eitaa logo
معلمانه
1.1هزار دنبال‌کننده
439 عکس
472 ویدیو
37 فایل
معلم دوره ابتدایی معلم فلسفه برای کودکان فعال در حوزه تربیت کودک @ali_2269
مشاهده در ایتا
دانلود
کاربرگ رنگ آمیزی ویژه شهادت امیرالمومنین امام علی علیه السلام 🏴🏴🏴🏴🏴 @moalemieshqe
30.37M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
| 🔹نماهنگ سرود «روزه اولی‌ ۲» 🔅 با حضور محمد حسین پویانفر @moalemieshqe
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌙 الهی ای کاش پرنده‌ای بودم که در هوای تو پر می‌زدم @moalemieshqe
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⭕️لطفا به بالا توجه بفرمایید. ✍ کلاس فقط از نوع دانستن نیست از نوع هیجان، یک حس، از نوع زندگی هم هست. بچه ها ضبط صوت نیستند که هر چه بگوید بشنوند و حفظ کنند. برای درگیر کردن مغز بچه ها باید روح و قلب اونها رو تسخیر کنید. @moalemieshqe
حضرت داوود و حزقیل از حضرت صادق علیه السلام روایت است که: روزی حضرت داود علیه السلام از منزل خود بیرون رفت و زبور می خواند و چنان بود که هرگاه آن حضرت زبور می خواند از حسن صوت او جمیع وحوش و طیور و جبال و صخور حاضر می شدند و گوش می کردند و هم چنان می رفت تا به دامنه کوهی رسید که به بالای آن کوه پیغمبری بود حزقیل نام و در آن جا به عبادت مشغول بود. چون آن پیغمبر صدای مرغان و وحوش و حرکت کوه ها و سنگ ها دید و شنید، دانست که داود است که زبور می خواند. حضرت داود به او گفت: ای حزقیل! اجازه می دهی که بیایم پیش تو؟ عابد گفت: نه، حضرت داود به گریه افتاد، از جانب حضرت باری به او وحی رسید: داود را اجازه ده، پس حزقیل دست داود را گرفت و پیش خود کشید. حضرت داود از او پرسید: هرگز قصد خطیئه و گناهی کرده ای؟ گفت: نه، گفت: هرگز عجب کرده ای؟ گفت: نه، گفت: هرگز تو را میل به دنیا و لذات دنیا به هم می رسد؟ گفت: به هم می رسد، گفت: چه می کنی که این را از خود سلب می کنی و این خواهش را از خود سرد می نمایی؟ گفت: هرگاه مرا این خواهش می شود، داخل این غار می شوم که می بینی و به آنچه در آنجاست نظر می کنم، این میل از من برطرف می شود. حضرت داود به رفاقت او داخل آن غار شد، دید که یک تختی در آنجا گذاشته است و در روی آن تخت، کلّه آدمی و پاره ای استخوان های نرم شده گذاشته و در پهلوی او لوحی دید از فولاد و در آنجا نقش است که من فلان پادشاهم که هزار سال پادشاهی کردم و هزار شهر بنا کردم و از چندین باکره ازاله بکارت کردم و آخر عمر من این است که می بینی که خاک فراش من است و سنگ بالش من و کرمها و مارها همسایه منند، پس هر که زیارت من می کند، باید فریفته دنیا نشود، گول او نخورد!! [1] الأمالى، صدوق: 99، المجلس الحادى و العشرون، حديث 8؛ كمال الدين: 2/ 524، باب 46، حديث 6؛ بحار الأنوار: 14/ 25، باب 2، حديث3 منبع : عرفان اسلامی: 8/ 226 @moalemieshqe