eitaa logo
مجمع کمیت قزوین
157 دنبال‌کننده
812 عکس
166 ویدیو
3 فایل
اولین کانال انتشار آثار شعرای آئینی استان قزوین کانون شعر و ادب دفتر آستان قدس رضوی قزوین
مشاهده در ایتا
دانلود
بسمه تعالی عرض ادب و احترام خدمت همراهان گرامی و بزرگوار. 🔸درصورت فیلتر شدن کانال تلگرامی مجمع شعرای آئینی کمیت در کانال ایتا به ادامه فعالیت خواهیم پرداخت. ما را به دیگران معرفی فرمایید. 🔹مجمع کمیت قزوین اولین کانال انتشار آثار شعرای آئینی استان قزوین 🔺آدرس ما در کانال ایتا: https://eitaa.com/mkomeit
منتظر حضور شما سرور گرامی هستیم. مجمع کمیت قزوین http://eitaa.com/mkomeit
شعر هیأت : علیه‌السلام 🔹آفتاب و باران🔹 تو را این‌گونه می‌نامند مولای تلاطم‌ها و نامت غرش آبی آوای تلاطم‌ها تو را این‌گونه می‌فهمند مجذوبان كه اربابی و نامت مونس هموارهٔ شب‌های بی‌خوابی تو را پیغمبر بی‌سرترین پیغام می‌دانند تو را بنیان‌گذار اصلی اسلام می‌دانند و تو تكثیر حق در جان هفتاد و دو پیغمبر كه پیغام تو را بردند از لاهوت آن‌سوتر تو میلادت شروع جنبش خونین آزادی‌ست تو میلادت برای عاشقان غم، عارفان شادی‌ست نمی‌دانیم یعنی چه تلاطم از دل دریا نمی‌فهمیم یعنی چه تولد از دل زهرا تو را بر محملی از دل، از آن بالا فرستادند تمام آسمان و اهل آن در پایت افتادند... تو را كه مصطفی همواره از جبریل می‌پرسید علی در قاب چشم فاطمه هرشب تو را می‌دید برایت قبل از آنی كه بیایی گریه می‌كردند برای تو شهید كربلایی گریه می‌كردند برای تو زمین تنگ است می‌دانم تحمل كن برایت زندگی ننگ است می‌دانم تحمل كن برای تو ـ بلوری كه تراشیده شدی در عرش ـ زمین و آسمان سنگ است می‌دانم تحمل كن برای تو كه گوشَت پر از آهنگ بهشتی‌هاست كلام من بدآهنگ است می‌دانم تحمل كن و دنیا و نزول چشم‌های روشنت در شب زمین هر صبح دلتنگ است می‌دانم تحمل کن تو و با ظلم سازش؟ هرگز این آیین مردان نیست تو حرف آخرت جنگ است می‌دانم تحمل كن زمین می‌ماند و تو ظهر شورانگیز عاشورا و یک روز حماسی و غرورانگیز عاشورا به پیش بادها استاده‌ای، ای روح طوفانی نگاه تو عمیق و ساده چون آیات قرآنی خدا را هرچه با اثبات خود اثبات می‌كردی تمام عقل‌ها و روح‌ها را مات می‌كردی كنون من مانده‌ام بین سرود مرثیه حیران منم یک لحظه زیر آفتاب و لحظه‌ای باران كنون من مانده‌ام با عقده‌های تو، گره خورده دلی كه با ضریح كربلای تو گره خورده قلم از عشق تو آقا زیارت‌نامه می‌خواند و فطرس در جوار تو برایت نامه می‌خواند یكی از نامه‌ها خیس است همراهش سلام ماست و تو با مهربانی می‌نویسی این غلام ماست 📝 📗 @mkomeit
هدایت شده از سایت خبری صبح قزوین
گزارش تصویری؛ نشست صمیمانه مذهبی سرایان و نوحه سرایان استان قزوین http://sobheqazvin.ir/album/1109/tt @sobheqazvin
هدایت شده از سایت خبری صبح قزوین
شاعر آئینی کشور در قزوین: باید نگاه دغدغه‌مندانه نسبت به شعر آئینی داشته باشیم/ برگزاری جلسه "نوحه سرایان" در قزوین اتفاق بسیار مبارکی است http://sobheqazvin.ir/News/302322-tt @sobheqazvin
چون درک کرده حالت یک نا امید را خیلی به رفع حاجت مردم مصمم است #علی_اکبر_نازک_کار @mkomeit
