📗معرفی کتاب
کتاب «عدل الهی» اثر شهید مطهری
✍️موضوع عدلِ خداوند چالشیترین مسألهی اصول عقاید است و در میان موضوعاتی چون توحید، معاد، نبوت و امامت، پرسشهای بیشتری در مورد آن صورت گرفته است.
چرا تبعیض وجود دارد؟ فرق تفاوت و تبعیض چیست؟ فناها و نیستیها برای چیست؟ آیا معجزه، دعا و صدقه نوعی استثنا در قانون خلقت است؟ آیا عمل خیر از غیر مسلمان قبول می شود؟ آیا گناهان شیعیان بخشیده شده است؟ آیا از قضای الهی میتوان فرار کرد؟ رابطهی مغفرت و شفاعت چگونه است؟ انواع آن کدام است؟ آیا نظام هستی نظام ذاتی است یا قراردادی؟ چرا امثال صادق هدایت به هستی و زندگی بدبیناند؟ آیا کسانی مانند دکارت را میتوان کافر شمرد؟ و ...
اینها سؤالهایی است که استاد شهید سعی کرده است در بخشهای مختلف کتاب عدل الهی به آنها پاسخ دهد. اما شاید مهمترین سؤال در باب موضوع عدل این باشد که آیا خداوند براساس عدل عمل میکند یا هرچه خداوند انجام میدهد عین عدل است؟
🎧 کتاب صوتی "عدل الهی" اثر شهید مطهری مجموعه دو جلدی👇
تهیه شده در رادیو ایران صدا
با صدای محمد تقی مختار ملکی
#کتابخانه_همراه
#کتاب_صوتی
#کتاب_عدل_الهی
#شهید_مطهری
👇دریافت 14 فایل صوتی جلد اول، 14 فایل صوتی جلد دوم و pdf کتاب👇
عدل الهی.pdf
2.13M
📥 دریافت pdf کتاب «عدل الهی» اثر شهید مطهری
#کتابخانه_همراه
#کتاب_عدل_الهی
#شهید_مطهری
┄┅┅┅┅❀┅┅┅┅┄
🌐 www.serajnet.org
🆔 @serajnet
استفاده رئیس جمهور از تکنیک کانال انحرافی/ درخواست مناظره با وزیر ارتباطات با موضوع کسب و کار های اینترنتی، بستر زیرساختی داخلی یا استفاده از پهنای باند خارجی!؟
✍سید علیرضا آل داود
⭕️ ⭕️« پهنای باند یعنی آزادی مردم در کسبوکار الکترونیک، یعنی از ثبت سفارش گرفته تا بانک مرکزی و گمرک و ورود کالا به انبارها همه را مردم ببینند. پهنای باند یعنی مبارزه با فساد و کسی نمیتواند با مبارزه با فساد مخالف باشد. اگر میخواهید کسی را برای مبارزه با فساد احضار کنید باید من را احضار کنید نه اینکه وزیر من را احضار کنید..»⭕️⭕️
💥سخنان بالا را آقای رئیس جمهور گفته اند! هر چند نگارنده پس از شنیدن این سخنانِ همراه با عصبانیت ایشان بسیار نگران شده است به این دلیل که ایشان رئیس شورای عالی فضای مجازی است و قرار است در خصوص محیط زیست مردم در فضای مجازی ریل گذاری کند! و اگر این سطح تصمیم گیری ایشان برای آن شورا است که وای به حال ما و مردمی که بر سکوهایِ دشمنِ آزادی بیان و دیکتاتورمآبی مثل اینستاگرام و تلگرام دنبال کسب روزی هستند!
👇اینکه آقای روحانی با تکنیک کانال انحرافی، سخنرانی تند و تلاش برای دوقطبی سازی در جامعه به دنبال انحراف افکار عمومی از کدام مسئله مهمی است که اخیرا در مقابله با فساد و دفاع از #حق_الناس اتفاق افتاده است، یک طرف ماجراست، اما اینکه ایشان هنوز بین شبکه زیر ساختیِ سکوهای خدماتی در بستر شبکه ملی اطلاعات مانند آموزش های مجازی دانشجویان، کسب و کار های داخلی، شبکه 100 درصد داخلی بانکی و گمرک و... با استفاده این سکوها و خدمات از پهنای باند اینترنت بین المللی با هم یکی میکنند جای تعجب دارد!
