🌹🕊 #زیارتنامهیشهدا 🕊🌹
🌷اَلسَّلامُ عَلَیکُم یَا اَولِیاءَ اللهِ وَ اَحِبّائَهُ ،
🌷اَلسَّلامُ عَلَیکُم یَا اَصفِیَآءَ اللهِ وَ اَوِدّآئَهُ ،
🌷اَلسَلامُ عَلَیکُم یا اَنصَارَ دینِ اللهِ ،
🌷اَلسَلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ رَسُولِ اللهِ ،
🌷اَلسَلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ اَمیرِالمُومِنینَ ،
🌷اَلسَّلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ فاطِمَةَ سَیِّدَةِ نِسآءِ العالَمینَ ،
🌷اَلسَّلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ اَبی مُحَمَّدٍالحَسَنِ بنِ عَلِیٍّ الوَلِیِّ النّاصِحِ،
🌷اَلسَّلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ اَبی عَبدِ اللهِ ، بِاَبی اَنتُم وَ اُمّی طِبتُم ، وَ طابَتِ الاَرضُ الَّتی فیها دُفِنتُم ، وَفُزتُم فَوزًا عَظیمًا ،فَیما لَیتَنی کُنتُ مَعَکُم. فَاَفُوزَمَعَکُم
🍃2🍃
#زندگینانه
#شهید_مهدی_قاضیخانی🌹
مهدی در 28 مهر ماه 1366 در روستای "حیدره قاضی خان" استان "همدان" به دنیا آمد. خانواده وی به شهرستان "قرچک" در استان "تهران" مهاجرت کردند و در آنجا ساکن شدند. او تحصیلات چندانی نداشت و در گاراژ پدرش مشغول به کار شد.پس از ورود تکفیریها به سوریه در سال 2011 و بی حرمتی هایی که به اماکن و زیارتگاه های مقدس شیعیان در سوریه شد، شیعیان از سراسر جهان برای دفاع از حرم حضرت زینب(س) به سوریه رفتند. مهدی قاضی خانی با وجود محدودیتی که در اعزام بسیجیان بیش از دو فرزند وجود داشت شناسنامه خود را طوری کپی کرد تا نام فرزند سومش مشخص نباشد و به عنوان مدافع حرم در سال 1394 به سوریه اعزام شد.او در اولین اعزام خود به سوریه و عنوان بسیجی، بعد از گذشت 21 روز در مبارزه با تروریستهای تکفیری در 16 آذر ماه 1394 در 28 سالگی به شهادت رسید. مهدی قاضی خانی هفتمین شهید مدافع حرم شهرستان "قرچک" است.
#شهید_مهدی_قاضیخانی
@moarefi_shohada
🍃3🍃
#ازدواج
مهدی قاضی خانی در سال 1385 با فاطمه قاضی خانی ازدواج کرد با اینکه آنها خویشاوندی دوری با هم داشتند اما سالهای زیادی از هم بی خبر بودند و بطور اتفاقی در یک آموزشگاه رانندگی همدیگر را دیدند. حاصل ازدواج آنها دو پسر به نامهای"محمد متین" و "محمد یاسین" و یک دختر به نام "نهال" بود.
