هدایت شده از کانال رسمی علی شریفی
بازوی رسانه ای مسجد ضرار بازداشت شد.
عبدالمجید ترشابی( مرادزهی خاشی) نماینده خلیفه خود خوانده مسجد ضرار در رسانه های وهابی، سعودی و همچنین شبکه های معاند نظام و تروریستی و شخصیتی که در کارنامه سیاه خویش، دفاع از داعش و تبلیغ و حمایت مالی از این گروهک وحشی را نیز دارا می باشد دستگیر شد.
این شخص تکفیری و هتاک بارها به مقدسات شیعه و شیعیان و ارکان نظام اهانت و با کاسه لیسی در شبکه های سعودی یهودی،یکی از لیدرهای اصلی مسجد ضرار در ایجاد جنگ مذهبی و براندازی نظام بود و در این ایام هم با تمام توان نقش مزدوری خویش را انجام داد.
به واسطه این رفتارها، چندین نوبت به دادگاه ویژه روحانیت احضار شد که از رفتن به دادگاه سرباز زد و به همین علت صبح امروز دستگیر شد.
هر چند این شخص باید خیلی زودتر از این موعد دستگیر و مجازات می شد ولی باز هم جا دارد از مدیران و مسببین این امر تشکر ویژه داشته باشیم
#مرادزهی_دستگیری
هدایت شده از آقای تحلیلگر 🇮🇷✌️
♦️ عبدالمجید مرادزهی عضو دفتر حمید اسماعیل زهی بازداشت شد!
🔸 چه کسی از تهران دارد حمید اسماعیل زهی را مدیریت میکند؟
🔸 حکومت ایران مسئله ی شیخِ تکفیری و مسجد ضرار را چگونه حل خواهد کرد؟
#شبنامه
#شیخ_فتنه
۱۴۰۱/۱۱/۱۰
🔺 همزمان با ناآرامیهای تهران یک اتاق فتنه با محوریتِ خائنینِ به اهل سنت در مسجد ضرار (مسجد مکی زاهدان) برپا شده و به شدت بر روی تحریک "شیخ فتنه" متمرکز میشود.
گروهی پر ابهام از اطرافیان اسماعیل زهی که چندین سفر به اقلیم کردستان، امارات و عربستان داشتهاند رسما پیرمردِ کم سواد را به "آلتِ سعودی" در جنوب شرق ایران تبدیل میکنند.
همزمان با این اقدامات چند نفر از جمله عبدالمجید مرادزهی از اطرافیان او مامور مصاحبه با شبکه ی وهابی کلمه و سعودی اینترنشنال شده و به شکل حداکثری در جهت تحریک کسانی که پای منبر اسماعیل زهی نشسته اند مبادرت میکنند.
این جماعت مشکوک که از کوچک تا بزرگشان هیچ پاسخی برای این سوال که مسجد مکی چگونه با گلدسته های چند ده متری در محرومترین منطقه ی ایران ساخته شده ندارند، به یکباره زاهدان را تبدیل به مرکز فتنه میکنند.
🔺 کمی بعد مشخص میشود مسئله فراتر از این بحث هاست و در کنار این جماعت که در کنار اسماعیل زهی ماموریت تحریک زاهدانیها (در هفته هایی که نیاز به آشوب و فتنه است) را دارند و همچنین در کنار کسانی که (مشخص نیست چه کسانی هستند!) اما بطور خیلی خیلی اتفاقی در حال حذف روحانیون اهلِ سنتِ ضدِ تکفیریِ زاهدان هستند عده ی دیگری هم روی شیخ بی سواد سوار شده اند.
آن عده ی آخر ظاهرا در تهران مستقر هستند و مولوی خطبه ها را با آنها هماهنگ میکند.
خطر این قضیه کجاست؟
خطر قضیه اینجاست که اینها ضامنِ مولوی را درست همزمان با حمله ی نیروهای مسلح ایران به اقلیم کردستان کشیدند؛ و حالا هر بار "از دفاع از بهائیت" تا "اظهارات اخیرش درباره اسرائیل" یک تغییر عجیب و غریب و غیر عادی در صحبت های این شیخ تکفیری به وجود آورده اند.