⭕️ از سخنان امروز آقای روحانی تقریبا مطمئن شدم به ایشان گزارش متوقف ساختن، تحریم، حذف و محدود سازی استارتاپ های داخلی در پلتفرم های مختلف و ابزارهای هوشمند آمریکایی نظیر اپل، گوگل و... را نداده اند یا اینکه تیم مشورتی ایشان اگر آقای واعظی است که واحد داده را گیگاهرتز میداند و حتی رمزارز بیت کوین را بیت کورن میخواند، این موضوع بسیار تاسف برانگیزتر خواهد بود.
⭕️اینکه ایشان تلاش میکند موضوع اضافه دریافت از مردم در موضوع انتقال CDN های تلگرام توسط دولت را تقلیل دهد به ایجاد دوقطبی آزادی-محدود سازی واقعا ظلم بزرگ به جوانان نخبه ایرانی است که با هزاران امید اقدام به ایجاد استارتاپها و کارآفرینی میکنند، است چرا که ایجاد اشتغال در فضای یله و رهایی مانند اینستاگرام که براحتی صفحات ما را محدود میکند یا بستر خرید و فروش کالاهای تقلبی و انواع کلاهبرداری های اقتصادی می شود به استارتاپهای داخلی و اعتماد مردم به آنان آسیب جدی می رساند.
⭕️بنده به جد معتقدم همانطور که در فتنه آبان 98 گفتم "اگر شبکه ملی اطلاعات داشتیم کسب و کارهای اینترنتی 900 میلیارد تومان ضرر نمی کردند" که پس از آن فتنه، عمده نیازمندی های استارتاپ های داخلی به اینترنت جهانی و برخی خدمات در حوزه رمزنگاری اطلاعات و ocsp و... برطرف شد، اینبار نیز بر این موضوع تاکید میکنم که اگر به دلیل شرایط اقتصادی فعلی مردم برای کسب روزی که بستر اینستاگرام که محیط ناامنی برای آنان است رفته اند مقصر اصلی کسانی هستند که شبکه ملی اطلاعات را تکمیل نکردند و پیام رسان ها و شبکه های اجتماعی داخلی را ترور کردند.
⭕️مردم عزیز در این سالها نشان داده اند به دسترنج جوانان نخبه داخلی در حوزه فضای مجازی مانند استارتاپ ها و کسب و کارهای اینترنتی در بستر شبکه ملی اطلاعات اعتماد دارند و بسیاری از آنان به دلایل زیادی نظیر ناامنی معاملات اقتصادی در بسترهایی نظیر تلگرام و اینستاگرام به این بستر ها بی اعتماد هستند.
⭕️ آقای رئیس جمهور تکلیف مالیات بر درآمد کسب و کارهای اینستاگرامی که نزدیک به 700 تا 1000 میلیارد تومان است را هم مشخص کنند! البته بد نیست یکبار ایشان به دلیل وجود بستری یله و رها برای فروش سلاح، مواد مخدر، کالاهای ممنوعه، کالاهای قاچاق، کالاهای فیک و شبکه قمار و شرط بندی که محل زیستشان در اینستاگرام و تلگرام است طبق نظر خودشان مورد سوال از طرف دستگاههای نظارتی قرار بگیرند و با حقیقت این فضا بیشتر آشنا شوند.
#اگر_می_پسندید_به_اشتراک_بگذارید
✍تحلیل مسائل روز ایران و جهان
@mmenhaj
#دشمن_شناسي
قسمت هفدهم
┄━═✿♡﷽♡✿═━┄
💥 امام علیه السلام به خوبى مىدانست که خلافت را به او نمىدهند، اما همراه ايشان در شورا شرکت کرد تا نگويند که او، خود، خلافت را نمىخواست.
📕بلاذرى، در انسابالاشراف، نوشتهاست:
قبل از اجتماع شورا، حضرت امير علیه السلام به عمويش عبّاس شکايت کرد و فرمود: خلافت از ما رفتهاست.
عبّاس گفت: از کجا مىگويى؟ فرمود: سعد با پسرعمويش عبدالرّحمن مخالفت نمىکند، عبدالرّحمن هم داماد عثمان است؛ اين سه باهماند. اگر طلحه و زبير هم با من باشند، چون عمر گفته که عبدالرّحمن با هر کس باشد، او خليفه است، پس ديگر فايدهاى ندارد.
