برسانید مرا سمت خدا  دیگر هیچ از خدا عمر طلب کرده‌ام آقا که شوَم عاقبت کارگرِ صحن شما دیگر هیچ حرمی مثل نجف... لحظه‌ی آخر آنجا سر گذارم زیرِ ایوان طلا دیگر هیچ غرق در کاشی و فواره و آئینه که نه غرق در نور تو  از هرچه رها... دیگر هیچ هیچم و کاش که بر هیچ نظر اندازی بس بوَد این  من و اجدادِ مرا دیگر هیچ این سه‌شب کاش که زهرا بنویسد عیدی ما و یک عمر نجف کرببلا دیگر هیچ هرچه خواندیم به غیر از تو زیان بود زیان ما چه خواهیم از این عمر ، تو را دیگر هیچ کیسه بر دوش قدم باز به ویرانه بزن ما گداییم شبی هم درِ این خانه بزن اِذن اگر بود به شمشیر نشان می‌دادی دشت را با دَمِ تکبیر تکان می‌دادی اِذن اگر بود علی را به اُحد می‌دیدند وقت تفریح به میدان هیجان می‌دادی یا حسن می‌شدی و قلبِ جمل می‌لرزید بر رگِ خشکِ شجاعت ضربان می‌دادی اِذن اگر بود به هنگامِ علمداریِ خویش با دَمِ تیغ چه حالی به یَلان می‌دادی تو بنا نیست بجنگی که ببینند که بر..‌. ...ملک‌الموت در این معرکه جان می‌دادی تا رسد بر تو و تا رَدِ تو را گُم نکند صبر می‌کردی و بر مرگ امان می‌دادی گرچه تیغی نزدی ، جامع‌الاضدادِ  زمین درسِ مردی و شرافت به جهان می‌دادی در مناجاتِ تو شمشیرِ علی را دیدیم با تو الطافِ نفس‌گیرِ علی را دیدیم من که از خاکِ خراباتِ توام بسم‌الله سائلِ کوچه‌ی خیراتِ توام بسم‌الله که ابوحمزه شوم تا سحرت درک کنم آمدم  بر سرِ میقات توام بسم‌الله یا سعید ابن جُبَیرَت بشوم داد زنم جرعه‌ای! تشنه‌ی آیاتِ توام بسم‌الله روزیِ ماتَ سعید عاشَ سعیداً با توست چشم بر زلفِ عنایات توام بسم‌الله گرچه پنهان زِ همه  خادمِ حجاج شدی کعبه‌ای، رو به ملاقاتّ توام بسم‌الله تا مرا اهل فیوضاتِ خداوند کنی بین محرابِ مناجات توام بسم‌الله مُصحفِ فاطمه را مُصحفِ تو معنی کرد با صحیفه همه شب مات توام بسم‌الله خط به خط پیش تو تعبیرِ علی را دیدیم سال‌ها اشکِ سرازیرِ علی را دیدیم سحرِ فاطمه ما را به سحر برگردان  سمتِ سجاده‌ی خود بارِ دگر برگردان چشمِ شوریده‌ی ما را تو به دریا برسان چشمِ خود را سوی ما نیم نظر برگردان خاکِ ما خوده تَرَک حضرت باران دریاب نخلِ خشکیده‌ی ما را به ثمر برگردان یک نفَس آه بکش تا که بسوزیم از آه باز این سوزِ جگر را به جگر برگردان از درِ خیمه صدایت چقدر بی‌جان است ای خداوندِ قضا زود قَدَر برگردان عمه می‌گفت که رحمی ، پسرِ سعد ببین او که اُفتاده زمین  تیغ و تبر برگردان گفت با شمر سنان بوسه به حنجر زده‌اند پیکرش را تو بیا  سمتِ دگر برگردان آه بیمارِ حرم  اینهمه از حال نرو به عصا تکیه مده جانب گودال نرو *حافظ *میرنجات اصفهانی https://eitaa.com/mjnonraza_rahmatipoor