🔺 از طرفی حمید اسماعیل زهی بارها و بارها آنگونه که گزارش شده وسط نماز و خطبه حتی از پس خواندن آیات قرآن (که شرط صحیح بودن نماز او و جمعیت پشت سرش است) بر نیامده است.
بدیهی ست که بیان این جمله برای تخریب او یا بیان سطح سوادش نیست.
بلکه مسئله این است: در یک نفر که بدیهیترین مسائل مربوط به حوزه ی تخصصی خود را نمی فهمد؛ چه رخ داده که این چنین از بهائیت تا اسرائیل حرف هایی میزند که داد اهل سنت از کردستان تا قاهره و مدینه را در آورده و وادار به اعلام موضع کرده است؟!
چه کسانی دارند شیخ فتنه را مدیریت میکنند؟
ایران برای "آلت عربستان" چه برنامه ای دارد؟
بازداشت عبدالمجید مرادزهی از اعضای نزدیک به اسماعیل زهی نشان میدهد که مسئله ی جنوب شرق ایران و مدیریت فضای آن که این روزها به دست سرمایه های سعودی در کشورمان در حال نا آرام نگه داشته شدن است در اولویت اصلی حاکمیت قرار دارد.
🔺 باید منتظر ماند و دید که آنهایی که خطبه ی جمعه ی این هفته را برای اسماعیل زهی نوشته و همزمان برای سعودی اینترنشنال میفرستند تا منتشر کند، در واکنش به بازداشت تکفیریِ بازداشت شده، چه متنی برای این هفته خواهند نوشت.
البته هرچه که برای "شیخ فتنه" نوشته شود در کارنامه ی مسجد ضرار و آنچه درباره عملکرد این افراد در این ماه ها نوشته شده تغییری ایجاد نخواهد کرد.
باید جلو تر برویم و ببینیم که "پیرمرد تکفیری" و اطرافیانش و مسجد ضرار که سعودی و امارات سالها برای آن هزینه کرده اند تا کجا قرار است برای دشمنان ایران جذاب بماند و به چه سرنوشتی دچار خواهد شد.
به هر جهت اتفاقا این چند روز و بازداشت وهابیِ بیت مولوی نشان میدهد که برخورد قاطع با اشرارِ مذهبی که به دنبال #تفرقه بین شیعه و سنی و پیشبرد اهداف عربستان در ایران و تحریک مردم هستند در دستور کار قرار گرفته است...
#آقای_تحلیلگر
#شبنامه
@mrtahlilgar1
هدایت شده از الحقیقة و الشبهات
5.54M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
بدون شرح ، قضاوت با شما
#جهاد_تبیین
#وهابی_سنی_نیست
https://eitaa.com/joinchat/3440443394C67242a04af
در مورد روایت پیامبر (صلیالله علیه وآله) که فرمود:"ان الله خلق آدم علی صورته"در روایتی از امام رضا(عليهالسلام) مفهوم این روایت توضیح داده شده است.
حسین بن خالد می گوید: به امام رضا (عليهالسلام) گفتم: مردم روایت می کنند که رسول خداوند(صلیالله علیه وآله) فرموده: خداوند آدم را بر صورت خودش آفریده است؟
امام علیه السلام فرمود: «خدا آنها را بکشد. اینان اول حدیث را حذف کرده اند {و چنین معنای باطلی را به حدیث نسبت داده اند}. رسول الله به دو مردی که به همدیگر دشنام می دادند برخورد کرد و شنید که یکی از آنها به دیگری می گفت: خداوند صورت تو و هر کسی که شبیه توست را زشت گرداند!
رسول خدا فرمود: ای بنده خدا! چنین دشنامی را به برادرت نگو، خداوند حضرت آدم {که همه انسانها فرزندان اویند} را بر صورت برادرت آفریده است."