دل ما خورده گره بر ورق دفتر عشق درس ها یاد گرفتیم از این منبر عشق کسب تکلیف نمودیم اگر از در عشق عشقمان بوده بمانیم فقط محضر عشق عشق با عاشق دلداده ی تو همزاد است آری آری به خدا عشق همه"سجاد" است مرد شبهای مناجات علی بن حسین ای برآورده ی حاجات علی بن حسین نوه ی مادر سادات علی بن حسین ذکر ما در همه اوقات علی بن حسین ای به قربان تو و سفره ی با اکرامت ای علی بن حسین بن علی میخوامت شده شب شیفته ی طرز دعاخوانی تو اثر خوف خدا هست به پیشانی تو و زمین تشنه لب گونه ی بارانی تو عزت ماست همان یک رگ ایرانی تو ای مسیحای همه هرم تبت راعشق است پسر بانوی ایران نسبت را عشق است توچه سوزی وچه حالی به عبادت داری زینت سجده -به سجاده ارادت داری به روی شانه ی خود شال سیادت داری گفتنی نیست چه اندازه رشادت داری مصلحت بود که شمشیر نگیری آقا ورنه اندازه ی حیدر تو دلیری آقا قسمتت بود پیام آور قرآن باشی دور از معرکه و ورطه ی میدان باشی با صحیفه همه ی عمر رجزخوان باشی سال ها گریه کن داغ شهیدان باشی کربلا بود ولی شام امانت را برد خنده های سر بازار دلت را آزرد @mkomeit
💠 (علیه‌السلام) وَ سَهِّلْ إِلَى بُلُوغِ رِضَاكَ سُبُلِی [خدایا] راهم را ‌‌‌‌‌د‌ر رسیدن به خشنودی‌ات هموار نما! 📗 صحیفه سجادیه،‌ دعای مکارم الاخلاق 🔹خوشنودی یار🔹 آن سوی حصار را ببینیم ای کاش آن باغ بهار را ببینیم ای کاش وقتی که رسیدیم به پایان مسیر خوشنودی یار را ببینیم ای کاش @mkomeit
تا بگیرد زندگانی ام صفا گفتم حسین با همه بی بندوباری بارها گفتم حسین دست هایم راگرفتی هرکجا خوردم زمین تا نهادم دست خودرا روی پا گفتم حسین اشک هایم را خریدی،خنده دادی جای آن در میان خنده ها و گریه ها گفتم حسین هرکه باهرنیّتی خوانده تورا دادی جواب گاهی بااخلاص وگاهی با ریاگفتم حسین گاهی در تنهایی ام نام تو را ناله زدم گاهی دربزم عزایت بی صدا گفتم حسین تا که دیدم نوکرانت یک به یک زائر شدند ناگهان بغضم شکست وبی هواگفتم حسین "ازحرم تا قتلگه زینب صدا میزد حسین" اربعین،من از وطن تاکربلا گفتم حسین حال میخواهی جواب شعرمن را هم نده ابتدا گفتم "حسین" و انتها گفتم حسین @mkomeit
این شهرِ شلوغ، تا هوایش پس شد هفت تیر بدست، هرکس و ناکس شد ای خرمگسِ پستِ نجاست پیشه! "شاهینِ" شما که کمتر از کرکس شد ! #علی_شوندی #سکوت_ممنوع! @mkomeit
زخمی دلم از مردم نادان دارد حرمت شکنی چقدر می آزارد قلب سیه ازنور چه خواهد فهمید؟ «کافرهمه را به کیش خود پندارد» @mkomeit
حضرت علیه السلام شب عشق است بیارید همه دلها را به مدینه برسانید سلام ما را آسمان خاک نشین در میخانه شده تا بنوشد قدحی از می این صهبا را ماه امشب به زمین آمده با عشق و جنون تا ببوسد کف پای نوه مولا را یوسفان، ماه رخان، از پی هم می آیند تا ببینند جمال پسر لیلا را به سوی عرش تبرک ببرند از امشب خاک زیر قدم عشق بنی الزهرا را خنده های علی اکبر روی دستان حسین بیشتر از همه کس برده دل سقا را شب میلاد شده موج کرم می آید امشب از راه، اذان گوی حرم می اید هیچکس از علی اکبر به خدا سرتر نیست بیشتر نیست ز پیغمبر اگر، کمتر نیست تا که چشمان خودش را به عمویش واکرد عمویش گفت روی دستِ علی اکبر، نیست علی آمد که به لیلا همه تعظیم کنند علی آمد که بدانند حسین ابتر نیست این چنین گل پسری قسمت هر بابا نیست این چنین گل پسری قسمت هر مادر نیست دست او سفره اگر پهن کند می بینی هیچ دستی بجز این دست گداپرور نیست عالم بی علی اکبر به خدا عالم نیست محشر بی علی اکبر به خدا محشر نیست جای دارد که به هر ثانیه