کسی می آید از یک راه دور آهسته آهسته شبی هم می کند زینجا عبور آهسته آهسته غبار غربت از رخسار غمگین دور می سازد و ما را می کند غرق سرور آهسته آهسته دل دریایی ما را به دریا می برد روزی به سان ماهی از جام بلور آهسته آهسته ازین رخوت رهایی می دهد جانهای محزون را درونها می شود پر شوق و شور آهسته آهسته نسیم وحشت پاییز را قدری تحمل کن بهار آید اگر باشی صبور آهسته آهسته کسی می آید و می گیرد احساس خدایی را ز انسانهای سرشار از غرور آهسته آهسته فنا می گردد این تاریکی و محنت ز دنیامان ز هر سو می دمد صدگونه نور آهسته آهسته به سر می‌آید این دوران تلخ انتظار آخر و ناجی می کند اینجا ظهور آهسته آهسته ز الطاف خداوندی حضورش را تمنا کن که او مردانه می یابد حضور آهسته آهسته ♦ ♦ ♦ ♦ ♦
کسی می آید از یک راه دور آهسته آهسته شبی هم می کند زینجا عبور آهسته آهسته غبار غربت از رخسار غمگین دور می سازد و ما را می کند غرق سرور آهسته آهسته دل دریایی ما را به دریا می برد روزی به سان ماهی از جام بلور آهسته آهسته ازین رخوت رهایی می دهد جانهای محزون را درونها می شود پر شوق و شور آهسته آهسته نسیم وحشت پاییز را قدری تحمل کن بهار آید اگر باشی صبور آهسته آهسته کسی می آید و می گیرد احساس خدایی را ز انسانهای سرشار از غرور آهسته آهسته فنا می گردد این تاریکی و محنت ز دنیامان ز هر سو می دمد صدگونه نور آهسته آهسته به سر می‌آید این دوران تلخ انتظار آخر و ناجی می کند اینجا ظهور آهسته آهسته ز الطاف خداوندی حضورش را تمنا کن که او مردانه می یابد حضور آهسته آهسته https://eitaa.com/mjnonraza_rahmatipoor
اشعار و سرودهای ولادت حضرت علی اکبرع
برجلوه واجلال محمد صلوات برچهره وتمثال محمد صلوات دیدند چو رخسار علی اکبر را گفتند که برآل محمد صلوات ┈┈┈┈••✦•••✿•••✦••┈┈┈┈┈ آئینه غرق نور ایزد آمد؟ یاجلوه ای از بهشت سرمد آمد با دیدن اکبرش چنین گفت حسین یکبار دگر بوی محمد آمد ┈┈┈┈••✦•••✿•••✦••┈┈┈┈┈ آن گل که از او جهان معطر باشد سرتا به قدم شبه پیمبر باشد خواهی گه کل محمدی را بوئی فرزند حسین ، علی اکبر باشد ┈┈┈┈••✦•••✿•••✦••┈┈┈┈┈ خواهی که ببینی رخ پیغمبررا بنگر رخ زیبای علی اکبر را درمنطق وخلق وخوی او می بینی بادیده جان محمدی دیگر را ┈┈┈┈••✦•••✿•••✦••┈┈┈┈┈ میلادشاهزاده علی اکبرع اشبع الناس خلقا ومنطقابه رسول ا... ┈┈┈┈••✦•••✿•••✦••┈┈┈┈┈ مدح_و_میلاد_حضرت_علی_اکبر تعالی الله مبارک باد لیلا لبت خندان و قلبت شاد لیلا علی آورده ای یا حیّ سرمد تو را امشب محمد داد، لیلا گلی آورده ای کز نکهت او بهشت وحی شد آباد، لیلا پدر تا دیده ماه عارضش را به یاد جدّ خود افتاد، لیلا همانند گل یاس تو در باغ ندارد باغبانی یاد، لیلا گلت از چشم ثارالله دل بُرد چو از هم چشم خود بگشاد لیلا اگر پیش جمالش سر برآرد دهد گل آبرو بر باد، لیلا بهشت وحی را آباد کردی حسین ابن علی را