#شهید_مهدی_قاضیخانی🌹
@moarefi_shohada
🍃4🍃
مهدی قاضی خانی از جمله شیعیانی بود که در پی ناآرامی های سوریه برای دفاع از حرم حضرت زینب(ع) در پاییز سال 1394 به آن کشور اعزام شد.نقطه آغازین بحران سوریه انتقادهای بود که برخی از احزاب اپوزیسیون به نظام سیاسی بشار اسد داشتند و در واقع مسئله یک مشاجره درون نظام بود ولی آرام آرام با خارج شدن کنترل مخالفت از دست اپوزیسیون داخلی این اختلافات به سمت دیگری رفت و جبهه غربی، عبری، عربی و ترکیه با اتخاذ مواضعی همسو با هم، این اختلافات داخلی سوریه را بهانهای برای هجمهای به نظام دموکراتیک، قانونی و مردمی بشار اسد قرار دادند.از زمان آغاز بحران سوریه در 15 مارس 2011 میلادی و همزمان با آغاز درگیری های مسلحانه، کشور سوریه شاهد ورود گروه های مسلح تروریستی از کشورهای مختلف منطقه به داخل این کشور بودند. از میان مهمترین گروه های تروریستی مسلحی که برای براندازی نظام حاکم در سوریه وارد این کشور شدند می توان به دو گروه تروریستی "جبهه النصره" و گروه موسوم به دولت اسلامی شام و عراق (داعش) اشاره کرد که هر دو از شاخه های فعال سازمان تروریستی "القاعده" بودند. ورود گروه های جهادی تکفیری به سوریه با ارتکاب جنایت های بی شماری توسط عناصر این گروه ها که از سراسر کشورهای جهان روی به سوریه آورده بودند، همراه شد .کشتار وحشیانه تعداد زیادی از مردم سوریه در مناطق مختلف این کشور، غارت و چپاول دارایی ها و اموال مردم سوریه، تخریب اموال عمومی، دولتی و خصوصی و ساختارهای زیر بنایی و شبکه های ارتباطی این کشور تنها نمونه هایی از رفتار این گروه ها بود.زمانیکه اخباری در خصوص حمله این گروه ها به اماکن و زیارتگاه های مقدس شیعیان در سوریه منتشر شد، بسیاری از کشورهای جهان واکنش های تند و شدید نشان دادند. حمله به مزار "حجر بن عدی"، صحابه امام علی(ع) و نبش قبر این صحابه جلیل القدر، تعدی به بارگاه "حضرت سکینه"(س) و تلاش برای تخریب و منهدم کردن این بارگاه و همچنین تلاش برای حمله به بارگاه مطهر "حضرت زینب"(س)، کم کم نگرانی هایی را میان شیعیان جهان برانگیخت.رزمندگان شیعه از سراسر جهان از جمله: لبنان، عراق، افغانستان، ایران و ... به شیعیان سوریه ملحق شده اند تا از حرم حضرت زینب در جنوب دمشق در مقابل حملات تروریستهای تکفیری دفاع کنند.
#شهید_مهدی_قاضیخانی
🍃5🍃
#وصیتنامه
#شهید_مهدی_قاضیخانی
اینجانب مهدی قاضی خانی در مورخ 30/ 8/94 در ساعت 6 صبح وصیتنامه خود را نوشته(ام). نمیدانم چگونه شروع نمایم مرا ببخشید. این که خداوند متعال به این بنده حقیر نظر لطف و کرامت داشته (در حالی که) بنده خوبی برای او نبوده و نیز فرزند اهلی برای پدر و مادر عزیزم نبودم. از خداوند بزرگ و پدر و مادرم میخواهم عاجزانه مرا ببخشند و ما را حلال بنمایند. و از پدر و مادر میخواهم بسیار مرا دعا نموده و نیز در برابر سختیها صبر و توکل به خداوند بزرگ کنند.
و نیز از همسر عزیز و مهربانم که کوه صبر و تحمل و انسان (است) بر حق (که) او از من صبر و گذشت بالایی دارد که این سالها بنده حقیر را تحمل و در برابر سختیها یاری نموده از او میخواهم که مرا حلال نموده و در تربیت فرزندانمان بسیار کوشا بوده که میدانم او فردی بسیار بزرگ و داری صبر و گذشت فراوان است و عاجزانه درخواست میکنم فرزندانمان را در حفظ قرآن و اسلام و شهدا هدایت و تربیت کنند که خداوند بزرگ در این کار او را هدایت خواهد کرد.