❗️بنابراين، حضرت اميرعلیه السلام مىدانست و اگر در شورا شرکت نمىکرد، بعد از عثمان هم با آن حضرت بيعت نمىکردند. چون سخنان پيامبرصلی الله علیه و آله
ازميان رفتهبود و حرفهاى عمر ماندهبود.
🔻عمر به قدرى بزرگ شدهبود که مقامش در نزد آنان از تمام پيامبران بزرگتر شدهبود (العياذباللّه)
🔔سخنان ابوسفيان
🔻دراولين روز پس از بيعت با عثمان به خلافت، ابوسفيان، که در آن وقت چشمانش کور شدهبود، به مجلس عثمان آمد و گفت:
آيا کسى در اينجا غير از بنىاميه هست؟
گفتند: نه.
گفت: اى بنى اميه، از آن هنگام که خلافت به دست تَيم و عَدِىّ افتاد، من طمع بستم که به شما برسد. حال که به شما رسيده است، چونان کودکان که گوى را در بازى به هم ديگر مىدهند، خلافت را به هم بدهيد و نگذاريد از ميان شما بيرون برود؛ چه، نه بهشتى هست نه جهنمى آرى، سوگند خورد که (پس از مرگ) هيچ خبرى نيست! عثمان بر سرش داد زد. ولى بنىاميه به سفارش او عمل کردند.
✳️در روايت ديگرى چنين آمده است:
ابوسفيان، در هنگام کهولت و در زمانى که چشمانِ خود را از دست داده بود، بر عثمان واردشد. پس از آنکه آرام گرفت، پرسيد:
آيا در اينجا بيگانهاى هست که گفتارِ ما را به ديگران برساند؟
عثمان گفت: نه.
ابوسفيان گفت: اين مسأله خلافت، کارى است دنيوى و اين حکومت از نوع حکومتهاى قبل از اسلام (دوران جاهليت) است. بنابراين، تو گردانندگان و واليانِ سرزمينهاى وسيعِ اسلام را از بنى اميه قرار بده .
🔻در همان ايام بود که يک روز ابوسفيان بر سر قبر شهيد بزرگ اسلام، حضرت حمزه، رفت و با پاى خويش بر قبر آن بزرگوار کوفت و گفت: اى ابوعُمارَه، آنچه که ما ديروز برسر آن شمشير کشيده بوديم، امروز به دستِ کودکانِ ما رسيدهاست و با آن بهبازى مشغولاند.
📚سقيفه/مرحوم علامه سيد مرتضى عسكري
🖍ادامه دارد
@mmenhaj
#دشمن_شناسي
قسمت هجدهم
┄━═✿♡﷽♡✿═━┄
🔔شورش مصريان
در زمان حکومت عثمان مسلمانان در سختی بودند.
از مصر، براى شکايت از والىِخود، عبداللّه بنسعد بنابى سرح، به نزد عثمان آمدند و بهمسجد پيامبر وارد شدند.
🔻عثمان قبول نمىکرد که کسى از واليانش شکايت کند. جماعتى از مهاجران و انصار که در مسجد پيامبرصلی الله علیه وآله بودند به آنان گفتند: چه شده که به مدينه آمدهايد؟ گفتند: از ستمِ فرماندار خود به شکايت آمدهايم.
🔻علىعلیه السلام به آنان فرمود: در کارِ خود شتاب و در داورى عجله مکنيد. شکايت خود را به خليفه عرضه داريد و او را در جريان امر بگذاريد؛ چه، امکان آن مىرود که فرماندار مصر، بنابر ميل خود و بىدستورى از خليفه، با شما رفتار کردهباشد. شما به نزد خليفه برويد و مسائل خود را باز گوييد؛ چنانچه عثمان بر او سخت گرفت و وى را از کار برکنار کرد به هدف خود رسيدهايد، وگرنه، مىتوانيد براى شکايت بازگرديد.
🔻مصريان از آن حضرت خواستند که همراه آنان باشد، ولى على علیه السلام جواب داد: احتياجى به آمدن من نيست. مصريان گفتند: اگر چه موضوع همين است، ولى ما مايليم که تو هم حضور داشته، شاهد بر ماجرا باشى.
🔻علىعلیه السلام پاسخ داد: آنکه از من قوىتر، و به جميع خلايق مسلطتر و بر بندگان دلسوزتر است بر شما شاهد و ناظر خواهد بود.