شادکردی به بحر نور گوهر آفریدند برای ماه اختر آفریدند ولیّ الله اکبر را دوباره ولیّ الله دیگر آفریدند به خلق و خلق و خو الله اکبر ز سر تا پا پیمبر آفریدند ز هر چه وصف او گفتیم و گفتند هزاران بار بهتر آفریدند محمد را علی دادند امشب ز حیدر باز حیدر آفریدند تنی زیباتر از جان مجسّم بگو روح مصوّر آفریدند مبارک باد بر فرزند کوثر گمانم باز کوثر آفریدند بهشت وحی دارد یاس دیگر و یا ام البنین عباس دیگر حیات عشق جوشد از دهانش دعای نور جاری بر زبانش بهار وحی دارد باغ حسنش خداوندا نگهدار از خزانش ز مهد ناز بیند کربلا را که در تن می زند پر مرغ جانش همای قلۀ عشق است این طفل که آغوش حسین است آشیانش ربوده با نگاه اول خویش دل از عباس چشم مهربانش ز میلادش گرفته تا شهادت بود هر لحظه عمرش یک ولادت حیات عشق مرهون دم اوست دل عالم خریدار غم اوست شهادت، عشق، ایمان، عزم، ایثار روایات کتاب محکم اوست به هر زخم تنش در راه جانان همانا زخم دیگر مرهم اوست حسین ابن علی باید بگوید ثنایش را، که مدح ما کم اوست نماز عشق را گر قبله پرسی همان محراب ابروی خم اوست نیازی نیست بر آب فراتش که چشم خلق عالم زمزم اوست اگر چه دور افتادم ز کویش دلم سرگرم سیر عالم اوست مزارش شهر دل را زیب و زین است زیارت نامه اش قلب حسین است بذری ┈┈┈┈••✦•••✿•••✦••┈┈┈┈┈ ای که در حسن و خرد، شهره عالم بودی «اشبه الناس» به پیغمبر خاتم بودی پیش حسن تو دم از یوسف کنعان نزنم که تو زیباتر از او، در همه عالم بودی ای علی اکبر لیلا! که تو در رتبه و جاه پسر خاتمی و مفخر آدم بودی ای نبی روی و علی صولت و زهرا شوکت! گوهر حلقه انگشتر خاتم بودی احمدی حسن و حسن خلق و حسینی خصلت صاحب این همه عنوان، تو مسلم بودی در همه ملک عرب، شهره به زیبایی و حسن در سماوات ادب، نیر اعظم بودی از همان خال سیاهی که به کنج لب توست می توان گفت که تو ماه مجسم بودی بالب تشنه شدی کشته چرا؟ ای که ز لب تو شفا بخش دم عیسی مریم بودی خسرو نژاد https://eitaa.com/mjnonraza_rahmatipoor
(سرود سبک : بال ملائک واشده از مقدم پور حسین،شد جهان معطر بر ام لیلا نور عین،یا علی اکبر در ماه شعبان خدا ز نسل آل عبا غنچه گلی با صفا کرده به عالم عطا یا علی اکبر مدد۴ جاری به لب های حسین،آیه ی تبارک میلاد نور دیده ات،یا حسین مبارک خنده به لب شیعیان لیلا شده شادمان آمده از سوی حق نور سماواتیان یا علی اکبر مدد۴ خلقا و خلقا او چنان،جد خود پیمبر مشی و مرامش چون حسین،در صبوری حیدر لاله ی احمر تویی ثانی حیدر تویی نور دل فاطمه شبه پیمبر تویی یا علی اکبر مدد۴ پیچیده عطر و بوی تو،در همه وجودم از مهر و حبت گشته پر،کل تار و پودم خورشید و ماهم تویی هادی راهم تویی در عالم و روز حشر پشت و پناهم تویی یا علی اکبر مدد۴ کن نگاهی بر این دلم،ای