لازم به ذکر میدانم که از تمامی دوستان و فامیل و همرزمان عزیزم و خواهر و برادر دینیم چند نکته مهم را اهمیت دهند عاجزانه درخواست کنم که بسیار به نماز اول وقت و احترام به پدر و مادر اهمیت دهند و چند توصیهای از بنده حقیر:
بسیار به پدر و مادر احترام کنید و به دیدار اقوام و دوستان بروید از فقرا و نیازمندان دل جویی کنید. قرآن را سرلوحه زندگی قرار بدهید.
در خط شهدا و امام شهدا حرکت کنید و گوش به فرمان ولیامر زمان باشید و رهبر عزیزمان را در این راه تنها نگذارید تا پرچم را به صاحب اصلی برسانند.
اگر امنیت هست در این مملکت مدیون شهدا و کمکهای رهبر عزیزمانیم.
خداوند عمر با عزت به او عطا فرماید.
اگر من در این راه حق و خداپسند قدم گذاشته مطمئن باشید برای رضای خدا و رسول خدا بوده و میخواهیم به دشمنان اسلام، ثابت کنیم که ما برای رضای خداوند و کمک رساندن به اهل بیت و رسول الله از تمامی جان و مال همسر و فرزندانمان خواهیم گذشت و نمیگذاریم که دشمنان خدا و اهل بیت به این اسلام نات محمدی ضربه بزنند که این کار را امام حسین (ع) برای اسلام نموده و تمام دار و ندار خود را در راه اسلام و خداوند فدا نمود و از او الگو گرفتهایم. اگر من گناهکار در این کار خداپسندان قدم گذاشتم (برای این است که) فردای قیامت در نزد خدا و رسولش سرافکنده نباشیم.
رسول خدا فرمودند اگر مسلمانی صدای مسلمان را بشنود و به او کمک نکند او مسلمان نیست و به امام حسین (ع) ثابت کنیم که تا خون در رگهایمان جریان دارد نمیگذاریم به خواهرت، عمهیمان زینب اهانت شود.
ای خواهر و برادرمان بدانید:
سوریه خط مقدم ما بوده و اگر ما در آنجا حضور داریم بدانید که هدف دشمنان رسیدن به ایران است. نگذارید بین شما و اسلام جدایی بیاندازند که اگر موفق شوند شما را به فنا میکشند گوش به فرمان رهبر عزیزمان باشید تا از فتنه زمان در امان باشید و نگذارید روی افکار و عقاید شما کار کنند نگذارید خون شهدا پایمال شود. که فردای قیامت همه ما مسئول و جوابگو باشیم.
والسلام علیکم بنده حقیر مهدی قاضی خانی
#شهید_مهدی_قاضیخانی🌹
@moarefi_shohada
🍃7🍃
برگی از زندگی شهید "قاضیخانی" به روایت همسرش؛ "مهدی" میگفت سوریه خط مقدم انقلاب اسلامی است.
تسنیم: از زمان اعزام شهید قاضیخانی به سوریه و شهادتشان بفرمائید؟
همسر شهید: آقا مهدی در 16 آذر سال 94 به شهادت رسیدند و خوش به سعادت ایشان که شهادتشان با شهادت امام رضا (ع) مصادف شد.
وقتی قضیه سوریه پیش آمد خیلی پیگیری میکرد با اینکه من چندان اطلاع نداشتم، سال سوم جنگ سوریه بود که برگهای آوردند که من آن را امضا کنم، و میگفت آیا میدانی واقعاً این چیست؟ میگفتم حالا که خبری نیست و من مطمئنم اصلاً جای خطرناکی نیست، شما دوست داری میتوانی بروی.
تقریباً محمدمتین یکماه بود رفته بود مدرسه که آقا مهدی رفتند سوریه، طبق گفته دوستانشان شب شهادت بعد از نماز وارد عملیات میشوند گویا یکی از دوستانشان زخمی شده بوده که آقا مهدی سینهخیز میروند که دوستشان را بیاورند و در حین آوردن او از ناحیه پهلو تیر میخورد و به شهادت میرسد، البته خدا را شکر آن دوستشان نجات پیدا میکند.