(توحید صدوق،ص153)
تجسیم در کتب اهل سنت از ثبات و متواترات هست.
میگید فقط وهابیت قائل به تجسیم هستند
آیا احمد بن حنبل هم وهابی بوده؟
نقد توحید اهل سنت. تجسیم.
احمد بن حنبل گوید خداوند بر بالای عرش است و صندلی دارد و جایگاه برای پاهایش موضع القدمیه دارد، عر خداوند را حمللللل میکند و خداوند حد دارد.
و کسانی که حد داشتن خداوند و کرسی داشتن خداوند و حمل خداوند توسط عرش و اینکه خداوند بر روی عرش است را قبول نکردند، اهل بدعت و زندیق مینامد.
کتاب مسائل الإمام أحمد بن حنبل و ابن راهویه رواية حرب بن اسماعيل الکرمانی صفحه ی 359.
محقق:دکتر ناصر السلامي
الناشر:دار المکتبه الرشد
شما یا قائل به تجسیم هستی که برای خدا حد قائل شدی
یا مخالف حد داشتن خدایی که امام احمد میگه مبتدع هستی
⚫️ تشابه یهودیت و وهابیت در عقاید شرک آلود
✔️ صحیح بخاری :
◀️ خلقَ الله آدم علی صورته، طولُه ستّون ذراعون
👈 الله آدم را بر اساس شکل خودش آفرید که طولش شصت ذراع بود .
📚 صحیح بخاری، باب استئذان ، باب بدء السلام
〰〰〰〰〰〰〰〰〰〰〰〰
✔️ کتاب مقدس ، عهد قدیم و جدید :
◀️ فخلقَ الله الانسان علی صورته . علی صوره الله خلقَه ، ذکراً و انثی خلقَهم .
👈 سپس خداوند انسان را بر شکل خودش آفرید ، بر شکل خداوند آفریدش، آنها را مذکر و مونث آفرید .
📚 کتاب مقدس، تکوین ۱
علی صورته رو ماست مالی کردید این حدیث را چه میکنید؟
حَدَّثَنِي أَبِي، نا وَكِيعٌ، بِحَدِيثِ إِسْرَائِيلَ عَنْ أَبِي إِسْحَاقَ، عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ خَلِيفَةَ، عَنْ عُمَرَ رَضِيَ اللَّهُ عَنْهُ قَالَ: «§إِذَا جَلَسَ الرَّبُّ عَزَّ وَجَلَّ عَلَى الْكُرْسِيِّ» فَاقْشَعَرَّ رَجُلٌ سَمَّاهُ أَبِي عِنْدَ وَكِيعٍ فَغَضِبَ وَكِيعٌ وَقَالَ: أَدْرَكْنَا الْأَعْمَشَ وَسُفْيَانَ يُحَدِّثُونَ بِهَذِهِ الْأَحَادِيثِ لَا يُنْكِرُونَهَا
نام کتاب : السنة نویسنده : عبد الله بن أحمد جلد : 1 صفحه : 302
الناشر: دار ابن القيم - الدمام
می گوید عمر بن حطاب گفت خداوند بر روی صندلی می نشیند. یک مردی این را تکذیب کرد و وکیع از بزرگان و ثبوت عمریه غضبناک شد و گفت اعمش و سفیان ثوری ان را نقل کردند و انکار نکردند{یعنی قبول کردند}
حکم عمر بن خطاب که قائل به نشستن و برخاستن و حد داشتن و صندلی داشتن خدا بوده، چیه؟
ذهبي در مورد سند حديث میگه:
قلت: وهذا الحديث صحيح عند جماعة من... فإن ذلك إسناد صحيح.
فإذا كان هؤلاء الأئمة: أبو إسحاق السبيعي، والثوري، والأعمش، وإسرائيل، وعبد الرحمن بن مهدي، وأبو أحمد الزبيري، ووكيع، وأحمد بن حنبل، وغيرهم ممن يطول ذكرهم وعددهم الذين هم سُرُج الهدى ومصابيح الدجى قد تلقوا هذا الحديث بالقبول وحدثوا به، ولم ينكروه، ولم يطعنوا في إسناده...