🔻بزرگان مصر به در خانه عثمان رفتند. عثمان گفت: چرا بىاجازه من از مصر به اينجا آمديد؟ گفتند: آمدهايم تا از تو و کارهايت شکايت کنيم، همچنين از کارهايى که عامِلَت مىکند!!!
🔻گفت و گو بين آنان بالا گرفت و به مسجد کشيدهشد. عايشه و طلحه دخالت کردند و از اينجا به بعد رهبرى مخالفانِ عثمان را به دست گرفتند.
سپس، حضرت اميرعلیه السلام وارد ماجرا شد و بعد از گفت و گو با عثمان، عثمان نامهاى به شرح زير نوشت:
بسم اللّه الرّحمن الرّحيم
اين پيمانى است که بنده خدا عثمان، اميرالمؤمنين، براى آن دسته از مؤمنان و مسلمانانى که از وى رنجيدهاند مىنويسد. عثمان تعهد مىکند که، از اين پس، مطابق کتاب خدا و سنّتِ پيامبر رفتار کند؛ حقوق کسانى را که بريده است بار ديگر برقرار سازد؛ آنان را که از خشم او بيمناکاند امان دهد و آزادىشان را تأمينکند؛ تبعيد شدگان را به خانواده هايشان باز گرداند؛ غنائم جنگى را بىهيچ ملاحظه و استثنا بين سپاهيان (مجاهد) تقسيم کند. على بنابى طالبعلیه السلام، از جانب عثمان، در مقابل مؤمنان و مسلمانان، ضامنِ اجراى تمامىِ اين تعهّدات است. شاهدان زير نيز صحّتِ اين تعهدات را گواهى مىکنند:
زبير ابنالعَوّام، سعد بنمالک ابى وَقّاص، زيد بنثابت، طلحه بنعبيداللّه، عبداللّه بنعمر، سهل بنحُنَيف، ابو ايوب خالد بنزيد.
(تاريخ نگارش، ذيقعده 35 هجرى.)
🔻گروههايى که از کوفه و مصر آمدهبودند، هر يک، نسخهاى از اين پيمان نامه را گرفتند و رفتند.
عثمان به میان مردم آمد و چنين خطبه خواند:
. . . اى مردم، به خداى سوگند، آنچه را که بر من خرده گرفتهايد، همه را مىدانستم، و آنچه را که در گذشته انجام دادهام، همه از روى علم و دانايى بودهاست؛ ليکن در اين ميان، هواى نفس و خواهشهاى درونىام مرا سخت فريب داد و حقايق را وارونه به من نشان داد و سرانجام مرا گمراه کرد و از جاده حَقّ و حقيقت بگرداند.
خود از پيامبر خدا(ص) شنيدم که فرمود: "هر کس که دچار لغزشى گردد بايد توبه کند و هر که گناهى مرتکب شود بايد توبه کند و بيش از پيش، خود را در گمراهى سرگردان نسازد؛ و اگر به ظلم و ستم ادامه دهد از آن دسته اشخاصى محسوب مىشود که از جاده حق و حقيقت به کلّى منحرف گشتهاند. "
🔻من، خود اولين کسى هستم که از اين فرمان پند گرفتهام. اکنون، از آنچه مرتکب شدهام، از خداى بزرگ آمرزش مىطلبم و به او روى مىآورم؛ و چون منى شايسته است که از گناه دست شُسته، در مقام توبه و استغفار بر آيد. اکنون، چون از منبر فرود آمدم، سران و اشراف شما بر من درآيند و پيشنهادهاى خود را با من در ميان بگذارند. به خداى سوگند، اگر خواسته حقّ چنين باشد که من بندهاى زر خريد شوم، به نيکوترين وجه، روش بندگانِ خدا را در پيش خواهم گرفت و چون آنان ذليل و خوار خواهم شد.
🔻عثمان در اينجا به گريه افتاد. راوى مى گويد: ديدم که، از شدّتِ گريه، اشک ريشش را تَر کرد و دلِ مردم از حالت و سخنان عثمان بسوخت و حتّى جمعى از آنان به گريه افتادند و بر بيچارگى و درماندگى و توبه او متأثر شدند. در اين حال، سعيد بنزيد به عثمان گفت: اى اميرالمؤمنين، هيچکس چون خودت به تو دلسوزتر نيست؛ زنهار! برخويشتن بينديش و به آنچه وعده دادهاى عمل کن.
📚سقيفه/مرحوم علامه سيد مرتضى عسكرى
🖍ادامه دارد
@mmenhaj