گل ولایت بر مشام جان می وزد،عطر کربلایت بهشت من کوی تو گرفته ام بوی تو گرچه بدم یا علی دو دست من سوی تو یا علی اکبر مدد۴ مست ولای تو منم،ای عزیز زهرا مولا گدای تو منم،در تمام دنیا به حق زینب علی از در مرانی مرا چه می شود از کرم سویت بخوانی مرا یا علی اکبر مدد۴ در شب میلاد تو در،محفلت نشستم ای نور پاک منجلی،سوی تو دو دستم کعبه ی دل ها تویی روح روان ها تویی امید ما یا علی محشر و عقبی تویی یا علی اکبر مدد۴ امشب منم مهمان تو،یا علی اکبر دست من و دامان تو،یا علی اکبر گرچه که خارم علی تویی قرارم علی بعد از خدا جز تو من کسی ندارم علی یا علی اکبر مدد https://eitaa.com/mjnonraza_rahmatipoor
401.1K
چه قیامتی و چه محشری چه صنوبری و چه سروری چه محمدی و چه حیدری شه ماسِواء، علی اکبری به مقامِ تو همه دم سلام همه انبیا به درت غلام نفست صفای علی الدوام که تویی شفاء، علی اکبری به فدای خنده‌ی قند تو به فدای سرو بلند تو به فدای زلف کمند تو قمرُ السماء علی اکبری منم آن خمارِ سبوی تو وَ اسیر طره‌ی موی تو به فدای گلشن روی تو که تو دلربا علی اکبری تویی آن دلیل حیات من تویی آن صراط نجات من وَ تو اصل صوم و صلات من علم الهداء، علی اکبری همه مضطرب ز شجاعتت متحیر از تو و هیبتت به فدای شور و صلابتت اسدُ الولاء ، علی اکبری مه کهکشان یل قهرمان شه لا مکان شرف الزمان وجناتِ تو، شعف البیان جبلُ الوفاء علی اکبری https://eitaa.com/mjnonraza_rahmatipoor
368.3K
پدر نگو تاج سر تموم گلها بگو پسرنگو ماه شبای ام لیلا بگو پدرو پسر رو خورشید خونه ی زهرا بگو ای جان، به ستاره و قمر هاش دریا، چه قشنگه با گهرهاش ای جان، به حسین و گل پسرهاش شهزاده، دلداده، به به به، ای آقازاده علی اکبر،علی اکبر،علی اکبر پدر نگو نوازش صدای بارون بگو پسر نگو مثه علی فاتح میدون بگو پدر وپسر رو لیلی اینهمه مجنون بگو جانم، به جگرگوشه ی مولا جانم، نوه ی ارشد زهرا جانم، به شاگرداول سقا مستیم از ، این باده به به به، ای آقا زاده علی اکبر،علی اکبر،علی اکبر پدر نگوشاه و امیر توی دنیا بگو پسرنگو یک جوون خوش قدو بالا بگو پدرو پسر رو الگوی کل جوونا بگو ای جان، گل خنده رو لباشه ای جان، صدای علی صداشه ای جان، ابی عبدالله باباشه دل از غم، آزاده به به به، ای آقا زاده علی اکبر،علی اکبر،علی اکبر پدر نگو بهونه ی مستی هر شب بگو پسر نگو یک مَلک خیلی مُقرَّب بگو پدرو پسر رو قرار حضرت زینب بگو ارباب، میشه شاه کربلایی اکبر، ولیعهد پادشاهی دارن، پدروپسر فدایی دل باتو، آباده به به به، ای آقا زاده علی اکبر،علی اکبر،علی اکبر https://eitaa.com/mjnonraza_rahmatipoor
208K