نام کتاب : العرش نویسنده : الذهبي، شمس الدين جلد : 2 صفحه : 155
الناشر: عمادة البحث العلمي بالجامعة الإسلامية، المدينة المنورة، المملكة العربية السعودية
منتظر پاسخ شما هستم. عمر بن خطاب هم وهابی بود؟ ردش میکنید؟
حَدَّثَنِي أَبِي، نا وَكِيعٌ، بِحَدِيثِ إِسْرَائِيلَ عَنْ أَبِي إِسْحَاقَ، عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ خَلِيفَةَ، عَنْ عُمَرَ رَضِيَ اللَّهُ عَنْهُ قَالَ: «§إِذَا جَلَسَ الرَّبُّ عَزَّ وَجَلَّ عَلَى الْكُرْسِيِّ» فَاقْشَعَرَّ رَجُلٌ سَمَّاهُ أَبِي عِنْدَ وَكِيعٍ فَغَضِبَ وَكِيعٌ وَقَالَ: أَدْرَكْنَا الْأَعْمَشَ وَسُفْيَانَ يُحَدِّثُونَ بِهَذِهِ الْأَحَادِيثِ لَا يُنْكِرُونَهَا
نام کتاب : السنة نویسنده : عبد الله بن أحمد جلد : 1 صفحه : 302
الناشر: دار ابن القيم - الدمام
می گوید عمر بن حطاب گفت خداوند بر روی صندلی می نشیند. یک مردی این را تکذیب کرد و وکیع از بزرگان و ثبوت عمریه غضبناک شد و گفت اعمش و سفیان ثوری ان را نقل کردند و انکار نکردند{یعنی قبول کردند}
حکم عمر بن خطاب که قائل به نشستن و برخاستن و حد داشتن و صندلی داشتن خدا بوده، چیه؟
ذهبي در مورد سند حديث میگه:
قلت: وهذا الحديث صحيح عند جماعة من... فإن ذلك إسناد صحيح.
فإذا كان هؤلاء الأئمة: أبو إسحاق السبيعي، والثوري، والأعمش، وإسرائيل، وعبد الرحمن بن مهدي، وأبو أحمد الزبيري، ووكيع، وأحمد بن حنبل، وغيرهم ممن يطول ذكرهم وعددهم الذين هم سُرُج الهدى ومصابيح الدجى قد تلقوا هذا الحديث بالقبول وحدثوا به، ولم ينكروه، ولم يطعنوا في إسناده...
نام کتاب : العرش نویسنده : الذهبي، شمس الدين جلد : 2 صفحه : 155
الناشر: عمادة البحث العلمي بالجامعة الإسلامية، المدينة المنورة، المملكة العربية السعودية
یک زمانی یک بحث شرعی و فقهی است
مثل حکم نبيذ که ابوحنیفه گفت حلال
مالک بن انس گفت حرام.
خب این مشکلی نیست.اختلاف است بین مراجع ما هم بوده.
اما در بحث توحید دیگر جای مسالمه نیست که بگویید هر دو طرف نظر دادند به اختلاف خوردند.
یا عمر کافر میشود
یا قرطبی
ابن حجر عسقلانی هم در هدی الساري مخالف تجسیم و حد است.
اما کدام از این جماعت چه قرطبی چه ابن جوزی چه ابن حجر به مقام احمد بن حنبل میرسد؟
احمد هم هیچ. سخن کدامشان ارجح بر سخن عمر بن خطاب برای اهل سنت است؟
✅✅برسی سند روایت:
1_عبدالرحمن: عَبْدُ الرَّحْمَنِ بنُ مَهْدِيِّ بنِ حَسَّانِ بنِ عَبْدِ الرَّحْمَنِ العَنْبَرِيُّ ** (ع)
الإِمَامُ، النَّاقِدُ، المُجَوِّدُ، سَيِّدُ الحُفَّاظِ، وَكَانَ إِمَاماً، حُجَّةً، قُدوَةً فِي العِلْمِ وَالعَمَلِ.