حسرت بخورد هرکسی پا به رکاب نوه حیدر نیست به جنون می رسد عالم ز تماشات علی عرش هم سجده کند به قد و بالات علی خاک زیر قدمش تاج سر شاهان است روح او جان جهان است و جهان جان است دلش آئینه وحی است و جمالش قرآن نفسش باد صبا، چشم ترش باران است پیش او قیمت نوکر چقدر می ارزد!!! پیش او قیمت یوسف چقدر ارزان است تا که می گوید اذان عرش به خود می گوید چقدر این نوه فاطمه خوش الحان است قطره ای از سکناتش، وجناتش دریا شرح و تفسیر کمالش خود "المیزان" است شب میلاد علی بس که همه کف زده اند دست ها سرخ شده یا که حنابندان است علی اول ارباب دو عالم آمد هشتمین بانی شبهای محرم آمد موقع هوهوی تو ارض و سما می لرزد لشگر از رزم تو بی چون و چرا می لرزد تو اگر "نصر من الله" بگویی به خدا آسمان، خاک، زمین، آب، هوا می لرزد مثل عباس، تو با سبک علی می جنگی تو به میدان بزنی کرببلا می لرزد نعره در خاک بزن تا که ببینی اصلاً شنوا هیچ، تن ناشنوا می لرزد تو اراده بکنی تیغ اگر برداری بدن نحس تمام رقبا می لرزد تو و عباس که یکباره به میدان بزنید عرش هم زیر قدمهای شما می لرزد هم علی هستی و هم احمد و هم فاطمه ای تو علی اکبر اربابی و عشق همه ای تو به میدان زدی و لحظه ایثار آمد موقع حمله شاگرد علمدار آمد پیرمردان همگی جنگ‌ رها کردند و همه گفتند به هم احمد مختار آمد ناگهان نام علی روی لبت صاعقه زد زهره ها آب شد از آن طرف آمار آمد آنچنان چرخش تیغ تو سرانداخت زمین فکر کردند همه حیدر کرار آمد داشت دشمن ز رجزخوانی تو در میرفت زیر پاهای عُقاب تو به اجبار آمد مثل آن روز که حیدر به دل خیبر زد ملک الموت دگرباره به احضار آمد باجگرها همه شان بی جگر و خوار شدند همه در پنجه تیغ تو گرفتار شدند یا علی گفتی و کفر همه بالا آمد کینه و بغض علی باز به دلها آمد تیغی از راه رسید و به سرت دست کشید بعد از آن موقع لرزیدن دلها آمد ابر بارید ولی قطره به قطره خون بود اشک هم در دل دیده به تماشا آمد اسب برگشت ولی خیمه نه، سمت لشکر نیزه ها پشت سر هم همه بالا آمد ارباً اربا شدن پیکر تو حتمی شد لحظه گریه و خم گشتن بابا آمد یک نفر پشت سرش سینه زنان می آمد عمه ات هم وسط لشکر اعدا آمد تا حرم گریه کنان تا خبرت را بردند پیکرت را نه، کمی بال و پرت را بردند @mkomeit
برگزاری جشن تولد شهید سیاهکالی مرادی عصر امروز در امامزاده حسین علیه السلام قزوین @mkomeit
🇮🇷ستاد مردمی جبهه فرهنگی استان قزوین 📲از این پس اطلاع‌رسانی درباره اخبار و‌ مطالب مربوط به ستاد مردمی جبهه فرهنگی انقلاب اسلامی استان قزوین در پیام‌رسان‌های زیر انجام خواهد شد: ▫️ eitaa.com/qazvin_1357 ▫️ sapp.ir/qazvin.1357 ▫️ iGap.net/qazvin1357
یا شهزاده علی اکبر ع رسیده بعد پیمبر پیمبری دیگر حسین دیگری ودلرباتری دیگر خدا هوای نبی کرد و بازهم آورد میان قاب حسینش پیمبری دیگر چه جای فاطمه خالیست تا ببیند که ظهور کرده به دنیا غضنفری دیگر علی است نام خداوند اکبر و آمد دوباره نام علی قبل اکبری دیگر پدر کنار علی و جهان شده خیره به دلبری که شده محو دلبری درون خانه رحمت،به وسع جود حسین برای سائل ها واشده دری دیگر همینکه او نوه ی مرتضی است فتاح است اگر که سد بشود باز خیبری دیگر به زوج اکبر و عباس میرسد آیا اگر به معرکه آیند، لشکری دیگر؟ قیاس ذره مع الفارق است با خورشید به حدّ او نرسد قدّ سروری دیگر @mkomeit