11.85M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
همه ما مدیونشون هستیم..
خدایا ما را شرمنده شهدا نکن 😭😭😭
᪥࿐🏵❤️﷽❤️🏵࿐᪥
🌼ســلام
💓صبح تون بخیر دوستان
💐روز تون معطر به ذکرصلوات برمحمدوآل محمد
(علیهم السلام)💐
🌺💚السلام علیک یابقیة الله
(عجل الله تعالی فرجه الشریف)
💚🌺السلام علیک یااباعبدالله
الحسین (علیه السلام)
🌺💚السلام علیک یا علی ابن
موسی الرضا(علیه السلام)
💐السلام علیکم یا اهل البیت النبوه
جمیعا" ورحمة الله وبرکاته💐
دلگیر نباش..
دل که گیر باشد رها نمیشود،
خدا بندگانش را به آنچه بدان
دل بستهاند میآزماید.
-شهید همت
#شهیدانه
#اللهمعجللولیکالفرج
#ازدواج
#ذی_الحجه
🎉پیوند مبارک و پر برکت
✨🎈 امیرالمؤمنین علی بن ابیطالب (علیهم السلام) و سیدة نساء العالمین حضرت فاطمة الزهراء (سلام الله علیها) 🎈✨
🌹🎊مبارک و خجسته باد.🎊🌹
🌹🤲 خدایا
تو را به عشق آسمانی
حضرت زهرا(سلام الله علیها)وعلی(علیه السلام)
پیوند ازدواج، جوانان
ایرانی و شیعیان امام علی(علیه السلام)
را با سعادت وخوشبختی
در دنیا و آخرت توام ساز.
آمین
🌹♥️باآرزوی_خوشبختی_برای_همه
✨صلواٺ ﷺ
🌹آدرس کانال شهدای مدافع حرم
درپیام رسان ایتا⬇️
↙️برای عضویت برروی این آدرس کلیک کنید
🆔 @moarefi_shohada
خاطرات_شهدا
🔮 بوی ابراهیم را حس میکنم
🌹 پنج ماه از شهادت ابراهیم گذشت. هر چه مادر از ما پرسید: چرا ابراهیم مرخصی نمی آد؟
با بهانه های مختلف بحث رو عوض می کردیم و می گفتیم: الآن عملیاته، فعلاً نمی تونه بیاد تهران و... خلاصه هر روز چیزی می گفتیم.😔
تا اینکه یکبار دیدم مادر اومده داخل اتاق و روبروی عکس ابراهیم نشسته و اشک می ریزه.😭
اومدم جلو و گفتم: مادر چی شده؟
گفت:من بوی ابراهیم رو حس می کنم. ابراهیم الآن توی این اتاقه، همینجا و.
وقتی گریه اش کمتر شد گفت: من مطمئن هستم که ابراهیم شهید شده.😭
مادر ادامه داد: ابراهیم دفعه آخر خیلی با دفعات دیگه فرق کرده بود، هر چی بهش گفتم: بیا بریم، برات خواستگاری، می گفت: نه مادر، من مطمئنم که بر نمی گردم. نمی خوام چشم گریانی گوشه خونه منتظر من باشه.😔
چند روز بعد مادر دوباره جلوی عکس ابراهیم ایستاده بود و گریه می کرد. ما هم بالاخره مجبور شدیم به دایی بگیم به مادر حقیقت رو بگه.
آن روز حال مادر به هم خورد و ناراحتی قلبی او شدید شد و در سی سی یو بیمارستان بستری شد.😭
سال های بعد وقتی مادر را به بهشت زهرا می بردیم بیشتر دوست داشت به قطعه چهل و چهار بره و به یاد ابراهیم کنار قبر شهدای گمنام بشینه، هر چند گریه برای او بد بود. امّا عقده دلش رو اونجا باز می کرد و حرف دلش رو با شهدای گمنام می گفت😔