#یک_قاچ_کتاب📚📚📚
📖📓📖📓📖📓📖📓📖📓
داعش رسیده بود پشت دروازههای شهر... هر روز با خمپاره #آمرلی را میکوبید. چند بار تانکهایش راه افتادند که بیایند توی شهر نگذاشتیم.. تمام روستاهای منطقه سقوط کرده بودند. هیچ راهی برای ورود غذا و سوخت و تأمین سلاح نداشتیم..داعش برق و آب را هم قطع کرد.. چند روزی میشد که آذوقهمان تمام شده بود.. حتی آب هم نداشتیم.. مجبور شدیم چاه بکنیم، اما به آبشور رسیدیم.. آبشور و آلوده، جانمان را نشانه گرفت..دولت با بالگرد برایمان مواد غذایی میفرستاد، ولی به اندازهای نبود که به همه برسد.. خیلی از بچهها و زنها از گرسنگی و تشنگی تلف شدند.. داعش که دید، تسلیم نمیشویم، رفت سراغ حیله و نیرنگ. پیام داده بود تسلیم شوید؛ کاری به کارتان نداریم.. میدانستیم دروغ میگویند.. زیر بار نرفتیم...
📚ژنرال
🖋محمد مرادیان
📓💠📓💠📓💠📓💠📓💠
📚باشگاه کتابخوانان مشهدی را در ایتا دنبال کنید
@mketab