تسنیم: مهّمترین دغدغه شهید چه بود؟
همسر شهید: مسائل اخلاقی و فرهنگی هم برایش خیلی مهّم بود، از پایگاه دستگاه دیجیتال میآورد و آن را با ماهوارهها تعویض میکرد.
@moarefi_shohada
🍃9🍃
تسنیم:خبر شهادت آقا مهدی را چگونه به شما دادند؟
همسر شهید:روزی که خبر شهادت را به ما دادند در تدارک سفره نذری بودم و همه وسایل سفره را نیز تهیه کرده بودم، مادر و همسر دوست آقا مهدی آمده بودند، از آنها در مورد میزان مواد آش سؤال کردم که دیدم لبخند تلخی به عروسشان زدند، گفتم خب اگر چیزی کم و کسر است بگوئید من تا فردا وقت دارم و تهیه میکنم، بعد از چند دقیقه هم یکی از دوستان آقا مهدی آمد، خیلی تعجب کردم، چون تا آن زمان کسی درب منزل ما نمیآمد، ایشان گفتند آمدهام اگر کم و کسری دارید من برای شما تهیه کنم.
بعد از آن برادرشوهرم آمدند و گفتند سریع بلند شو برویم منزل پدرم که مهدی مجروح شده است و او را آورده اند، من هم اصلاً تعجب نکردم چون میدانستم در این جاها احتمال مجروح شدن هم وجود دارد، شروع کردم به حمام کردند بچهها، برادرشوهرم گفت چه میکنی؟ گفتم آقا مهدی همیشه بچهها را تمیز دیده، دوست دارم الان هم که بچهها را میبیند تمیز و مرتب باشند و خوشحال شود.
بعد از حمام بچهها رفتیم خانه پدرشوهرم و دیدم که اقوام از راه دور آمدهاند، شوکه شده بودم نمیتوانستم گریه کنم، چون کسانی آنجا بودند که همیشه خوشبختی من و آقا مهدی را دیده بودند و همیشه من از خوبی زندگی با ایشان صحبت میکردم و میگفتم آقا مهدی اهل خانواده است، آقا مهدی هم همیشه در جمع به جای هر مسئله دیگری از من میگفت.
میگفتم اگر الان من گریه کنم اینها میگویند دیدید بالاخره اشکش درآمد، احساس میکردم اگر گریه کنم انگار شکست خوردهام؛ اما بعد که بیشتر فکر کردم دیدم آقا مهدی همانطور که در قبل از شهادت برای من افتخار بود بعد از شهادت هم باعث افتخار من است و الان هم افتخار میکنم که همسر مجاهد فی سبیلاللّه هستم.
#شهید_مهدی_قاضیخانی
🍃10🍃
#خاطره
همسر شهید:
هر از گاهی میرفتیم امامزاده بیبی زبیده، جایی بود در گلزار شهدای بیبی زبیده که میگفت اگر خدا بخواهد من اینجا دفن میشوم، من هم میخندیدم و میگفتم مگر جنگ است که تو جای خودت را مشخص میکنی؟! بعضی وقتها هم که با هم مسافرت میرفتیم و جای سرسبزی بود میگفت از من عکس شهادت بگیر، منم همان حرفها را میزدم و میگفتم کو جنگ؟ شما با این حال و هوا و روحیه باید در زمان دفاع مقدس به دنیا میآمدی، اینها را با شوخی و خنده میگفتم اما واقعاً از داشتن چنین همسری خوشحال بودم
#شهید_مهدی_قاضیخانی
@moarefi_shohada
🍃14🍃
انتهای "نگاه خدا" یعنی
🕊 "شهادت" 🕊
💢اللّهمّ ارْزُقْنا مَنازِلَ الشُّهداء💢
#التماس_دعا