قَالَ الخَلِيْلِيُّ: قَالَ الشَّافِعِيُّ: لاَ أَعْرِفُ لَهُ نَظِيْراً فِي هَذَا الشَّأْنِ.
قَالَ مُحَمَّدُ بنُ أَبِي بَكْرٍ المُقَدَّمِيُّ:......إِمَامٌ،ثَبْتٌ
راوی بخاری و مسلم است
نام کتاب : سير أعلام النبلاء - ط الرسالة نویسنده : الذهبي، شمس الدين جلد : 9 صفحه : 192
2_سفیان:ُفْيَانُ بنُ سَعِيْدِ بنِ مَسْرُوْقٍ الثَّوْرِيُّ
هُوَ شَيْخُ الإِسْلاَمِ، إِمَامُ الحُفَّاظِ، سَيِّدُ العُلَمَاءِ العَامِلِيْنَ فِي زَمَانِهِ، أَبُو عَبْدِ اللهِ الثَّوْرِيُّ، الكُوْفِيُّ،
راوی بخاری و مسلم است
نام کتاب : سير أعلام النبلاء - ط الرسالة نویسنده : الذهبي، شمس الدين جلد : 7 صفحه : 229
3_ابی اسحاق:أَبُو إِسْحَاقَ السَّبِيْعِيُّ عَمْرُو بنُ عَبْدِ اللهِ * (ع)
وَقِيْلَ: عَمْرُو بنُ عَبْدِ اللهِ بنِ عَلِيٍّ الهَمْدَانِيُّ، الكُوْفِيُّ، الحَافِظُ، شَيْخُ الكُوْفَةِ، وَعَالِمُهَا، وَمُحَدِّثُهَا
وَكَانَ -رَحِمَهُ اللهُ- مِنَ العُلَمَاءِ العَامِلِيْنَ، وَمِنْ جِلَّةِ التَّابِعِيْنَ
وَكَانَ طَلاَّبَةً لِلْعِلْمِ، كَبِيْرَ القَدْرِ.
وَهُوَ: ثِقَةٌ، حَجَّةٌ بِلاَ نِزَاعٍ.
راوی بخاری و مسلم.
نام کتاب : سير أعلام النبلاء - ط الرسالة نویسنده : الذهبي، شمس الدين جلد : 5 صفحه : 392
4_عبدالله بن خلیفه:عبد الله بن خليفة العنبری
وثقه ابن حبان:نام کتاب : الثقات نویسنده : ابن حبان جلد : 5 صفحه : 28
الناشر: دائرة المعارف العثمانية بحيدر آباد الدكن الهند
و قال سیوطی:عبد الله بن خليفة الهمداني كذا رأيته بخطي مثبتا فيهم ولا أعلم أين رأيته منهم وترجمته مشهورة وهو ثقة
مسئله توحید یک مسئله فرا مذهبی است شکرخدای تعالی که ما اهل بیت رو داریم و هرکدام از ائمه به فراخور توحید را معرفی نموده اند بحث توحید ظرافتهای بسیاری دارد امکان دارد فردی مقداری از حقیقت را درک کرده باشد و مقداری را هم نگرفته باشد نمونه اش در مناطره استاد یزدانی با حشمتی که روایت حضرت درمورد توحید و نفی صفات را برای حشمتی کامل جا ننداختند چون موضوع توحید یک موضوع فوق تخصصی است. برای اهل سنت بحث توحید داشتیم آخر کلاس میامدند شانه های من رو میبوسیدند قسم میخوردند که هرگز چنین چیزهایی نشنیده اند ولذت میبردند اما آیا از عمر دست میکشیدند؟ هرگز نهایت با یک اجتهد واخطا و.... سروتهش رو برای وجدانشون بهم میاوردند ولی اینکه شناخت صحیحی از توحید بدست بیارند وظیفه ما هم هست.