عاشقی به بهونه ی تو قشنگه نوکری در خونه ی تو قشنگه هر کسی که عاشقته دل شیدا داره دوست دارم ، دوسم داری ، دل به دل راه داره علی علی،علی علی،یا علی اکبر وقتشه حاجتامو امشب بگیرم وقتشه کربلامو امشب بگیرم مادرمن کنیزته ، بابامه غلامت همین یه جمله ست رو لبم ، به خدا می خوامت عاشقی به بهونه ی تو قشنگه نوکری در خونه ی تو قشنگه هر کسی که عاشقته دل شیدا داره دوست دارم ، دوسم داری ، دل به دل راه داره علی علی،علی علی،یا علی اکبر مادرت منو تا کربلا میاره دستمو توی دستای تو میذاره بدجوری دیوونه شدم دل سپردت منم بیام نیام به کربلا کشته مردت منم عاشقی به بهونه ی تو قشنگه نوکری در خونه ی تو قشنگه هر کسی که عاشقته دل شیدا داره دوست دارم ، دوسم داری ، دل به دل راه داره علی علی،علی علی،یا علی اکبر https://eitaa.com/mjnonraza_rahmatipoor
یا که گوهری زیر قدم های تو باشد یا حور و پری زیر قدم های تو باشد وقتی که ملائک به قدوم تو می افتند باید خبری زیر قدم های تو باشد از هشت در جنت اعلای خداوند شاید که دری زیر قدم های تو باشد باید بنشینند ملائک سر راهت تا بال و پری زیر قدم های تو باشد کافی است که لب تر کنی و بعد ببینی قرص قمری زیر قدم های تو باشد این سرو رشید قد تو حاصل یک عمر... خون جگری زیر قدم های تو باشد آهسته کمی راه برو چون ضربان... قلب پدری زیر قدم های تو باشد پشت تو دعا های حسین است مبادا شر و خطری زیر قدم های تو باشد چشمان حسودان دو عالم کف پایت جان پسر فاطمه! جان‌ها به فدایت افتاده دل خلق به دام علی اکبر هستند ملائک سر بام علی اکبر هرچند به ظاهر نه پیمبر، نه امام است کمتر ز نبی نیست مقام علی اکبر حق خواست به احمد بدهد نام علی را پیغمبری آورد به نام علی اکبر در منطق و گفتار همانند محمد(ص) از جانب وحی است کلام علی اکبر جمع‌اند سر سفره او اهل مدینه هستند نمک‌گیر طعام علی اکبر هیهات اگر پس بزند دست کسی را اینها نمی‌آید به مرام علی اکبر جان خودش و جان پدر وقف عمو بود زیرا که حسن بود امام علی اکبر آنقدر که در حق برادر پدری کرد شد حضرت سجاد غلام علی اکبر بیش از همه در روز ازل دست خداوند از جام بلا ریخت به جام علی اکبر این زاده حیدر اسدالله پدر بود اول پسر کشته در راه پدر بود تو داغ نزن بر جگرم بیشتر از این بردار قدم دور و برم بیشتر از این بدجور دل عمه برایت نگران است پس دور نشو ای پسرم بیشتر از این رفتی به دل دشمن و از تو خبری نیست مگذار ز خود بی خبرم بیشتر از این با دیدن تو جان ز تنم رفت چرا که بود از بدنت در نظرم بیشتر از این باید که بیایند کمک تا بدنت را شاید بتوانم ببرم بیشتر از این بر روی زمین پا مکش اینقدر علی جان اینگونه نزن نیشترم بیشتر از این دیگر چه از این پیر کمر خم شده خواهید دیگر چه بیاید به سرم بیشتر از این؟ گفتی بروم، رفتی و من هیچ نگفتم برخیز ببین بی تو روی خاک میفتم آرش_براری https://eitaa.com/mjnonraza_rahmatipoor